در ادامه گفت وگوی ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ روزنامه ستاره صبح با کمیل طیبی اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی آمده است: حسن روحانی، رئیسجمهور شنبهشب خبر داد که در مذاکرات تقریباً تحریمهای اصلی قرار است برطرف شود. پیشازاین عباس عراقچی، سرپرست تیم مذاکرهکننده ایران در وین هم گفته بود که توافق برای رفع برخی از تحریمها انجامشده است. این خبرها بر روند قیمتی بازارها تأثیرگذار بود و باعث شد تا قیمت ارز طی یک هفته گذشته، روند کاهشی داشته باشد؛ بهگونهای که دلار چند روزی است که در کانال ۲۰ هزار تومان مقاومت میکند. آخرین بار که قیمت دلار زیر ۲۱ هزار تومان در بازار معاملهشده بود مرداد ۱۳۹۹ بود! فعالان بازار ارز خوشبینی به آینده مذاکرات هستهای و «رفع احتمالی بخشی از تحریمها» را دلیل مهم افت قیمت ارز در روزهای گذشته میدانند و بر این عقیدهاند که دلالان و مافیای ثروت در حالت بیموهراس به سر میبرند و به تدریج دلارهای زیربالشی را روانه بازار میکنند. مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین «فروکش کردن فضای منفی جامعه و امید به لغو تحریمها» را دلیل کاهش قیمت ارز دانسته و گفته «میتوان انتظار داشت که نرخ دلار به کانال ۱۵ هزار تومان نیز نزدیک شود».
در بازار طلا نیز بوی ارزانی به مشام میرسد و سکه تمام بهار آزادی از هفته گذشته وارد کانال ۹ میلیون تومانی شده است. پیشبینی میشود که با بازگشایی واحدهای صنفی بعد از تعطیلی دوهفتهای بازار به دلیل کرونا، مردم بخشی از طلا و سکههای خانگی خود را روانه بازار کنند و احتمال دارد که قیمت سکه تا هشت میلیون تومان نیز کاهش داشته باشد. کاهش قیمت دلار روی بازار خودرو هم اثر گذاشته و بررسیهای میدانی حاکی از افت قیمت ۱۰ تا ۱۵ درصدی قیمت خودرو، بهخصوص خودروهای خارجی است. همچنین به گفته مصطفیقلی خسروی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک کشوری، پیشبینیها نشاندهنده آن است که قیمتها در بازار مسکن روندی کاهشی دارند و بازار اجاره و خریدوفروش به سمت آرامش و کاهش قیمت حرکت میکند. البته در این میان بازار سرمایه حال مساعدی ندارد و بورس این روزها همچنان سیر نزولی دارد. این در حالی است که در سال ۱۳۹۹ بهموازات رشد نرخ ارز، شاخص بورس رو به رشد بود و بسیاری از مردم به این بازار هجوم بردند، اما بعدازآن شاخص کل بورس مرتب کاهش یافت و روز گذشته به یکمیلیون و ۱۵۱ هزار واحد رسید. دراینارتباط ستاره صبح نظر یک اقتصاددان را بررسی کرده که در ادامه میخوانید.
با ادامه روند کاهشی نرخ ارز ثبات آن پیشبینی میشود التهاب از بازارهای سودده که سوددهی آنی دارند به سمت بازارهایی خواهد رفت که شکل حقیقی بیشتری دارند. نقدینگی نیز در همین راستا به سمت بازارهای حقیقی حرکت خواهد کرد. با کاهش نرخ ارز جهتدهی به نقدینگی بهتر خواهد شد و بخش صنعت، کشاورزی، تولید و... از سرمایهها منتفع میشوند. در حالی در سالهای اخیر بخصوص از دو سال گذشته تا به امروز نقدینگی هزاران هزارمیلیاردی در بازارهای دارایی مانند مسکن، خودرو، بورس، طلا و سکه و… میچرخد که این امر موجب افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که رشد نرخ ارز و عدم تأمین نقدینگی موردنیاز واحدهای تولیدی و صنعتی اجازه رشد تولید را نداده است. کاهش نرخ ارز در هفتههای اخیر این امیدواری را ایجاد کرده است که رویگردانی خریداران و سرمایهگذاران از بازارهای دارایی نقدینگی را به سمت تولید و صنعت سرازیر کند. بازارهای سودده در هنگام کاهش نرخ ارز که تأثیرگذاری زیادی بر بازارهای موازی خود دارد با ریزش نرخ ارز کارایی نخواهند داشت و بازارهای حقیقی میتوانند فرصت تأمین مالی و حرکت روبهجلو را داشته باشند.
کاهش نرخ ارز و حرکت نقدینگی
دکتر کمیل طیبی، اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به تغییرات روند قیمتی در بازارها گفت: «اگر کاهش نرخ ارز باثبات باشد التهاب از بازارهای سودده که سوددهی آنی دارند به سمت بازارهایی خواهد رفت که شکل حقیقی بیشتری دارند. بنابراین نقدینگی نیز در همین راستا به سمت بازارهای حقیقی حرکت خواهد کرد. با کاهش نرخ ارز جهتدهی به نقدینگی بهتر خواهد شد و بخش صنعت، کشاورزی، تولید و… از سرمایهها منتفع میشوند. هر چه ثبات بیشتری در نرخها ایجاد شود بهطور قطع تأثیرگذاری بیشتری در بازارهای حقیقیتر ایجاد خواهد شد که اثرات مستقیم و غیرمستقیمی در اقتصاد خواهد گذاشت. البته مهم است که در شرایط ریزش نرخ ارز یک سیاستگذاری درستی وجود داشته باشد که به سود ثبات اقتصادی باشد. یعنی این کاهش نرخ ارز نباید ناشی از این شود که انتظاراتی برای آینده وجود داشته و ایجاد شود که آنهم روند افزایشی مجدد نرخ ارز باشد. اتفاقی که هرساله با کاهش نرخ ارز شاهد آن هستیم و هیجانات و التهابات بازار موجب بالا رفتن مجدد نرخ میشود و همین امر به تجربه مردم و خریداران بازار تبدیلشده تا در جریان کاهش نرخ ارز پسزمینهای برای رشد دوباره نرخ ارز داشته باشند. سیاستگذار باید متناسب با نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی حاصله زمینههای تغییرات لازم را در تمام بازارها و خود بازار ارز نیز ایجاد کند تا این بازار به بازاری حمایتکننده تبدیل شود.»
رابطه تورم و نقدینگی در اقتصاد
این کارشناس برجسته اقتصادی در ادامه خاطرنشان کرد: «نقدینگی ذاتاً بد نیست و یک متغیر اقتصادی است. البته نقدینگی هم تورمزاست و خود تورم نیز باعث انحراف منابع میشود. در شرایطی که اقتصاد ایران به سر میبرد، این تورم هست که هم نقدینگی را بهعنوان یک منبع مالی، دچار انحراف میکند، هم نرخ رشد فزایندهای برای نقدینگی به وجود میآورد که انحراف منابع در تولید هم اتفاق میافتد. یعنی مثلا یک کارخانهدار یا یک بنگاه اقتصادی دیگر منابع مالی خودش را صرف تولید نمی کند، بلکه با توجه به ریسک ناشی از تورم که وجود دارد و بازده سرمایهگذاری خود را نسبت به نرخ تورم پایین میبیند، منابع خودش را در جای دیگری به کار می گیرد. مثلا صرف خریدوفروش دارایی، دلار و طلا میکند. در نهایت اگر رابطه نقدینگی با تولید به هم بخورد، تورمزا میشود و اگر سیاست های کنترل تورم وجود داشته نداشته باشد یا موانعی برای کنترل تورم وجود داشته باشد، مثل تحریم، کرونا و یا خود ساختار اقتصاد، تورم در این شرایط قابل کنترل نیست. اما از سوی دیگر در بازار نوظهور رمزارزها و ارزهای دیجیتالی هم چشماندازی برای حرکت نقدینگی وجود دارد. بازار رمزارزها بازار جدیدی است که در اقتصاد دنیا ایجادشده و قطعا مشارکت بیشتری از مردم در این بازارها دیده خواهد شد. ارزهای دیجیتالی یک چشمانداز وسیعتری را برای صنعت و فعالان اقتصادی ایجاد خواهند کرد و کیف داراییها برای صنعتگران و تولیدکنندگان متنوع خواهد شد.»
تعادل و ثبات در بازارها
طیبی، همچنین در خصوص دلایل کاهش قیمت در بازارها افزود: «رشد قیمتها در بازار ارز و بهطورکلی بازارهای دارایی به این دلیل اتفاق افتاد که التهابی ادامهدار در یک سال اخیر ایجاد شد. همچنین انتظار وجود این التهاب در بازار همواره تقویت شد اما در حال حاضر از این انتظار کاسته شده و به دلیل اینکه این بازارها باهم موازی هستند در تمام بازارها این جریان حاکم شده است. افول التهاب تقاضاهای اضافه در بازارها به روند کاهشی قیمتها کمک کرده و این روند بهصورت ملایم ادامه دارد؛ اما عواملی که موجب شد تا افول التهاب در بازارها شکل بگیرد مربوط به تقویت و عمیق شدن مذاکرات و از سوی دیگر برجام و کاهش تنشهاست. در چرخه تورمی چه در بازار ارز چه در بازارهای دیگر این عوامل تأثیرگذار هستند. گسترش تجارت در آینده و توسعه روابط اقتصادی ایران با دیگر کشورها و کاهش تحریمها را نیز باید به این لیست اضافه کرد. البته رونق تجارت و کاهش تحریمها نیز میتواند تقاضاهای جدید ارزی ایجاد کند که نباید از آن غافل شد. اگر در دستور کار دولت جدید انضباط مالی و کنترل رشد نقدینگی باشد از نوسانات ارزی جلوگیری و ثبات ارزی ایجاد میشود؛ اما به نظر من این روند نزولی ادامهدار نخواهد بود چراکه اقتصاد کشور خودش را با نرخهای فعلی ارز تطبیق داده است.
شروط روانی و افزایش هزینههای اقتصادی به رشد نرخ ارز کمک خواهند کرد. نرخهای کنونی با شاخصهای اقتصادی تطبیق دارند و به همین دلیل باید بیشتر به ثبات نسبی خوشبین باشیم تا ادامهدار شدن روند نزولی نرخها در بازارهای موازی. این در حالی است که خود تورم بهمنزله کاهش ارزش پول ملی است که نرخ برابری ریال را در برابر دلار یا یورو کمتر میکند یعنی نرخ ارز در بازار حقیقی افزایش مییابد. کاهش نرخ ارز به زیر ۲۰ هزار تومان احتمالاً امکانپذیر نیست. چراکه شاخصهای اقتصادی اجازه این کار را نمیدهند و تعیین قیمت بهصورت دستوری جواب نخواهد داد. باید دید تعادل در بازار چگونه اجازه خواهد داد قیمت تعادلی ایجاد شود.»
تاثیر مذاکرات برجامی بر بازارها
او همچنین با اشاره به تأثیر مذاکرات وین بر بازارهای دارایی ایران و احتمال برداشته شدن تحریمها تصریح کرد: «برخی از فعالان اقتصادی بر این باورند که بازگشت امریکا به برجام ممکن است تأثیر هیجانی و مقطعی بر بازارهای ایران داشته باشد اما عدم پذیرش لوایح افایتیاف، مانع مهمی است که باعث خواهد شد احیای برجام، نتواند بهسرعت گرهگشای مشکلات اقتصادی باشد؛ زیرا به فرض برداشته شدن تحریمها، اگر لوایح افایتیاف پذیرفته نشود، تبادل مالی و بانکی با دنیا امکانپذیر نیست. بههرحال ازآنجاییکه نقش تحریمها در اقتصاد کشور زیاد بوده است، روند مذاکرات و احیای برجام میتواند چشمانداز روشنی را داشته باشد. رفع تحریمها، از طریق تقویت شاخصهای اقتصادی به رونق کسبوکار و ایجاد اشتغال، کاهش نرخ بیکاری و کنترل تورم و افزایش قدرت خرید مردم کمک خواهد کرد. وقتی صادرات نفتی و یا بهطورکلی فروش نفت طبیعی نباشد مشکلات در کسری بودجه و کمبود منابع ارزی اتفاق میافتد و به دنبال آن صادرات غیرنفتی دچار مشکل خواهد شد. درحالیکه پس از توافق برجام هنگامیکه تحریمها برداشته شد و صادرات نفتی به روال عادی خود بازگشت، رشد اقتصادی ایران نیز افزایش پیدا کرد و سفره مردم بزرگتر شد؛ بنابراین برای ایران برداشته شدن تحریمها مهم است؛ زیرا علاوه بر نفت، در سایر بخشهای کلان و کسبوکارها نیز نمود پیدا خواهد کرد.»