تهران- ایرنا- ارامنه‌ی ایران در ورزش هم مانند صنوف دیگر با حضورشان خوش درخشیده‌اند و عملکردی کم‌نقص را بر جای گذاشته‌اند؛ بدون شک نام و یاد فوتبالیست‌های ارمنی در آلبوم فوتبال ایران با خطی خوش به رشته تحریر درآمده است.

به گزارش ایرنا، ۱۴۱۱ کلمه مشترک، اشتراکات دینیِ پیشینیان، مراودات تجاری از قرن‌های پیش و حضور حدود ۱۲۰ هزار نفری بخشی از دلایل مهمی هستند که نشان می‌دهد ارامنه و ایرانیان رابطه نزدیکی با یکدیگر داشته و دارند. پیوندی ناگسستنی و محکم که اثرات خود را در طول تاریخ به وضوح نشان داده است. تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و رشت مهمترین پایگاه‌های اصلی ارامنه در ایران به شمار می‌روند. مردمی که سخت‌کوشی و تلاش، جزو مهمترین و اصلی‌ترین ویژگی‌های اخلاقی‌شان محسوب می‌شود.

ورزش و خاصه فوتبال نیز از حضور ارامنه بی‌نصیب نمانده است. از همان ابتدای تشکیل تیم‌های فوتبال در کشورمان بازیکنان و مربیان ارمنی ردپایی از خود بر جای گذاشته‌اند. کلوپ اسپورت، باشگاهی بود که در سال ۱۳۰۲ تاسیس شد و در مسابقات جام باشگاه‌های تهران حضور پیدا کرد. هراند گالوتسیان، آرشاک و پُل سه فوتبالیست ارمنی بودند که قبل از تشکیل تیم ملی فوتبال ایران و در قالب تیم منتخب تهران به بادکوبه سفر کردند و این  نقطه شروع ماجرای فوتبال ایران و بازیکنان ارمنی بود.

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم سختکوشی ارامنه زبانزد خاص و عام بوده است. آنها در هر کاری که ورود کنند تا رسیدن به قله آن تلاش می‌کنند و عرق می‌ریزند. زرگری، عکاسی، شمشیرسازی، خیاطی، قهوه‌فروشی، کارخانه سوسیس و کالباس و البته فوتبال. در این گزارش به مهمترین فوتبالیست‌های ارمنیِ کشورمان می‌پردازیم. بازیکنانی که نامشان با خطی خوش در آلبوم فوتبال ایران به رشته تحریر در آمده است. 

 کارو حق‌وردیان: متخصص ضربات ایستگاهی

متخصص زدن ضربات ایستگاهی با هوشی سرشار که بعد از آرارات چندین سال برای استقلال بازی کرد و با تیم ملی ایران قهرمان جام ملت‌های ۱۹۶۸ شد. ۲ گل در شهرآورد پایتخت به ثمر رساند و اولین ستاره روی پیراهن آبی‌ها با حضور حق‌وردیان ضرب شد. بازی خداحافظی کارو در ورزشگاه امجدیه برگزار شد. دیداری بین استقلال و آرارات که باشکوه بود؛ مثل دوران بازیگری‌اش.

آندرانیک اسکندریان: همه‌فن‌حریفی که رفیق پله بود

به او باید لقب همه‌فن حریف را داد. بازیکنی که پست اصلی‌اش مدافع چپ بود اما در قلب خط دفاعی هم بازی می‌کرد. فوتبالیست بود اما در فوتسال هم سابقه بازی دارد. یکی از اولین لژیونرهای فوتبال ایران که در نیویورک کاسموس توپ زد؛ همان تیمی که پله عضوی از آن بود. آندرانیک اسکندریان به همراه ایرج دانایی‌فر اولین ایرانی‌هایی بودند که به تیم منتخب جهان دعوت شدند و با ابرستاره‌هایی چون پله، بکن‌باوئر، نیسکنز و ... بازی کردند و تنه به تنه شدند. اسکندریان یکی از بهترین مدافع چپ‌های تاریخ فوتبال ایران بود که در جام جهانی ۱۹۷۸ زننده اولین گل ایران بود؛ البته به خودمان.

ادموند اختر: استادِ دربی

استاد دربی بود. یکی از معدود فوتبالیست‌هایی که در اولین شهرآوردش موفق به گلزنی شد و این کار را یک بار دیگر هم تکرار نمود. ۶ بازی مقابل پرسپولیس در لباس استقلال و ۲ گل برای ادموند اختر. مهاجمی زهردار که برای پاس هم به میدان رفت و در ۶ بازی ملی ۲ گل وارد دروازه رقبا کرد. اختر در چندسال اخیر فوتبالیست‌های زیادی را از ارمنستان به ایران آورده است که یکی از آنها هنریک میخیتاریان بود؛ ستاره اسبق دورتموند، منچستر و کنونی رم که البته مورد پسند سرمربی وقت استقلال قرار نگرفت.

ادموند بزیک: قاتلِ استقلال

انسانی آرام و گلزنی بی‌رحم. این بهترین توصیف برای ادموند بزیک است. قبل از رضا عنایتی، ادو بهترین گلزن تاریخ لیگ برتر بود. کسی که در فصل ۸۱-۸۲ عنوان اقای گلی مسابقات را با لباس سپاهان به دست آورد. قبل از آن نیز با پرسپولیس ۴۰ گل به حریفان مختلف زد که ۲ گل از آن گل‌ها در دربی پایتخت به رقیب سنتی بود. بزیک نه فقط در لباس پرسپولیس که با سپاهان و آرارات هم بارها دروازه استقلال را باز کرد تا نشان بدهد به این تیم حساسیت دارد. او حالا سرمربی تیم جوانان پرسپولیس است و با آرزوهای بزرگ به آینده نگاه میکند.

مارکار آقاجانیان: یار غار کی‌روش

آرام، باشخصیت، آخرین برنده جام باشگاه‌های آسیا و البته یار وفادار کارلوس کی‌روش. نام مارکار، تصویر کارلوس کی‌روش را تداعی میکند. مستر سی کیو همه را از کنار خودش تاراند به جز آقاجانیان. مارکار تا آخرین روز کنار سرمربی پرتغالی بود و مردِ امین او بود. البته این تمام ماجرای مارکار و فوتبال ایران نبود. کاپیتان پاس که موفق شد با این تیم قهرمانی ایران و آسیا را به دست بیاورد و مثل یک رهبر واقعی در قلب خط دفاعی برای این تیم سال‌ها به میدان برود.

سرژیک تیموریان: پایان تلخِ همبازی کلوپ

بازیکنی خوشتیپ و جذاب که سه سال برای استقلال بازی کرد. با این تیم قهرمان لیگ شد و در جام باشگاه‌های آسیا خوش درخشید و مزد این عملکرد خوب، لژیونر شدن به فوتبال آلمان بود. سرژیک به اتفاق سیروس دین‌محمدی همبازی یورگن کلوپ شد و ۲ فصل برای این تیم بازی کرد اما خیلی زود فوتبال را کنار گذاشت و خیلی تلخ زندگی‌اش هم به پایان رسید. شماره هشت اسبق آبی‌ها در روز هشتم شهریورماه سال ۱۳۹۹ بعد از دست و پنجه نرم کردن طولانی با مرگ، برای همیشه چشمهایش را بست؛ در حالی که فقط ۴۶ سال داشت.

آندرانیک تیموریان: ساموراییِ پرافتخار

اولین کاپیتان ارمنی تاریخ فوتبال ایران در دیدارهای رسمی. دومین بازیکن ارمنیِ ایران در جام جهانی. یکی از معدود فوتبالیست‌های تاریخ کشورمان که در باشگاهی به جز پرسپولیس و استقلال لژیونر شد و سر از لیگ برتر انگلیس و تیم‌های بولتون و فولام درآورد. بازیکن محبوب سم‌ آلاردایس مشهور. پسری که با دست شکسته ۶۰ دقیقه برای تیم ملی دوید. سامورایی‌ای که با ظرافتی خاص پروانه‌ای را از وسط زمین نجات داد و دقایقی بعد با شوتی مهلک، دروازه بوریرام را درنوردید. ستاره‌ای که مثل یک مدافع می‌جنگید، به سان یک هافبک پاس گل می‌داد و به وقتش شم گلزنی یک مهاجم را داشت. ۱۰۱ بازی ملی و ۹ گل. حضور در ۲ جام جهانی.  ستاره اسبق استقلال و ۶ باشگاه لیگ برتری دیگر. مرد سال فوتبال ایران در سال ۹۲. دارنده ۲ عنوان قهرمانی جام حذفی. محصول باشگاه آرارات. برادر کوچکتر سرژیک. متولد محله مجیدیه‌ی تهران. ۳۸ ساله. آندرانیک تیموریان.

به جز این افراد باید از اسم‌های دیگری هم یاد کنیم. سبو شهبازیان، سامسون پطروسیان، روبرت مارکوسی، ورژ بخشی، فرد ملکیان و البته بازیکنان اهل کشور ارمنستان که به فوتبال ایران آمدند و در یادها ماندند. لوون استپانیان، آرمناک پطروسیان، وارازداد هارویان، هرائر مگویان و ...

تعطیلات کریسمس و فرا رسیدن سال نوی میلادی بهانه‌ای شد تا به این ستاره‌ها بپردازیم. ای کاش دوباره شاهد پا گرفتن باشگاه آرارات باشیم. تیمی خاطره‌ساز که ورزشکاران و خاصه فوتبالیست‌های زیادی را معرفی کرد و حالا جای خالی بازیکنان ارمنی در مستطیل سبز و در لیگ برتر به چشم می‌آید. علی‌الحساب باید فرا رسیدن سال نوی میلادی و همچنین تعطیلات کریسمس را به این عزیزان تبریک بگوییم پس سال نو مبارک یِخبایر(به زبان ارمنی یعنی برادر).