به گزارش ایرنا، باکری شهیدی است که زمین شرمنده قدمهایش شد آنچنان شرمنده که دیگر نتوانست پیکر مطهرش را در خود نگه دارد و اما اروند، خوش اقبال ترین رودی بود که برگزیده ترین انسان را در آغوش گرفت تا برای همیشه نگهبانش باشد.
اروند گویا غبطه خورده و حسرت دیدار و زیستن کنار آقا مهدی را کشیده بود و به همین دلیل قایق حامل پیکرش با اروند دست دوستی داد تا او را به رود خروشان بسپرد.
باکری تبلور تمام ارزشهای انسانی از ساده زیستی و صادقانه زیستن گرفته تا مردانه در میدان نبرد مبارزه کردن بود برای مهر تایید زدن براین ویژگیهای او باید تاریخ رشادتها و زندگی سیاسی، نظامی و اجتماعی او از مبارزات انقلابی و بسیجی بودن گرفته تا شهرداری و فرماندهی را مرور کرد و در برابر هر صفحه از زندگیش سر تعظیم فرود آورد.
آقا مهدی نه تنها ساده زیستی را اولویت زندگیش قرار داده و تنها یک جلد قرآن کریم، یک حلقه طلا و کلت کمری مهریه همسرش کرده بود و در زندگی اجتماعی و مدیریتی هم آنجا که ردای شهرداری می پوشد و بر مسند مدیریت مینشیند ساده زیستی، مردمداری و صادقانه زیستن را بیشتر از همیشه فصل الخطاب قرار میدهد چنانکه بیشتر از آنکه در مناطق مرفه نشین حاضر شود روزگارش را در کوچه پس کوچه های محروم شهر سپری میکند.
نامش شهردار بود اما کمتر کسی او را در لباس مدیریت دیده بود و کمتر کارگری میدانست بخشی از حقوق ماهیانه اش قسمتی از حقوق شهردار است که به حسابش واریز میشود.
کمتر کارگری سر سفره خالی می نشست چون آقا مهدی نصف حقوقش را به آنها بخشیده بود.
روزهای که بارش باران کوچه ها و خیابانهای مناطق فقیرنشین شهر را تسخیر کرده بود قبل از کارگران، آقا مهدی، شهردار شهر بود که بی نام و نشان و با لباس کارگری داخل خانههای مردم شده و وسایلشان را از زیر آب و گل نجات میداد طوریکه پیرزن ساکن کوچه فقیر شهر دست به دعا میشد و برایش عاقبت به خیری آرزو میکرد و میگفت کاش شهردار هم مثل تو بود جوان.
میدان جنگ پر رنگ ترین و زیباترین صفحه زندگی اوست او فرمانده لشکر ۳۱ عاشوراست، تازه ازدواج کرده اما راحتی، رفاه و آرامش زندگی را کنار میگذارد و میدان جنگ را انتخاب میکند، در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر یک، دو، سه و چهار حماسه میآفریند.
او در جزایر مجنون و در سرکوب پاتک های دشمن، زیباترین تصویر رشادت را خلق میکند.
مهدی باکری در هنگامه عملیات بدر بر اثر اصابت گلوله دشمن زخمی میشود و قایق حاملش هم هدف تیر نیروهای بعثی قرار میگیرد.
خدایا قبولم کن
این شهید والامقام در بخشی از وصیتنامه خود اینگونه میگوید: آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش، ولی چه کنم تهیدستم، خدایا قبولم کن.
مقام معظم رهبری می فرمایند: «شهید باکری در آغاز جنگ یک جوان دانشجوست که تازه فارغ التحصیل شده شما نگاه کنید در عملیات بیت المقدس، خیبر قبل آن عملیات فتح المبین این جوان یک فرمانده نظامی است که میتواند یک لشکر را، در بعضی جاها یک قرارگاه را حرکت بدهد و هدایت کند اینها معجزه انقلاب است».
محسن رضایی هم میگوید: وقتی محاصره شد و جنگ به بن بست رسید، گفت تنها راه موفقیت در عملیات بدر حفظ دجله است رفتار او من را یاد تلاش حضرت ابوالفضل العباس (ع) برای حفظ مشکی که قابل حفظ نبود، میاندازد.
وی ادامه میدهد: در آن لحظه گلوله ای به پیشانی او میخورد و بر زمین میافتد و پس از آن قایقی میآید که او را به عقب ببرد اما آن قایق را دشمن میزند و پیکر مهدی به رود دجله و از آنحا به اروند رود میرود و به خلیح فارس میپیوندد من فکر میکنم او در آن لحظه یک دعا کرد «خدایا آبروی مرا حفظ کن».
شهید باکری آفتابی درخشان است
نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری شهید مهدی باکری را آفتابی درخشان معرفی کرد که جامعه امروز و آیندگان همچنان به نور این خورشید نیازمندند و با یاری گرفتن از آن میتوانند به سعادت برسند.
آیت الله عسگر دیرباز افزود: اگر چشمانمان را به خوبی باز کنیم نور این شهید والامقام را همه جا خواهیم دید.
رییس دانشگاه جامع قم، پشتکار فراوان، تلاش شبانه روزی، مردمداری و ساده زیستی را از ویژگیهای شهید مهدی باکری برشمرد و گفت: شهید باکری شب و روز نداشت او در تمامی عرصهها غیرت خود را به نمایش گذاشت و با دلسوزی برای وطن، مردم و انقلاب فداکاری کرد.
وی اضافه کرد: همسر بزرگوار این شهید والامقام تعبیری از تلاشهای شبانه روزی شهید داشت و میگفت آقا مهدی «خسته راهها» بود.
آیت الله دیرباز ادامه داد: شهید باکری خودش را نه به عنوان فرمانده بلکه به عنوان یک رزمنده میدانست و خالصانه خدمت میکرد.
نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری افزود: منش شهید باکری و تلاش توام با صداقت او باید سرلوحه مدیران و مسوولان قرار گیرد تا همچون این شهید وارسته تلاش صادقانه کنند.
وی اضافه کرد: شهید باکری، راه مردانه زیستن و صادقانه خدمت کردن را به ما نشان داد.
به گزارش ایرنا، شهید مهدی باکری در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در شهرستان میاندواب آذربایجان غربی دیده به جهان گشود او فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا بود و در ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ شمسی در منطقه عملیاتی بدر در شرق دجله به شهادت رسید.
پیکر مهدی باکری در اثر اصابت گلوله نیروهای بعثی به قایق حاملش به آبها پیوست و امروز مزاری از این شهید والامقام وجود ندارد تنها نشانی آقا مهدی یادمانی، در باغ رضوان ارومیه است.