به گزارش خبرنگار ایرنا، جزیره بیضی شکل هرمز که طول محیط آن حدود ۶۰۰ متر است، در مدخل خلیج فارس و به فاصله ۶ کیلومتری بندرعباس قرار دارد را به علت موقعیت جغرافیایی آن (مجاورت با تنگه هرمز) کلید خلیج فارس می دانند.
همین موقعیت است که آن را از نظر سوق الجیشی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار ساخته است.
منطقه خلیج فارس در حدود ۱۳۰ جزیره بزرگ و کوچک دارد که جزایر شمالی آن که همگی در مالکیت و حاکمیت ایران هستند کم و بیش مسکونی و آباد است، در حالیکه جزایر جنوب و شمال غرب که متعلق به کشورهای عربی اند غالبا مرجانی و سنگی و غیر مسکونی است.
این خلیج از موقعیت ژئوپلتیک، جغرافیای سیاسی و جایگاه مواصلاتی آن که بعد از فتوحات عثمانی ها بهترین مسیر تجارتی شرق و غرب بوده است.
خلیج فارس توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است و از ویژگی های بارز خلیج فارس که آن را از سایر دریاهای مشابه، ممتاز و برتر کرده ذخایر سرشار دریایی، غذایی، گیاهی و نفت است.
جزایر ایرانی موجود در خلیج فارس را به دو دسته «جزایر مسکونی» و «جزایر غیر مسکونی» می توان تقسیم بندی کرد.
جزایر مسکونی خلیج فارس شامل جزایر هرمز، قشم، کیش، هنگام، لارک، لاوان، ابوموسی، هندرابی، تنب بزرگ، تنب کوچک، سیری، فرور بزرگ، جزیره فارسی، خارک و خارکو است.
جزایر غیر مسکونی خلیج فارس نیز شامل جزایر فرورگان، شیدور، عباسک، شیف، ام الکرم، نخیلو، جبرین، ام سیله - گرم، بونه، دارا، قبر ناخدا، خرو، مولیات، سه دندون، مُطاف، مُرغی، جزیره میر مُهَنّا و چراغی است.
در میان جزایری که نام برده شده بی شک جزیره قشم با وجود داشتن مساحتی در حدود هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع دارای اهمیتی بسیار است.
اما جزیره هرمز در تاریخ حکایتی دیگر و جایگاهی ویژه ای دارد، جزیره ای که لزوم شناسایی و بررسی محوطه ها و آثار باستانی آن با تاکید بر صنعت گردشگری به ویژه ظرفیت های گردشگری و دیدنی های آن در ۲ حوزه «جاذبه های فرهنگی» و «جاذبه های طبیعی» برای علاقمندان به هنر، فرهنگ، تاریخ، آداب و روسم بومی سنتی، طبیعت، محیط زیست، تفریحات ورزشی، ساحلی و دریایی، پژوهشگران علوم زمین، محققان علوم جانور شناسی بسیار مهم و حائز اهمیت است.
جاذبه های طبیعی جزیره هرمز
چشم اندازها و منابع تفریحی جزیره هرمز شامل آب سنگ های مرجانی در آب های ساحلی، جنگل های مانگرو، لاک پشت های دریایی، پرندگان آبزی، غارهای دریایی و کرانه های سنگی، پهنه های جزر و مدی، سواحل شنی - ماسه ای و ناهمواری های زمین شناختی است.
جاذبه های فرهنگی و تاریخی جزیره هرمز
در کنار ظرفیت های بالقوه طبیعی جزیره هرمز ویژگی های تاریخی و متنوعی بر غنای فعالیت گردشگری در این جزیره تاثیر گذار است و می تواند تکمیل کننده طبیعت گردی محسوب شود که قلعه تاریخی هرمز، برج گلک، قصر بی بی گل، خانه زعفرانی و زیارتگاه کوچک مولا در نزدیکی خانه زعفرانی که به گفته مردمان قدیمی این جزیره محل قدمگاه امیر المومنین علی علیه السلام است و برج تیر انداز، مکتب خانه ها و ترنبک اشاره کرد.
اما در این میان قصه قلعه تاریخی هرمز داستانی عجیب و حکایتی غریب برای شناسایی نقش اسطوره ها در فرهنگ و تاریخ ایران است.
این قلعه شاهد و راوی حکایت نبرد هرمز و پایان حضور پرتغالی ها در خلیج فارس است. شاهد مقابله شجاعانه «امام قلی خان» سردار اسطوره ای فرهنگ، تاریخ و استقلال ایران با «آلفونسو آلبوکرک» دریا سالار استعمارگر و متجاوز پرتغالی است.
به قول حافظ «از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی!».
به گواه تاریخ نویسان، در سال ۱۰۱۰ هجری به دستور شاه عباس، سردار بزرگ ایرانی «الله وردی خان» بحرین را فتح کرد. در سال ۱۰۲۲ هجری «امام قلی خان» بندر گمبرون(نام پیشین بندرعباس) و در سال ۱۰۳۱ هجری هرمز را فتح کرد و به این ترتیب کشور ایران را از استعمار نجات داد.
شهرت امام قلی خان نیز به واسطه عملکرد او، یعنی خارج ساختن یک کشور از چنگ استعمار یک قدرت بزرگ اروپایی است و در حقیقت شهرتی را هم که شاه عباس کسب کرده است نه به خاطر احداث چند جاده و بنا، بلکه به خاطر همین، رهاسازی ایران از چنگ استعمارگران بوده است، بنابراین توصیف عظمت کار امام قلی خان نیاز به بررسی های همه جانبه و تدوین چندین کتاب دارد.
تاریخ ملت مسلمان ایران به وضوح نشان داده است که مردم این مرز و بوم هیچ گاه قصد و نیت یورش و تجاوز به همسایگان خود را نداشته اند و به نیکی با آنها رفتار کردهاند؛ همیشه بیگانگان به ایران هجوم برده و دست اندازی کردهاند.
ایرانیان هیچ گاه چشم طمع به سرزمین همسایگان خود نداشته اند، بلکه به سبب پربرکت بودن سرزمین خود و جایگاه ممتاز آن در مقیاس منطقه ای و حتی بین المللی پیوسته آزار دیده اند.
چه در تاریخ معاصر ایران و چه در تاریخ چند قرن گذشته، مصادیق تاریخی زیادی را از این حقیقت میتوان برشمرد. تجاوز رژیم بعثی صدام به خاک ایران اسلامی؛ به سرزمینی که هزاران سال یک ملت مصمم و با فرهنگ آن را اداره کرده است، نمونه ای اخیر از این چنین طمع های خام و تجاوزات باطل خارجی است.
البته در همه بخشهای سرزمین پهناور ما، ایرانیان همیشه در دفاع از خاک و هویت خود، تلاش و مبارزه کرده اند. در جنوب ایران زمین، پنج قرن پیش، سرچشمه این طمع و تجاوز، پرتغالی ها بودند که در آن زمان یکی از چند قدرت دریایی جهان به شمار میرفتند. خلیج فارس آن روز همانند امروز، محل رفت و آمد تجار کشتیها و کالاهای بینالمللی بود.
در آن روزگار، پرتغالیها به ملت بحرپیمای ایران که زمانی عمده راه های تجاری شناخته شده جهان به خصوص اقیانوس هند را در اختیار داشتند، به تدریج هجوم بردند و جزایر و بنادر ایرانی، یکی پس از دیگری به تصرف آنها درآمد.
تاریخ حضور پرتغالی ها در خلیج فارس، مملو از رفتار و عملیات تجاوزکارانه به سرزمین، حقوق شهروندان و سکنه و منابع جزایر و بنادر ایرانی در این منطقه است.
دولت پرتغال که به اهمیت جهانی خلیج فارس و به خصوص شهر هرمز به پی برده بود، نیروی عظیمی به این منطقه گسیل داشت تا این سرزمین طلایی را به چنگ آورد.
در سال ۹۱۳ هجری قمری مصادف با ۱۵۰۷ میلادی «آلفونسو آلبوکرک» دریا سالار متجاوز پرتغالی، جزیره هرمز را به تصرف در آورد، پرتغالی ها، قبل از هرمز، بر همه مناطق بحرین، راس الخیمه، بندرعباس و قشم مسلط شده بودند.
وی با تسلط بر جزیره هرمز، تمامی بنادر کلیدی، گمرک، تاسیسات دریانوردی و تجاری خلیج فارس در اختیار آنها قرار گرفت.
بدین ترتیب پرتغالی ها بر کل خلیج فارس مسلط شدند و از اینکه بر مرکز ثقل خلیج فارس، یعنی هرمز که در آن زمان سیصد کشتی از کشورهای جهان برای داد و ستد در آن جمع می شدند، حاکم شده بودند، در صحنه اروپا فخر می فروختند و خود را تنها صاحب منبع اقتدار بر دریاهای سوق الجیشی روزگار قلمداد می کردند.
از سال فتح قسطنطنیه به بعد، کشورهای اروپایی به ویژه کشورهای دریایی آن، نظیر اسپانیا، پرتغال، انگلیس و دولت شهرهایی نظیر ونیز و ژن که از راه تجارت با شرق پس از جنگ های صلیبی سود فراوان می بردند، برای رهایی خود از این تنگنای اقتصادی به فکر کشف راه های تازه ای افتادند که آنها را از طریق دریا به هندوستان و چین ارتباط دهد.
اسپانیا و پرتغال پیشگامان اکتشافات دریایی در آغاز قرن جدید محسوب میشوند و به دنبال توافقی که با وساطت پاپ بین این دو کشور استعمارگر صورت گرفت، دولت اسپانیا راه اقیانوس اطلس را به سوی غرب در پیش گرفت و پرتغالیها متوجه کشف راه دریایی تازه از طریق اقیانوس هند شدند.
«کریستف کلمب» که با حمایت اسپانیا با سه کشتی برای رسیدن به هندوستان، اقیانوس اطلس را طی کرد سرانجام به قاره آمریکا رسید و «بارتلمو دیاز» در سال ۱۴۸۸ میلادی از جنوب آفریقا عبور کرد و پس از وی، «واسکودگاما» در ۱۴۹۸ میلادی از این راه و از طریق اقیانوس هند به هندوستان رسید و «آلفونسو آلبوکرک» در سال ۱۵۰۶ میلادی که مصادف با تشکیل دولت صفوی بود، ناوگان پرتغالی را وارد آبهای دریای عمان و خلیج فارس کرد.
وی پس از اشغال و تخریب شهر مسقط که شهری بزرگ و پرجمعیت به شمار میرفت، به سوی جزیره هرمز حرکت کرد و پس از جنگ سخت با امیر هرمز که به نیابت از طرف سیف الدین پادشاه دوازده ساله هرمز زمام امور را در دست داشت، این جزیره را به قهر و غلبه گرفت و با توجه به موقع وضعیت ممتاز هرمز، قلعه نظامی مستحکمی در آن بنا نهاد.
جزیره هرمز، قبلا این نام را نداشت، هرمز بندری بود نزدیک شهر میناب در کنار دریا که بندر تجاری کرمان و سیستان به شمار می رفت.
از اواخر قرن پنجم هجری، سلسله از امیران ایرانی بر این جزیره حکومت میکردند و این امیران خراجگزار اتابکان فارس و قراختائیان کرمان و پس از آن مطیع حکام مغول فارس و آل اینجو و آل مظفر بودند و در سال ۷۹۹ هجری قمری که تیمور، فارس را تصرف کرد به اطاعت وی در آمدند.
پس از استقرار مغول در ایران به علت حمله مغولان در سال ۶۹۹ هجری قمری، امیر هرمز که تاب مقاومت در برابر این تهاجم را نداشت، با تمام اهالی به جزیره «جرون» منتقل شد و این جزیره را به یاد وطن قدیم خود «هرمز» نام نهاد و شهری تازه در آنجا بنا نهاد که رفته رفته به شهری بزرگ و تجارتی تبدیل و جایگزین کیش و سیراف در خلیج فارس شد.
بنابراین وقتی آلبرکرک دریا سالار پرتغالی به جزیره هرمز دست یافت این شهر در نهایت آبادانی و ثروت بود پرتغالی آن از آن پس مانع عبور هرگونه کشتی حامل مال التجاره از تنگه هرمز شدند و با تسلط بر این جزیره رفتهرفته نفوذ خود را بر دیگر جزایر خلیج فارس گسترش دادند.
مقارن این احوال، شاه اسماعیل صفوی که موفق به تشکیل دولت ایران در ایران شده بود، از پادشاه هرمز تقاضای خراج مقرر و معمول خود را کرد و پادشاه نیز به منظور کسب تکلیف به آلبو کرک مراجعه کرد، اما آلبرکرک که در پاسخ گفت: ما مملکت هرمز را به زور گرفته و این سرزمین متعلق به پادشاه پرتغال است و سپس مقدار گلوله توپ و تفنگ به نماینده شاه اسماعیل داد تا به عنوان خراج همراه خود ببرند!
گرفتاریهای شاه اسماعیل در جنگهای داخلی و خارجی و فقدان نیروی دریایی لازم برای پاسخگویی به پرتغال مانع از آن بود که دولت صفوی برای تجدید حاکمیت خود در خلیج فارس و مقابله با متجاوزین پرتغالی اقدامی صورت دهد.
حضور نیروهای پرتغالی در جزایر ایرانی قشم، هرمز و لارک تا عصر صفوی و ربع اول قرن هفدهم میلادی به درازا کشید و در ۱۱۸ سال استیلای بیگانگان بر آبراه استراتژیک خلیج فارس، ثروت های مردم منطقه توسط اشغالگران به غارت رفت.
قلعه هرمز، راوی سرزمین سرداران گمنام
این قلعه که در ضلع شمالی جزیره هرمز و در ساحل دریا قرار دارد، مهم ترین قلعه باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی ها بر سواحل و جزایر خلیج فارس است این قلعه به فرمان «آلفرنسو آلبو کرک» دریاسالار پرتغالی در سال ۱۵۰۷ میلادی، در محلی موسوم به «مورنا» احداث شد که به شکل چند ضلعی نامنظم است.
ساختمان این قلعه بسیار محکم است و دیوارهایی به قطر ۵.۳ متر با چند برج به ارتفاع ۱۲ متر دارد. تاسیسات راهبردی و کلیدی قلعه شامل انبارهای تسلیحات، آب انبار(برکه) و اتاق های با سقف هلالی است.
در زمان شاه عباس که استعمار پرتغالی ها در ایران خاتمه داده شد، این قلعه به دست امام قلی خان سردار اسطوره ای فرهنگ، تاریخ و استقلال ایران از سرداران شاه عباس فتح شد.
امام قلی خان در تاریخ ایران از لحاظ شهامت و رشادت تنها نیست؛ شهدای انقلاب اسلامی در دفاع از هویت دینی خود، شهدای جنگ تحمیلی در دفاع از تمامیت ارضی کشور و شهدای مدافع حرم آل الله نمونه های بارز رشادت و شهامت در تاریخ معاصرند. در جنگ تحمیلی، ایران مجبور به دفاع از خود شد و برای نخستین بار در تاریخ دو قرن اخیر خود، سرزمین قبل از جنگ خود را پس گرفت و تمامیت ارضی کشور را حفظ کرد.
قلعه پرتغالیها مهمترین یادبود تاریخی در جزیره هرمز است، استحکامات نظامی پرتغالیها منطقه به حدود ۲۶۰ متر و عرض ۱۷۶ متر را در بر میگیرد. این تاسیسات در سال ۱۵۰۷ به دستور آلفونسو آلبوکرک دریاسالار پرتغالی (نماینده پادشاه پرتغال در هند شرقی و فاتح جزیره هرمز) به شیوه یک قلعه اروپایی از اواخر قرن وسطی ساخته شده است.
این بنا که کل مساحت آن هفت هزار و ۲۰۰ مترمربع (۹۰ در۸۰) است شامل یک قطعه پنج ضلعی است که نیمه جنوبی بقایای حصار آن به خاطر بناهای جدید و تقویتی ای که شالوده اش اساس قلعه را در بر دارد، هنوز و تا حدی پابرجاست.
هنوز در نمای داخلی این قلعه می توان آثار به جای مانده از زندان، سربازخانه، آب انبار، کلیسا، مقر فرماندهی و تالار نیروهای اشغالگر و استعمارگر پرتغالی را مشاهده کرد است، کلیسای این قلعه، دارای دو ردیف ستونهای سنگی دایرهای شکل با قوسهای زیبایی از سنگهای مرجانی تراش خورده است.
نیمه شمالی این قلعه تاریخی در اثر تغییرات ساختمانی قلعه فرو ریخته است. از حصار سراسری، که هنوز هم دیده می شود، تاسیسات مربوط به دروازه ای با آثار یک کاخ باقی مانده است.
در حیاط جلو آب انباری وجود دارد که به عنوان یک نمونه از هنر «طاق ضربی» اواخر دوره گوتیک از اهمیت اهمیت ویژه برخوردار است. مساحت این آب انبار ۱۵.۳۰ در ۵.۸۰ متر و عمق اصلی آن سه متر و حدود ۲۶۳ متر مکعب گنجایش دارد.
دالانی به عرض ۱.۶۰ متر این مخزن را که دارای ۱۰ ستون است، احاطه میکند. از راس ستون ها یک دسته قوسهای چلیپا بر خاسته که بر روی دیواره های جانبی استوار میشود. طاق جنوبی با سنگ های تراش داده شده ساخته اند و شکافهای میان آن را با سنگ های لاشه پر کرده اند. معماری طاق ضربی آب انبار باید کار استادان پرتغالی باشد.
برخی از صاحب نظران معتقدند که این قلعه به عنوان مرکز مذهبی عبادی قلعه ساخته شده و در واقع کلیسای آن بوده است.
در طرفین دروازه قلعه اصلی دو برج ۶ گوش قرار دارد که در وضع نسبتا خوبی هستند. از محدوده ورودی دروازه بقایای یک پله مارپیچ سنگی باقی است که در کنار سایر قسمتها توسط باستانشناسان ایرانی از خاک بیرون آورده شده است.
دروازه قلعه از بیرون دارای یک شبکه چوبی بوده است. قسمتهایی از این شبکه که انتهای نوک تیزی دارد در قسمت پایین قابی که در آن حرکت میکرده باقی است و امروز هنوز هم تقریبا سالم به نظر میآید.
برج چهارگوش قلعه اصلی هنوز پابرجاست، این برج حداقل چهار طبقه بوده است. زیر سقف صاف چهار گوش طبقه دوم گوشوارههایی دیده میشود که در نگاه اول به نظر میآید برداشتی از نمونههای معماری ایرانی باشد.
حدود اواسط قرن شانزدهم به دستور آلفونسو آلبوکرک در قلعه اصلی به منظور تقویت حصارها و بنای برجها و انشعابات آن طی دو مرحله تغییرات داده شده که در این میان بر چهار گوش نیز با دیوار جدیدی تقویت شده است.
حصار دفاعی نخستین دوره ساختمانی (که فقط ۱.۶۰ سانتی متر ضخامت داشته و در برابر حملات گسترده توپخانه مقاوم نبوده) از هر سو با حصاری از بیرون تقویت شده است.
برج ها نیز به همین شکل استحکام یافته اند، خصوصا برج چهار گوشی که در بالای آن یک برج مدور بی قاعده برای استقرار توپ ها بنا شده است. این برج ۲ دیوار منتهی به برج و باروی قلعه را زیر نظر دارد.
برج مدور سمت غرب که حصار آن هنوز به خوبی دیده میشود با عصر جدیدی تقویت شده است. در این قسمت بعدا حصار جدیدی اضافه کرده اند که دیوار خارجی تاسیسات قلعه را تشکیل داده است.
در دوره دوم، در مقابل تاسیسات دروازه استحکامات عظیم مدوری به وجود آمده است، زیرا برج های دروازه در وضع اصلی خود مقاوم نبوداند.
برج پنج گوش شرقی در کنار برج دروازه شرقی در دوره دوم در شکل معمولی خود تقویت شده و در دوره سوم معماری با یک برج مدور به شکل محکمی مقاوم شده است.
قلعه روی دماغه از نوار ساحلی غربی تا نوار ساحلی شرقی امتداد یافته است. این دماغه از شمال تا حدود ۳۰۰ متر در دریا پیش رفته است.
در نیمه دوم قرن ۱۶ تا اوایل قرن ۱۷ تاسیسات گسترده ای در اطراف قلعه قدیمی به وجود آمده است.
در چهارمین دوره، استحکاماتی بنا کرده اند که با مدرن ترین اصول و فنون جنگ تطبیق داشته است. این استحکامات به شکل یک سپر حجیم با دو برج و باروی مستحکم شهر را از سمت جنوب در برابر گلوله های توپ حفاظت می کرده است.
حصار ارتباطی استحکامات هرمز به برج توپخانه دوره ساختمانی قلعه توسط آلبوکرک منتهی میشود. برج یادشده بلندترین نقطه در تمامی قسمت های استحکامات است.
کنگرههای حصار استحکامات در وضع نسبتا خوبی هستند و ظاهرا به خاطر صرفه جویی در مصالح ساختمانی کوتاه ساخته شده اند و مدافعان می توانسته اند به طور درازکش از بین آنها شلیک کنند.
محل استقرار توپخانه سنگین در حصار ارتباطی جنوبی همچنان پابرجاست و دریچه های مربوط به عراده های توپ در حصار ارتباطی هنوز به چشم می خورد.
برج غربی قدیمی قلعه رو سازی شده و تغییر شکل پیدا کرده است. از طرف شما در کنار برج اسکله ای برای پهلو گرفتن و لنگر انداختن کشتی ها وجود داشته است که به کلی از بین رفته و پی آن در زیر شنهای ساحل پنهان شده است.
در مواقع جزر دریا اسکله و قسمتهایی از جناح غربی در معرض دید قرار میگیرد. در مواقع مد، امواج تا کنار بقایای برج و باروی جنوب غربی پیشروی میکنند.
در روی حصار شرقی همان گونه که از شکاف های کوچک مخصوص برای تیراندازی با تفنگ مشهود است فقط پیاده نظام مستقر بوده و از استقرار توپخانه نشانی داده نمی شود.
در روی برج و باروی شمالشرقی و بقایای حصار ارتباطی شمالی پایه توپ ها به خوبی دیده میشود. در حصار ارتباطی شمالی در پناه برج و باروی شمال شرقی دروازه ای رو به سمت هرمز در مقابل دریا قرار داشته است.
دروازه اصلی استحکامات، یعنی دروازه ای که رو به سمت خشکی داشته، در پناه برج و باروی جنوب شرقی، در حصار ارتباط جنوبی جایی داشته است.
این دروازه برای مصون بودن در برابر شلیک از سوی خشکی در پناه جبهه پیش آمده برج و باروی جنوب شرقی ساخته شده و از طریق یک راهروی باریک به حیاط بیرون دروازه راه می یافته است.
برج و باروی جنوب شرقی هنوز در وضعیت خوبی پابرجاست. برج و باروی یاد شده همانطور که از برج و باروی جنوب غربی می توان حدس زد، در آب قرار داشته و موج گیر سنگ فرش شیب دار که هنوز در کیفیت خوبی است، شاهدی برای موضوع است.
در محدوده استحکام و محدوده شهر سرامیک های بومی هرمز و «بارفتن» های ظریفی یافت می شود که همگی زمانی مورد استفاده بوده اند. در کنار آنها سرامیک های خشن لعابدار قهوهای رنگ نوعی کالا هستند که پرتغالیها با خدا آورده و مورد استفاده قرار داده اند. آنها از نوع سرامیک هایی هستند که در قرن ۱۶ و ۱۷ در اروپا استفاده معمولی داشتند.
از موجودی توپ های قلعه هنوز ۹ لوله توپ دیده می شود که هر کدوم ۲.۶۰ متر طول دارند. گلوله های آهنین آنها از دیواری به ضخامت پنج سانتی متر قابل عبور بوده و اندازه دور آنها به ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر می رسیده است.
قلعه تاریخی هرمز به جا مانده از زمان استعمار پرتغال، ۵۱۵ سال پیش ساخته شد و به شماره ۱۹۹۸ در سال ۱۳۷۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده که در ضلع شمالی این جزیره و در ساحل دریا قرار دارد.
این اثر معماری مهمترین قلعه باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالیها بر سواحل و جزایر خلیج فارس است.