به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ایرنا، به مناسبت روز بزرگداشت «عطار نیشابوری»، مراسم پاسداشت مقام این حکیم، شاعر و عارف گرانقدر ایرانی به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به صورت مجازی برگزار شد.
در این برنامه حسن بلخاری رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مهدی محقق رییس هیأت مدیره انجمن، محمود شالویی دستیار وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدعلی اصغر میرباقری فرد استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان و علی محمد خراسانی عطار شناس و پژوهشگر ارشد مرکز میراث خطی آکادمی ملی علوم جمهوری تاجیکستان سخنرانی کردند.
وادی «حیرت» نزد عطار و ابن عربی
حسن بلخاری رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی اظهار داشت: بحث من در باب وادی ششم؛ وادی «حیرت» در منطق الطیر عطار است. هنگامی که کثرت رو به سوی وحدت دارد (جمع کثیر مرغان به دنبال وصل به اصل خویش یا آن سیمرغ قاف نشین و نقطه تعالی وحدت اند) اینکه همه عالم و هستی در عرصه کثرات روزی به حضرت «او» باز می گردد و در قلمرو انسان نیز «انالله و انا الیه راجعون».
وی ادامه داد: جناب «عطار» در این پردازش بی نظیر خود از منطقالطیر یا نطق پرندگان که یکی از شاهکار های گرانقدر زبان و ادبیات فارسی است، هفت وادی یا هفت منزل را در طی طریق از کثرت در رسیدن به وحدت ذکر می کند. اول وادی، وادی طلب است. دوم وادی، وادی عشق است، سوم وادی، وادی معرفت است. چهارم وادی، وادی استغنا است. پنجم وادی، وادی توحید است. ششم وادی، وادی حیرت است و هفتم وادی، وادی فقر و فنا است. که دقیقا مراحل استکمالی رسیدن کثرت به نقطه غایی وحدت را بازگو می کند.
رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی افزود: در روایت جناب عطار ما با این سرگشتگی مواجه هستیم، در قلمرو ابن عربی با یک ستیغ بلندی روبرو هستیم که عارف بالله در نزد ایشان به «اللهم زدنی فیک تحیرا» می رسد. این عالم را ابن عربی تصویر و تفسیر می کند. عالمی را که عارف بالله در آن دائم طلب تجلیات حضرت حق را می کند. آن وقت در ادراک این تجلیات متحیر است.
بلخاری خاطرنشان کرد: ابن عربی نگاه عظیم تر و عمیق تر و ژرف تری دارد! او در ابتدای باب پنجاهم فتوحات «در احوال مردان حیرت» می گوید: هرکسی بگوید من به خالقم آگاهم برهان بر جهل خود آورده نه بر علم خود. چون الله را جز الله نمی شناسد پس برهان بر جهل می آورد نه بر علم. چون نسبت به معلومی ادعای علم می کند که او را جز خود او نمی شناسد. بعد می گوید اگر شما در مقام حیرت به جایی برسید که بگویید من از ادراک این حقیقت عاجر هستم خود این «معرفت» است.
وی همچنین گفت: او می گوید ما در ادراک حق دو وسیله داریم یکی عقل و دیگری شهود! اما چه می شود که انسان به مقام «حیرت» می رسد. می گوید: عقل ورود می کند به ادراک خدا، اما بعد از مدتی دچار حیرت و سرگشتگی می شود.
رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ادامه داد: از دیدگاه جناب ابن عربی عقل قادر به ادراک صفات حق هست ولی قادر به ادراک ذات نیست. دلیلی که بر این مساله می آورد استناد به دو آیه قرآن است. یکی «لیس کمثله شی» و دیگری «یحذرکم الله نفسه...» ابن عربی می گوید: خداوند شما را از خودیتش بر حذر می دارد. به این دو دلیل، عقل در این قلمرو ورود ندارد. اما چرا دچار «حیرت» می شود؟ می گوید: عقل برخی از مطالب را می فهمد و برخی را نمی فهمد! چون با ادراکی که از اسماء و صفات حق دارد هم خوانی ندارد! پارادوکس اینجا رخ می دهد! هم زمانی وجود شب و روز و ناوجودی شب و روز اینجا رخ می دهد! همان که در اشعار عطار هم وجود داشت! حیرت از این جا آغاز می شود. یعنی دقیقا از جایی که عقل قادر نیست میان بود و نابود جمع کند. میان همان تناقض ها و تضاد هایی که عطار گفته بود را جمع کند. عقل، امکان جمع وجود و عدم را ندارد و از این رو دچار حیرت می شود. از دیدگاه ابن عربی این لحظه نخستین ظهور حیرت است.
عطار نیشابوری؛ شاعر تراز اول ایرانی
مهدی محقق رییس هیأت مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی هم توضیح داد: شهر نیشابور همواره مرکز علم و دانش بوده است خصوصاً اینکه مدرسه نظامیه نیز در این شهر واقع بوده است. از این شهر دانشمندان بزرگی برخاسته اند که از جمله آنها عطار نیشابوری و حکیم عمر خیام است.
وی افزود: عطار نیشابوری از شاعران تراز اول ایرانی است و آثاری که از او باقی مانده، نشان از تسلط بالای او به فرهنگ ایرانی و اسلامی دارد. چرا که در اشعارش، اشارات تاریخی، علمی و فلسفی فراوان دیده میشود. عطار، آثار مختلفی دارد که از جمله آنها کتاب های اسرارنامه، مصیبت نامه، الهی نامه و دیوان اشعار اوست. گذشته از اینکه او، اندیشه های عرفانی و صوفیانه را در اشعار خود بیان می کند اشاراتی نیز به آیات شریفه قرآن و احادیث نبوی دارد. از این رو از جمله شاعران ممتاز زبان فارسی به شمار می آید. درباره عطار هم ایرانیان و هم دانشمندان خارجی کتاب های فراوانی نوشته اند و ممیزات شعر و عرفان او را به خوبی ذکر نموده اند. لذا عطار را می توان شاعر درجه اولی به حساب آورد که مضامین عارفانه و صوفیانه را در اشعار خود دارد و این حاکی از تسلط او بر علوم اسلامی زمان خودش نیز هست.
محقق تاکید کرد: عطار به علوم زمانه خود تسلط فراوان داشت که شامل قرآن، حدیث، شعر، عرفان، تصوف و... بود از این روست که او از جمله عرفا و شعرای درجه اول ایران و جهان اسلام است.
نابغه جهان حکمت و معرفت
محمود شالویی دستیار وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در ادامه یادآور شد: عطار نیشابوری از نوابغ برجسته تاریخ حکمت و معرفت است. او بیش و پیش از آنکه به عنوان یک عارف، حکیم و اندیشمند شناخته شود، یک انسان دردمند و دلسوخته است. لذا در آثار او میتوان این دردمندی و دلسوختگی را به خوبی ملاحظه و مشاهده کرد. کتاب مصیبتنامه او و آثار دیگرش نظیر تذکره الاولیا و منطق الطیر، همه و همه حکایت از آن دارند که این مرد، اندیشمندی دردمند بوده است. این امر باعث شده است که از او یک چهره بی نظیری در تاریخ حکمت و عرفان برای ما نمایان گردد.
وی افزود: عطار نه تنها دردمند بوده است که در عین حال انسان منزوی و گوشه گیری هم نبوده و با همه عِرق و علاقهای که به عرفان و معرفت دارد و با همه اندیشههای ناب باطنی که در او وجود دارد، منتقد اوضاع سیاسی زمانه خود نیز هست؛ در این باب تعدادی از مستشرقین سخن به میان آوردهاند. درحقیقت عطار نسبت به جامعه خود احساس مسئولیت عمیقی داشته است. عطار ویژگیهای منحصر به فردی دارد! چه بسیار حکایت های عرفانی و اجتماعی و حتی حکمی و فلسفی که او در مقام طرح و بیان آنها بر آمده، بعدها مورد استفاده و بهره برداری دیگران نیز قرار گرفته است. البته نتایجی که مثلاً مولوی به دست میآورد با آنچه که عطار مطرح می کند تفاوت دارد ولی همه این ها از یک سرچشمه به دست آمده اند.
شالویی گفت: وقتی عطار در تذکره الاولیا درباره اولیای الهی سخن به میان می آورد گویی خود نشسته و آن ولیّ خدا را از نزدیک مشاهده میکند و اندرون او برای عطار مکشوف شده است. عطار را به ادب و ادبیات میشناسیم اما او ادیبی است که ادبیات خود را از دل عرفان به جوشش در آورده است و آنچه که در این وادی بیان میکند، دارای نوعی نگاه معرفت گرایانه است که صد درصد هم عرفانی است. تلاش عطار بر این است که انسان را در عین حال که در محدوده مادی این دنیا زندگی میکند به جهان دیگر رهنمون شود.
وی یادآور شد: شیخ عطار می خواهد انسان را از کره خاکی به سوی افلاک پرواز دهد و پیوند عمیق و صمیمانه ای بین انسان و خداوند برقرار نماید! مثلاً در حکایت شیخ صنعان با همه زیبایی و سوزناکی که آن را بیان کرده است میخواهد بگوید که اگر بلا و بلیه ای حاصل شده به خاطر این است که بین انسان و خدا فاصله ایجاد شده است، آنجا که میگوید:
عطار؛ عارفِ صاحب مشرب
همچنین سیدعلی اصغر میرباقری فرد استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در این نشست خاطرنشان کرد:ما در حوزه پژوهشهای عرفانی میتوانیم از کلانالگویی استفاده کنیم که شامل الگوی سنت عرفانی (اصول و مبانی عرفان)، الگوی مشرب عرفانی (مجموعه تعالیم، مفاهیم و موضوعات و دیدگاههای عرفانی) و الگوی زبان عرفانی (شیوه بیان مجموعه تجربهها، تعالیمف آداب و موضوعات عرفانی) است. تعداد سنتهای عرفانی سیر تطور عرفان اسلامی کمشمار است و بیش از دو سنت عرفانی نداریم. اما در مشرب عرفانی با تکثر مواجهیم. یعنی عارفان مقصدشان یکی است اما شیوه رسیدن به آن مقصد واحد، متفاوت است.
وی گفت: وقتی سنت عرفانی یک عارف مشخص شد، اگر بخواهد در قالب یک مجموعه نظری و الگوهای عملی مسیرش را طی کند تا به مقصد برسد، باید مشرب داشته باشد. در غیر اینصورت، او صاحب مشرب نیست، بلکه پیرو دیگر عارفان است. مشرب ساختاری را معرفی میکند که بر اساس آن، میتوانیم شیوه تفصیلی یک عارف را برای پیمودن مسیر از مبدأ به مقصد تبیین کنیم. ساختار تفصیلی این الگو، ۶ رکن دارد. اولین رکن تعیین مبدأ حرکت عارف به سمت مقصد است. عرفا در مبدأ حرکت اختلافنظر دارند. رکن دوم، تعیین مراحل و منازل بین مبدأ و مقصد است. عرفا در این باب هم خیلی اختلاف دارند. سومین رکن، تعیین ترتیب مراحل است. درباره این موضوع هم عرفا باهم اخلاف دارند. محور چهارم، تعیین اثر هریک از این منازل بر سالک است که باز محل اختلافنظر عرفاست. محور دیگر آن است که مشخص کنیم برای پیمودن هریک از این مراحل، چه تواناییهایی باید بهدست آوریم. در محور ششم تعیین میکنیم این تواناییها را چگونه باید حاصل کرد.
میرباقری اضافه کرد: الگوی مشرب؛ هم نظامنامه دارد که چشمانداز را تبیین میکند و هم بعد عملی که به ما میگوید چطور باید به آن چشمانداز رسید. حال این سؤال مطرح است که ما کدامیک از عرفا را صاحب مشرب میدانیم و چگونه میتوان مشرب آنها را شناخت؟ عارفان صاحبمشرب، پرشمار نیستند. شرط لازم برای شناخت مشرب آنها این است که منظومه فکری آنها را بشناسیم و بهترین روش آن است که به مجموعه آثار آن عارف مراجعه کنیم. عطار ازجمله عارفان صاحب مشرب است و بیش از هر عارف دیگری میتوانیم با منظومه فکری او آشنا شویم. او در شمار عارفانی است که جایگاه منحصربه فردی در این زمینه دارد. آثار پرشماری را به عطار نسبت دادهاند که از میان آنها، مطمئنیم ۱۰ اثر الهینامه، اسرارنامه، جواهرنامه، خسرونامه، شرحالقلب، مصیبتنامه، منطقالطیر، دیوان قصائد و غزلیات، مختارنامه و تذکرهالاولیا حتما از اوست که از میان آنها، الهینامه، اسرارنامه، مصیبتنامه و منطقالطیر اهمیت ویژه دارند. در این چهار اثر عطار مشخص میکند سالک چطور باید طی طریق کند.
وی افزود: در منطقالطیر، عطار هفت وادی را معرفی میکند و معتقد است کار از طلب شروع و به فنا ختم میشود. در مصیبتنامه او یک طرح تفصیلی دارد و در ۴۰ مقاله، تبیین میکند که سالکی به نام «فکرت» حرکتی را آغاز کرده و در اولین منزل به سراغ جبرئیل میرود، سپس سراغ لوح و عرش و کرسی و قلم، بهشت و دوزخ، آسمان و ماه و آقتاب، عناصر اربعه و حیوانات و طیور میرود و شیطان و جن و انبیا را ملاقات میکند. بعد با ابزارهای شناخت مثل حس و خیال و عقل و دل دیدار میکند و دست آخر با جان ملاقات دارد. در الهینامه طرح مبتکرانه دیگری دارد. انسانی که چندان کمال پیدا کرده که به مقام خلیفهاللهی میرسد، وقتی در دنیا مستقر میشود، رسالت و مأموریت خود را آغاز میکند. او ۶ فرزند دارد که عبارتند از نفس، وهم، عقل، علم، فقر و توحید.
عطار پژوهی در تاجیکستان
علی محمد خراسانی عطار شناس و پژوهشگر ارشد مرکز میراث خطی آکادمی ملی علوم جمهوری تاجیکستان نیز در ادامه اظهار داشت: در مرکز نسخ خطی آکادمی علوم تاجیکستان پژوهش های مختلفی درباره ابرمردان علم و ادب و فرهنگ انجام می شود که از جمله این اقدامات پژوهش، آموزش و تحقیق درباره زندگی، زمانه و آثار عطار نیشابوری شاعر و عارف بزرگ قرن ششم و هفتم هجری است. درباره عطار نیشابوری بیش از ۶۰ منبع علمی و تحقیقی در اختیار ما قرار دارند که از جمله آنها تذکره لباب الالباب محمد بخارایی است. البته فاضل جواد مصحح الهی نامه عطار نیز بیان میکند که مهمتر از آنچه که بخارایی در تذکره لباب الالباب آورده، در تذکره دولتشاهی سمرقندی آمده است.
وی گفت: در ایران و تاجیکستان تحقیقات فراوانی درباره آثار اصلی و آثار منسوب به عطار انجام شده و در قالب این تحقیقات تلاش شده است که با استخراج اندیشه های او در این باره پژوهش و تحقیق شود البته باید توجه داشت که در کنار اندیشه ادبی و عرفانی عطار نیشابوری، میراث عظیم اجتماعی و اخلاقی ای نیز از وی به جا مانده که خیلی مورد توجه واقع نمی شود.
این پژوهشگر یادآور شد: عطار شناسی در تاجیکستان به دوره اتحاد جماهیر شوروی باز میگردد که البته از رونق قابل توجهی برخوردار نبود، یعنی صرفاً مقالاتی در روزنامهها و نشریات منتشر می شد یا اینکه مثلاً در کتاب پنج جلدی گلشن ادب نمونه ای از اشعار او انتشار می یافت.
خراسانی تصریح کرد: آموزش، پژوهش و تهیه و انتشار آثار مختلف درباره عطار نیشابوری همچنین چاپ آثار او در تاجیکستان باعث شده است که مردم و مخاطبان مختلف از نزدیک با عطار نیشابوری آشنا شوند و وقوف بیشتری نسبت به وسعت دانش و بینش این عارف و شاعر گرانقدر پیدا کنند.