به گزارش ایرنا، پلاسکو آتش گرفت و دغدغه اصلی برای خدمات رسانی ازدحام جمعیت و نشانه گرفتن گوشی ها به سمت حادثه عنوان شد؛ پلنگی در شهر نمایان شد مردم ازدحام کردند گوشی ها به سمت اتفاق تنظیم شد در نتیجه نظم زنده گیری مختل و پلنگ تلف شد؛ پزشکی حین سلفی گرفتن به دلیل سقوط از آبشار جان باخت و چه بسیار حوادثی از این دست که همزمان با مدرن شدن جامعه رو به افزایش است.
جامعه شناسان معتقدند این موضوع تنها به ایران خلاصه نمی شود بلکه به تقریب همه جوامع با آن درگیرند بطوریکه مترویی در کشوری مدرن دستخوش سیل می شود و پیرمردی که بر زمین افتاده است تمام سعی خود را میکند که از روی زمین برخیزد تا آب او را نبرد؛ بالاخره بر می خیزد و مستقیم به دوربینی که در حال فیلم برداری از اوست نگاه میکند و میگوید: چرا به من کمک نکردی؟ اگرچه این موارد مثالش بسیار است اما نیازمند آموزش است تا همانگونه که فرهنگ راه باز کردن برای آمبولانس و آتش نشانی به تقریب در جامعه نهادینه شده است این موضوع نیز در جامعه نهادینه شود.
این یک مساله اجتماعی است که چرا مردم ، جایی که باید کمک حال باشند، برعکس عمل می کنند؟ و اینکه چرا اصلا به فکر خود نیستند شاید جان آنان نیز در خطر باشد؛ آیا با این جمع شدن ها از خطر نمی ترسند و می خواهند خودکشی کنند؟!
در حادثه پلنگ قائمشهر، حدود ساعت ۵:۳۰ صبح پنجم اردیبهشت ماه حضور یک قلاده پلنگ بر بالای ساختمان بانک صادرات خیابان ساری شهرستان قائمشهر مشاهده شد؛ درنامه محیط زیست مازندران آمده است، پس از اندک زمانی، تجمعات مردمی در محل حضور پلنگ زیاد شد و با ازدیاد رفت و آمد مردم، این حیوان دچار استرس و اضطراب شد؛ در نهایت اظهار نظرهای متعدد و بار انتقادات از دیر رسیدن تا نداشتن دارت بیهوشی و نبود پزشک مجرب و در نهایت طبق همیشه پیکان همه این نداشتن ها و ناهماهنگی ها و کمبودها سوی مردم نشانه رفت و تجمع و ازدحام مردمی کفه سنگین انتقادات را در برگرفت.
البته برخوداری نهادهای متولی از تجهیزات و امکانات برای مقابله با چنین مواقعی ضروری بوده و نباید به هیچ بهانه ای این مسئله را کتمان کرد، اما از سوی دیگر در این میان نمی توان نقش مردم که در لحظه ای به کارگردانان بیشمار مستند تبدیل می شوند تا حادثه به سمتی رود که نباید برود.
سلبریتی انگاری از هر چیز
رییس اداره نظارت بر حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست گیلان با اشاره به حادثه پلنگ قائمشهر از نگاه یک اکولوژیست که سابقه زنده گیری پلنگ را داشته است گفت: نباید فقط نیروهای حفاظت محیط زیست را مورد تاخت و تاز قرار داد؛ بگذریم که مردم با پلنگ چون یک سلبریتی برخورد کردند و فضا را برای حیوان ناامن کردند اما فضا هم خوب مدیریت نشد و راههای تردد بسته نشد.
حسین علی نژاد اظهار داشت: رفتار طبیعی پلنگ بگونه ای است که به سمت شخصی که تیر را شلیک کرده حمله می کند. معمولاً زدن پلنگ آزاد بسیار سختتر است و مردم هم باید بدانند الان لذت عکس گرفتن از پلنگ بیشتر بود یا بازگشت پلنگ به زندگی؟
وی افزود: مازندران هم مشکل نداشت در این خصوص مشکل را مردم عادی درست کردند؛ اگر آن حیوان قصد حمله داشت زودتر حمله می کرد؛ تجمع و شلوغی مردم حیوان را حساس و عصبانی کرد که اگر خیابان را می بستند شاید عملیات زنده گیری پلنگ به نحو مطلوب مدیریت می شد، البته باید در شرایط آن بود تا قضاوت کرد.
این اکولوژیست آموزش مسئولیت اجتماعی را مقوله همگانی دانست که می بایست رسانه ها بویژه رسانه ملی نقش بیشتری در این خصوص ایفا کنند.
شاید در این رابطه که چرا مردم بهجای رفتار کمک کننده، گوشی به دست میشوند و بیکباره به کارگردانان خیابانی تبدیل می شوند، تحقیق مستقیمی انجام نشده است اما در این مورد هم نظریههای خوبی وجود دارد؛ بطوریکه برخی محققان می گویند مردم گاه دلیل کارشان این است که مدرکی عینی از حادثه وجود داشته باشد تا بعدها بتوانند آن را به پلیس یا دادگاه ارائه کنند که ممکن است دلیل مردم را قانعکننده ندانیم و همچنان حس بدی به آنان داشته باشیم اما تا مادامیکه در موقعیت حضور نداشته باشیم ماجرا تا به این حد روشن نیست.
سیاستگزاری های آموزشی حلقه مفقوده رفتار اجتماعی
دکتر رضا علیزاده جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در این باره می گوید: دیده شدن ویژگی انسان است که با گسترده شدن شبکه های اجتماعی این ویژگی در آدمیان بیشتر شده است؛ خودشیفتگی در وجود انسانها موجب شده تا ویژگی دیده شدن حال با مخابره یک خبر یا گرفتن یک سلفی برجسته شود و این موضوع فقط مختص ایران نیست.
به گفته علیزاده، البته بخشی از این موضوع مربوط به کنجکاوی بشر است و علی رغم اینکه خطر را حس می کنند اما باز هم در اطراف حادثه جمع می شوند؛ بخش دیگر و مهمترین آن فقدان مسئولیت اجتماعی است که وجود خطر را حس می کنیم، جمع می شویم و این جمع شدن مانع از امداد و مهار حادثه می شود که بسیار خطر آفرین است.
این جامعه شناس معتقد است: فرهنگ سازی و آموزش موضوعیست که در خصوص مشکلات یاد شده می بایست مورد اهتمام باشد و اهمیت آموزش برای افراد از کودکی و در مدارس باید مورد توجه قرار گیرد تا مادامیکه این موضوع نیز به مانند برخی از موارد فرهنگی چون راه باز کردن خودروها برای آمبولانس به موضوعی نهادینه در جامعه تبدیل شود.
وی گفت: متاسفانه، اولویت بندی های ما در جامعه برای مدیران و مسئولان، متفاوت با فعالان فرهنگی و اجتماعی و دغدغه مندان فرهنگی است؛ در رسانه ملی آنقدر که به افزایش جمعیت فکر می کنند به کیفیت جمعیت فکر نمی کنند؛ آموزش درست زندگی کردن و جامعه پذیری در اجتماع باید در مدارس مورد اهتمام باشد.
علیزاده اضافه کرد: این موضوع باید به اولویت متولیان فرهنگی تبدیل شود تا آسیب های اجتماعی جدی جامعه ،شناسایی و برای آن سرمایه گذاری و در نهایت کاهش یابد ؛حتی آموزش و فرهنگسازی در این خصوص باید به تریبون های نماز جمعه هم برسد.
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه بایستی نگاه ساختاری داشت، می گوید: سیاستگزاری های آموزشی باید بر مبنای اولویت های فرهنگی صورت بگیرد که این مسئله تا به امروز محقق نشده است.
بنابراین بر اساس این گزارش ،مجموعه ای از عوامل باعث می شود که تجمع جمعیت، راه بندان و عکس و فیلم گرفتن جمعیت در نزدیکی بروز حادثه مانع سرعت بخشی به فعالیت های امدادی شود؛ علاوه بر اینکه در برخی مواقع عدم اعتماد به اطلاع رسانی صحیح و سانسور موجب بروز چنین بد رفتارهایی در مردم می شود، بحث آموزش غیرصوری و نمایشی مهمترین موضوع است که باید نهادهایی همچون مدارس و رسانه آن را لحاظ کنند و برنامه هایی برای آموزش طرح ریزی شود که مبین بروز مشکلات ناشی از تجمع حوادث باشد.