دریای خزر در شمال کشور عنوان بزرگترین دریاچه جهان را به خود اختصاص داده است از این رو از آن همواره به عنوان «دریا» نام می برند، این ابهت و بزرگی از کجا سرچشمه می گیرد؟ خزر یکی از ارزشمندترین زیستگاه های طبیعی در شمال کشور است و گونه های جانوری متنوعی را در خود جای داده است، همچنین دارای ذخایر نفت و گاز غنی است که اهمیت آنرا چندین برابر می کند، هر چند، چند سالی است که مشکلات زیست محیطی زیادی گریبانگیر این حوضه آبی شده است اما همچنان آن شکوه پابرجاست البته اگر مشکلات ادامه یابد قطعا این دریا نیز در دریای مشکلات خودش غرق خواهد شد.
خزر در گذشته بخشی از دریای تتیس بود که اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل میکرد. از حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون سال پیش به تدریج راه این دریا به اقیانوس آرام و سپس به اقیانوس اطلس بسته شد، دریای خزر در گذشته به نامهایی از قبیل خاواینسکی، دریای هیرکانیان، دریای جرجان (گرگان)، بحر مازندران، بحر آبسکون، بحر قانیا و کاسپین نامیده میشد. وسعت تقریبی خزر ۳۶۰ هزار کیلومتر مربع و ۷۴۰ هزار حجم آبی کیلومترمکعب است که طول سواحل آن به ۷۰۰۰ کیلومتر میرسد. کشورهای ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان این دریاچه را در برگرفتهاند و همگی از مواهب آن استفاده میکنند. بیش از ۱۳۰ رودخانه به دریای خزر وارد میشود که بزرگترین آن ولگا است، سهم ورودی رودخانه ولگا ۸۰.۷ درصد، کورا ۶.۱ درصد، اورال ۹.۲ درصد، ترک ۲.۸ درصد و رودخانه های ایران تقریبا ۵ درصد از سهم سایر رودخانه ها (۱۳.۳ درصد) است.
آنچه که ارزش بسیاری به این دریاچه می بخشد وجود ۴۰۰ گونه آبزی در آن است که در میان آنها ماهیان خاویاری و فوک خزری مهمترین موجودات این دریاچه به شمار می روند، علاوه بر منابع زنده، خزر پس از خلیج فارس و سیبری، به لحاظ ذخایر نفت و گاز موجود در ساحل و زیربستر در مقام سوم قرار دارد و همین مساله ارزش آن را چندین برابر می کند. دریای خزر معاش حدود ۱۵ میلوین نفر از ساکنان حاشیه خود را تامین می کند و به هزاران نفر فرصت شغلی می دهد، با تمام این مواهب اما چند سالی است که این حوضه آبی با انواع آلودگی ها از جمله پساب های خانگی، کشاورزی و آلودگی های نفتی دست و پنجه نرم می کند.
حجم آلودگی ها به حدی زیاد شده که کشورهای حاشیه خزر را بر آن داشت که توجه بیشتری به آن کنند از این رو یک روز را به نام روز «دریای خزر» نامگذاری کردند تا در این روز بیش از پیش به اهمیت حفاظت از این عرصه آبی پرداخته شود، بر همین اساس بود که در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) که پنج کشور ساحلی پیرامون خزر، کنوانسیون منطقه ای حفاظت از محیط زیست دریای خزر موسوم به کنوانسیون تهران را امضا کردند و در ۱۲ آگوست ۲۰۰۶ برابر با ۲۱ مردادماه ۱۳۸۵ متعهد شدند تا مفاد این معاهده نامه را رعایت کنند و این طور شد که این روز به عنوان یک واقعه مهم زیست محیطی روز «ملی دریای خزر» نامگذاری شد.
اما باید دید که آیا مفاد این کنوانسیون رعایت شده که با وجود مشکلات ایجاد شده در خزر به نظر نمی رسد آنطور که باید درست و دقیق اجرا نشده است، شواهد نشان می دهد که کشورهای روسیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و ایران که در حاشیه دریای خزر قرار دارند هر یک با توجه به جمعیتی که در نوار ساحلی آنها متمرکز است و فعل و انفعالاتی که در حوضه آبریز رودخانه های منتهی به دریای خزر صورت می گیرد، سهم بسزایی در رها سازی آلودگی های مختلف بر دریای خزر دارند.
مثلا آلودگی های نفتی در سواحل جمهوری آذربایجان به ویژه منطقه دماغه باکو، آلودگی ناشی از فعالیت های انسانی مانند ضایعات جامد شهری، روستایی و پساب های کشاورزی، آلودگی های صنعتی ناشی از فعالیت در قزاقستان و روسیه، چند سالی است گریبان خزر را گرفته و نفسش را به شماره انداخته است، در این میان سهم ترکمنستان بسیار ناچیز است که آنهم به میزان روان آب هایی که از بخش خشکی وارد خزر می شود بر می گردد چون سهم این کشور در رودخانه های منتهی به خزر کم است.
به اعتقاد کارشناسان، آلودگی خزر به ورود روان آبهایی که وارد این دریا می شود بستگی دارد از این رو روسیه جزو اولین کشورهایی است که بیشترین سهم را در آلودگی خزر دارد چون رودخانه های مهمی همچون ولگا و یا سولاک از کشور روسیه وارد خزر می شوند، می دانیم که تنها ولگا بیش از ۸۳ درصد حجم آبی خزر را تحت کنترل خود دارد بنابراین مجموع منابع آلاینده ای که آلودگی های خود را وارد ولگا می کنند مستقیم وارد خزر می شود و تحت تاثیر جریان های توده آب این آلودگی در تمام خزر پخش می شود و می تواند شرایط نامطلوبی را به وجود آورد.
بعد از روسیه، جایگاه دوم را جمهوری آذربایجان به خود اختصاص داده است که با فعالیت های نفتی شرایط بسیار بسیار ناگواری را در خزر رقم زده و در ایران هم شاهد رودخانه هایی هستیم که گاها پساب های ناشی از جوامع شهر و روستا را مستقیم وارد خزر می کند، بنابراین مشکل آلودگی در خزر یک مشکل جدی است به رغم اینکه کنوانسیون تهران، کنوانسیون محیط زیست دریای خزر و رژیم حقوقی دریای خزر امضا شده اما تاکنون اقدام سازنده ای را از ۵ کشور حاشیه خزر برای ممانعت از ایجاد آلودگی و رها سازی آن در خزر شاهد نبودیم.
البته ترکمنستان در حال حاضر گام های بسیار ارزشمندی را برای بهینه سازی مراکز تحقیقاتی خزر برداشته و جمهوری آذربایجان هم به دستور ریاست جمهوری آن مرکز «مشکلات دریای خزر» را تاسیس کرده این در حالیست که در ایران مرکز ملی مطالعات تحقیقات و مطالعات دریای خزر در سال ۱۳۷۲ تاسیس و در سال ۱۳۷۴ با مصوبه مجلس شورای اسلامی موظف شد یک مرکز مشترک با کشورهای حاشیه خزر را تشکیل دهد یعنی ایران در این زمینه هم از کشورهای حاشیه خزر جلوتر است.
شاید در چند سال اخیر تا حدودی فعالیت این مرکز و انجام کارهای تحقیقاتی در دریای خزر تا حدودی کمرنگ شده است اما در دهه ۷۰ و ۸۰ شناور تحقیقاتی مرکز مطالعات دریای خزر بر روی خزر فعالیت های میدانی انجام می داد و سالی دو بار گشت های میدانی را در فصول گرم و سرد سال داشت که همه این داده ها جمع آوری شده و در تهیه طرح جامع مناطق ساحلی سازمان بنادر و دریانوردی مورد استفاده قرار گرفته اند.
مساله بعدی در خصوص دریای خزر نوسانات سطح تراز آب خزر است، از انتهای قرن بیستم یعنی از سال ۱۹۳۰ تا حال حاضر شاهد دامنه نوسانی در حدود ۳ متر در خزر بودیم که این دامنه بسیار وسیع است اگر آنرا مقایسه کنیم با تغییرات سطح تراز آب اقیانوس ها و دریاها طی همین دوره مشابه می بینیم که بیش از یک صد برابر آب اقیانوس ها است و تغییرات اقلیمی بر خلاف آب اقیانوس ها باعث شده که دریای خزر روند پسروی را از سال ۱۹۹۵ تا حال حاضر و سال ها پیش رو دنبال کند و ما الان هم چیزی حدود یک متر و ۵۳ سانتیمتر نسبت به سال ۱۹۹۵ میلادی کاهش سطح تراز آب خزر را می بینیم.
این افزایش ها و کاهش ها خسارات بسیار سنگینی را بر کشورهای حاشیه خزر وارد کرده که بر اساس گزارش برنامه محیط زیست سازمان ملل بیش از ۱۴ میلیارد دلار خسارت فقط در دوره افزایش سطح تراز خزر به کشورهای حاشیه خزر اعمال شد که رقم بسیار بالایی است ضمن اینکه همین الان شاهد هستیم که اکوسیستم های پویا و فعالی که کارکردهای زیست محیطی بسیار ارزشمندی دارند و خدمات زیست محیطی آنها بسیار حایز اهمیت است مانند خلیج گرگان، خلیج قره بوقاز و خلیج آبشوران در اثر کاهش سطح تراز آب خزر در حال خشک شدن هستند و این خشک شدن باعث می شود خسارت های اقتصادی سنگینی به کشورهای حاشیه خزر وارد شود بنابراین نکته بعدی درباره خزر مدیریت صحیح بر روی منابع آبی آن است که بتوانیم حد تعادل را با توجه به ماهیت نوسانی خزر برقرار کنیم تا کمترین خسارت به کشورها وارد شود.
اما در این میان قطعا نامگذاری یک روز به نام روز ملی دریای خزر از سوی ۵ کشور حاشیه ای آن می تواند نوید بخش این مساله باشد که حفاظت از این عرصه آبی ارزشمند همچنان مورد توجه کشورهای اطراف آن است و برای حفظ آن از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و اینکه پنج کشور به این نتیجه رسیدند که با تعامل و توافق به سمت و سویی حرکت کنند که بتوانند یک مدیریت جامع و همه جانبه ای را در راستای مدیریت مشترک و توسعه پایدار را بر بزرگترین دریاچه کره زمین اعمال کنند، خود جای خوشبختی دارد.