سنندج - ایرنا - منطقه هورامان با دارا بودن معماری پلکانی، آب و هوای معتدل، آداب و رسوم سنتی، پوشش خاص، صنایع دستی و غذاهای محلی منحصر بفرد، بهشت گمشده گردشگری کردستان است.

هورامان منطقه‌ای وسیع  شامل بیش از ۷۰۰ روستا را در ۲ استان کردستان و کرمانشاه شامل می‌شود و شواهد باستان شناسی به دست آمده نشان می‌دهد که قدمت هورامان به دوران پارینه سنگی میانی و به حدود ۴۰ هزار سال قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد.

هورامان مرکب از ۲ واژه "هورا" به معنی خدا و "مان" به معنی سرزمین است که به معنی کامل آن سرزمین اهورا یا سرزمین خدا است و برخی این واژه را اورامان یا اورامانات هم تلفظ می کنند اما آنچه محققان بر روی آن اتفاق نظر دارند همان واژه هورامان است. 

این  منطقه وسیع که بخشی از آن کشور عراق و بخش عمده آن در ایران واقع شده به دلیل شرایط جغرافیایی خاص با قله های مرتفع و دره‌های سخت‌گذر در طول تاریخ کمتر مورد تجاوز بیگانگان قرار گرفته است و به همین دلیل مردم این دیار تا حدود زیادی موفق به حفظ آیین ها، آداب و رسوم خود شده ‌اند. 

پاسداری از این فرهنگ غنی و منحصر به فرد در هورامان تاکنون هم ادامه داشته است و منظر فرهنگی هورامان (روز سه‌شنبه پنجم مرداد ۱۴۰۰) در چهل‌ و چهارمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در شهر فوجوی چین، با تصویب اعضای این کمیته به‌ عنوان بیست و ششمین میراث ملموس کشورمان در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.

برگزاری آیین های عید نوروز و عروسی پیرشالیار  که قدمت آن به بیش از هزار سال پیش بر می‌گردد و مراسمی کهن و تاریخی است هر سال با شکوه خاصی در شهر هورامان برگزار می شود و قبل از ثبت جهانی هورامان هم برگزاری این آیین ها پای شمار زیادی از گردشگران را به این منطقه می کشاند.

رفتن به منطقه هورامان از ۲ بخش شمال کردستان(سنندج) و از سمت جنوب کرمانشاه راه وجود دارد اما نزدیکترین را برای رفتن به شهر "هورامان تخت" که اکنون قلب تپنده این منطقه است از راه سنندج مناسب تر و نزدیک تر است.

اگر از سنندج بخواهی به منطقه هورامان سفر کنی باز هم ۲ راه یکی مسیر سروآباد (شمال) و دیگری از جاده کامیاران (جنوب) وجود دارد که هر کدام از این راه‌ها ویژگی و زیبایی خاص خود را دارد اما برای کسی که برای اولین بار می خواهد به هورامان سفر کند بهترین راه همان مسیر سروآباد است.

مدت‌ها بود که آرزو داشتم از نزدیک منطقه هورامان را ببینم اما هر بار به بهانه‌ای سفرم کنسل می شد و این باز تصمیم گرفتم هر اتفاقی هم پیش بیاید مهم نیست و بعدازظهر یک روز پاییزی کوله سفر را بستم و از سنندج و مسیر سروآباد راهی هورامان شدم.

این مسیر تا سروآباد در حدود ۱۲۰ کیلومتر مسافت دارد و منطقه هورامان در این مسیر از روستای نگل آغاز می‌شود، جاده از وسط روستا عبور می کند و به خاطر وجود سرعت‌گیرهای متعدد باید با حداقل سرعت در داخل روستا حرکت کنید.

در وسط روستای نگل مسجدی بزرگ بنا شده که شهرت روستا و مسجد آن به خاطر نگهداری از قرآن تاریخی مربوط به قرون اولیه اسلامی است که بسیاری از مسافران این مسیر ابتدای سفر خود را با زیارت این قرآن تاریخی شروع می کنند و من هم پس از وضو گرفتن وارد مسجد روستا شدم.

قرآن نگل درون جعبه‌ای شیشه و محافظ مخصوص قرار دارد و ۲ ورودی زنان و مردان در داخل مسجد به قرآن ختم می‌شود و در قسمت از آن جعبه‌ای نرده ای برای جمع آوری کمک های نقدی به مسجد قرار داشت.

در کاغذ نوشته ای که در قسمتی از مسجد نصب شده بود، قدمت قرآن را مربوط به قرون اولیه اسلامی عنوان کرده بود خادم مسجد نیز که بر روی صندلی در همان نزدیکی نشسته بود و در مورد قرآن نگل برای بازدید کنندگان توضیح می داد.

وی گفت: این قرآن تاریخی بر روی پوست مانند پوست آهو و به خط کوفی و بنا به گفته کارشناسان در زمان خلیفه سوم نگاشته شده و یک هزار سال قدمت و جزء چهار نسخه‌ای است که در آن زمان به مناطق مختلف دنیا فرستاده شده که یکی از آن‌ها ایران بوده است.

خادم مسجد افزود: طول این قرآن ۳۸ سانتی‌متر و عرض آن ۲۱ سانتی‌متر است جنس کاغذ این کتاب مقدس از چرم بوده و رنگ آن قهوه‌ای و با آب طلا مزین شده است؛ همچنین نقوش گیاهی زیبایی هم در حاشیه‌های آن مشاهده می‌شود.

راهم را به سمت هورامان ادامه دادم و جاده پس از عبور از چند گردنه و پیچ تند به شهر سروآباد رسید، این شهر کوچک هم زیبایی خاصی خود را دارد و به اعتقاد برخی افراد این شهر دروازه ورود به منطقه هورامان است.

رودخانه در عمق دره در جریان بود و تاکستان های انگور که در میان درختان جنگلی بلوط خودنمایی می کردند، کپرهای در ۲ طرف جاده که هم استراحت گاهی برای مسافران بود و هم در آنها میوه های این فصل هورامان از جمله انگور سیاه، به و انار تازه را عرضه می کردند، به زیبایی های این مسیر افزوده بود.

هر چند بسیاری بر این باورند که طبیعت هورامان فقط در فصل بهار زیباست اما پاییز هورامان نیز به خاطر تنوع رنگ برگ درختان آنقدر آراسته و زیباست که هیچ دوربینی نمی تواند به خوبی این همه زیبایی را به تصویر بکشد و طبیعت هر چه در توان دارد برای زیبا جلوه دادن این منطقه دریغ نکرده است. 

نزدیک های غروب بود و خورشید بر بلندای کوه های سربه فلک کشیده هورامان در حال غروب بود و دیدن این همه زیبایی خارج از تصور من از این سفر بود و به همین دلیل هرازگاهی توقف می کردم و محو تماشا می شدم و دوباره حریص تر به راه می افتادم تا جلوه های دیگر این همه زیبایی را را تماشا کنم.

هوا کم‌کم تاریک می شد و جاده از میان کوه‌های بلند و دره‌ها امتداد داشت، جاده سروآباد در ادامه به شهر مریوان می رسد اما برای من که مقصدم شهر هورامان بود پس از ۱۵ کیلومتر در مسیر سروآباد - مریوان در محلی که به سراه حزب‌الله مشهور است؛ تغییر می کرد.

با اینکه چند نفر از دوستان توصیه می کردند مسیر را ادامه ندهم و تا صبح توقف کنم اما به راهم ادامه دادم و در دل تاریکی شب چیزی که ادامه مسیر را زیبا کرده بود ،چراغ روشنایی روستاهایی بود که از دور در ۲ طرف جاده دیده می شد.

برای نخسیتن بار بود در این مسیر رانندگی می کردم و نقشه راهنمایی کوچکی هم که همراه داشتم زیاد یاری نمی کرد در روستایی به نام "دزلی" احساس کردم که مسیر را اشتباه رفته ام، برای راهنمایی مسیر مردی میانسالی کمک گرفتم.

مردم هورامان با زبان خاص خود صحبت می کنند اما بیشتر آنان با سایر لهجه های کُردی آشنایی دارند و برایم جالب بود هنگامی که مسیر هورامان را از این مرد سوال کردم در ابتدا و قبل از اینکه بگوید مسیر را اشتباه آمده ای، من و همراهانم را به خانه خود دعوت کرد، سرانجام پس از تعارف زیاد، مسیر اصلی را به ما نشان داد. 

مسیر سروآباد تا هورامان نیز حدود ۱۵۰ کیلومتر بود به خاطر تاریکی شب این مسیر با بیش از ۲ ساعت رانندگی طی کردم و سرانجام به شهر نه چندان بزرگ هورامان تخت رسیدم.

در ابتدای ورودی شهر هتلی با همان نمای هورامان وجود داشت که هزینه یک اتاق سه نفر در آن حدود ۳۲۰ هزار تومان بود و به خاطر اینکه شناسنامه همراه نداشتیم از پذیرش ما خودداری کردند.

تصمیم گرفتیم ابتدا گشتی در شهر بزنیم اما نگران اسکان هم بودیم، چند مغازه صنایع دستی و غذاخوری هنوز باز بود و در چند جای مسیر تابلوهای کوچکی با عنوان خانه اجاره ای درج شده بود.

با کمک یکی از دوستان قدیمی، خانه‌ای را در قسمت پایین هورامان پیدا کردیم که از داخل کوچه ۱.۵ متری با ۲۵ پله از کوچه پایین می رفتی ۲ اتاق و هال و آشپزخانه هم داشت و صاحب‌خانه در طبقه دوم همان خانه ساکن بود.

خط اینترنت موبایل بسیار ضعیف بود و اما پس از تلاش زیاد موفق شدیم که چند عکس و فیلم کوتاه این مسیر را در فضای مجازی قرار دهیم و براثر خستگی راه شب زودتر از همیشه خوابیدم.

صبح زود با صدای خروس و پارس سگ‌های گله‌ای که کمی پایین تر از شهر هورامان داخل دره مشغول چرا بودند از خواب برخواستم و محو تماشای زیبایی طبیعت این منطقه شدم.

همیشه در تصاویر و عکس های هورامان فکر می کردم که هورامان رو به شرق است اما آن روز صبح متوجه شدم که هورامان رو به مغرب است و سمت دیگر خانه های پله کانی این شهر کوهی بزرگ و مرتفع تر از هورامان است.

خانه های پله کانی از جنس سنگ خاص این منطقه که بدون هیچ ملاتی به دیوارهای قطور و مستحکمی تبدیل شده بودند، پنجره های سنتی از جنس چوب و فلز که به رنگ آبی و سبز بود و بام هر خانه حیاط خانه دیگر و این طبقات تا دامنه کوه ادامه داشت.

نکته جالب در معماری این خانه ها این بود که بسیاری از خانه ها از نظر مساحت و حتی ارتفاع دیوارها هم اندازه بودند و این موارد به گونه ای رعایت شده بود که خانه ثروتمندان و تهیدستان تفاوت چندانی با هم نداشتند.

هورامان برای روز دیگر آماده می شد، زندگی در این شهر در جریان بود و هر کسی به سراغ کاری می رفت، مغازه داران در فکر بازکردن مغازه، باغداران و کشاورزان در حال رفتن به مزرعه و باغات خود، هنوز هم رسم آب و جارو کردن جلو درب خانه ها در این شهر وجود داشت.

مغازه های هورامان هم مانند مردمانش خاص بودند و در آن بسیار کم کالاهای چینی و صنعتی دیده می شد، در این فصل در بیشتر مغازه ها عسل، بادام، گردو، انار، انگور سیاه، رب انار، شیره انگور، توت و آرد توت وجود داشت.

در چندین مغازه در هورامان نان های محلی از جمله نان لواش دایراه ای، کلانه (نوعی نان که داخل آن پیاز و قیمه دارد)، برساق و کولیچه سنتی با تنور تهیه می شد و بوی نان و کلانه تازه که با روغن و دوغ محلی عرضه می شد، طعم خاص و به یاد ماندنی داشت.

حتی اسباب بازی های کودکانه در این شهر از طبیعت گرفته شده بود و ماشین های چوبی، نی و فلوت و شمشیر چوبی، در کنار لباس های محلی کودکانه، زنانه و مردانه  زیبایی و تنوع خاصی داشت.

انواع سازهای سنتی از دف های چرمی، تار و دیوان هم وجود داشت و انگار مردم این دیار هر آنچه از ذوق و مهارت در توان داشتند برای ساخت وسایل متخلف به کار گرفته بودند تا در گذر زمان از 
آنها استفاده کنند و حالا هم با ورود گردشگران، آنان را در انتخاب و خرید وسواس کنند.

وارد مغازه نه چندان بزرگی شدم، علاوه بر اقلامی که در سایر مغازه ها وجود داشت، چندین تابلوی نقاشی برجسته هم برای فروش گذشته بود که کار ساخت و طراحی آنها را خودش که مهندس معماری بود انجام داده بود. 

نزدیک ظهر بود و تردد داخل شهر بیشتر شده بود و وجود انواع خودروها با پلاک های مختلف در این شرایط شیوع کرونا در هورامان برایم غیرقابل تصور بود بسیاری از مردم این شهر که لباس محلی برتن داشتند و گویی منتظر مهمانان جدید و تازه از راه رسیده هستند.

هر آنچه در هورامان وجود داشت از منازل مسکونی گرفته تا سایر وسایل و صنایع دستی بر گرفته از طبیعت آن منطقه بود و هنرمندان زبردست با مهارت تمام طبیعت و خلاقیت را در هم آمیخته بودندنکته قابل تامل این بود هر آنچه در هورامان وجود داشت از منازل مسکونی گرفته تا سایر وسایل و صنایع دستی بر گرفته از طبیعت آن منطقه بود و هنرمندان زبردست با مهارت تمام طبیعت و خلاقیت را در هم آمیخته بودند.

شهر هورامان دارای یک خیابان اصلی بود و چند خیابان موازی دیگر هم رفت و آمد مردم را آسانتر کرده بود و خروجی شهر جاده کم عرض به سمت سیلین و بلبر بود که ما به خاطر فرصت کمی که داشتیم این مسیر را ادامه ندادیم.

راستش دل کندن از زیبایی های هورامان سخت بود اما به ناچار باید باز می گشتیم و بسیاری از زیبایی این مسیر که به خاطر تاریکی شب از ما پنهان شده بود را دوباره دیدیم و برای نخسیتن بار بود گردنه "تته" که هنوز هم در یخچال‌های آن برف سالهای گذشته وجود داشت را از نزدیک دیدم.

ادامه مسیر گردنه تته راه هورامان به استان کرمانشاه و شهرهای نوسود، نودشه و پاوه بود که آنها هم خود بخشی از منطقه هورامان و دارای زیبایی خاص خود هستند اما در برنامه این سفر من قرار نداشتند.

مسیر برگشت را با وجود چندین بار توقف خیلی زودتر از مسیر رفت طی کردم و هر بار از جاهای دیدنی و زیبای این منطقه عبور می کردم و به خودم قول می دادم که بار دیگر سفری دوباره به این منطقه داشته باشم. 

حال با ثبت جهانی منظر فرهنگی هورامان کار مسوولان برای تقویت زیرساخت‌هاو استفاده از پتانسیل‌های گردشگری این منطقه وارد مرحله تازه تری شده و از یک طرف نباید اجازه دهند که برخی افراد سودجو برای نفع خود این منظر را تغییر دهند و از طرفی دیگر با حمایت از مردم این منطقه زمینه را برای حضور گردشگران فراهم کنند.

امید است با فروکش کردن ویروس کرونا، گردشگران زیادی از مناطق مختلف جهان برای تماشای زیبایی های هورامان بهشت گمشده گردشگری کردستان وارد این منطقه شوند و تا این زمان که شاید زیاد طولانی هم نباشد فرصت طلایی برای تقویت زیرساخت‌های گردشگری این منطقه متناسب با معیارهای جهانی وجود دارد.