بغداد- ایرنا- تحولات این روزهای پاکستان و سقوط دولت منتخب «عمران خان»، از نگاه عراقی ها نسخه ای تکرار شده از اتفاقات اکتبر ۲۰۱۹ بغداد است که به سقوط دولت منتخب «عادل عبدالمهدی» منجر شد.

از نگاه عراقی ها، واشنگتن، دولت «عمران خان» و پیش از آن، دولت «عادل عبدالمهدی» را به دلیل خروج از اردوگاه غربی به سرکردگی آمریکا و چرخش به سمت شرق و پیوستن به طرح اقتصادی بزرگ «راه ابریشم» چین، سرنگون کرد.

بر این اساس و به نظر برخی ناظران، درگیر کردن روسیه در جنگ اوکراین نیز بخشی از این توطئه آمریکا برای تضعیف یکی از قدرتمندترین متحدان چین در جهان است و از این منظر، عراقی ها، پکن را مورد ملامت قرار داده اند با این استدلال که اینگونه دوستان و متحدانش را در برابر آمریکایی ها رها می کند، بدون اینکه اقدامی در حمایت از آنها انجام دهد.

رئیس مرکز پژوهش های راهبردی «العراق» در یادداشتی با عنوان «چرا چین از دوستانش دفاع نمی کند؟» که برای ایرنا ارسال کرده، نوشته است: بسیاری از ناظران اتفاق نظر دارند که چین از دوستان خود دفاع نمی کند، به سادگی از میدان رویارویی عقب نشینی می کند و دوستانش را معمولا مانند صید آسانی در دست آمریکا رها می کند.

«محمد صادق الهاشمی» اضافه کرده است که موضع چین در قبال توافقنامه بغداد-پکن که اجازه داد، آمریکا، نقشه هایش را پیش ببرد بدون اینکه کوچکترین واکنشی نشان دهد و اجازه داد دولت عادل عبدالمهدی که توافقنامه ۵۰۰ میلیارد دلاری را با چین امضا کرده بود، در انظار همگان، به آن صورت سقوط کند و همچنین تنها گذاشتن دولت عمران خان که با چین بر سر راه ابریشم توافق امضا کرده، دو نمونه آشکار عدم حمایت پکن از دوستان و متحدانش است.

به گفته وی، این اتفاقات باعث شده تا این سوال مطرح شود که راز این کار چیست و چرا دولتی قوی مانند چین که همه ابزارهای قدرت را دارد و می تواند در کنار دوستانش بایستد، این گونه فضا را برای رقیب اولش آمریکا رها می کند، تا آزادانه علیه منافع پکن و کشورهایی که با آن توافقنامه های اقتصادی امضا کرده اند، کار کند.

صاحب نظر عراقی معتقد است که این سیاست چین، به آبروی این کشور در جهان لطمه خواهد زد و رهبران جهان از نزدیک شدن به پکن از بیم گرفتار شدن به سرنوشت کشورهای رها شده بعد از توافق با چین، خودداری خواهند کرد.

وی اضافه کرد: هزینه های مالی کلانی که آمریکا برای به راه انداختن اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ کرد و منجر به سقوط دولت عبدالمهدی شد و همچنین هزینه هایی که برای براندازی دولت عمران خان کرده، میلیاردها دلار برآورد می شود، در حالی که چین حتی یک «درهم» برای دفاع از آنها خرج نکرد.

الهاشمی درباره این رفتار چین گفته است که پاره ای صاحب نظران معتقدند که چین هنوز خود را آماده رویارویی با آمریکا نمی داند و پیش بینی می شود که تا ۲۰۴۹، پکن آماده این رویارویی شود.

به گفته وی، با توجه به اینکه چین بعد از ۲۷ سال دیگر آماده این رویارویی خواهد شد، بنابراین کشورهایی که وارد توافق با چین می شوند، باید کاملا خود را برای تبعات آن آماده کرده باشند و پیشاپیش بدانند که پکن فعلا آماده دفاع از آنها نیست.

رییس مرکز پژوهش های راهبردی العراق، به توافقنامه جامع جمهوری اسلامی ایران و چین هم اشاره ای کرد ، اما او می گوید ایرانی ها قبل از امضاء این معادله را به خوبی فهمیده بودند.

وی البته یکی از وجوه تمایز پکن و واشنگتن را که باعث شده بسیاری کشورها با وجود همه مخاطره ها به توافق با چین تمایل نشان دهند، سیاست مختلف چین در مقایسه با آمریکا می داند.

الهاشمی توضیح می دهد که آمریکا همواره از کشورهای متحد می خواهد که وابسته به واشنگتن باشند اما چین، چنین رویکردی ندارد و شروط از پیش تعیین شده بر کشورها تحمیل نکرده و در امور این کشوها از حیث سیاسی یا امنیتی دخالت نمی کند و حتی به شکل و نوع نظام های حاکم بر کشورها کاری ندارد.

عراق صحنه کشمکش دو طرح بزرگ اقتصادی

در وقت حاضر عراق صحنه رقابت دو طرح بزرگ است که هریک طرفداران و منتقدان خود را دارد.

طرح اول طرح راه ابریشم و همکاری با چین است که اغلب توده شیعیان و احزاب سیاسی شیعه معتقد به ضرورت پیوستن به این طرح هستند و آن را طناب نجات کشور برای خروج از محرومیت و حرکت به سمت توسعه و شکوفایی می دانند.

طرح دوم، موسوم به «مشرق جدید» است که دولت «مصطفی الکاظمی» با حمایت برخی احزاب سیاسی شیعه، اهل سنت و کرد مطرح کرده و قائل به ایجاد یک کنفدراسیون همکاری منطقه ای بین سه کشور عراق، اردن و مصر است. احتمالا عربستان سعودی و امارات هم به این طرح خواهند پیوست و خط لوله انتقال نفت بصره به بندر عقبه، ستون فقرات آن را تشکیل می دهد.

منتقدان طرح راه ابریشم می گویند که با توجه به ضعف زیرساخت های اقتصادی عراق، آمریکا به سادگی می تواند کشورشان را با تحریم های اقتصادی احتمالی در صورت اصرار بر پیوستن به این طرح، بیازارد از این رو، برای کسب رضایت آمریکا معتقدند باید از همکاری با چین اجتناب کرد و به این ترتیب، طرح مشرق جدید را به عنوان گزینه جایگزین مطرح کرده اند.

در مقابل، منتقدان طرح مشرق جدید، آن را بدون توجیه اقتصادی برای عراق و دارای منفعت یکجانبه برای اردن و مصر و هدر دادن ثروت های نفتی و گازی عراق می دانند. این دسته معقتدند که طرح مشرق جدید، اساسا، آمریکایی و هدف آن، تقویت اقتصادی رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به مرکز تبادلات انرژی در منطقه است.

این دو طرح بزرگ اقتصادی در وقت حاضر، اساس رقابت سیاسی طیف طرفدار راه ابریشم و چرخش به سمت شرق و طیف نگران از آمریکا و تن داده به مشرق جدید را تشکیل می دهد.

در این میان، برخی شخصیت ها، مانند محمد صادق الهاشمی با ملامت چین معتقدند که اگر پکن جدیت بیشتری در حمایت از دوستان و متحدان خود نشان دهد، برخی بیمناکان از خشم و غضب آمریکا، اینگونه تن به طرح های تسلیم آمیز و یکجانبه نمی دهند.