به گزارش خبرنگار ایرنا، این حادثه تلخ ماهیت پلید زراندوزان را که با استفاده از پول های حرام جامعه را در گرداب ریا و رسوایی گرفتار کرده و این چنین جان و مال دیگران را به تاراج و تباهی می دهند، بر همگان نمایان کرد.
در ادامه سلسله حوادث تلخ روزگار این بار هم پلید پیشگان زمان در سنگستان ذهن زبون خود هودَجِ هوَس را بر شتُر شوم زر و زور بستند و در صحرای ستم رها کردند تا دام غم و دریای غصه را نصیب مردم مرزدار آبادان کنند.
دین فروشان دینارپرست در این معرکه مرگ با تکیه گاهی از فریب و فرو ریختگی و هاله ای از خیال و خیانت و ابهام و عوام فریبی راه را چاه کردند تا روح لطیف مردم گرفتار سودایِ سخیف شیادان شیطان صفت گردد.
پایه سست و سایه سخت متروپل آبادان تعزیه تلخِ دلتنگی و موزیک موزون مرگ را در مَهدِ غیرت و مردانگی به صدا درآورد و با سنگ ستیز و سهل انگاری آئینه و عقل و انسانیت را در آبادان آماج تیر تساهل قرار داد تا وجدان تاریخ دیگر بار مجروح و محزون شود.
فاجعه متروپل چون اژدهای آز و طمع سر برآورد و در اوج قساوت چلچله های خوش الحان را مسموم و آبادان قهرمان را مغموم و نوای نجابت ساکنانش را به خدا رسانید.
آری؛ آتش اندوه چون شعله کَشد، دل می سوزد و هوای سَردِ فِراق اقلیم جان را به بَرَهوتِ تنهایی می برد.
دلتنگی به اوج می رسد، دریای چشم موَاج شده و الفبای اشک بر رخ زمین نقش می بندد.
داغ مصیبت این حادثه جانکاه به قدری سوزنده بود که نگارش ، خوانش و پردازش آن زبان قلم را به لکنت انداخته و دفتر زمان را عاجز کرده است.
در این فاجعه فجیع سیلاب سکه و سودُ و سَراُ و ساده اندیشی در کوچه کدورت شکل گرفت و جان های شریفی را به یغما برد و صدها خانه آباد را نیز به ویرانی کشید.
این رویداد هولناک در کنار وحشت و ویرانگی، وفا و وحدتُ وجدان جمعی نیز پرده دیگری از این تِراژدی تاثرانگیز بود که ذکر آن می تواند آب آرامشی باشد براین آشفتگی عذاب آور.
مُشارِکتِ مردم آبادان ، خوزستان و ایران و مساعدت و معاضدت آنان با مدیران ارشد کشوری و استانی و امدادگران و متولیان برای پیجویی و تفحص فوت شدگان و نجات مجروحان ، تلاش برای تغذیه و اسکان و امداد رسانی به آسیب دیدگان، نگهداری از اموال و سرمایه های مردمی و امکانات و تجهیزات امداد و نجات دولتی و دیگر احسان و اعانات اجتماعی چراغ فروزانی بود که در عمق تاریکی این حادثه مهیب می درخشید.
انتظار افکار عمومی از متولیان و صحنه گردانان و تصمیم گیرندگان این است که برخورد سخت و سنگین با عاملان و معاشران و مجرمان اینگونه سوانح سوگناک در دستور کار قرار دهند تا عِبرتی شود و دیگر بار شاهد این مصائب محنت انگیز ملی در هیچ جای ایران عزیزمان نباشیم.