به گزارش ایرنا، هنر دسته بندیهای مختلفی دارد و در میان تمامی دستهبندیها برخی از هنرها ارتباط عمیقتری با تودههای اجتماعی داشته و در هر زمان و مکان به نوعی با فرهنگ بومی پیوند میخورند. هنر آیینی از این دست هنرهاست که در تاریخ کشورمان به شکلهای مختلف در فرهنگهای گوناگون ایران زمین ظهور یافته و پیوندهای عمیقی با روح اجتماعی دارد.
تعزیه به عنوان یکی از مهمترین هنرهای آیینی تاریخ چند سده اخیر ایران در اغلب نقاط کشور به ویژه مازندران رواج داشته و مردم با آن ارتباط برقرار کردند. به گواه تاریخ چون مردم تبرستان نخستین جمعیتی در ایران بودند که از ابتدا به مذهب تشیع روی آوردند، در تار و پود فرهنگ و هویت این مردم عشق و علاقه به خاندان اهل بیت(ع) رنگ و بوی خاصی دارد. به همین خاطر تعزیه به عنوان نماد هنری واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش برای مردم تبرستان جایگاه والایی داشته است. هرچند که از زمان شیوع کرونا تا کنون برگزاری این هنر نمایشی مناسبتی نیز محدود و ممنوع شده، اما تعزیه قابلیت این را دارد که چنین مواقعی با رعایت پروتکلها در فضاهای باز برای پاسداشت محرم و عاشورا برگزار شود. هنری که مجموعهای از آداب، فرهنگ، رسوم، هنرها و الحان بومی مازندران را در خود جای داده و پیشینهای دراز و ارزشمند دارد.
بنمایههای اسطورهای تعزیه در تاریخ ایران
یک پژوهشگر هنر مازندران درباره فلسفه تعزیه میگوید: تعزیه در ایران دارای بنمایههای اسطورهای است که به عزای گذشتگان میپردازد. اینکه ما در عزای نزدیکان یا بزرگان دین و کشورمان به سوگ بنشینیم ریشههای تاریخی دارد. برای مثال می توان به «سوگ سیاوش» در تاریخ ایران اشاره کرد که همچنان در مویههای ما قابل ردیابی است. مویه(نِواجِش) مادران مازندرانی در نقاط روستایی که همچنان وجود دارد از این همین فرهنگ سوگ ریشه میگیرد.
«محمد عظیمی» با بیان اینکه حوزه جغرافیایی تعزیه، ایرانِ فرهنگی است افزود: بخش زیادی از تاریخ و ادبیات ما مبنی بر روایت و داستان است و میتوان در تعزیه، نخلگردانی، دستهگردانی، پردهخوانی، مقتلخوانی و مواردی از این دست تمامی این ریشهها را دید. چیزی که بهطور رسمی تقریباً از دوران صفویان آغاز شد و بهطور خاص به سوگ و زندگی ائمه اطهار(ع) میپردازد. واقعهخوانی و پردهخوانی بهطور خاص از این دوره آغاز شده و در قهوهخانهها رواج مییابد. شعرا نیز در این دوره بیشتر به مدح ائمه اطهار(ع) میپردازند.
ریشههای تعزیه در تبرستان و قیام حسن بن زید علوی
وی با اشاره به ریشههای تاریخی تعزیه در مازندران اظهار میکند: پس از قیام حسن بن زید علوی که به خونخواهی امام حسین(ع) رخ داد و پس از تشکیل حکومت علویان در مازندران علاقه وافری در این مردم به خاندان عصمت و طهارت شکل میگیرد. به همین دلیل مازندرانیها نخستین مردمی هستند که به اهل بیت(ع) روی آورده و مستقیماً شیعه میشوند. از اینرو هنر تعزیه در این مردم قدمت ویژهای دارد. از اسناد تاریخی هم میتوان دریافت که تعزیه از نقاطی همچون آمل و مناطق کوهستانی همچون بلده آغاز میشود.
این پژوهشگر فرهنگ و ادبیات میافزاید: سفرنامهنویسان اروپایی در گزارش خود که متعلق به اوایل دوران قاجار است به تعزیه در یکی از تکایای آمل اشاره میکنند. این نخستین سند مکتوب مربوط به تعزیه است که به دهههای نخست قرن نوزدهم میلادی باز میگردد. نمونه دیگر تعزیه در تکیه روستای تاکُر بلده است که به عهد قاجاری برمیگردد. در این تکیه معماری به صورتی است که محل نشستن زنان و مردان متفاوت طراحی میشود. مردان در جایگاهی پایینتر و زنان در جایگاهی بالاتر مینشستند تا تماشاگر تعزیه باشند.
نمادشناسی و تحلیل دستگاههای موسیقی در تعزیه
عظیمی درباره نمادشناسی علائم استفاده شده در هنر تعزیه میگوید: نمادها در تمامی هنرها وجود دارند و در تعزیه نیز این نمادها کاربرد فراوانی از خود بروز میدهند. کبوتر نشانه مظلومیت، شیر نماد شجاعت و رنگها نماد خیر و شر هستند. برای مثال در کنار گهواره حضرت علی اصغر(ع) کبوتر میگذارند. رنگهای سبز و قرمز نیز از قدیم نماد خیر و شر هستند. تمامی اینها برای انتقال حس و پیام استفاده میشود. اما یکی از مهمترین بخشها در تعزیه شعر و موسیقی است که از آن به نحو هنرمندانهای برای انتقال پیام استفاده میکنند.
وی با بیان اینکه تمام دستگاههای آوازی استفاده شده در تعزیه ایرانی است، خاطرنشان میکند: در تعزیه وقتی صحنهای مربوط به امام معصوم(ع) است از دستگاههایی همچون راستپنجگاه و گوشه رهاوی در دستگاه نوا استفاده میشود. این دستگاهها متین و جاافتاده هستند و سنگینی و وقار خاصی دارند که برای امامخوانی استفاده میشوند. دستگاه چهارگاه برای لحظههای جنگاوری، سلحشوری و رجزخوانی و گوشه عراق در دستگاه ماهور برای ندامت حر اجرا میشود. اما در کل فضای حاکم بر موسیقی تعزیه حالت حزنانگیز و غمناک دارد.
این پژوهشگر تاریخ هنر میافزاید: شعرها نیز با دستگاهها ارتباط دارند. اگر اذانی گفته شود اذان کردی است که به اذان عربی نزدیک بوده و احساس عربی گویی را به مخاطب منتقل میکند. در واقع دستگاهها نیز به شخصیتها و داستان مرتبط هستند. دستگاههای شور، همایون، بیات ترک و مایه شوشتری برای نیروهای مثبت و خیر است. اما برای مخالفخوانها و نیروهای شر ریتم خشن، بیوزن، بدون تحریر و پرخاشگرانه استفاده میشود که شرارت از آن میبارد و به هیچ عنوان آهنگین نیست.
قطعات سازی و آوازی مختص مازندرانی در تعزیه
عظیمی با بیان اینکه تعزیه یک ارکستر کامل است، اظهار میکند: در تعزیه تمام دستگاهها را داریم که روایتهای مختلف را تجسم میبخشند. همه چیز در کنار هم از موسیقی و شعر گرفته تا لباس و دکور و بازی نقشها، همه و همه یک مجموعه کامل را میآفرینند. در هیچ جای جهان این میزان گوشه و دستگاه در یک اجرای سه ساعته کنار هم جمع نمیشود. در واقع در این اجرای دو تا سه ساعته همه چیزهایی که سعی میکنند قدرت تجسم مخاطب را برای زنده کردن آن وقایع افزایش دهند به کار گرفته میشود.
وی با بیان اینکه بسیاری از داستانهای تعزیه بر اساس باورهای بومی مردم مناطق اجرا میشود، میگوید: برخی قطعات آوازی اختصاصی در تعزیه مازندران وجود دارد که از آن جمله میتوان به عباسخوانی اشاره کرد. عباسخوانی فقط در تعزیه مردم مازندران وجود دارد. حتی میتوان به مجلس عروسی حضرت قاسم(ع) اشاره کرد که فقط در تعزیه مازندران دیده میشود. در واقع مازندرانیها هم قصه و روایت تعزیه را بومی کرده و هم از سازهای اختصاصی فرهنگ خود در تعزیه بهره میگیرند.
این فعال فرهنگی داور درباره روند اجرای تعزیه در عصر حاضر و آینده آن تصریح میکند: به همان نسبت که در گذشته مردم به دلیل ساختار اجتماعی خاص آن دوران از هر رسانهای به عنوان وسیله انتقال پیام استفاده میکردند، امروزه نیز وسایل انتقال پیام تغییر کرده است. در گذشته مردم وقت داشتند سه ساعت پای اجرای یک تعزیه بنشینند. اما امروزه با سرعت زندگی و تغییر رسانههای همگانی دیگر نمیتوان تعزیه را به شکل گذشته اجرا کرد. تعزیهها خلاصه شده و به یک ساعت محدود میشود. حتی از لوازم اجرا اعم از اسب و شتر و تجهیزات نیز کم شده و محدودیت فضای اجرا نیز وجود دارد. در دوران کنونی هم با توجه به شرایط و محدودیتها تعزیه این ظرفیت را دارد که بخشی از پاسداشت ماه محرم را با استفاده از ابزارهای ارتباطی امروزی به دوش بکشد.
این پژوهشگر مازندرانی فرهنگ و هنر به یکی از نکات مهم درباره تعزیه اشاره میکند و میافزاید: تعزیه مادر تئاتر در جهان است. پیش از آنکه دو سبک مشهور تئاتر جهان یعنی سبک برشت و سبک استانیسلاوسکی به این استانداردها برسند تعزیه شامل این ویژگیها بوده است.
عظیمی خاطرنشان میکند: برای مثال در سبک برشت بر روی اِلِمانها تأکید شده و از اجسام انتزاع میکنند. مثلاً برای نشان دادن یک اتاق، یک چارچوبِ در را قرار داده و از آن انتزاع اتاق میکنند. بسیار پیش از اجرای این سبک، ما در تعزیه از نمادها و المانها استفاده کرده و برای مثال از گهواره برای نشان دادن حضرت علیاصغر(ع) انتزاع میکردیم.
وی با بیان اینکه «پیتر بروک» کارگردان مشهور اروپایی تعزیه را میستاید، میافزاید: ما داشتههای ارزشمندی داریم و باید قدر این فرهنگ غنی را بدانیم. تعزیه به فرهنگ ما کمک فراوانی کرده و تاریخ نیز نشان داده که اغلب هنرمندان بزرگ ما از دوران قاجار به بعد پایههای کارشان را از تعزیه آغاز کردهاند. خود «نیما یوشیج» به عنوان پدر شعر نو به شدت تحت تأثیر تعزیه قرار داشت و یکی از معروفترین شعرهای او یعنی «افسانه» کاملاً بر اساس وزن و آوای تعزیه سروده شد. از نظر وزنی این شعر کاملاً براساس تعزیه حضرت عباس(ع) است. نیما در زمان خود با گروههای تعزیه همکاری داشت و شعرهایشان را تصحیح میکرد.