کرمان - ایرنا - خبر شهادت حاج قاسم که منتشر شد، گوش فلک را کر که نه بلکه ذره ذره کائنات را گوش و چشم کرد تا به چشم سر ببینند آغاز دوباره یک تولد را؛ که شمیم آن چطور چون شیشه عطری که درش گم شده باشد در جهان پیچید و خیلی‌ها را از خود بیخود کرد.

آنان که حاج قاسم را می‌شناختند حکایت های زیبایی از نشست و برخاست با او نقل می کنند و حرف ها برای گرفتن دارند؛ حرف هایی که خودش تا بود اجازه انتشارش را نمی داد اما حالا که پر گشوده، دوستانش راحت تر می توانند از ویژگی های شخصیتی اش حکایت ها نقل کنند.

پای صحبت یکی از همرزمان و دوستان صمیمی حاج قاسم می نشینیم؛ همشهری و هم استانی او و البته همکار و دوست صمیمی اش. حرف ها و ناگفته های زیادی از حاج قاسم دارد زیرا به نوعی امین حاج قاسم هم بود و حالا می تواند رازهای نگفته گذشته را بازگو کند.

مهدی صدفی؛ یار قدیمی و همراه جبهه و بعد از جبهه حاج قاسم. اینک مسئولیت امور اجرایی حسینیه بیت الزهرا (س) که زمانی خانه حاج قاسم بود و نیز حسینیه ثارالله کرمان را در کنار مدیریت ستاد نمازجمعه کرمان برعهده دارد؛ بازنشسته سپاه است و جالب اینکه خاطراتی که از حاج قاسم دارد را لحظه به لحظه بخوبی و با جزییات به خاطر دارد و می گوید هیچگاه فراموشش نخواهد شد.

در محل بیت الزهرا (س)، از جمله سجده گاه های حاج قاسم؛ جایی که دیوارهایش نجوای شبانه و دعاهای نمازشب های حاج قاسم را در حافظه شان به خاطر سپرده اند، در خدمت مهدی صدفی بودیم تا مصاحبه ای از چگونگی شکل گیری این حسینیه و تبدیل خانه حاج قاسم به بیت الزهرا (س) و دیگر مسائل گفت و گو کنیم. صدفی حرف های زیادی برای گفتن دارد و بعد از مصاحبه یک ساعت و نیمه، چون جلسه دارد و وقت گذشته، مصاحبه را رها می کنیم و به گفته او اگر چندین جلسه دو ساعته دیگر هم بگذاریم، باز وقت برای گفتن خاطرات حاج قاسم کم می آوریم. 

مهدی صدفی سمت راست در مصاحبه با داود میاندهی رئیس خبرگزاری ایرنا استان کرمان

نشان هایی که هیچگاه بر سینه فرمانده نبود

می گوید: همه جای دنیا رسم است ژنرال ها نشان های افتخارشان را به سینه بزنند و در مراسم رسمی حضور پیدا کنند، اما سردار سلیمانی با اینکه اولین و تنها فردی است که در ایران نشان ذوالفقار را داشت اما هیچکس هرگز این نشان را هم بر سینه اش ندید. سادگی و صمیمیت سردار سلیمانی زبانزد خاص و عام است و شاید همین موضوع موجب شده وی محبوب دل ها شود. وجود تربت پاک ایشان در کرمان، این استان را به مامنی برای عاشقان و دلباختگان شهدا و مقاومت تبدیل کرده و هرسال با وجود این شرایط از راه دور و نزدیک خود را به مزار وی می رسانند.

آنطور که دوست قدیمی و جبهه ای سردار سلیمانی تاکید می کند: حاج قاسم سه نشان فتح داشت و یک نشان ذوالفقار. او اولین و تنهاترین فردی است که این نشان را داشت؛ یک روز به سردار سلیمانی گفتم حاجی ما آرزو به دلمان ماند این نشان ها را روی سینه شما ببینیم، یک نگاه و لبخند معناداری به من داشت که از ۴۰ جمله برای من بیشتر کاربرد داشت.

وی ادامه داد: حاج قاسم به من گفت "ما همینطوری با خودمان مشکل داریم، دیگر اینها را هم نصب کنیم و جلوی مردم رژه برویم". اصلا نمی خواست که این چیزها را به نمایش بگذارد؛ همیشه می‌گفت یک بوسه حضرت آقا را به دنیا عوض نمی کند و این تبعیت برایشان مهم بود؛ حتی در مراسم رسمی نمی بینید که این نشان ها را به سینه زده باشد.

عبودیت و بندگی رمز محبوبت سردار

رفیق چندین ساله سردار، یکی از شاخصه های اخلاقی حاج قاسم را محبتی می داند که به اهل بیت (ع) داشت، او می گوید: زائران از شهرها، استان ها و کشورهای مختلف می آیند و یکی از سئوالاتشان این است که رمز محبوبت ایشان چیست؟ به نظر من عبودیت و بندگی حاج قاسم رمز محبوبیت ایشان است؛ حدیث داریم، هرکس رابطه اش را با خدا اصلاح کرد، رابطه اش با مردم هم اصلاح می شود.

توصیه حاج قاسم به رزمندگان

او به یکی از خاطراتش از سردار دل ها اشاره کرد و گفت: یک روز با دوستان قرار بود از خاطراتمان بگوئیم، نوبت به حاج قاسم رسید ایشان گفت: "۲ چیز را هرگز فراموش نکنید یکی یاد خدا و یکی یاد مرگ، اگر یاد خدا باشید گناه نمی کنید، یاد مرگ هم این اعتقاد را به وجود می آورد که هر لحظه مرگ به سراغ ما می آید."

وی با بیان اینکه سردار سلیمانی به اخلاقیات بچه های جنگ توجه می کرد تاکید کرد: حاج قاسم بارها می گفت شما (رزمندگان) با شهدا زندگی کردید و نگاه مردم به شما متفاوت است و مورد اعتماد هستید لذا طوری در زندگی رفتار کنید که زمانی مردم شما را می‌بینند بوی شهدا را از شما استشمام کنند، طوری در خانواده باشید که بوی شهدا را بدهید و کاری نکنید که معادلات مردم به هم بریزد.

به گفته صدفی، یاد خدا، یاد مرگ، خودسازی و مراقبت از صفات حاج قاسم بود. حاج قاسم اسوه این کار بود که امام صادق (ع) می فرمایند مردم را با عمل به ایمان دعوت کنید.

حاج قاسم و یادشهدا

صدفی در ادامه از رابطه خاص سردار دل ها با شهدا گفت: یکی از ویژگی های حاج قاسم ارادتی بود که به شهدا داشت لذا محال بود کرمان بیاید و گلزار شهدا و بیت الزهرا (س) نرود و زمانی که به گلزار شهدا می رفت احساس می کردیم با شهدا حرف می زند.

سردار همه امورات را در دست داشت

وی در ادامه به طلایه داری سردار سلیمانی در بخش های مختلف اشاره و خاطرنشان کرد: عملیات والفجر ۸ بود و پس از آن به وی گفتند درباره عملیات صحبت کنید، گفت، بروید با بسیجی هایی که جنگیدند مصاحبه کنید، حاج قاسم خودش پیش‌قراول بود و نمی‌گفت بروید، می‌رفت و می‌گفت "بیایید".

صدفی افزود: در عملیات که واحدهای مختلف فعالیت دارند یک بخش شناسایی دشمن است که مواضع را از نظر نیرو، تجهیزات و موانع بررسی و بعد طراحی عملیات می کنند، اما حاج قاسم به عنوان فرمانده خودش در این قسمت می رفت و شرایط را می نوشت و بررسی می کرد.

اولین دیدار و آشنایی با سردار 

رئیس ستاد نماز جمعه کرمان از داستان آشنایی اش با سردار دل ها می گوید: اواخر سال ۶۰ بود آن زمان من هنوز بسیجی بودم و می خواستم پاسدار بشوم، در جبهه اهواز بودم که ایشان را دیدم، ماه محرم بود بعد از عملیات رمضان، من بین دو نماز مداحی کردم، ایشان در صف نماز بود، وقتی می خواستم بروم به طرف من آمد، یکی از آرزوهایم این بود که فرمانده تیپ را ببینیم که سر صحبت را باز کرد. من سه سال کوچک تر از ایشان بودم، حال و احوال کردیم و تعریف کرد از خواندن و مداحی من و به سمت حرکت فرماندهی حرکت کرد.

«بعد از نماز وقت ناهار بود که دست مرا گرفت و به سمت سنگر رفتیم، نشستیم و ناهار آوردند،و این اولین آشنایی ما بود و می توان گفت، رفاقت ما از همان روز آغاز شد زیرا من مداح اهل بیت (ع) بودم و ایشان عاشق اهل بیت. ما ایشان را برادر قاسم صدا می کردیم و به دلیل اینکه من مداح بودم از آن روز بیشتر وی را می دیدم و حاج قاسم همیشه می گفت من نوکر نوکران اهل بیت هستم و این شروع آشنایی و رفاقت ما بود».

صدفی با بیان اینکه آن زمان، پس از دو سال به عنوان مسئول تبلیغات لشکر منصوب شدم، گفت: جنگ که تمام شد، حاج قاسم در خانه اش هفته خوانی داشت و ایام فاطمیه نیز روضه برگزار می کرد، آن زمان لشکر ثارالله با سپاه ناحیه کرمان ادغام و حاج قاسم فرمانده سپاه هفتم شد و من نیز که مسئول تبلیغات بودم، مسئول تبلیغات سپاه هفتم شدم؛ یکی از معاونت های وی. آن زمان من به اتفاق خانواده در جلسات هفته خوانی ایشان شرکت می کردیم.

فرماندهی که خانه نداشت

وی با اشاره به اینکه سردار سلیمانی اوایلی که از جنگ بازگشت، خانه نداشت یادآور شد: پس از جنگ در بلوار ۲۲ بهمن خانه مادر خانمشان بودند و یک مدت همان منطقه خانه اجاره کردند، حتی مدتی مهمانسرای سپاه بودند و سپس در خیابان ابوذر منزلی را خرید و مدتی در آنجا اقامت داشت؛ پس از آن به خاطر برگزاری مراسم روضه خوانی آن خانه را فروخت و در خیابان کارگر خانه بزرگتری گرفت و بعد از آن در سال ۸۰ حاج قاسم در خیابان شهید رجایی کرمان، منزلی را خریداری کرد.

صدفی با بیان اینکه روضه خوانی برای سردار اهمیت ویژه ای داشت، تصریح کرد: منزل حاج قاسم در خیابان رجایی (خورشید سابق) دو واحد بود که آن را وقف کرد.

«آن سال ایام فاطمیه در زمستان بود، هوا خیلی سرد بود برای برگزاری مراسم در داخل ساختمان مشکل داشتیم، گفت پیگیری کنیم تا واحدهای پشت خانه را بخریم و به ساختمان برای برگزاری مراسم روضه خوانی اضافه کنیم لذا فاز اول آن، سال ۹۵ اجرا شد که برای بزرگ تر کردن مجلس چادر می زدیم و بعد از آن کم کم با ساخت و ساز بیت الزهرا به شکل فعلی درآمد».

وی ادامه داد: در وصیت نامه حاج قاسم آمده که بیت الزهرا (س) به محلی فرهنگی و مذهبی در راستای ترویج معارف الهی و فرهنگ اهل بیت (ع) و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت تبدیل شود، بیشتر اوقات اینجا ساخت و ساز بود و فقط در ایام فاطمیه و محرم و سایر مناسبت ها مراسم برگزار می شد اما به طور رسمی از دهم دی ۹۹ بیت الزهرا بازگشایی شد.

وقتی حاج قاسم از همسایه ها عذخواهی می کرد

صدفی گفت: هیات داری و مجلس داری حاج قاسم به نوعی یک درس و خودش یک مکتب است، سردار در آیین مجلس داری و هیات داری هم نگاه اعتقادی و نگاه مردم داری داشت و برای مراسم از مردم و مغازه داران به دلیل مزاحمت ها عذرخواهی می کرد.

وی ادامه داد: این رفتار حاجی یعنی اینکه مجلس دار باید بداند با راه انداختن دسته با علم در خیابان ها راه مردم را نبندد و مردم دار باشد.

صدفی به خاطره ای در این خصوص اشاره کرد و گفت: یک روز از چهارراه مولوی، خیابان شهید رجایی را بسته بودند، می گفتند امشب شب آخر روضه خوانی سردار سلیمانی است و شلوغ می شود و قصد نیروی انتظامی این بود که برای ایجاد امنیت و مراقبت ورود کند. حاج قاسم بعد از اطلاع از بسته شدن خیابان با من تماس گرفت و گفت، شنیده ام راه را بسته اند، بگویید هرچه سریع تر راه مردم را باز کنند. من به فرمانده انتظامی زنگ زدم و گفتم که راه را باز کنند. اما گفت، دستور و مصوبه داریم و به علت تامین امنیت نمی توانیم راه را باز کنیم؛ مجدد با حاج قاسم تماس گرفتم و گفتم می گویند امکان پذیر نیست که پاسخ داد: خودم پیگیری می کنم. نیم ساعت بعد حاج قاسم سر چهارراه ایستاده بود، از همانجا به فرمانده انتظامی استان زنگ زد و گفت اگر مسیر باز نشود من مجلس عزای حسین (ع) و حضرت زهرا (س) را تعطیل می کنم لذا آنان که با مقاومت سردار روبه رو شدند راه را باز کردند.

این مسئول خاطرنشان کرد: یک بار که یک مجلس ختم مربوط به خانواده حاج قاسم در مصلای نمازجمعه برگزار می شد، مجموعه سپاه برای رعایت مسائل امنیتی گیت گذاشت؛ حاج قاسم بعد از اطلاع تماس گرفت و گفت شنیده ام گیت گذاشتید، بگویید همه را جمع کنند و گرنه بنده مراسم نمی گیرم، بیانیه هم می دهم و می گویم مراسم، از طرف من لغو شد.

وی با اشاره به عکس های نصب شده در بیت الزهرا (س) تصریح کرد: عکس ها مربوط به شهدای لشکر ثارالله یا دیگر شهیدانی است که ارتباط قلبی با حاج قاسم داشتند، لشکر تعداد ۶ هزار شهید داشت که از استان های کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان بودند.

سه هدیه ارزشمند بیت الزهرا (س) 

صدفی به هدایای ارزشمندی که در این مجموعه قرار دارد اشاره کرد و یادآور شد: سه هدیه نفیس که به حاج قاسم اهدا شد هم اکنون در این محل است، یک فرشی که سال‌ها در نزدیکی قبر حضرت زینب (س) بود که تولیت آن آستان مقدس به وی هدیه داده و اینجا روبه روی محراب است.

وی ادامه داد: فرشی که بیش از ۵۰ سال کنار قبر امام حسین (ع) بود، به حاج قاسم اهدا شد و حاجی جای فرش را هم خودشان در همین محل کنونی حسینیه اعلام کرد؛همچنین یک قطعه ای از ضریح حضرت رقیه که به وی اهدا کردند و وقتی شهید گمنام آمد(بالای مزار شهید گمنام داخل حسینیه)، اینجا نصب شد.

ضریح بالای صورت قبر شهید گمنام در بیت الزهرا

این مسئول با بیان اینکه وقتی کاروان ها برای زیارت مزار حاج قاسم به کرمان می آیند سه جا برایشان برنامه ریزی کرده ایم، تاکید کرد: گلزار شهدا، بیت الزهرا و موزه دفاع مقدس از جمله آنهاست که روایتگری، مداحی و کلیپ از جمله برنامه های فرهنگی این محل است.

به گفته وی، بیت الزهرا سه طبقه و هزار و ۸۰۰ متر مسقف دارد و قبر شهید گمنام در طبقه پایین قرار دارد و طبقه بالا صورت قبر است.