یونس شکرخواه روز چهارشنبه در گفتگو با خبرنگار کتاب ایرنا با اشاره به جایگاه حکیم نظامی گفت: اصلی ترین مسئله در بررسی آثار این شاعر پارسی، ساختار تصویری و دراماتیک است و از منظر ارتباطات، این ساختار نه تنها مضمون فرهنگی دارد بلکه در آنها، آمادگی مطلقی را برای درام و سینما و تئاتر می توان یافت.
وی یادآور شد: بازگشت به بزرگانی چون نظامی، ما را وارد مدار فرهنگ می کند که مانند لبه های یک ستاره می تواند روشنایی ایجاد کند.
این استاد ارتباطات و روزنامه نگاری توضیح داد: هفت پیکر یا خمسه نظامی را ببینید؛ اینها محصولات و متونی هستند که فرامتن ها را به ما منتقل می کنند. شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ و تاریخ بیهقی را یکجور می توانید ببینید که هر کدام از این آثار دارای درام، صوت و وزن هستند.
شکرخواه یادآور شد: باید با بررسیو مطالعه این آثار پرسش هایی مطرح کنیم که چطور بعد از ۸ قرن می توانیم مولوی را بخوانیم و تاثیر بگیرم؛ این آثار چگونه توانستند اساتیدی همچون محمدرضا شفیعی کدکنی را درگیر حاشیه نویسی و بازنگری مولوی کنند.
وی تصریح کرد: بزرگان ادب هرکدام به طریقی اثر خود را تولید کردند و به امروز رساندند. چگونه می شود که در یکی از این آثار نجوم می بینیم و در یکی فلسفه و تاریخ؟ این بزرگان چطور به این قواعد رسیدند و چطورخود رابازنمود دادند؟ اینجا بحث تکنیک و فرم است و بدون فرم نمی توانید درباره معنا صحبت کنید.
این استاد ارتباطات گفت: وقتی این بازنمودها را می بینید مسیر تولید، مصرف، قاعده مندشدن و بازنمایی، شما را به هویت می رساند؛ این هویت به معنای ملزوم کردن به امروز نیست بلکه به معنای شناکردن در جزیی از اقیانوس ادبی و فرهنگی است که ما در تاریخ داشتیم.