سال ۹۳ در قامت سرمربی ملوان به فوتبال ایران آمد و هیچکس تصور نمیکرد او حتی بین ۲۸۸۸ گزینه سرمربیگری تیم ملی در آیندهای نزدیک باشد اما بازیهای روزگار همیشه غافلگیرکننده بوده است. ۱۵ بهمن ۱۳۹۸، بدون قرار قبلی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی انتخاب شد. همان ابتدا خیلیها به او لقب مرد بازنده دادند. شرایط تیم اصلا خوب نبود. باخت به بحرین و عراق، دستپخت مارک ویلموتس بود و ما باید چهار بازی پایانی خود را میبردیم تا بتوانیم به مرحله نهاییِ انتخابی جام جهانی صعود کنیم.
اسکوچیچ گفت بیرویا نیست و انگیزههای فراوانی برای کار در تیم ملی ایران دارد. گفت ضد هیچکس نیست؛ هم برانکو را ستود و هم دستاوردهای کیروش را منکر نشد. با این وجود او جدی گرفته نمیشد. خیلیها معتقد بودند برف سال ۹۸، برف آخری بوده که او در ایران به چشم خود دیده است.
کرونا شدت گرفت. بازیها یک به یک لغو شدند. مراسم رونمایی از تیم دراگان به طول انجامید. ۲ بازی تدارکاتی در مهر وآبان ۱۳۹۹ نخستین بازیهای تیم ملی با مرد کروات بودند که به ۲ برد مقابل ازبکستان و بوسنی انجامید. این سال به همین ۲ بازی گذشت و چیزی تغییر نکرد. هم اسکوچیچ سرمربی ماند و هم بیاعتمادیها به قوت خود استوار ماندند. در این مدت اسکو تصمیم به سفر گرفت و ملاقات خصوصی با لژیونرها و سرمربیان لیگ برتری را در دستور کار خود قرار داد. او میخواست خودش را برای اصل کاریهای تیم ملی، به اصطلاح "پرزنت" کند.
تا اینکه به سال ۱۴۰۰ رسیدیم. سالی سرنوشتساز، هم برای تیم ملی و هم برای آقای سرمربی. شرایط سختتر شده بود. امتیاز میزبانی را از دست داده بودیم و باید در خاک بحرین به مصاف رقبا میرفتیم. برای گشودن درب قطر، باید ابتدا از منامه به سلامت عبور میکردیم. هنگکنگ، بحرین، کامبوج و عراق حرفی مقابل ایران نداشتند. شهر منامه با آن خاطرات تلخ به یک باره به شهرکی بیدردسر تبدیل شده بود و ما به دور نهایی انتخابی جام جهانی رسیدیم. دراگان با مشتهای گرهکرده، همانجا خودش را به همه شناساند.
بردن بحرین برای اولین بار در خاک بحرین، پیروزی مقابل عراق بعد از چند سال و خارج کردن تیم ملی از علفزار ساخته و پرداخته شده توسط سناتور بلژیکی هم، کافی نبود. همچنان منتقدانی داشت. عدهای او را در حد تیم ملی نمیدانستند و اعتقاد داشتند سقف اسکوچیچ همینجاست و او آن نگهبان شبی نیست که بتواند ما را به روزِ قطر برساند. به هر ترتیب او ماند؛ اما در وضعیتی نمور و نامطمئن. اولین باخت اسکوچیچ یعنی آخرین باخت اسکوچیچ و این را همه میدانستیم.
بیرو، طارمی، جهانبخش، عزتاللهی، قلیزاده، سردار آزمون، سامان قدوس و وحید امیری ستارههای تیم بودند. صورت فلکی اسکوچیچ با این ستارهها شکل گرفته بود و دراگان به مدد درخشش آنها در جادهی پیش رو قدم میگذاشت و جلو میرفت. سوریه، عراق و امارات هم حریف ایران نشدند. ما با قدرت کار خود را در دور نهایی آغاز کرده بودیم و رقبا هم برای ما نتیجه میگرفتند. اسکوچیچ رکورد بهترین شروع تاریخ در لباس سرمربیگری تیم ملی را زد. ۱۰ بازی، ۱۰ برد و هنوز باخت از راه نرسیده بود.
تساوی مقابل کره، اولین دیدار بدون برد ایران بود. بعد از آن دراگان با موقعیت مهدی روبرو شد. اسکوچیچ مصاحبهای کرده بود و ترجمهی صورت گرفته در سایتهای ایرانی این را القا میکرد که او به ضعف تاکتیکی بازیکنان ایرانی اشاره کرده است. همین کافی بود تا مهدی طارمی در توئیتی پاسخش را بدهد. و بازهم شاهد به وجود آمدن یک ۲دستگی بودیم. نتیجه آن شد که طارمی به اردوی بعدی دعوت نشود. ایران بدون شماره ۹ خود نیز به بردن ادامه داد. سوریه و امارات قربانیهای بعدی نام گرفتند. تا رسیدن به جام جهانی فقط یک قدم مانده بود.
هفتم بهمنماه سال ۱۴۰۰. هشت روز مانده بود تا حضور اسکوچیچ در تیم ملی ایران ۲ ساله شود. و چه کسی فکر میکرد آن ماجرای پرابهام به این صورت ادامه پیدا کند؟ فیلمی که در بهمن ۹۸ استارت خورده بود قرار نبود اینقدر ادامهدار باشد. فیلمی که نام احتمالیاش خائنکُشی، بیمادر یا لایههای دروغ میتوانست باشد؛ سناریواش جور دیگری به رشته تحریر درآمده بود. داستان تیم ملی، شیرین شده بود. مهدی با یک عذرخواهی بازگشت و گل صعود ایران به جام جهانی را وارد دروازه عراق کرد تا بعد از آن در آغوش دراگان قرار بگیرد. آن شب، شب طلایی بود. شبی که با حضور زن، مرد، دسته دختران و پسران طلاییتر و زیباتر شده بود. اسم این فیلم را باید ماهان میگذاشتند؛ یعنی همچون ماه.
و حالا. اسکوچیچ هنوز نباخته و این یعنی هنوز سرمربی تیم ملی است. دراگان هنوز هم مخالفانی دارد که معتقدند رویای صعود از دور گروهی جام جهانی با او میسر نمیشود و این آرزو با مرد کروات تبدیل به شادروان خواهد شد. باید منتظر ماند و دید که این فیلم ادامه خواهد داشت یا خیر؟ اسکوچیچ همچنان بازیگر نقش اصلی میماند یا خیر؟ و در نهایت رویای یک ملت، جامه حقیقت به تن خواهد کرد یا خیر؟
توضیح: کلمات برجسته شده در متن، نام 22 فیلمی است که در چهلمین جشنواره فیلم فجر به بخش سودای سیمرغ راه پیدا کردهاند.