ترانه تمام شده بود اما او با صدایی رسا و بدون لرزش تکرار میکرد: دوست دارم زندگی رو.
روی ویلچر نشسته بود؛ او یکی از شرکت کنندگان محفل دوستانه معلولان استان فارس بود که در یک روز پاییزی در باغ جنت شیراز برای پاسداشت روزجهانی معلولان گردهم آمده بودند.
صندلیهای مهمانان در محوطه کنار زمین والیبال و بسکتبال چیده شده بودند.ترانههای امیدوارکننده و شاد درمحوطه باز و چسبیده به زمین بسکتبال و والیبال پخش میشد.
هنوز برنامه آغاز نشده بود. برخی معلولان، در تکاپو بودند تا کم و کاستی نباشد و به مهمانان معلول و غیر معلول خوش بگذرد.سکویی برای سخنرانی تدارک دیده شده بود که با سه پله، قابل دسترس بود.
شعاری در پس زمینه سکو به چشم میخورد: پیش به سوی دنیایی فراگیر، دسترس پذیر و پایدار بعد از بیماری کرونا با راهبری و مشارکت افراد دارای معلولیت.
از درگاه ورودی تا نزدیک این سکو، نمایشگاه و فروشگاه دست آفریدههای هنرمندان معلول، برپاشده بود که میشد میناکاری، کمربند چرمی و کفش دستدوز، تابلوهای نقاشی، صنایع چوبی،گردن آویز، تسبیح، شمعهای تولد و تزئینی، منبت کاری و عروسک در این عرضه گاه، دید و خرید.
در یک غرفه، کتاب اشک سحر که سرودههای عین الله نوروزی بودعرضه میشد. خود نوروزی روی ویلچر نشسته بود و در محوطه مشغول صحبت با مردم و معلولان بود.
سعید فانی عضو جامعه معلولان فارس در محوطه بود و از تلفن زدن با موبایل خود برای هماهنگی و دعوت غافل نبود و یا تلفنش زنگ میخورد و درباره برنامه ها حرف میزد.
با معلولان و مهمانان غیر معلول، خوش وبش میکرد. معلولان جسمی حرکتی و ناشنوایان و نابینایان، دورش را گرفته بودند. یکی از معلولان به او گفت: همیشه برایت دعا میکنم.
در سایه از سرما می لرزیدیم و در آفتاب از گرما میسوختیم. فانی گفت: پاییز شیراز مانند همه اوضاعش بی مثال است.
یک نفر روی صندلی کنار یک مرد معلول ویلچری نشسته بود و کاعذی را سایبان او کرده بود. روی کاغذ نوشته شده بود: حقوقم را نایده نگیرید.
مردی معلول روی ویلچر نشسته و گل سرخی روی پاهایش گذاشته بود و به مردم لبخند میزد. جوان معلول دیگر روی صندلی نشسته بود و عصایش کنارش بود و با گل سرخ در دست،اندیشمندانه به جایی نگاه میکرد.
نوجوان معلول ویلچر نشین این نوشته را همراه با گل سرخی در درست بالا برد:توانایی هایم را ببین.
کودکان به همراه یک خانم با لباس های رنگارنگ و شاد عشایری به معلولان گل سرخ هدیه می دادند.
کودکی که روی وسیله ای مانند کالسکه نشسته بود،گل سرخ بر این وسیله چسبانده بود و لبخندش از پشت ماسک پیدا بود.
دختری جوان کاغذی بالابرد که روی آن نوشته شده بود: معلولیت، ناتوانی نیست. برگه کاغذ را نشان داد و گفت: حتما این رابنویس. تصویرش که نگاهی نافذ داشت در قاب عکاس ما جای گرفت.
برنامه به دلیل انتظار برای برخی مهمانان سخنران، با تاخیر آغاز شد.
فرصتی فراهم شد که با سعیدفانی مسئول شورای هماهنگی تشکل های مردم نهاد معلولان فارس گفت و گویی کنیم.
او به ایرنا گفت:این برنامه را تشکل های مختلف معلولان فارس برگزار کردند که شمار این تشکل ها ۷۰ سازمان است و شمار افراد معلول تحت پوشش اداره کل بهزیستی فارس حدود ۱۵۰ هزار نفر است.
فانی ادامه داد: افراد معلول در زمینه های ورزشی، هنری، فرهنگی و اجتماعی موفقیت هایی کسب کرده اند که شاعر، نویسنده، استاد دانشگاه، ورزشکار پارالمپیکی و کار آفرین نمونه از جمله موفقیت های معلولان استان فارس است.
برنامه که آغاز شد، معلول نابینا آقای ذاکری نیا، قرآن برای افتتاحیه خواند. قرآن خواندن او که به پایان رسید و از سکو پایین آمد، یک معلول ویلچری به ذاکری نیا، گل سرخ داد.
گروه موزیک با لباس ارتشی،سرود جمهوری اسلامی را نواخت و موزیک بیکلام چند تصنیف را اجرا کرد. چند معلول به این گروه هم گل سرخ دادند.
مجری جوان برنامه چند دکلمه اجرا کرد. این مرد گفت: معلولان مهارت هایی دارند که ما نداریم. امید که برنامه نوش روحتان باشد.
یک خانم جوان، بر روی سکو ایستاده بود و حرفهای مجری و دکلمه ها را با زبان اشاره ترجمه میکرد.
سید محمد صادق کشفی نژاد مدیرکل بهزیستی فارس نخستین سخنران این همایش بود که بر بدیهی بودن حقوق معلولان تاکید و بیان کرد که این حقوق را مردم بشناسند و به آن متعهد باشند ضمن اینکه خود معلولان مطالبه گر حقوق خود باشند.
او معتقد بود که چون نگاه گسترده و جهان شمول نزد بسیاری از افراد اجتماعی نیست، معلولان دچار مشکل شده اند و می شوند.
کیوان نیازی مدیرکل مور اجتماعی استانداری فارس از آنچه نبود فرهنگ تعامل با معلولان در جامعه همچنین فقدان فرهنگسازی در این زمینه سخن گفت.
اعضای گروه موسیقی ماندگار که نوجوان و جوان بودند ترانههای سنتی اجرا کردند. روی پیراهنهایشان این مصرع از حافظ نقش بسته بود: تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی. این گروه هم با اهدای گل سرخ بدرقه شدند.
سعید فانی به عنوان نماینده معلولان همچنین مدیر انجمن فرهنگی، ورزشی و گردشگری معلولان پارس در منطقه جنوب متنی را خواند که به گفته خودش بیانیه است.
او سوم دسامبر مصادف با ۱۲ آذر را که درتقویم جهانی به عنوان روز معلولان نامگذاری شده یادآور انبوه وعده های زیبا و دلنشین برای معلولان کشور ما دانست تا این افراد را حداقل تا مدت زمانی به خود امیدوار کند.
فانی این را نیز بیان کرد که متاسفانه بخش عمده ای از این وعده ها همراه با غروب آفتاب همان روز کم کم رنگ باخته و تاثیر آن فقط در حد یک تیتر روزنامه یا یک عنوان خبری باقی می ماند و باز معلولان می مانند و کوهی از مصائب و مشکلات که گویی هیچ اراده ای برای حل آنها وجود ندارد.قوای سه گانه باید در زمینه اجرای بهتر قوانین موجود آستین همت بالا بزنند.
این معلول و فعال اجتماعی معتقد است که قانون جامع حمایت از معلولان جنبه اجرایی به خود نگرفته یا ناقص اجرا می شود.
فانی با طرح این پرسش که وقتی شخصی نتواند نیازهای اولیه خود را در حوزههای شغل و درآمد،تشکیل خانواده، داشتن مسکن و کسب احترام و کرامت برآورد، چگونه میتواند نقش مثبتی در جامعه ایفا کند، ادامه داد: با اندک جست وجو در خیل آگهی های استخدام سازمان های دولتی می توان دید که امکان استخدام برای معلولان حتی برای کارها سبک پیش بینی نشده است درحالی که در قانون جامع حمایت از معلولان به صراحت گفته شده مراکز دولتی موظفند سه درصد از مشاغل خود را به افراد داری معلولیت اختصاص دهند.
لزوم اقدام به ساخت وسازهای مناسب برای رفت و آمد معلولان، فراهم سازی زمینه تامین دارو و دسترسی معلولان به امکانات پزشکی،بالا بردن آگاهی مردم در زمینه چگونگی برخورد با معلولان، فرهنگ سازی رسانه ها برای رعایت و حفظ شان معلولان، لزوم خروج این افراد از انزوا با تاسیس سازمان های مردم نهاد از دیگر نکاتی بود که فانی بیان کرد.
معلولان پس از سخنرانی فانی،او را تشویق کردند و به او گل سرخ دادند.
اهدای لوح تقدیر و جایزه به حدود ۱۵۰ نفر از هنرمندان و برگزیدگان معلول از دیگر برنامه ها بود که در دو قسمت اجرا شد.
در فاصله این دوقسمت، گروه سرود ناشنوایان، ترانه «خدا همین حوالیه» و «بغض تو» را با حرکات اجرا کردند.
«آقا شما خبرنگار هستید؟» از بهت حرکات و هنرنمایی ناشنوایان بیرون آمدم.
مردی سبزهرو نشسته بر ویلچر به همراه چند زن و مرد معلول کنارم بودند.از پشت ماسک هایشان،نشانه های لبخندشان آشکار بود. مرد با همان تن صدا گفت: بفرمایید خدمت شما.
چند شاخه گل سرخ به من دادند.