به گزارش ایرنا، حضورش در ۲ مقطع قبلی به قدری نبود که بتوان با اطمینان درباره کیفیت کاریاش صحبت کرد و این ادعا را داشت که «فرهاد مجیدی» مربی بزرگی میشود یا خیر. اما حالا در سومین فصل سرمربیگریاش در جمع آبیپوشان تهرانی و پیش از پایان لیگ بیستم اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و علاقه مندان فوتبال به این نتیجه رسیدهاند که آینده فرهاد، شیرین است.
هشت بازی اخیر استقلال با هفت پیروزی و یک تساوی همراه شده است. تیمی که در مشکلات مدیریتی غرق شده و سرمربی کنونیاش تیم را به سختی و با هزینه شخصی سر پا نگه داشته در این مدت هم در آسیا سرگروهِ گروهی شد که الدحیل قطر و الاهلی عربستان در آن حضور داشتند؛ هم سومیاش در لیگ بیستم را قطعی کرد و سهمیه فصل بعد لیگ قهرمانان آسیا (ACL) را مسجل کرد و هم با شکست رقیب قدرتمند و سنتی به نیمهنهایی جام حذفی رسید. مجیدی با تیمی در این مسیر سرسبز قدم برداشته که خودش نقشی در بسته شدن آن نداشت و پیش از او در جادهای بیراهه به سمت ناکجاآباد در حرکت بود.
شهرآورد ۹۶ موقعیتهای زیادی را به خود ندید و بازیکنان در فاز تهاجمی عملکرد چندان خوبی نداشتند ولی شاهد یک شطرنج تمام عیار بین ۲ سرمربی خوشفکر وطنی بودیم. فرهاد و یحیی از هم شناخت خوبی داشتند و ستارهها را به درستی شناسایی کرده بودند.
استقلالی که در آسیا به شدت از مشکلات دفاعی ضربه خورده بود حالا به جایی رسیده که در هشت دیدار گذشته خود تنها ۲ گل دریافت کرده و در ۶ دیدار موفق به ثبت کلینشیت شده است. ستارههایی چون مهدی ترابی، شهریار مغانلو، امید عالیشاه و ... در مقابل استقلال صاحب هیچ موقعیت قابل توجهی نشدند و ناکام بودند و اینها نشان از پیشرفت ملموس فرهاد مجیدی و تیمش در ساختار دفاعی دارد. استقلال مقابل بهترین تیم ایران در حال حاضر نمایش سزاوارانهای داشت و کم نیاورد و نهایتا با تعویضها و انتخابهای درست در ضربات پنالتی برنده شد.
حالا میتوان به وضوح گفت که فرهاد مجیدی به زودی تبدیل به یک مربی بزرگ خواهد شد. او با تلاش شبانهروزی و انگیزهای مثال زدنی به پیش حرکت میکند و بازی به بازی، شاهد بهتر شدن و بالغ شدن او و بازیکنانش هستیم. یکپارچگی ایجاد شده در داخل مستطیل سبز ماحصل تلاشی است که فرهاد در اینجا انجام داده است. او تمام قد از بازیکنانش حمایت میکند. مثل یک رفیق در کنارشان است و مانند یک مدیر برایشان پاداش در نظر میگیرد.
او با وجود جنگ و جدلهای بیرون از زمین، توانسته آرامشی شگرف را در بین بازیکنانش به وجود بیاورد. بازیکنان این تیم قبل از زدن ضربات پنالتی میخندیدند؛ آن هم در حالی که بازی جام حذفی برای آبیها نقش مرگ و زندگی را داشت که حکایت از همان آرامش مذکور است. تیم به خوبی مهیای ضربات پنالتی بود و مانند سال گذشته یک بار دیگر این تیم فرهاد بود که از این ضیافت سرنوشتساز و پراسترس سربلند بیرون آمد.
و اکنون صدای تیشه فرهاد به گوش همه رسیده است. او هم مانند فرهادِ قصهها به تنهایی به دل کوه زده تا لبخندی بر روی لبهای شیرینش بیاورد و او را تصاحب کند. باید دید این تلاش نسبتا فردی در نهایت منجر به موفقیت خواهد شد یا بیثمر به اتمام میرسد.