کمتر از یک هفته تا ۲۸ خرداد، روز برگزاری انتخابات مهم ۱۴۰۰ باقی مانده است و در این مدت، مناظرههای کاندیداهای ریاست جمهوری شروع و مردم بسیاری از طریق رسانه های خود آن ها را دنبال می کنند. اگرچه بحث مناظره در بسیاری از کشورهای دنیا همیشه با مسایل و مشکلاتی همراه بوده و گاه بی اخلاقیهایی در مناظرات انتخاباتی آنها هم دیده میشود، اما جدا از این امر باید به بحث شعارها و مواردی که توسط کاندیداها گفته میشود نیز توجه کرد و براحتی از کنار آنها نگذشت. ایجاد برابری در ارایه مباحث در میان نامزدها و پرس و جو در باره میزان عملیاتی بودن برنامه ها و شعارهای آنها از مهمترین وظایف گردانندگان مناظره و تیم های رسانه ای از جمله خبرنگاران و روزنامه نگاران است.
نظر به اهمیت این بحث، پژوهشگر ایرنا گفت وگویی با "امید جهانشاهی" استاد ارتباطات انجام داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
مهمترین ویژگیهای یک مناظره خوب
جهانشاهی پیرامون ویژگیهای یک مناظره خوب انتخاباتی معتقد است: مناظره مهمترین رویداد انتخاباتی است. از دهه ۶۰ میلادی که تلویزیون در آمریکا گسترش یافت و تقریبا از هر ۱۰ خانوار آمریکایی ۹ خانوار تلویزیون داشتند؛ مناظره نقش مهمی در انتخابات یافت که مصادف بود با مناظره کندی و نیکسون. جالب است که کسانی که مناظره را از رادیو گوش میدادند، معتقد بودند که نیکسون برنده مناظره است اما جذابیت، جوانی و ژستهای کندی باعث شد او برنده شود که هنوز هم در کلاس های ارتباطات سیاسی مثالی معروف از نقش ارتباطات بصری و تاثیرگذاری تصویر در اقبال عموم به یک کاندیدا در مناظره است. از همان زمان هم مناظره تلویزیونی به قویترین ابزار پیروزی در انتخابات تبدیل شد تا امروز که معمولا نتایج انتخابات بر اساس مناظرهها پیش بینی میشود. برنده انتخابات کسی است که در مناظره به عنوان برنده ارزیابی میشود. البته فقط خود مناظره نیست که برنده را تعیین می کند، بلکه معمولا قبل از برگزاری مناظره وضعیتهای دو جناح تعیین کننده است.
وی افزود: به هر حال جناح ها در شرایط برابر که وارد مناظره نمی شوند. بنا به هر دلیلی معمولا یک جناح دست برتر را دارد. مثلا سال ۲۰۱۲ در فرانسه، سارکوزی در رقابت با اولاند در موضع ضعف بود؛ چون مردم از عملکردش راضی نبودند. اما اولاند، رقیب سوسیالیست اش فقط یک مناظره را پذیرفت چون دست برتر را داشت. یا مردم آمریکا که از سیاست های بوش خسته بودند، لذا در انتخابات ۲۰۰۸ مردم آمریکا مک کین را تداوم وضع بوش دانستند و رای اکثریت را اوباما با شعار تغییر از آن خود کرد. از این گونه مثالها بسیار است و به هر حال طبیعی است که کاندیداهای دو جناح با وضع برابر وارد مناظره نمیشوند اما خود مناظره هم مهم است.
این کارشناس رسانه به چگونگی طرح سوال ها اشاره کرده و گفت: یکی از ویژگیهای مناظره خوب، طرح سوالات جدی روز کشور است. یکی دیگر از ویژگیهای مناظره، آگاهیبخشی است. در آمریکا «کمیسیون مناظره انتخابات ریاستجمهوری» کنترل مناظرهها را در اختیار دارد و هدف آن، انجام صحیح مناظرههای ریاست جمهوری است؛ یعنی اینکه آیا از طریق این مناظره ها، اطلاعات مناسبی برای شهروندان فراهم شود. اگر بخواهم صادقانه جواب دهم باید بگویم مناظره خوب، مناظرهای است که جذاب باشد به گونه ای که در کسانی که تردید دارند و کسانی که هنوز تصمیم نگرفته اند که پای صندوق بروند، ایجاد انگیزه کند؛ تصمیم بگیرند که به یکی از دو طرف رای دهند و البته تصمیم درست را بگیرند. اما برگزاری یک مناظره خوب فقط در شرایط و نحوه برگزاری مناظره نیست. به شرایط زمینهای و محیطی فرایند برگزاری انتخابات مربوط است. در این شرایط زمینهای است که مناظره معنا مییابد. یعنی اینکه احزاب چقدر بزرگ و توانمند و پویا باشند، فعالان سیاسی چقدر فعال باشند، رسانه های چپ و راست چقدر در نقد یکدیگر اقناعی عمل کنند، فرهنگ سیاسی در جامعه چگونه باشد، اعتماد سیاسی چگونه باشد، وضع گفت وگوی سیاسی چگونه باشد، در بستر این عوامل است که مناظره انتخاباتی معنا مییابد. در واقع اگر میگوییم مناظره خوب باید شفاف و صریح باشد، این صراحت و شفافیت ریشهاش در عوامل زمینهای تامین می شود.
اداره مناظره در موازنهگری منصفانه است
جهانشاهی درباره نحوه اداره مناظره های انتخاباتی گفت: اداره مناظره البته خیلی مهم است و نباید به دو طرف رقابت، بهانه جانبداری داد. حساسیت روی زمان برابر به همین دلیل است. اصلا به خبرنگاری که مناظره را اداره میکند، تعدیلگر یا موازنه گر میگویند؛ زیرا تنها کارش برقراری تعادل و موازنه است. اعتبار مناظره در همین عدالتاش نهفته است. اینکه برای مثال در آمریکا مناظره ها در دانشگاه ها برگزار میشود به دلیل همین اعتبار و البته استقلال نهاد دانشگاه است. اداره مناظره در تعدیلگری و موازنه گری منصفانه است.
نقاط ضعف و قوت مناظره های انتخاباتی
این استاد دانشگاه به بررسی نقاط ضعف و قوت مناظره های انتخاباتی پرداخت و بیان کرد: اگرچه مناظرهها نقاط ضعف زیادی داشتند، اما بخش کوچکی از آنها به برگزاری مناظره مربوط میشود. عمده ضعف هایش به همان عوامل زمینهای برمیگردد. مثلا اینکه ایراد گرفته میشود که چرا کاندیداها فرصت ندارند برنامه ارائه کنند و زمان کم است و حرفها چرا شعاری است؟ این به خود کاندیداها برمیگردد؛ زیرا در برنامههای مختلف وقت برای ارائه برنامه است. مناظره فرصت رویارویی مواضع و نقد صریح مواضع روشن است. برای تبیین برنامه ها که اگر برنامهای باشد، برنامههای تلویزیونی متعددی در نظر گرفته شده است. البته نقطه ضعف هم بوده است. به هر حال اینکه هر کاندیدا سوال جدا و متفاوتی را پاسخ میداد، اجازه دیدن تفاوت رویکردها را به طور صریح به مخاطب نمیداد.
وی افزود: مخاطب میخواهد ببیند کاندیداها نسبت به سوالات مهم چه رویکردهای متفاوتی دارند و اصلا از نگاه آنها مهمترین مسائل و راهکارها چیست. این تقریبا در مناظرهها مغفول بود. در کشور ما مناظره باید به شفافیت گفتمانی کمک کند؛ یعنی مخاطب ببیند که چه کاندیدایی دارای گفتمان روشن است و از منظر چه نظام فکری مشخص، مسائل اساسی کشور را صورتبندی میکند و متناسب با آن گفتمان، راهکار ارائه میدهد و چه کاندیدایی درک نظام مندی از مهمترین مسائل کشور ندارد و به جای راهکارهای مبتنی بر یک نظام فکری مشخص و روشن که قابل بحث و نقد باشد، فقط برای جذب اقشار پایین وعدههای توزیع پول میدهد. بنابراین، این مناظرات به شفافیت گفتمانی کمک نمیکرد.
وی ادامه داد: نقطه ضعف دیگر این بود که در مناظره دوم که مربوط به فرهنگ بود، هیچ اشارهای به رسانه ها نشد؛ در حالی که یکی از اساسیترین و مهمترین عوامل در اعتماد اجتماعی، اعتماد سیاسی، گفت وگوی سیاسی، همبستگی اجتماعی و رصد و نقد عملکرد مدیران، به رسانه های کشور مربوط میشود. اگر گشت ارشاد برای مدیران، همان رسانهها نیستند پس چه هستند. کارکرد رسانه ها این است که به اصطلاح گشت ارشاد مدیران باشند. از این رو اگر شعارش را میدهیم، پس باید الزاماتش را هم بپذیریم. از جمله این الزامات بحث حقوق روزنامه نگار و استقلال حرفهای رسانه است. از کاندیداها باید درباره نظام رسانهای و راهکارهای ارتقای وضع رسانهها سوال میشد؛ زیرا رسانهها ستون فقرات مردم سالاری هستند.
ضعف فرهنگ گفت وگوی سیاسی در کشور
جهانشاهی به تفاوت بین مناظرههایی که در داخل و خارج برگزار میشود، اشاره کرد و گفت: تفاوت به همان عوامل زمینهای برمیگردد که مطرح شد. برای مثال سواد سیاسی مساله مهمی است که ما کمتر به آن میپردازیم. یک بخش سواد سیاسی به توان و مهارت گفت وگو در مورد مسایل و موضوعهای سیاسی برمی گردد که دو طرف بتوانند با احترام به هم دیدگاههای مخالف خود را مطرح کنند. فرهنگ گفت وگوی سیاسی در کشور ما چندان قوی نیست؛ نه اینکه بگویم در همه جای دنیا یا حتی غرب این موضوع خوب است و فقط ما مشکل داریم؛ نه در بسیاری از کشور ها در این خصوص ضعف های جدی وجود دارد، اما باید سواد سیاسی و فرهنگ گفت وگو را در جامعه جدی بگیریم و آموزش مهارت گفت وگو را از مدارس شروع کنیم. مساله اساسی دیگر، تحزب است چون قالب مناظره باید با توافق میان احزاب اصلی تعیین شود. در آمریکا هم از سال ۱۹۸۸ همینطور بود. باید احزاب قوی باشند تا آن نهاد یا کمیسیون برگزار کننده با نماینده آنها به توافق برسد.
وی اشاره کرد: یکی دیگر از این تفاوتها میتواند این باشد که کاندیداهای ما در مناظره به سوالات واحد پاسخ نمیدهند که البته گفته شده است در مناظره سوم اصلاح خواهد شد. مناظره انتخاباتی در برخی کشورها بیش از ۶۰ سال قدمت دارد و در بستر زمان مدام اصلاح شده است. در این باره اگرچه کل جمهوری ما ۴۰ سال عمر دارد، اما از سال ۸۸ به طور مداوم بر اساس تجربه، ساختار مناظره هم اصلاح میشود.
چگونگی بحث اخلاقیات در انتخابات
جهانشاهی در خصوص چگونگی رعایت بحث اخلاقیات در مناظرهها خاطرنشان کرد: در مورد بحث اخلاق باید بین توهین، اتهام و دروغ با طعن و کنایه تمایز قائل شویم. مناظره برای نقد و حمله است. اصلا مناظره میکنند که همدیگر را نقد کنند و طبیعتا کنایه و حمله هم همراهش هست. برای مثال سارکوزی که عرض کردم، در رقابت با اولاند خواستار برگزاری سه مناظره بود؛ زیرا دست پایین تر داشت و در نظرسنجی ها می خواست حمله کند اما اولاند، رقب سوسیالیستاش فقط یک مناظره را پذیرفت؛ زیرا دست برتر را داشت. البته وعده دروغ دادن و توهین کردن، آفت مناظره آگاهی بخش است و نهاد برگزار کننده باید مقرراتی برای برخورد داشته باشد و البته هیچ برخوردی مهمتر و اثرگذارتر از نقد روزنامه نگاران و قضاوت افکار عمومی نیست. اما این را هم باید بدانیم که طعن و کنایه و لاف زدن در ذات مناظره است. همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود. برای مثال بوش پدر در مناظرهاش با ال گور، گفت: اگر یک رهبر بزرگ میخواهید، من هستم. یا ترامپ خطاب به خانم کلینتون میگفت: کسی که نتوانست شوهرش را نگه دارد، چطور میخواهد آمریکا را نگه دارد. یا ریگان با شوخ طبعی و طعن و کنایه بود که کارتر جوان را در ۱۹۸۴ شکست داد و جوانی و خامیاش را تحقیر کرد.
وی ادامه داد: این کنایه و طعن، طبیعت مناظره است و بی اخلاقی محسوب نمیشود. اما مثلا خندههای بلند خانم لوپن در مناظره با مکرون البته بیاخلاقی بود. خانم ماری لوپن میخواست موضع دست بالا بگیرد اما به دام بی اخلاقی افتاد و همه فرانسه از افراطیگری های جبهه ملی فرانسه ترسیدند و به صحنه آمدند و کنارش زدند. به هر حال طعن و کنایه و مواردی از این قبیل نشانههای بی اخلاقی نیستند.