خشکسالی واژه ای است که گویی با خون و گوشت ما ایرانیان عجین شده و دیگر برای گوشی ناآشنا نیست، در گذشته اجداد ما به خوبی با شرایط کم آبی و خشکسالی کنار آمده بودند که ایجاد قنات مصداق بارز این ادعا است، اما در چند دهه اخیر که تب توسعه به هر قیمتی بر جانمان افتاد باعث شد که همان میزان منابع آبی محدود هم به خطر بیفتد، چندی پیش عیسی کلانتری رییس سازمان حفاظت محیط زیست از اینکه خشکسالی، تمدن چندین هزار ساله ایران را تهدید می کند ابراز نگرانی کرده بود.
بر اساس اعلام وزارت نیرو، آسمان ایران در سال آبی ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ نسبت به میانگین ۵۲ سال گذشته ۳۷ درصد کاهش بارندگی داشته است، همچنین طبق گزارش سازمان هواشناسی در میانگین کشوری حدود ۹۲ میلیمتر کسری بارش نسبت به شرایط نرمال داشتیم و آب در مخازن ۱۹۹ سد ملی کشور به حداقل رسیده است.
حجم منابع آبی نسبت به سال گذشته حدود ۳۰ درصد کاهش یافته که این کمبود در برخی استان ها شدیدتر بود، در استان کرمانشاه که سالانه حدود ۴۸۰ میلیمتر بارش سالانه دریافت می کند امسال ۵۲ درصد کمتر دریافت کرده است، در استان گلستان در مجموع ۳۴۹ میلیمتر باران بارید که نسبت به آمار بلند مدت ۲۹ درصد کاهش داشته است، همچنین بارش در استان مرکزی نسبت به میزان بارندگی مدت مشابه سال گذشته ۴۴ درصد کاهش داشته است که بنابر اعلام سازمان هواشناسی بیشتر استان های جنوب غرب، غرب، شمال غرب، جنوب شرق و شمال شرق چنین وضعیتی داشتند.
همچنین بارش برف در زمستان سال گذشته ۵۰ درصد کمتر از نرمال بوده است که طبق پیش بینی های وزارت نیرو این شرایط در پاییز پیش رو هم تداوم خواهد داشت به طوری که بارش در پاییز امسال کمتر از مقدار متوسط بلندمدت پیش بینی شده است این کاهش در نیمه غربی کشور چشمگیر تر خواهد بود.
همچنین تازه ترین گزارش شرکت مدیریت منابع آب ایران نشان میدهد که در پایان سال آبی ۱۴۰۰ - ۹۹، مجموع ظرفیت مخازن سدها به ۱۹ میلیارد و ۴۸۰ میلیون مترمکعب رسیده که نشان دهنده کاهش ۴۷ درصدی ورودی آب به سدها است، در پایان سال آبی ۱۴۰۰ - ۹۹، مجموع ظرفیت مخازن سدها ۵۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب بوده که نشاندهنده ۳۹ درصد پرشدگی مخازن است.
بر این اساس و به دنبال کاهش میزان بارشها، حجم ورودی آب طی سال آبی ۱۴۰۰- ۹۹ برابر با ۲۹ میلیارد و ۴۳۰ میلیون مترمکعب بوده که نسبت به مدت مشابه سال آبی قبل از آن (۵۵ میلیارد و ۷۲۰ میلیون مترمکعب)، بیانگر کاهش ۴۷ درصدی ورودی آب به مخازن سدهای کشور است.
همچنین آخرین وضعیت سدهای کشور نشان میدهد که در شروع سال آبی جدید میزان ذخایر آب در مخزن سدها به ۱۹ میلیارد و ۴۸۰ میلیون مترمکعب رسیده که در مقایسه با سال آبی ۹۹-۹۸ دارای ۲۹ درصد کاهش است.
طبق آمار اعلام شده تا پایان شهریورماه، از ۱۹۹ سد موجود و فعال کشور، تنها سه سد بین ۹۰ تا ۱۰۰ درصد، ۱۲ سد در محدوده ۷۰ تا ۹۰ درصد، ۳۵ سد بین ۵۰ تا ۷۰ درصد، ۳۱ سد در محدوده ۴۰ تا ۵۰ درصد و ۱۱۸ سد نیز متاسفانه کمتر از ۴۰ درصد پرشدگی را به خود اختصاص دادند.
این آمارها یعنی اینکه وضعیت بحرانی است و باید به این مساله جدی نگاه شود، به طوری که هفته گذشته وزیر نیرو از تشکیل " شورای آبرسانی " در وزارت نیرو خبر داد، علی اکبر محرابیان گفته بود که با توجه به لزوم مدیریت صحیح و استفاده بهینه از منابع آبی، شورای جهاد آبرسانی با هدف برنامهریزی هر چه دقیقتر و اتخاذ تصمیمات هماهنگ، متمرکز کردن اعتبارات و بهرهگیری از تمام ظرفیتهای ستادی و استانی در وزارت نیرو تشکیل شد.
این نشان می دهد که دولتمردان به وخامت اوضاع پی برده اند شاید تا حدی دیر شده باشد اما به قول معروف " ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است ".
از سوی دیگر می بینیم که خشکسالی و کم آبی فقط بر روی زندگی ما انسان ها تاثیر منفی نگذاشته بلکه حیات گونه های گیاهی و جانوری و به طور کلی محیط زیست را هم تحت تاثیر قرار داده است.
یکی از نتایج کم بارشی، عدم رویش گیاهان در مراتع و بیابان های کشور است که در پی آن خطر گرسنگی حیات وحش پیش خواهد آمد، خشکسالی پدیده طبیعی است که در سالیان گذشته هم اتفاق می افتاد اما طولانی شدن دوره آن در ایران چنان اثرات منفی بر حیات وحش گذاشته که به اعتقاد کارشناسان و فعالان محیط زیست حتی افزایش بارندگی در سال های آینده هم نمی تواند خسارت های وارد شده را جبران کند.
از طرفی خشکسالی و کمبود علوفه باعث کاهش زادآوری حیات وحش شده و جمعیت آنان را به شدت تحت تأثیر قرار داده است و اگر بخواهیم کاهش شدید گونه های جانوری و گیاهی اکنون را با چند دهه قبل مقایسه کنیم، خسارت های وارد شده در عدد و رقم نمی گنجد که ادامه این روند دیگر غیر قابل جبران خواهد بود.
وقتی بارندگی نباشد علوفه ای هم رشد نمی کند و این یعنی گرسنگی حیوانات گیاهخوار و به دنبال آن کاهش زاد و ولد که به مرور جمعیتشان کاهش می یابد، از سوی دیگر چون این حیوانات طعمه گوشتخواران هستند زمانی که جمعیتشان کم شود خودبخود حیات گوشتخواران هم به خطر می افتد و به مرور از طبیعت کشور محو می شوند؛ بنابراین کم بارشی، خشکسالی، عدم رویش گیاه و کاهش مواد غذایی در طبیعت زنجیروار به هم متصل هستند که به روی همدیگر اثر می گذارند.
هر چند در این میان مسوولان محیط زیست در استان های مختلف با اقداماتی مانند احداث آب انبار و آبشخور، انبار علوفه، آبرسانی سیار، لایروبی چشمه ها، توزیع علوفه و حفر چاه سعی کردند تا حدودی اثرات خشکسالی را بر حیات وحش کشور کاهش دهند اما می دانیم که ادامه این روند امکان پذیر نیست و طبیعت باید به طور طبیعی پیش رود.
یکی دیگر از اثرات خشکسالی و نبود علوفه، خروج حیات وحش از زیستگاه و نزدیک شدن به روستاها و آبادی های اطراف با هدف رسیدن به غذا و آب است که این کار مخاطراتی را برایشان به همراه دارد ممکن است تعداد زیادی از آنها دیگر برنگردند و با سرب داغ تفنگ ها بر زمین بیفتند، هر چند مسوولان استانی تلاش می کنند تا حد امکان با تامین آب و علوفه در زیستگاه ها از تقابل انسان و حیوان جلوگیری کنند اما برخی زیستگاه ها به حدی وسیع و گسترده هستند که امکان علوفه و آبرسانی به تمام بخش های آن امکان پذیر نیست بنابراین در این شرایط ایراد خسارت در این بخش اجتناب ناپذیر می شود.
با توجه به اعلام سازمان هواشناسی مبنی بر اینکه پاییز خشکی هم در پیش داریم به نظر می رسد باید چاره ای اندیشیده شود تا کمترین فشار و خسارت بر حیات وحش وارد شود چون آنها موجودات بی گناهی هستند که قربانی زیاده خواهی انسان ها شده اند پس آنها را به حال خودشان رها نکنیم.
۱۳۵۲