تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۹

سنندج - ایرنا - تا چشم کار می‌کند، جمعیت است که در خیابان ریخته، حراجی دستفروشان جای سوزن انداختن نیست، اینجا انگار جانشان را به قیمت کرونا به حراج گذاشته‌اند.

به گزارش ایرنا، چند روزی بود که برای خرید ماهانه می خواستم به گذر(بازار) سنندج بروم، گذری که می شود یک جا هرچیزی را می خواهی بگیری  و وقتت تلف نشود.

میدان آزادی که از تاکسی پیاده شدم، چشمم به جمعیتی افتاد که در طول پیاده راه فردوسی موج میزد، موجی که انگار پنجمین موج کرونا هم نتوانسته کمی آنها را نگران کند و به فکر جان خود و عزیزانشان باشند.

دستفروشان بساطشان را پهن کرده‌اند و صدای فریادشان در هم آمیخته است، بعضی هایشان چوب حراج به جنسهایشان زده اند و جمعیت در این نقاط آنقدر زیاد در هم پیچیده که حتی نمی توانی ببینی چه چیزی می فروشند.

کمی پایین‌تر زنی دارد به یک نفر دیگر می گوید: می‌شود برای من یک ریکا ( مایع ظرفشویی) بگیری؟ دور می‌شوم و دیگر ادامه حرفشان را نمی شنوم، این روزها از این کاسبها زیاد هستند، کسانی که در خانه پنیر، نان، گوشت، و دیگر مایحتاجشان ندارند و به دیگران رو می‌زنند تا برایشان بگیرند.

از آنهایی که از جلوی چشمم می گذرند از هر ۱۰ نفر نزدیک به نیمی ماسک ندارند، بیشتر هم جوان هستند و کم و سن سال. انگار به نیروی جوانی خود غره باشند که بلایی سرشان نمی‌آید، جالب‌تر از همه فروشندگان، عطرفروشی است که در حاشیه پیاده راه فردوسی دارد بوی خوش به مردم می فروشد و دستشان را برای انتخاب عطر دلخواهشان باز گذاشته، زن و مرد و پیر و جوان هم می خواهند شمیم دل‌انگیزی به ریه هایشان بفرستند، ماسکشان را در آن شلوغی بر می دارند و خدا می داند از این محیط شلوغ و پرازدحام چه ویروس ها با بوی عطر روانه ریه‌هایشان می‌کنند. 

ورودی گذر، آگهی ترحیمی زده‌اند که پایینش نوشته هیچ گونه مراسمی برگزار نخواهد شد، این هم مدل جدیدی از عزا و سوگواری شده که شماره‌های تماس، جای دیدار چهره به چهره را برای سر سلامتی دادن، گرفته است.

رکورد دوباره

دیروز کرونا در کردستان دوباره رکورد زد، شمار بیماران مبتلای روزانه از ۵۰۰ نفر فراتر رفت، رکورد قبلی بالای ۴۰۰ نفر بود و حالا نگرانی ها شکل جدیدی برای کادر بهداشتی و درمان گرفت. معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کردستان که این روزها از فرط خستگی دیگر نای مصاحبه هم ندارد، می‌گفت: نگرانیم که کنترل بیماری از دستمان خارج شود...

تا قبل از این رکوردزنی در هر رشته و مهارتی برایمان خوشایند بود ولی نوبت به کرونا که می رسد، دلمان نمی خواهد او برنده شود اما این تنها برای چند لحظه است و بعد در پارک شهر و یا رستورانهایی که بی‌توجه به جان مردم، کرونا سرو می کنیم، دور هم جمع می شویم و گل می گوییم و گل می شنویم، با هر لقمه شاید ویروس را هم راهی جانمان می کنیم و دلمان خوش است یک بار گرفته ایم و یا یک نوبت واکسن زده ایم.

این روزها رستورانی را بارها دیده ام که برای دور زدن «بیرون‌بر» مثلا صندلی ها را در حاشیه پیاده رو مقابل رستوران چیده تا فاصله اجتماعی رعایت شود، ولی برای دلتا فاصله باید بیشتر از اینها باشد.

همه این بی توجهی‌ها در حالی است که کردستان هنوز به قله موج پنجم نرسیده است ولی ما همه قله های بی توجهی و بی تفاوتی به جان خود و دیگران را یکی پس از دیگری فتح می کنیم، فرقی هم ندارد که مردم باشی یا مسوول، همه دارند با جان هم بازی می کنند.

 چه خبر از بیمارستانها ؟

بیمارستان توحید سنندج از همان روزهای اول مرکز اصلی بستری بیماران کرونایی بود و حالا هم هر وقت ظرفیتش پر می شود، دیگر بیمارستانها برای یاری آن به کمک می آیند، حالا دیگر راهروهای بیمارستان هم تختهای کرونا را در خود جای داده‌اند.

دیگر بیمارستانها هم در حال تکمیل ظرفیت بوده و از ۹۰۰ تختی که در مراکز درمانی استان به بستری کرونا اختصاص یافته، تا کنون ۸۵۰ تخت اشغال شده و به گفته رییس دانشگاه علوم پزشکی کردستان، بیمارستان ارتش برای پذیرش بیماران به حالت آماده باش درآمده است.

اما آنچه جای تعجب دارد این است که بی توجهی به دستورالعملهای بهداشتی حتی تا بخش های کرونا هم کشیده شده است، این را معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی کردستان گفت.

دکتر صدیق جدیدالاسلام که این روزها خود نیز برای درمان بیماران در بخش کرونا حضور می یابد، اظهار داشت: مشغول ویزیت بیماران بخش کرونا بودم که یکی از شهروندان همراه بیمار، بدون ماسک دارد کنار بیمار چای می خورد.

آمارهای کرونا دیگر نگران کننده نیست، انگار عددها و آدمها باهم کنار آمده اند که با افزایش یکی از دیگری کم شود، در ۱۹ ماه گذشته یک‌هزار و ۴۸۱ کردستانی قربانی کرونا شده‌اند.

یعنی اگر اهل حساب و کتاب باشیم، هر ماه حدود ۷۸ کردستانی جان خود را بخاطر کرونا از دست داده‌اند، کسانی که شاید فکرش را نمی کردند کرونا آنها را از پای درآورد ولی حالا سینه قبرستان خوابیده‌اند.

تزریق روزانه ۱۲ هزار دوز واکسن در کردستان

مسوول روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان هم با اشاره به اینکه وضعیت استان در ارتباط با کرونا خوشایند نیست، اظهار داشت: هم اکنون در تمامی مراکز جامع سلامت و ۱۵ پایگاه جدید واکسن کرونا در ۲ شیفت صبح و عصر و روزانه بیش از ۱۲ هزار دُز برای گروه های سنی هدف تزریق می شود.

آرزو فلاحی با اشاره به اینکه در مراکز بهداشتی و آزمایشگاهی هم روزانه بیش از هفت هزار تست کرونا انجام می شود اضافه کرد: تاکنون ۳۶۰ هزار نفر در استان واکسینه شدند اما آمار دقیقی از  مبتلایان در دسترس نیست.

وی افزود: روند واکسیناسیون با استفاده از تمام امکانات و نیروهای بخش بهداشت و درمان در حال انجام است اما استقبال مردم در برخشی از شهرهای استان از جمله مریوان و سروآباد کم و در برخی شهرها از جمله بیجار خوب است.

مسوول روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان اظهار داشت: براساس پیش بینی انجام شده تا ۲ هفته آینده روند مبتلایان جدید و بستری شدگان در بیمارستان‌های استان همچنان صعودی است.

وی اضافه کرد: در روستاهای استان به دلیل اینکه هم اکنون فصل کار کشاورزی آنها است شاهد تجمع های زیادی نیستیم به همین دلیل ، شیوع بیماری بیشتر در مناطق شهری استان وجود دارد.

فلاحی گفت: روند بیماری در اطفال و  طول دوره ابتلای آنها به این بیماری بیشتر می شود و این نگران کننده است.

کیش و مات کرونا

این روزها صدها خانواده سیاهپوش عزیزان خود هستند و صدها بیمار هم روی تخت بیمارستانها دارند با این بیماری مخوف مبارزه می کنند و توان پنجه در پنجه انداختن آن را ندارند چون نفس کم دارند، سربازان خط مقدم مقابله با کرونا هم دیگر خسته شده و کم آورده‌اند.

انگار روی صفحه شطرنجی هستیم که معلوم نیست حرکت بعدی کرونا با کدام سویه‌اش خواهد بود، تا بحال چند روی خود را رو کرده است و خدا می داند چند سویه دیگر دارد که می خواهد به زور مهره های سیاهش در هر موج کیش و مات را متوجه آدمهای کره زمین کند.

برخی واکسن‌هراسی راه انداختند و حتی آنهایی که اصرار داشتند واکسن بخرید، حالا خودشان نمی روند واکسن بزنند و همانها سعی دارند کرونا را قسمت جلوه دهند، یعنی کسی قسمتش نباشد ، کرونا نمی‌گیرد.

واکسیناسیون کرونا در کردستان از ۳۰ درصد جمعیت بالاتر رفته است و هنوز تا ایمنی لازم راه درازی در پیش است، کاش در دورهمی ها و تفریح های خود گاهی بیماران روی تخت را هم به یاد بیاوریم و کلاهمان را قاضی کنیم که آیا ما و عزیرانمان اگر جای آنها بودبم. 

نه زبانم لال ...