تهران – ایرنا – تصاویر منتشر شده از کابل و شهروند افغانستانی که برای فرار از کشورشان به هواپیماهای نظامی آمریکا چسبیده وخطر مرگ را به جان خریده اند، منظره ای تلخ برای آمریکا و اروپا بود که زمان بازنگری درمورد هویت و سیاست های سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را برجسته کرد.

به گزارش روز چهارشنبه ایرنا به نقل از روزنامه برلینر زیتونگ، با توجه به خروج یکجانبه واشنگتن از افغانستان بدون مشورت با هم پیمانانش، فراموش کردن این مساله، آسان است، اما در واقع این جنگ ناتو با مشارکت سنگین کشورهای اروپایی در افغانستان است.

این بزرگترین مداخله نظامی آلمان از زمان جنگ جهانی دوم بود، به طوری که حدود ۱۵۰ هزار نظامی آلمانی ظرف دو دهه گذشته به افغانستان اعزام شدند و ۱۲.۵ میلیارد یورو از پول مالیات های آلمان در طی ۲۰ سال برای آموزش ارتش افغانستان صرف شد که تنها در یک هفته از هم فروپاشید.

در پایان جنگ، آلمان پس از آمریکا دارای دومین نیروی بزرگ نظامی در افغانستان است و به رغم ۲۰ سال تعهد آلمان و خطر پناهجویان ناشی از این عقب نشینی شتابزده، با آلمان و دیگر اعضای اروپایی ناتو در مورد زمان و نحوه پایان دادن به این جنگ مشورت نشد.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا سال گذشته به طور یکجانبه توافق صلحی با طالبان منعقد کرد و تاریخ خروج نیروهای آمریکایی را برخلاف سیاست خروج مشروط ناتو، برای ماه می ۲۰۲۱ (اردیبهشت) قرار داد.

جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا قول داد برخلاف سلف خود باشد و با اروپایی ها درمورد این جنگ مشترک مشورت کند. اما در پایان، وی با نگرانی ایتالیا و انگلیس در اجلاس ناتو در ژوئن ۲۰۲۱ (خرداد) در مورد سرعت عقب نشینی روبه رو شد و تاریخ خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان تنها برای چهار ماه به تاخیر انداخت.

هرچقدر که این پایان فرومایه جنگ در افغانستان، فاجعه ای برای اعتبار آمریکا باشد، به همان میزان حقارتی عمیق برای اروپا به شمار می رود.

جنگ افغانستان دو مورد را برای ناتو رقم می زند: اولین باری که به بند ۵ دفاع متقابل اشاره شد (کشورهای اروپایی ملزم به پیوستن به جنگ تحت رهبری آمریکا هستند) و ۲۰ سال بعد، اولین باری که ناتو در جنگ شکست خورد.

واشنگتن از ناتو به عنوان وسیله ای استفاده کرد تا به کشورهای اروپایی برای ورود به این جنگ تشر زند، این کشورها را به موافقت با ماموریت ایجاد هویت ملی وا دارد و آنها را به خروج شتابزده که جان های بی شماری را به خطر انداخت، سوق دهد.

و این درحالی است که کشورهای اروپایی تنها توانستد به عنوان تماشاچی نظاره گر باشند. هیچ تصوری وجود نداشت که این کشورها می توانستند بدون آمریکا در افغانستان بمانند.

این امر ناتوانی نظامی اروپا را مورد توجه قرار داده است که باید به بررسی دقیق هویت ناتو پرداخت.

این مساله ممکن است نقطه عطفی برای توجه به این ائتلاف باشد، حتی در کشورهایی چون انگلیس، آلمان و شرق اروپا که در اذعان به مشکلات خود، محتاط بوده اند.

هستند کسانی که می گویند هنوز زمان برای صحبت درمورد بازاندیشی در مورد ناتو خیلی زود است، اما این رویه دائمی کسانی است که از تغییر می ترسند و در واقع نمی خواهند کاری انجام دهند.

اکنون، زمان تفکر جدی در مورد آینده ناتو است. اگر اروپایی ها با این مساله برخورد نکنند، ممکن است ابدا آینده ای برای ناتو وجود نداشته باشد.