به گزارش روز یکشنبه ایرنا، نشریه نیویورکر در نوشتاری آورد: آمریکا در اوکراین از آستانهی مداخله کوتاه مدت و هم در مورد نیات بلند مدت عبور کرده است.
آمریکا ابتدا در طول پاییز و زمستان محتاطانه عمل کرد، با توجه به اینکه روسیه به عنوان یک کشور هسته ای که از قدرت وتو در شورای امنیت سازمان ملل برخوردار است، بیش از صد و پنجاه هزار نیرو در امتداد مرز اوکراین مستقر کرده بود.
دو روز پس از عبور کاروان های طولانی تانک های روسی از آن سوی مرز، در روز ۲۴ فوریه (۵ اسفند ۱۴۰۰)، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا همچنان مدعی بود که هدف واشنگتن با اختصاص صدها میلیون دلار کمک نظامی به اوکراین، صرفا حمایت از مردم این کشور است.
کاخ سفید در ابتدا مسکو را تحریم کرد و چند بانک، الیگارش ها، نخبگان سیاسی، شرکت های دولتی و خانواده ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه را هدف قرار داد تا رهبر روسیه را مجبور کند نیروهایش را بدون متوسل شدن به مداخله نظامی، از مرز عقب براند.
حال با گذشت ۹ هفته از درگیری های اوکراین، جنگ این کشور به سرعت به جنگی نیابتی با روسیه و با پیامدهای جهانی تبدیل شده است.
مقام های آمریکایی اکنون نقش آمریکا را به شرایط بلندپروازانه تری ترسیم می کنند. هدف از اختصاص کمک دهها میلیارد دلاری، تضعیف روسیه و تضمین حاکمیت اوکراین است.
در این میان، جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا که بودجه اختصاص یافته به اوکراین را خرج کرده، از کنگره درخواست ۳۳ میلیارد دلار کمک برای حمایت نظامی، اقتصادی و بشردوستانه به اوکراین کرده است.
برای پوتین، جنگ اوکراین دستکم در بخشی به عنوان جنگ نیابتی با ناتو و آمریکا قلمداد می شود. وی قبل از آغاز حمله، بدگمانی عمیقی درمورد این ائتلاف نظامی و گسترش بیشترش به کشورهایی که زمانی با اتحاد جماهیر شوروی همسو بودند، نشان داده است.
پوتین همچنین یک توافق ۵ هزار کلمه ای را با شی جین پینگ رئیس جمهوری چین برای تشکیل یک ائتلاف عملی امضا کرد. دو کشور چین و روسیه به طور مشترکا با گسترش ناتو مخالف هستند.
آمریکا در ابتدا تهاجم به اوکراین، به اصول حاکمیت، یک دولت منتخب دموکراتیک و تمامیت ارضی استناد کرد.
اما در طول هفته گذشته، بحران موجودیتی اوکراین به طور فزاینده ای به صورت جنگ آمریکا به نظر آمده است.
به تازگی آنتونی بلینکن و لوید آستین وزیران امور خارجه و دفاع آمریکا به کی یف سفر کردند تا با ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین دیدار و حمایت واشنگتن را به طور نمادین تقویت کنند. این سفر نهانی، منعکس کننده هدف فزاینده جاه طلبانه آمریکا بود.
آمریکا دستکم به چهار دلیل به شدت درگیر جنگ اوکراین شده است. دیپلماسی بین اوکراین و روسیه به واسطه افشاگری در مورد اقدامات نیروهای روس به ویژه کشتار غیرنظامیان در بوچا به بن بست رسیده است.
مشارکت اولیه مسکو در مذاکرات صلح نیز به هیچ وجه معتبر به نظر نمی رسید. پوتین به نظر از اهداف جاه طلبانه برخوردار است. روسیه همچنیان ادعای مالکیت بر جنوب کریمه، منطقه شرقی دونباس و مناطقی بین این دو در امتداد دریای سیاه را دارد.
پوتین هنوز آماده نیست و شاید هنوز به اندازه کافی تحت فشار نیست که به طور جدی مذاکره کند.
در این میان، آمریکا به واسطه عملکرد ضعیف ارتش روسیه که بزرگترین ارتش در اروپاست، جسور شده است.
دستگاه های اطلاعاتی آمریکا در ابتدا بیم داشتند که کی یف ظرف ۷۲ ساعت سقوط کند. اما اوکراین، پایتخت را حفظ کرد و نیروهای روسی عقب نشستند.
مداخله آمریکا همچنین منعکس کننده این هراس است که تهاجم پوتین به اوکراین ختم نمی شود.
چندی پش، یک فرمانده ارشد نظامی روسیه اعلام کرد مسکو درصدد کنترل کامل بر شرق و جنوب اوکراین است تا راه به سوی کشور مولداوی گشوده شود، کشوری کوچک و محصور در خشکی که حامی اتحادیه اروپاست اما به انرژی روسیه وابسته است.
اشارات آشکار مسکو در مورد تسلیحات هسته ای نیز به طور فزاینده ای به مقام های آمریکایی هشدار داده است.
دولت بایدن در حال حاضر از حمایت مردمی به دلیل نقش روبه گسترش خود برخوردار است.
با وجود خستگی و بیزاری از جنگ پس از دو دهه نبرد افغانستان و عراق، نتایج یک نظرسنجی حاکی است که تقریبا دو سوم از آمریکایی ها معتقدند ایالات متحده مسئولیت اخلاقی برای جلوگیری از کشتار غیرنظامیان در اوکراین دارد.
در کشوری که در ارتباط با موضوعات بسیار دیگر چند دستگی وجود دارد، اکثریت از هر دو حزب با مساله مربوط به اوکراین موافق هستند.
در پایان این نوشتار آمده است: نقش آمریکا از یک پاسخ واکنشی به جنگ غیرقابل توجیه روسیه به ادعای فعالانه رهبری آمریکا تغییر کرده است.
شاید لفاظی های پوتین نیز جسورانه تر شده باشد. وی روز چهارشنبه هشدار داد برای هر کشوری که برای تهدید روسیه مداخله کند، پاسخی سریع خواهد داشت.
این جنگ اکنون می تواند به طرق مختلفی پیش رود. هر کدام خطرات خاص خود را دارد برای آمریکا و همچنین برای اوکراین.