«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیما: همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! شما نیز بر او درود فرستید و به او سلام کنید، سلامی همراه با تسلیم در برابر حق./ آیه ۵۶، سوره احزاب.»
در روایات، احادیث و آموزه های دینی بر ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) بسیار تاکید شده است. از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند: چگونه صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد». در محافل و مجالس مذهبی نیز، شاعران و ذاکران اهل بیت - پیش و پس از خواندن مناقب و مراثی - شرکت کنندگان را به فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد(ص) برای ثواب و استجابت دعا بسیار فرا می خوانند.
در شعر نبوی نیز که یکی از زیرشاخه های ارجمند ادبیات دینی و آیینی است، «صلواتیه» جایگاه شایسته ای دارد. شاعران مسلمان از دیرباز تا کنون - به قصد تبرک و تیمن - بخشی از دیوان اشعار خود را به صلواتیه اختصاص داده اند که بازخوانی دو نمونه صلواتیه از شاعران متقدم و معاصر خالی از لطف نیست:
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات
گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادی همه لطیفه گویان صلوات (حضرت حافظ)
تا داشته ام فقط تو را داشته ام
با یاد تو قد و قامت افراشته ام
بوی صلوات می دهد دستانم
از بس که گل محمدی کاشته ام (سعید بیابانکی)
اما با وجود کاربرد گسترده این ذکر معنوی، در مورد حقیقت و فضیلت صلوات و دایره و دامنه شمولیت آن - به جز استجابت دعا و گشایش در کارها - کمتر خوانده ایم و شنیده ایم. تصور عمومی بر این است که در ذکر معنوی صلوات ما فقط بر محمد و آل او - اهل بیت رسول خدا و امامان معصوم - سلام و درود می فرستیم که چنین برداشتی هر چند با متن آیات و روایات قرآنی و احادیث معصومین - آیه تطهیر و احادیث ثقلین و کساء - قابل انطباق است، ولی برداشت کاملی نیست.
آنچه در مورد حقیقت صلوات تا کنون ناگفته مانده، تفسیر مبسوط و مکشوف فراز «آل محمد» است. این که برداشت ما از «آل محمد» چیست و گستره معنایی و مفهومی آن تا کجاست؟ اگر دایره مفهومی «آل» یا «اهل» را فقط به خویشان و بستگان نسبی و سببی پیامبر(ص) محصور و محدود کنیم، آن وقت در پاسخ این سوال در می مانیم که چرا رسول خدا(ص) در باره سلمان فارسی فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت؟ سلمان از اهل بیت ماست.»
پس آنچه که مسلم است دایره مفهومی «آل محمد» بسیار گسترده تر و فراتر از همخونی و خویشاوندی نسبی و سببی است. چرا که در بعضی از آیات و روایات واژه «آل» یا «اهل» به معنای پیروان و رهروان نیز به کار رفته است. با در نظر گرفتن این معنا می توان گفت که «آل محمد» قابل تعمیم به همه کسانی است که پیرو دین و آیین محمدی هستند. یعنی یکی دیگر از لایه های تفسیری این آیه با لحاظ این که پیامبر اکرم(ص) پدر معنوی امت اسلامی است، «خویشاوندی اعتقادی و معنوی» است. چنان که در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده: ««أنا وعَلِیٌّ أبَوا هذِهِ الامَّة»، من و علی پدران این امت هستیم. (کمال الدین: ص ۲۶۱ ح ۷)، این که پیامبر پدر معنوی امت اسلامی است اظهرمن الشمس است، چرا که خداوند صریحا در آیه ۴۰ سوره احزاب فرموده است: «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ»، محمّد پدر هیچ یک از مردان شما نیست. این که پیامبران توحیدی پدران معنوی امت هستند، مورد تایید آیات قرآن است. هم چنان که در آیه ۷۸ سوره حج، حضرت ابراهیم(ع) نیز پدر مسلمانان خوانده شده است:
«وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبیکُمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ وَ فی هذا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصیرُ». «در راه خداوند چنان که باید جهاد کنید او شما را برگزید و برایتان در دین هیچ تنگنایی پدید نیاورد. کیش پدرتان ابراهیم است. او پیش از این شما را مسلمان نامید تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر دیگر مردم گواه باشید. پس نماز بگزارید و زکات بدهید و به خدا توسل جویید. اوست مولای شما، چه مولایی نیکو و چه یاوری نیکو.» (آیه ۷۸، سوره حج)
با این توسع معنایی، همه انبیا و اولیا الهی - از آدم تا خاتم - در دایره شمول «آل محمد» قرار می گیرند. بنابراین وقتی ما در صلوات بر رسول خدا از عبارت «آل محمد» استفاده میکنیم، در واقع این عبارت به تمام انبیا و اولیاء الهی اشاره دارد که پیامبر اکرم(ص) خاتم راه توحیدی آنهاست، و حضرت عیسی و موسی (ع) و همه انبیاء الهی و همچنین حضرت مریم (س) نیز در ذیل سلسله نورانی «آل محمد» قرار میگیرند که احترام و تکریم آنان واجب است.
با عنایت به این دقیقه و برای حفظ حریم و حرمت حضرت خاتم الانبیا، منِ شاعر و ذاکراهل بیت(علیهم السلام) باید در شعر دینی و آیینی همان گونه که به معصومین و بزرگان مذهب شیعه احترام می گذارم، به مقدسات و بزرگان دینی سایر ادیان و مذاهب الهی نیز احترام بگذارم، چرا که بی حرمتی به ساحت پیامبران و انبیا الهی سایر ادیان، به نوعی اسائه ادب به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام است که شاعران آیینی اصیل باید از فرو افتادن در این دامچاله برحذر باشند.
متاسفانه معدودی از شاعران و ذاکران آیینی به خاطر غفلت از این مهم گاهی برای برکشیدن معصومین شیعه (علیهم السلام) به فرو کشیدن و ریز دیدن پیامبران و اولیای الهی سایر ادیان مینشینند. مثلاً گاهی حضرت عیسی و حضرت موسی(ع) را غلام پیامبر اکرم(ص) و حضرت مریم (س) را کنیز حضرت زهرا(س) می نامند، که کار مقبول و مشروعی نیست. عالمان روشن اندیش دینی نیز همواره بر تکریم و تعظیم بزرگان سایر ادیان الهی تأکید دارند. مقام معظم رهبری نیز بارها در بیانات خویش صریحاً فرمودهاند: «توهین به مقدسات سایر مذاهب حرام شرعی است».
حقیقت مغفول مانده دیگری که در متن و بطن این ذکر شریف پنهان است، این است که خداوند به همه ایمان آورندگان سفارش می کند که بر محمد و آل او صلوات بفرستند. یعنی سلام و درود بر همه کسانی که به رسالت رسول مکرم اسلام ایمان آورده اند. زیرا با استناد به نص صریح آیه ۲۱ سوره احزاب همه کسانی که به عنوان «اسوه حسنه» از راه و مرام پیامبر پیروی می کنند، جز خویشاوندان اعتقادی پیامبرند و این سلام و صلوات شامل حال همه آنان میشود.
پس صلوات بر پیامبر(ص) و آل او، علاوه بر انبیا و اولیای الهی، شامل بندگان صالح خداوند و من و شما نیز - اگر صالح باشیم - می شود. چنان که امام صادق(ع) در حدیثی از رسول اکرم(ص) روایت کردهاند:
«مَنْ صَلَّی عَلَی صَلَّی اللهُ علیهِ وَمَلائِکَتُهُ ، وَمَنْ شَاءَ فَلْیقِلَّ وَمَنْ شَاءَ فَلْیکْثِرْ: هر کسی که بر من صلوات فرستد، خداوند متعال و ملائکه بر او درود و رحمت می فرستند (پس) هر که می خواهد کم، و هر که می خواهد بسیار صلوات بفرستد.» (اصول کافی۲: ۴۹۲، وسائل الشیعۀ۷: ۱۹۴، ریاض السالکین۱ :۴۵۲، جامع أحادیث الشیعة۱۵: ۴۶۵).
به عبارتی دیگر سلام و صلوات بر پیامبر و آل او، علاوه بر خویشاوندان نسبی پیامبر - که در آیه تطهیر و احادیث ثقلین و کساء به صراحت به نام مبارک آنان اشاره شده است - شامل حال امت پیامبر که به اعتبار تبعیت و پیروی عملی و خالصانه از آن حضرت در شمار خویشاندان اعتقادی و معنوی حضرت خاتم الانبیا قرار می گیرند نیز می شود. یعنی وقتی ما بر محمد و آل محمد صلوات می فرستیم، به اعتبار این که ما نیز امت پیامبریم و جز خویشاندان اعتقادی آن رسول مکرم محسوب می شویم، بر خودمان نیز سلام و درود می فرستیم.
بنابراین سلام و صلوات خدا و فرشتگان - علاوه بر پیامبر و اهل بیت نسبی ایشان - شامل حال ما نیز می شود. حتی شامل حال کسانی که ممکن است در شناسنامه و به اسم مسلمان نباشند، ولی به خاطر پذیرفتن حقیقت توحید و پیروی عملی از تعالیم نبوی، به صورت فطری اسلام را پذیرفته و ایمان آورده اند. چرا که مسلمانی پیش و بیش از آن که به ظاهر و صورت و اسم باشد، به باطن و سیرت و رسم است. چه بسا که من در اسم مسلمان باشم و در رسم نه!
متر و معیار خداوند نیز در فردای قیامت برای سنجش مسلمانی بندگان خویش، هرگز کارنامه و شناسنامه کاغذی آنان نیست، بلکه شناسنامه اعتقادی و معنوی آنان است. چه بسا که در فردای قیامت، فردِی به ظاهر کافر به مدد پیروی عملی از تعالیم توحیدی و سیره نبوی، از پل صراط بگذرد و منِ به ظاهر مسلمان که به نام «مسلمان» در شناسنامه کاغذی خود دلخوشم، به خاطر دور شدن از صراط مستقیم بندگی - با سرافکندگی - در دوزخ ضلالت و گمراهی هبوط کنم!
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ می دانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت، هم کلید زندگی ست
گفت زین معیار اندر شهر ما
یک مسلمان است، آن هم ارمنی ست!