جواد انصافی در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، اظهار داشت: قصههای کتاب سمک عیار به دوران اشکانیان باز میگردد. در یکی از قصهها آمده که سمک عیار قرار است با یک غولتشنگ مبارزه کند. سمک عیار ترفند جنگی به کار میبرد؛ از یک ظرف، روغن سیاهی بیرون میآورد و به صورتش میمالد و شکلک در میآورد تا او را بخنداند و به کمندش بیندازد. بنابراین اثبات میشود که قرنها پیش سیاهبازی داشتهایم البته ممکن است به شیوه امروز نبوده نباشد. چون سیاهبازی امروز ما میدانی است و در فضای باز برگزار میشود.
انصافی ادامه داد: سند دیگری که در دوره ساسانیان داریم، دو شخصیت نوروز و پیروز هستند که بعداً عمونوروز و خواجه پیروز میشوند. البته چون در زبان عربی «پ» نداریم، به مرور به حاجی فیروز تغییر پیدا کرد. این دو پیامآوران شادی هستند و به جرأت میتوان گفت نخستین کسانی هستند که نمایش میدانی را در روستاها اجرا میکردند و همراه با فیالبداهه هم بوده است، مثلاً وقتی میشنیدند کدخدای روستا فرد پولدوستی است، در دیالوگهای خود به این موضوع طعنه میزدند و جمعیت هم که میدانستند مرجع ضمیر کیست، دلشان خنک میشد و میخندیدند.
این بازیگر پیشکسوت درباره اشعاری که سیاهباز میخواند، گفت: اشعار قدیمی موجودند اما همیشه باید موضوعات روز در آن گنجانده شود و هر کسی نسبت به علاقه و دغدغهاش آنها را اضافه میکند، مثلاً الان ممکن است راجع به گرانی و احتکار باشد یا زمان جنگ هشتساله، راجع به دفاع، جملاتی را اضافه میکردیم.
پیام پیامآوران نوروزی، شادی و جوانمردی است
انصافی درباره دیگر شخصیتهای مشابه سیاهباز در نمایشهای آیینی ایرانی توضیح داد: در آذربایجان تکمچیها را داریم، در گیلان عروس گولی و در استان مرکزی رشکی و ماسی را داریم. پیام همه پیامآوران نوروزی انتقال شادی و جوانمردی است. تمام این پیامآوران، خورجینی روی دوش دارند و هرگز به سمت مخاطب دست دراز نمیکنند، بلکه مردم چون اینها را دوست دارند، به آنها شادباش و عیدی میدهند، مثلاً به آنها تخم مرغ میدهند. این خورجین، تنها خورجینی است که همیشه باز است و نه تنها بچهها می توانند در آن دست دراز کنند و چیزی بردارند، بلکه شبها هم فقرا میتوانند از آن بهرهمند شوند.
این سیاهباز پیرامون سیاهبازانی که سرچهارراهها به اجرای برنامه میپردازند، گفت: خوب است که شهرداریها برای حاجی نوروزهای سر چهارراه آموزش بگذارند، حتی به آنها پولی هم داده شود تا شادی را تزریق کنند و به آنها یادآور شوند که دست به سوی مخاطب دراز نکنند، بلکه خورجین داشته باشید.
انصافی خاطرنشان کرد: بهتر است آموزش سیاهبازی در دانشگاه و به عنوان ۲ واحد آموزشی برای هنرجویان تدریس شود. متأسفانه اکنون کمتر به این هنر بها داده میشود، حتی جشنواره نمایشهای آیینی سنتی هم از سالانه به دوسالانه تغییر یافته، جوایز آن حذف شده و کمکهزینهاش هم نصف شده است.