سینما در چارچوب انقلاب اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. تا جایی که از نگاه رهبر انقلاب، سینما به عنوان «کارآمدترین روایتگرِ واقعیت و حقیقت» شناخته شده است. رهبر انقلاب در بیانِ روشنی، مسئولیتِ مهم سینمای انقلابی را در چند محور خلاصه میکنند؛ تقویت دشمنستیزی مردم با نمایش دشمن اصلی، نشاندادن برنامه دشمن برای از بینبردن عزتِ ملی، نمایش خلاصهنشدن ارزشها در سود شخصی و عمومی، نشاندادن پیشرفتها و دستاوردهای انقلاب اسلامی، نشاندادن جهتگیریهای ضدآمریـکایی و ضداسرائیلی در دل مردم، نشاندادن مصادیق فداکاری ملت ایران در جریان انقلاب اسلامی و… .
با این وجود با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی، همچنان رویدادهای پررنگی در تاریخ معاصر انقلاب اسلامی وجود دارد که تصویری از آن بر پرده سینما نقش نبسته است. رویدادهایی که تبیین نکردن و روایت نشدن آنها میتواند به تکرار و آسیب دوباره کشور از همان نقطه منجر شود. یکی از این رویدادهای پررنگ تاریخ معاصر که افشاگر چهره مزورانه و پلید منافقین و دشمنان واقعی ملت و نمایانگر خط نفوذ آنها به درون حاکمیت بود، حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ بود. حادثهای که به تعبیر رهبر انقلاب اگر اتفاق نمیافتاد، یقیناً ملت ایران نمیتوانست چهره منافقین را اینجور آشکار تشخیص دهد و آنها میتوانستند همچنان خودشان را موجّه جلوه دهند.
ما ۱۷ هزار شهید ترور در کشور داریم. شهدایی که خونشان مبیّن جریان اصیل انقلاب است؛ یعنی از یک سو افشاگر ادّعای دروغین غرب در ضدّیت با تروریسم است و از سوی دیگر، نمایانگر عظمت این انقلاب و ملّت. در آستانه چهلمین سالگرد حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت مظلومانه آیت الله سیدمحمد بهشتی، از نوادر زمان و بزرگترین سرمایههای فکری انقلاب، ضرورت بازخوانی آن حادثه برای دشمنشناسی و افشاگری خط نفوذ دائمی دشمن، بیش از پیش برای امروز کشورمان احساس میشود.
تا جایی که رهبر معظم انقلاب در بیان روشنی می فرمایند: «ما روی مسئله شهدایمان انصافاً کمکاری کردیم. این حادثه شهدای هفتم تیر ظرفیّت عجیبی دارد برای معرّفی شدن؛ هم معرّفی شدن این چهرههایی که آماج این جنایت قرار گرفتند؛ هم معرّفی ملّت ایران که چگونه در یک چنین حادثه تکاندهندهای خودش را نگه میدارد؛ هم معرّفی دشمنان که چه موجودات پست و چه سیاستهای خبیثی پشت سرِ این حوادث قرار دارد، دستهای جنایتکار اینها را [معرّفی میکند]. این ظرفیّت در ماجرای هفتم تیر و ماجراهای دیگر - که البتّه عمدهاش ماجرای هفتم تیر است - وجود دارد. ما کمکاری داشتیم؛ اینها را معرّفی نکردیم. دستگاههای مسئول و همه ما دچار کمکاری هستیم. با زبان هنر، با زبان تصویر، با استفاده از ابزارهای جدید باید این حادثه را، این شخصیّتها را [معرّفی کرد]؛ کسی مثل شهید بهشتی را در دنیا معرّفی کنند. هرکدام از این شخصیّتهایی که در ماجرای هفتم تیر یا ماجراهای دیگر به شهادت رسیدند، شایسته یک چهرهنگاری بسیار باعظمتند که میشود از اینها چهرهنگاری کرد.»
از این رو فیلم سینمایی ضد نخستین اثر سینمایی در بستر حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی محسوب می شود که به ابعادی از شخصیت شهید بهشتی نیز می پردازد. این حادثه که در هفتم تیر ۱۳۶۰ رخ داد، منجر به کشتهشدن هفتاد و چهار نفر از اعضای این حزب شد. سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره سعی در آشوب و بلوا داشتند، پس از ۳ سال تلاشهای گوناگون و نتیجه نگرفتن، سرانجام در ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ تغییر رویکرد از مبارزه به اصطلاح مسالمتآمیز را اعلام کرد و بهصورت علنی به مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی ایران پرداختند.
قصه ضد از زمستان ملتهب سال ۵۹ تا تیرماه سال ۶۰ میگذرد و نویسنده سعی کرده با انتخاب بستر حادثه هفتم تیر برای روایت خود، ضمن بازنمایی بخشی از شخصیت و منش فکری شهید بزرگوار بهشتی، زاویه تازهای از پدیده نفوذ منافقین را به تصویر بکشد. پدیدهای که فیلمنامهنویس تلاش داشته در طول داستان با نگاهی جدی به روابط درون سازمان مجاهدین، هویت واقعی و چهره بدون نقاب این سازمان و امتداد خط نفوذ آنها را در ساختار حاکمیت برای مخاطبان نمایش دهد.
ضد، در ژانر درام معمایی- سیاسی به نگارش درآمده و قصه این فیلم درباره یک عشق در دلِ حوادث سیاسی است که پس از سالها دوباره شعلهور میشود و بر روابط کاراکترهای پیشبرنده داستان تاثیر میگذارد. شخصیت اصلی و چندوجهی داستان، به خوبی مخاطب را بارها در این فکر فرو میبرد که نفوذی کیست و نفوذ تا کجا میتواند رخنه کند! فیلم روی این خط داستانی که بعضی آدمها میتوانند بر ضد هدفی باشند که همه میپندارند در خدمت آن هستند، به خوبی پیش می رود. این ضد میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد. ملتی که به تعبیر امام، شهید بهشتی بود.
امیرعباس ربیعی که پیش از این فیلم سینمایی لباس شخصی را نویسندگی و کارگردانی کرده بود، در ضد سعی دارد در فضای رئالیستی و با استفاده درست از یک درام عاشقانه سیاسی، روایتی دیدنی از ماجرای هفت تیر سال ۱۳۶۰ و ترور شهید بهشتی را ارائه دهد و در این مسیر به دام تکرار نیفتد.