تهران – ایرنا- کابینه رژیم صهیونیستی به ریاست «نفتالی بنت» شب گذشته در تقابل دوباره با جامعه جهانی گسترش شهرک سازی در منطقه جولان اشغالی سوریه را تصویب کرد که کارشناسان چنین اقدامی را ریشه در شخصیت بنت و مقاصد سیاسی او می دانند.

به گزارش ایرنا، کابینه رژیم صهیونیستی روز گذشته جلسه هفتگی خود را این بار در شهرک صهیونیستی «کیبوتس ماوو حما» در منطقه جولان اشغالی سوریه برگزار و در آن طرح گسترش شهرک سازی در این منطقه به ارزش یک میلیارد شیکل (واحد پول رژیم صهیونیستی) برابر با ۳۱۷ میلیون دلار را تصویب کرد.

در این طرح ادعا شده است که به دنبال توسعه زیرساخت‌ها مناسب برای افزایش دو برابری شمار شهرک نشینان در به اصطلاح «شورای منطقه ای جولان» و «شورای محلی قصرین» در پنج سال آینده خواهد بود.

رسانه‌های صهیونیستی نیز گزارش‌دادند که براساس این طرح، ۵۷۶ میلیون شیکل برای برنامه ریزی و اسکان در جولان شامل ساخت هفت هزار و ۳۰۰ واحد مسکونی در شهرک های جدید در پنج سال آینده هزینه خواهد شد.

این طرح همچنین شامل ساخت دو شهرک جدید صهیونیستی در منطقه جولان اشغالی سوریه به نام‌های "اسیف" و "باران" و توسعه شهرک‌های جدید خواهد بود.

کابینه رژیم صهیونیستی هدف از این شهرک سازی را  افزایش به زعم خود "حاکمیت اسرائیل بر جولان" دانسته است که اقدامی مغایر با قوانین و قطعنامه های سازمان ملل متحد در ارتباط به با این منطقه اشغالی است.

براساس برخی گزارش ها، در حال حاضر حدود ۵۳ هزار نفر در منطقه جولان اشغالی سوریه زندگی می کنند که ۲۴ هزار نفر از آنان را دروزی‌ها تشکیل می‌دهند.

اشغالگری رژیم صهیونیستی در منطقه جولان و تصمیم های این رژیم برای افزایش شهرک سازی در این منطقه به طور کامل مغایر با قطعنامه های سازمان ملل متحد و قوانین و موازین بین المللی است و برهمین اساس، جامعه جهانی بارها از این رژیم خواسته است تا به اشغالگری این منطقه پایان داده و از هرگونه دخل و تصرف در آن خودداری کند.

سازمان ملل متحد از جمله در ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۰ به اقدامات غیرقانونی رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی سوریه واکنش نشان داد و با تصویب قطعنامه‌ای اعلام کرد: اقداماتی که رژیم اشغالگر اسرائیل با هدف تغییر ماهیت و وضعیت حقوقی جولان سوریه انجام می‌دهد یا انجام خواهد داد، باطل و بی‌اثر بوده و نقض آشکار قانون حقوق بین الملل است.

۱۴۹ کشور به این قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی با عنوان «جولان اشغالی سوریه» رای مثبت دادند و در مقابل خود این رژیم و آمریکا به آن رای منفی دادند و رأی ۲۳ کشور نیز به این قطعنامه ممتنع بود.

این قطعنامه از رژیم صهیونیستی به عنوان یک نیروی اشغالگر خواسته است تا تصمیمات مربوط به جولان اشغالی سوریه، بویژه قطعنامه شماره ۴۹۷ شورای امنیت سال ۱۹۸۱ را که در آن تأکید شده است که تصمیم این رژیم برای تحمیل قوانین و صلاحیت خود بر جولان اشغالی سوریه باطل و فاقد اثر حقوقی بین المللی است، اجرا کند.

این دومین قطعنامه سازمان ملل متحد درخصوص محکومیت رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی سوریه بود زیرا ۱۰ روز پیش نیز سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای را تصویب کرد و از رژیم اشغالگر صهیونیستی خواست به طور کامل از جولان اشغالی سوریه تا خط ۴ ژوئن ۱۹۶۷ عقب نشینی کند.

به این قطعنامه نیز۹۴ کشور رأی مثبت و شش عضو به همراه خود رژیم صهیونیستی رأی منفی دادند و رای ۶۹ کشور به آن نیز ممتنع بود.

رژیم صهیونیستی منطقه جولان سوریه را در جریان جنگ شش روزه اعراب و این رژیم در ژوئن سال ۱۹۶۷ میلادی به اشغال خود در آورد.

گرچه رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۱ میلادی قوانین داخلی خود را به این منطقه تسری داد که از نظر حقوقی، به منزله انضمام اعلام نشده آن به خاک فلسطین اشغالی بود، اما جامعه بین‌المللی هیچگاه این اقدام را به رسمیت نشناخته و منطقه جولان را همچنان اراضی اشغال شده در جنگ تلقی و تاکید می کند که این رژیم باید از آن خارج شده و به اشغالگری خود پایان دهد.

«دونالد ترامپ» رئیس جمهوری سابق آمریکا که به شدت از صهیونیست ها حمایت می کرد، در راستای خوش خدمتی به آنها در ۵ فروردین ۱۳۹۸ با امضای اعلامیه‌ای آنچه را "حاکمیت اسرائیل بر جولان" خواند، به رسمیت شناخت که با مخالفت جامعه بین المللی از جمله اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا روبرو شد و آنها چنین اقدامی از جانب ترامپ را غیرقانونی و مغایر با قوانین بین المللی دانستند.

دفتر اتحادیه امور خارجی اتحادیه اروپا آن زمان در بیانیه ای با اشاره به ۲ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ شش روزه و انضمام جولان سوریه در سال ۱۹۸۱ میلادی به خاک فلسطین اشغالی، تاکید کرد که این نهاد در راستای قوانین بین المللی و قطعنامه های شماره ۲۴۲ و ۴۹۷ شورای امنیت، به اصطلاح حاکمیت رژیم صهیونیستی را بر منطقه اشغال شده جولان به رسمیت نمی شناسد.

براساس این بیانیه، قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت که چندماه پس از جنگ شش روزه ۱۹۶۷ میلادی اعراب و رژیم صهیونیستی تصویب شد، خواستار عقب نشینی نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی ازسرزمین های اشغال شده در این درگیری شده است.

بیانیه اتحادیه اروپا همچنین به قطعنامه ۴۹۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد مصوب دسامبر ۱۹۸۱ میلادی اشاره کرد که اقدام رژیم صهیونیستی را بر اساس آن برای انضمام منطقه جولان به خاک خود، باطل و بدون اثر اعلان کرده است.

«احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب نیز آن زمان تاکید کرد که "اظهارات مطرح شده مقام های آمریکا که راه را برای به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر جولان اشغالی سوریه فراهم می کند، اقدامی کاملا خارج از حقوق بین الملل و مردود است".

ابوالغیط افزود: "هیچ کشوری صرف نظر از جایگاه آن، حق ندارد زمینه ساز اعلام حاکمیت اسرائیل بر جولان سوریه باشد و حتی اگر این کار را انجام دهد، هیچ اعتبار حقوقی نخواهد داشت".

ابوالغیط اضافه کرد: "صرف گذر زمان نسبت به اشغال جولان توسط اشغالگران اسرائیل، موجب قانون مند شدن حاکمیت تل آویو بر این سرزمین و پذیرش این موضوع از سوی جامعه جهانی نمی شود، بلکه این موضوع همچنان جنایت است".

دبیرکل اتحادیه عرب اظهار کرد: "اشغال جولان باید اصلاح شود و نباید به دنبال مشروعیت بخشی به اشغال این منطقه توسط اسرائیل بود".

ابوالغیط با استناد به قطعنامه های بین المللی افزود: "اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامه ۴۹۷ خود در سال ۱۹۸۱ میلادی، به صورت کاملا شفاف، حاکمیت اسرائیل بر جولان سوریه را نپذیرفته اند و از تل آویو خواسته اند که قانون الحاق جولان (به فلسطین اشغالی) را که در همین سال تصویب شد، لغو کند".

با وجود اینکه سیاست شهرک سازی در رژیم صهیونیستی در کابینه های متعدد این رژیم به رغم مخالفت های جهانی از آغاز دنبال شده است اما به قدرت رسیدن نفتالی بنت به عنوان نخست وزیر را باید سرآغاز مرحله تازه ای از تشدید شهرک سازی با توجه به شخصیت و گرایش های دینی او دانست که در پس آن اهداف سیاسی نهفته است.

نفتالی بنت یک صهیونیست با ملیت آمریکایی است که در آمریکا بدنیا آمد. او  در سال ۱۹۷۳ میلادی از پدر و مادری آمریکایی در ایالت نیوجرسی متولد شد. آنها از آنجا به عنوان دو شهرک نشین متجاوز در سال ۱۹۶۷ میلادی به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند، اما زندگی در آنجا برای آنها مناسب نبود زیرا ثروتمند و اهل تجملات بودند و نمی توانستند در شرایط سخت جنگ و عملیات مداوم مقاومت فلسطین زندگی کنند. به همین علت، به آمریکا بازگشتند و یک سال بعد در طول جنگ ماه اکتبر ۱۹۷۳ میلادی با نفتالی فرزند جدید خود که در نیوجرسی بدنیا آمده بود، به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند. نفتالی هنوز هم در آنجا یک خانه و کسب و کار دارد.

نفتالی بنت تمایلات دینی افراطی و عقاید نژادپرستانه تلمودی (تورات شفاهی) را از والدین خود به ارث برد و در ادامه بر میزان مفاهیم صهیونیستی و استعماری در جریان حضور متناوب خود در فلسطین اشغالی افزود. 

بنت در جریان خدمت وظیفه خود در ارتش اشغالگر، به واحد نخبگان موسوم به "سبیرت متکال" پیوست و فرماندهی برخی از رسته های آن را برعهده داشت و چندین عملیات امنیتی انجام داد که به آن افتخار می کرد و چندین بار اعلام کرد که از خودش بسیار خوشحال و راضی است زیرا تعدادی از فلسطینی را هنگام درگیری مستقیم و اجرای برخی عملیات های ویژه با دستان خود در مناطق مختلف به قتل رسانده است. او چندین بار در مناصب رسمی اظهار داشت که از جنایات های خود پشیمان نیست و آماده است تا در صورت لزوم آنها را تکرار کند. او همچنان به بهانه اصل دفاع از خود، شهرک نشینان را برای قتل فلسطینی ها تحریک می کند و از ارتش و پلیس می خواهد که به شکایت های فلسطینی ها گوش ندهند و شهرک نشینان را برای به زعم خود جلوگیری از دفاع مشروع از خودشان بازخواست نکرده یا در تنگنا قرار ندهند.

بنت از جمله بیشترین مسئولان رژیم صهیونیستی است که پایبندی را در سطح سیاسی به روایت توراتی در زمینه شهرک سازی دارد. در عین حال وی یکی از مهمترین نمادهای دینی به شمار می‌رود که تلاش می‌کند شهرک نشینان متدین را در آنچه «مینستریم – بخش محبوب و گسترده» نامیده می‌شود، تجمیع و ادغام نماید. این دوگانگی در واقع رویکرد سیاسی بنت را تشکیل می‌دهد.

بنت در ابتدای مسیر سیاسی خود ریاست شورای شهرک‌های کرانه باختری را بر عهده گرفت. این شورا در واقع عالی‌ترین نهاد پروژه شهرک سازی در کرانه باختری در حوزه نمایندگی و اجرا است. از این جهت بنت کار خود را با وجود آنکه در داخل «خط سبز» زندگی می‌کرد، به عنوان یک شهرک نشین متدین به آموزه‌های توراتی آغاز کرد که در واقع منبع اصلی مشروعیت شهرک سازی در کرانه باختری است و وجود او در اراضی اشغالی ۱۹۴۸ میلادی اشاره به آن دارد که این پروژه محدود به خط سبز نیست.

بنت در ابتدای مسیر سیاسی مستقل خود در سال ۲۰۱۲ میلادی آغاز کرد و به عرصه انتخابات در چارچوب حزب «خانه یهودی» ورود کرد که ائتلافی گسترده از احزاب صهیونیسم دینی را شامل می‌شد. ولی بنت توانست صهیونیسم دینی را از یک چارچوب مفهومی ضمنی در زیر مجموعه اردوگاه نتانیاهو به چارچوبی ارتقا دهد که برای دستیابی به مناصب حکومتی وارد نزاع و رقابت شده و قادر به تقابل و ظهور و بروز گردید اما این قابلیت در چارچوب همان کابینه نتانیاهو خودنمایی کرد. بنابراین بنت توانست یک جناح راستگرای مذهبی در کابینه های متوالی نتانیاهو تشکیل دهد و همیشه در میان راستگرایان در خصوص مسائل مربوط به حمله‌های نظامی با نتانیاهو رقابت داشته و از آن پیشی گرفته و نسبت به ادامه این حملات و افزایش سرکوب و خونریزی تشویق می‌کرد.

اما در خصوص شهرک سازی بنت اولین و مهمترین نماینده برای شهرک نشینان و گروههای فشار به کابینه نتانیاهو بود و در جریان تشکیل کابینه های ائتلافی نتانیاهو همراه با سایر احزاب و جریان های دینی در رژیم صهیونیستی توانست از نتانیاهو به نفع شهرک نشینان و جریان دینی امتیازگیری کند که از جمله آنها شدید شهرک سازی و کسب مناصب مختلف بود.

با توجه به این شخصیت، بنت فردی است که مشروعیت سیاسی خود را از رابطه با جریانات دینی و شهرک نشین به دست آورده و به شدت اعتقاد دارد که قدرت، ابزار کنترل سیاست داخلی است و از همین رو است که او علاوه بر تلاش برای تشدید سیطره رژیم صهیونیستی بر منطقه جولان اشغالی سوریه همسو با رویکرد کلی این رژیم بویژه در سایه شرایط کنونی منطقه ای، تلاش می کند که - بویژه با کنار رفتن نتانیاهو از قدرت که با وجود تعلق داشتن به جریان راستگرای سکولار همواره بدنبال جلب نظر شهرک نشینان دارای گرایش های دینی صهیونیستی و غیرصهیونیستی برای تقویت جایگاه سیاسی خود بود- رضایت شهرک نشینان را با تصویب گسترش شهرک سازی این بار در منطقه اشغالی جولان سوریه بیش از پیش کسب کند و از این راه، بر قدرت سیاسی خود در رژیم صهیونیستی بیفزاید؛ خصوصا که او نخست وزیر کابینه ای شکننده است و با چشم انداز احتمال فروپاشی این کابینه و برگزاری انتخابات پارلمانی جدیدی در آینده روبرو است.