آخرالزمان، آنگاه که جهان زیر آوار ستم و گناه و ناراستی دفن شده است و امیدِ نجات و گشایش از دلهای مردمان بهکلی رخت بربسته، موجهای بلا نیز از هر سو «آخر زمانیانِ» غرق در بحر معصیت را فراخواهد گرفت. این، وعیدی است که معصومان(ع) در روایتهای خویش دادهاند. حدیثهای مختلفی که به توصیف شرایط و زمانۀ آخرالزمان پرداختهاند، اغلب دربردارندۀ هشدارهایی مهم هستند؛ انذارهایی که از بلاهای گوناگون و سختیهای دردناک حکایت میکند.
چهارمین شماره از سلسله نوشتههای «از آخرالزمان» به معرفی بخشی از بلاهای آخرالزمانی اختصاص دارد؛ بلاهایی که پیشبینی آنها، سدهها قبل در روایتهای اهل بیت (ع) آمده است. این، سومین بخش از بررسی اخبار آخرالزمان در روایتهای اسلامی است.
وقتی همسایه سَرِ همسایهاش را خواهد فروخت
گسترش خشونت، بیرحمی و خونخواری از ویژگیهایی است که روایتهای اسلامی برای جوامع آخرالزمانی برشمردهاند. البته که بخشی از این خونریزیها به وقوع جنگهای کوچک و بزرگ در جایجای عالم بازمیگردد اما بخشی از آن نیز به سبب سخت و سنگ شدنِ دلهای شماری از مردمان آخرالزمانی است؛ دلهایی آلوده به انواع گناه و معصیت.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) در ضمنِ روایتی که به توصیف زمانۀ در آستانۀ ظهور منجی (عج) اختصاص دارد، فرمودهاند که در آن زمان، مردمانی خواهند بود که چهرههایشان رخسارِ آدمی است، اما دلهایشان، قلبهای شیاطین است. آنان خونها خواهند ریخت؛ چونان گرگهای حریص و درندهاند که اگر پیرویشان کنی، برایت عیب میگیرند و اگر خود را از آنان مخفی نمایی، غیبتت میکنند... . [۱]
یکی از علایم حتمی که در حدیثهای معصومان(ع) برای ظهور حضرت منجی(عج) بیان شده است، خروجِ شخصی ستمگر معروف به «سُفیانی» است. به اینکه سفیانی کیست و چه میکند، انشاءالله در شمارههای بعدی پرداخته خواهد شد، اما از رویدادهای مهمّی که با قدرتگرفتن سفیانی روی میدهد، کشتار و خونریزیهای فراوان است. عمر بن ابان کلبی از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده است که فرمودهاند: «گویا سفیانی یا دوست سفیانی را میبینم که در شهر شما که کوفه باشد، فرود آمده و منادی ندا میدهد: هرکس که سر یکی از شیعیان علی را بیاورد، هزار درهم پاداش دارد؛ پس همسایه، همسایه را میگیرد و میگوید این از همانها است [یعنی از شیعیان است]. پس گردن او را میزند و هزار درهم میگیرد». امام جعفر صادق (ع) نقل کرده است که فرمودهاند: «گویا سفیانی یا دوست سفیانی را میبینم که در شهر شما که کوفه باشد، فرود آمده و منادی ندا میدهد: هرکس که سر یکی از شیعیان علی را بیاورد، هزار درهم پاداش دارد؛ پس همسایه، همسایه را میگیرد و میگوید این از همانها است [یعنی از شیعیان است]. پس گردن او را میزند و هزار درهم میگیرد.».[۲]
مرگ سرخ و مرگ سفید
امیرالمؤمنین(ع) در حدیثی که جزو روایتهای معروف آخرالزمانی است، از وقوع گستردۀ دو نوع مرگ در آستانۀ ظهور حضرت منجی(عج) خبر دادهاند. مولای متقیان، علی(ع) فرمودهاند که «اندکی پیش از ظهور قائم (عج) مرگ سرخ و مرگ سفید اتفاق میافتد...؛ و اما مرگِ قرمز، همان کشتهشدن با شمشیر؛ و مرگ سفید، همان طاعون است». [۳]
جالب اینکه امام جعفر صادق(ع) نیز در روایتی از «مرگ سرخ» و «مرگ سفید» و میزان کشتههای فراوانِ این دو مرگ در روزگار پیش از ظهور آگاهی دادهاند. حضرت(ع) فرمودهاند که «پیش از قیام قائم، علیهالسلام، دو مرگ و میرِ عمومی رخ دهد؛ یکی مرگ سرخ و دیگر، مرگِ سپید، تا به غایتی که از هر هفت تَن، پنج تَن برود. مرگ سرخ، با شمشیر و مرگ سپید، با طاعون است». [۴]
دربارۀ شمارِ بیرون از حدّ تصورِ مردهها و کشتهها در آخرالزمان، روایت دیگری نیز در دست است. ابوبصیر و محمد بن مسلم نقل کردهاند که از امام جعفر صادق(ع) شنیدیم که فرمودند که ظهور حضرت منجی (عج) رخ نخواهد داد «تا آنکه دو ثلثِ [= دو سوم] مردم از بین بروند. گفته شد چون دو ثلث مردم از بین بروند، پس چه کسی باقی میماند؟ فرمود: آیا دوست نمیدارید که شما آن ثلث باقی باشید؟» [۵]
این را نیز باید یادآور شد که همچنانکه در متنِ روایتها نیز تصریح شده، «مرگ سرخ» مرگی است که در پی جنگها و آشوبها و خونریزیهای گسترده و عالمگیر رخ خواهد داد. اما «مرگ سفید» را هم میتوان بهطور خاص همان بیماری طاعون دانست؛ و هم اینطور برداشت کرد که لفظ «طاعون»، مَجاز است از بیماریهای همهگیرِ فراگیر. البته این نوع مجاز در میان عرب رایج است و امروزه نیز بسیاری از مردمان عربزبان وقتی میخواهند از ویروس کرونا یاد کنند، از آن با عنوان «وبا» نام میبرند.
زلزلههای آخرالزمانی
براساس آنچه در روایتهای اسلامی پیشبینی شده، یکی از بلاهای آخرالزمانی که در جهانِ پیش از ظهورِ منجی(عج) بر سر دنیا و اهلش نازل میشود و خَلقِ بسیاری را به کام مرگ میسپارد، وقوع زمینلرزههای فراوان و شدید است. امام محمد باقر(ع) در حدیثی به نقل از امیرالمؤمنین(ع)، خبر از وقوع زلزلهای با کشتههای فراوان در زمانِ پیش از ظهور دادهاند. طبق این روایت، امیر مؤمنان (ع) فرمودهاند که «هنگامی که دو نیزه در شام ردّ و بدل شد [که این میتواند نشانۀ وقوع جنگی پایدار بین دو گروهِ مخالف باشد]، از همدیگر بازنگردد [یعنی آن جنگ متوقف نمیشود،] مگر آنکه نشانهیی از نشانههای خداوند هویدا شود. عرض شد: یا امیرالمؤمنین، آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزلهیی در شام روی دهد که بیش از صدهزار نفر براثر آن جان میسپارد؛ و خداوند آن زلزله را برای مؤمنان موجب رحمت و برای کافران عذاب قرار میدهد...». امیرمؤمنان(ع) فرمودهاند که «هنگامی که دو نیزه در شام ردّ و بدل شد [که این میتواند نشانۀ وقوع جنگی پایدار بین دو گروهِ مخالف باشد]، از همدیگر بازنگردد [یعنی آن جنگ متوقف نمیشود،] مگر آنکه نشانهای از نشانههای خداوند هویدا شود. عرض شد: یا امیرالمؤمنین، آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزلهای در شام روی دهد که بیش از صدهزار نفر براثر آن جان میسپارد؛ و خداوند آن زلزله را برای مؤمنان موجب رحمت و برای کافران عذاب قرار میدهد...». [۶]
مرحوم شیخ طبرسی(ره) در کتاب «اِعلام الوَری باَعلام الهدی» روایتی را از امام جعفر صادق(ع) دربارۀ اوضاع جهان پیش از قیام حضرت منجی(عج) ثبت کرده است. در این روایت، حضرت(ع) برخی نشانههای کلی و پارهای از نشانههای منحصر به یک منطقۀ خاص را معرفی کردهاند که گویای اوضاع آشفتۀ مردمان در آن زمان است. امام(ع) فرمودهاند که «قبل از اینکه قائم قیام کند، مردم را بهوسیلۀ آتشی که در آسمان نمایان خواهد شد، از معاصی خواهند ترسانید؛ و نیز از علامت خروجِ قائم، سرخی آسمان و فرورفتنِ بغداد و فرورفتنِ بصره و خونهایی [است] که در آنجا ریخته خواهد شد».[۷]
پیغامبر اکرم (ص) نیز در پاسخ به این پرسش که زمانِ قیامِ حضرت «مهدی» (عج) چه وقت خواهد بود؟ از نشانههایی برای آستانۀ ظهور نامبردهاند که یکی از آنها وقوع زمینلرزههای گوناگون است. ایشان فرمودهاند که وقتی زلزلهها در سراسر زمین رخ دهد و قاضیان در قضاوتشان رشوه بگیرند و مردم گناهکار شوند و به فسق و معصیت بپردازند، آنگاه حضرت مهدی (عج) ظهور خواهد کرد. [۸] البته باید توجه داشت که رشوهگرفتنِ برخی از قاضیان یا فسق و فجورِ شماری از مردم، پدیدهای بوده که از همان دهههای نخستین حکومت اسلام، یعنی از حدود هزار و چهارصد سال قبل تاکنون، کمابیش در همۀ روزگاران وجود داشته است؛ اما وقتی پیغامبر اکرم(ص) از این موارد در قالبِ نشانۀ وقوع امری مهم همچون ظهور حضرت منجی (عج) یاد میکنند، گویای این است که این رشوهگیری قاضیان و نیز فسق و فجور مردم، از قالبِ مصداقهای فردی (در قیاس با کلِ یک جامعه) درخواهد آمد و عمومیت مییابد و مواردِ آن در کلِ جوامع بسیار خواهد بود.
وقتی آدمها تبدیل به موجوداتی دیگر میشوند
مسخشدنِ آدمها نیز یکی دیگر از انواع بلاهای آخرالزمانی است. معنی واژگانی «مسخ» عبارت است از تبدیلشدن صورتِ شخصی به صورتی زشتتر؛ یا اینکه از صورتی به صورتی دیگر درآمدن. همچنین تبدیل شدن از صورت آدمیزادی به شکل و ظاهری دیگر، همچون ریختِ حیوانات گوناگون را مسخ گویند. [۹]
خداوند متعال در قرآن کریم از مسخشدنِ برخی مردمانِ روزگاران پیشین سخن گفته است. در آیۀ ۶۵ سورۀ مبارک بقره، قادرِ مطلق به سرنوشت گروهی از یهود اشاره کرده که چون از فرمان خدا سرکشی کردند و در روز شنبه که میبایست کار و کسبِ خویش را تعطیل میکردند، از روی آز به صید ماهی پرداختند؛ پس خداوند نیز آنان را مسخ کرد و به شکل بوزینه درآورد. نمونۀ دیگر از اشاره به مسخ در مصحف شریف را در آیۀ ۶۰ سورۀ مبارک مائده میتوان دید؛ آنجا که حضرت باری تعالی از گروهی پرستشکنندگان طاغوت سخن گفته که آنان را به جزای ناراستیشان به بوزینه و خوک تبدیل کرده است. [۱۰]
مسخ اما تنها منحصر به اقوام و گروههای پیشینه نیست؛ چراکه طبق آنچه از روایتهای معصومان(ع) برمیآید، در آخرالزمان و پیش از ظهور حضرت مهدی (عج) نیز گروههایی از مردمان مسخ خواهند شد. خداوند در آیۀ ۵۳ سورۀ مبارک فصّلت فرموده است که «بهزودی نشانههای خود را در کرانهها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بیتردید او حق است...». [۱۱] شیخ کلینی (ره) در «الرّوضة مِن الکافی» آورده است که طیار دربارۀ این آیه از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده است که منظور از نشانهها «عبارت است از به زمین فرورفتن و مسخشدن و پرتابشدن سنگ و غیره (از آسمان). [طیار] گوید: عرض کردم معنای «تا آشکار شود برای ایشان که او بر حق است»، چیست؟ فرمود: آن را واگذار که مقصود، ظهور حضرت قائم، علیهالسلام، است». [۱۲]
در «شرح نهجالبلاغۀ ابن میثم» نیز آمده است که امیرالمؤمنین(ع) پس از جنگ جمل، آنگاه که در بصره به ایراد خطبه پرداختند، ضمن اشاره به وضعیت بصره در روزگارانِ آینده، از این گفتهاند که پس از خروج دجّال [انشاءالله در نوشتههای آینده به او پرداخته خواهد شد] در آخرالزّمان و فتنۀ بزرگِ او و خونهایی که ریخته میشود، نشانههای دیگری بروز خواهد کرد. حضرت (ع) دراینباره فرمودهاند که «پس از آن، رَجف است یعنی زمینلرزه؛ و بعد از آن، قَذف است، یعنی پرتابکردنِ سنگ؛ و پس از این، خَسف است، یعنی فرورفتن در زمین؛ و سپس مسخ است، یعنی دگرگونشدنِ صورت انسانی؛ و بعد از این جوعِ اغبر است و این، گرسنگیِ سختی است که رنگ رخسار آدمی چون رنگ خاک تار میشود؛ و سپس مرگ سرخ است که این، همان غَرق است». [۱۳]
چه زمانی مردمان باید منتظر بلای مسخ باشند؟
پیغامبر اکرم (ص) در روایتی که خبر از روزگارانِ پس از ایشان میدهد، خصلتهایی را برشمردهاند و هشدار دادهاند که هرگاه این خویها در میان مسلمانان رواج یابد و در جامعۀ مسلمانان گسترش یابد، مردمان باید منتظر نزول بلا باشند و یکی از آن بلاها مسخ است. حضرت رحمة للعالمین (ص) این رذایل اخلاقی را اینگونه معرفی کردهاند و فرمودهاند که «وقتی غنیمت جنگی را دولتِ شخصی خود کردند [یعنی سردمداران غنایم را که جزو بیتالمال است، جزو اموال شخصی خود درآوردند]؛ امانت را غنیمت شمرده، [آن را] تصرّف کردند؛ صدقهدادن را برای خود ضرر حساب کردند [منظور میتواند این باشد، که مردم صدقهدادن را بهنوعی جبران ضررهای زندگی خویش درنظر بگیرند، نه برای رضای خدا]؛ به رفیقان نیکی و پدران را اذیت کردند؛ صداها را در مسجد در غیر از اذان بلند کردند؛ از ترسِ شرّ اشخاص آنها را گرامی و محترم داشتند؛ افراد رذل و پست در میان مردم رئیس و زعیم باشند؛ لباس حریر و ابریشم پوشیدند؛ زنهای خواننده در مجالس عمومی و خصوصی آوردند؛ شرب خمر کردند؛ و عمل منافی عفّت در میان آنها شایع شد، پس در این حال [این بلاها را] انتظار داشته باشند: باد سرخ؛ یا زمینشکافتهشدن و آنها را فروبردن؛ یا مسخ و از صورت آدمی خارجشدن؛ یا دشمن بر آنها غلبهکردن و از هیچ جانب یارینشدن». [۱۴]
محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب «غیبت» آورده است که ابی بصیر از امام جعفر صادق (ع) دربارۀ آیۀ شانزدهم سورۀ مبارک فصّلت که از «عذابی که در دنیا خواری آورد» سخن گفته، میپرسد و از امام میخواهد که منظور از خواریِ در دنیا را برای او توضیح دهند. امام جعفر صادق (ع) در اشاره به وقوع مسخ در آخرالزمان، فرمودهاند که «ای ابابصیر، کدام خواری بیشتر از این است که مرد در خانه و اتاق خود و در کنار برادران و در میان اهل و عیال خود نشسته باشد که ناگهان اهل و عیالش گریبانها چاک زنند و فریاد برآرند؛ و مردم بگویند چه شده است؟ گفته شود که فلان شخص در همین ساعت مسخ شد. امام (ع) در پاسخِ او میفرمایند که «ای ابابصیر، کدام خواری بیشتر از این است که مرد در خانه و اتاق خود و در کنار برادران و در میان اهل و عیال خود نشسته باشد که ناگهان اهل و عیالش گریبانها چاک زنند و فریاد برآرند؛ و مردم بگویند چه شده است؟ گفته شود که فلان شخص در همین ساعت مسخ شد. [ابابصیر گوید:] عرض کردم پیش از قیام قائم، علیهالسلام، است یا پس از قیام؟ فرمود: نه، بلکه پیش از قیام». [۱۵]
همانطور که ملاحظه شد، براساس آنچه از این روایتها برمیآید، مسخشدنِ آدمیان گرچه شاید برای آدمیِ امروزی دور از ذهن باشد، اما یکی از بلاهای آخرالزمانیِ وعدهداده شده است که دامن گروهی از مردمِ بدکار را خواهد گرفت.
پایان شبِ سیه...
آنچه در سطرهای پیشین ازنظر گذشت، بخشی از بلاهای آخرالزمانی است که جوامع گناهآلودِ جهانِ در آستانۀ ظهور را در بر خواهد گرفت. البته که درک و دریافتِ این همه سختی و مصیبت و اندوه، بسیار عذابآور و هولناک است، اما روزنۀ امید بههیچ روی بسته نیست؛ چراکه پایانِ شب سیهِ دنیای غرق در ظلم و ستم و فسق و فجور، سپیدیِ ظهورِ نجاتبخش آن منجی موعود (عج) است که درست در اوج ناامیدیها رخ عیان خواهد کرد و جهان را از چنگ لشکر شیطان رهایی خواهد بخشید. این، البته آرزو یا تحلیل نیست؛ وعدهای است که حضرات آل الله (ع) دادهاند.
بهمَثَل امام محمد باقر (ع) دربارۀ شرایط مردمانِ در آستانۀ ظهور فرمودهاند که «حضرت قائم قیام نمیکند مگر هنگامیکه مردم را ترسی سخت فراگرفته باشد و زمینلرزهها و گرفتاری و بلا دامنگیر مردم شود و پیش از اینها بیماری طاعون فرارسد و شمشیری بُرّان در میان عرب باشد و اختلاف سختی به میان مردم افتد، آنچنانکه دینشان پاشیده گردد و حالشان دگرگون شود تا آنجا که هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند، ازبس مردم آزار بینند و به جان یکدیگر میافتند. خروج آن حضرت هنگامی است که مردم از اینکه فرجی ببینند مأیوس و ناامید شوند. ای خوشا به حال آنکه آن روزگار را درک کند و از یاران آن حضرت باشد و وای و تمام وای بر کسی که با او ستیزد و با او و با دستورش مخالفت ورزد و از دشمنانش شود». [۱۶]
ادامه دارد...
ارجاعها:
۱. رک: «مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل»؛ شیخ حسین نوری؛ بیروت: مؤسسه آل البیت، علیهم السلام لاحیاء التراث؛ ۱۴۰۸ ق.؛ ج ۱۱، ص ۳۷۸.
۲. «غیبت»؛ شیخ طوسی؛ ترجمۀ مجتبی عزیزی؛ قم: مسجد مقدّس جمکران؛ ۱۳۸۷؛ ص ۷۶۳.
۳. همان. «غیبت»؛ ص ۷۴۹ و ۷۵۰.
۴. «کمال الدّین و تمام النّعمة»؛ شیخ صدوق محمد بن علی (ابن بابویه)؛ ترجمۀ منصور پهلوان؛ قم: دارالحدیث؛ ۱۳۸۲؛ ج ۲، ص ۵۶۳ و ۵۶۴.
۵. همان. ص ۵۶۴.
۶. «غیبت» محمد بن ابراهیم نعمانی؛ ترجمۀ سید احمد فهری زنجانی؛ تهران: دارالکتب اسلامیّه؛ ۱۳۶۲؛ ص ۳۵۹.
۷. «اِعلام الوَری باَعلام الهدی» (زندگانی چهارده معصوم، علیهمالسلام؛ شیخ طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجمۀ عزیزالله عطاردی؛ تهران: اسلامیّه؛ ۱۳۹۰ ق.؛ ص ۵۸۶.
۸. رک: «شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار»؛ ابوحنیفه نعمان بن محمد تمیمی مغربی؛ به همت محمد حسینی جلالی؛ قم: مؤسسة النشر الاسلامی؛ ۱۴۰۹ ق.؛ ج ۳، ص ۳۶۳.
۹. رک: لغتنامۀ دهخدا. «مسخ».
۱۰. برای آگاهی بیشتر دربارۀ مضمون این دو آیه، رک: «تفسیر مجمع البیان»؛ شیخ طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجمۀ حسن نوری همدانی / احمد بهشتی؛ تهران: فراهانی؛ ۱۳۵۰؛ ج ۱، ص ۲۰۳ / ج ۷، ص ۹۸.
۱۱. ترجمه از استاد شیخ حسین انصاریان.
۱۲. «الرّوضة مِنَ الکافی»؛ شیخ کلینی، محمد بن یعقوب؛ ترجمۀ هاشم رسولی محلّاتی؛ تهران: علمیّۀ اسلامیه؛ ۱۳۶۴؛ ج ۱، ص ۲۴۴.
۱۳. «شرح نهجالبلاغه ابن میثم»؛ امیرالمؤمنین (ع)؛ شرحِ ابن میثم، کمالالدین میثم بن علی؛ ترجمۀ سید محمدصادق عارف؛ مشهد: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی (ع)؛ ۱۳۷۰؛ ج ۳، ص ۲۷.
۱۴. «ارشاد القلوب»؛ ابیمحمد حسن دیلمی؛ ترجمۀ سید عباس طباطبایی؛ قم: اسلامی (جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم)؛ ۱۳۷۶؛ ص ۲۸۴.
۱۵. «غیبت» محمد بن ابراهیم نعمانی؛ ترجمۀ سید احمد فهری زنجانی؛ تهران: دارالکتب اسلامیّه؛ ۱۳۶۲؛ ص ۳۱۵ و ۳۱۶.
۱۶. همان. ص ۲۹۸.