اکبر رحمتی روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا و در توضیح این مطلب که این روزها مشغول چه کاری است، گفت: سریالی با عنوان بی نشان به کارگردانی راما قویدل و تهیه کنندگی مرتضی رزاق کریمی را آماده پخش دارم که قرار است بعد از سریال حکم رشد از شبکه سه پخش شود.
وی ادامه داد: پس از همکاری با پروژه بینشان کار دیگری را قبول نکردم چرا که درگیر کارهای خانه هستم.
دستمزدهای نجومی شبکههای خانگی آسیبهای خودش را دارد
بازیگر سریال کلاه پهلوی (سید ضیاءالدین دری ۱۳۹۱) در پاسخ به این پرسش که با توجه به تجربه حضور در پروژههای شبکه نمایش خانگی چه عقیدهای نسبت به ماهیت و تولیدات آن دارد، بیان کرد: این فضا هم بخشی از تولیدات تصویری است که امروز بازار خوبی پیدا کرده؛ در کل شبکه نمایش خانگی خوب است چرا که به واسطه فعالیت آن هم کار ایجاد می شود و هم کیفیت کارها در این عرصه خوب است؛ ضمن این که بازار خودش را پیدا کرده است.
رحمتی اظهار داشت: نقش های من در تولیدات شبکه نمایش خانگی کوتاه بود و دوستانه پذیرفتم که در این کارها حضور پیدا کنم؛ دو سریالی که در آن ها نقش آفرینی کردم سودا (مهرداد فرید ۱۴۰۰) و آقازاده (بهرنگ توفیقی ۱۳۹۸) بود.
این هنرمند پیشکسوت یادآور شد: من در کارهایم هیچوقت درگیر مقولات دستمزد و مباحث مالی نبودهام چرا که از نگاه فرهنگی به این کارها نگریستهام؛ یعنی پول برای من در مرحله آخر بود و اصل کیفیت کار و بحث فرهنگی بود که انجام میدادیم مانند نقشی که آموزشوپرورش روی جامعه دارد؛ یعنی بعد معنوی در این کارها برای من بیشتر بود و به پول فکر نمیکردم و این موضوع برای من گامی فرهنگی بود.
بازیگر تئاتر بر دار شدن منصور حلاج (سیاوش طهمورث ۱۳۵۹) در پاسخ به این پرسش که آیا دستمزدهای نجومی شبکههای خانگی جنسی از آسیب را ایجاد میکند، گفت: البته که این موضوع ناهنجاریها و آسیبهای خودش را دارد و اگرچه به واسطه این شبکه تولید بالا میرود و کار ایجاد میشود و آدمها مشغول به کار میشوند اما در نهایت در بحث دستمزدها و پرداخت حق الزحمه باید تعادل حفظ شود.
وی تصریح کرد: به دستمزدهای نجومی اعتقاد ندارم و این سبک مواجهه با هنرمندان و کار فرهنگی مانند شعلهای است که لحظهای دیگر خاموش میشود مانا و ماندگار نیست؛ کار فرهنگی باید بیشتر دنبال معنویت باشد و خروجیاش به درد جامعه بخورد؛ راهگشا و آموزنده باشد و برای من این بعد همیشه مدنظر بود.
متاسفانه در هیچ زمینهای تجربیاتمان را آرشیو نمیکنیم
بازیگر فیلم سینمایی شهر زیبا (اصغر فرهادی ۱۳۸۲) در پاسخ به این پرسش که چرا تولیدات تلویزیونی و سینمایی دو دهه اخیر در مقایسه با دهههای ۶۰ و ۷۰ محتوا و قصه ای به یادماندنی ندارند، اظهار داشت: مشکل اصلی ما این است که متاسفانه در هیچ زمینهای تجربیاتمان را آرشیو نمیکنیم تا بعدها به آنها رجوع کنیم و ببینیم پیش از ما چه کردهاند. این بیاعتنایی به سابقه و تاریخچه در همه زمینههای زندگی اجتماعی ما هست از معماری و شهرسازی گرفته تا موضوعاتی مانند ترافیک.
رحمتی ادامه داد: مثلا معماری خوبی در یزد و اصفهان و حتی در نماها و سازه های خانههای قدیمی تهران در دوره قاجار هست که بسیار زیبا بوده اما امروز ازهمگسیخته شده است؛ یعنی ما تجربیات گذشته را نادیده گرفتهایم.
وی تاکید کرد: این بیاعتنایی در موضوعات هنری تصویری هم وجود دارد و از این غفلت مستثنی نیست؛ به همین دلیل در حوزه تصویر و هنر هم نمیتوانیم به تجربیات قبلی رجوع کنیم که چه عناصری در این کارها بوده که ماندگار شدهاند.
بازیگر فیلم سینمایی شیفت شب (نیکی کریمی ۱۳۹۳) یادآور شد: سوال دیگری که در این مورد باید از خودمان بپرسیم این است که چرا آدمهای کاربلد ما دیگر کار نمیکنند و آدمهایی که سریال خوب میساختند و نوشته خوب داشتند کجا رفتند؟
رحمتی گفت: به همین دلیل باید آدمهایی که کاربلد هستند را نگه داشت، حفظ کرد و از تجربیات آنها بهره برد و در این صورت نتیجه صددرصد خوب میشود. در این منظر آدمهایی که در هر زمینهای کاربلد باشند به میدان بیایند نتیجه کاملاً مثبت خواهد بود.
توازنی بین خروجی هنرمندان سینما و تئاتر با آدمهایی که میتوانند از این عرصه ارتزاق کنند وجود ندارد
بازیگر فیلم سینمایی مکس (سامان مقدم ۱۳۸۳) در پاسخ به این پرسش که چه نظری درباره نسل جدید هنرپیشگان سینما و تئاتر دارد، عنوان کرد: متأسفانه این افراد از نظر مالی تأمین نیستند ضمن این که آموزش خوبی ندیدهاند. امروز کمیت بالا رفته و سالنهای نمایش زیاد شده بدون این که تماشاگر داشته باشد.
رحمتی خاطرنشان کرد: زمانی که مملکت ما ۳۶ میلیون جمعیت داشت، کل بازیگران از دوبله و سینما گرفته تا کاخهای جوانان (حتی با احتساب شهرستانها) رویهم تعداد هنرمندان هزار نفر بودند.
وی افزود: امروز این جمعیت دوبرابر شده است و تعداد افرادی که وارد این کار شدهاند بیش از نیاز است؛ این جوانان با عشق و علاقه به سراغ این حرفه میآیند اما به سرانجام نمیرسند چرا که سیستمی برای استخدام این آدمها وجود ندارد، بیمه و درآمد ندارند تا شناسنامه پیدا کنند.
این هنرمند پیشکسوت تاکید کرد: این روزها نمایشنامهای را می بینید که تعداد تماشاگران آن از بازیگرانش کمتر است. البته که عشق و علاقهای که جوان دارد قابلستایش است اما باید توازنی بین این خروجی هنرمندان سینما و تئاتر با آدمهایی که میتوانند از این عرصه ارتزاق کنند وجود داشته باشد.
به گزارش ایرنا، اکبر رحمتی (۱۳۲۸ تهران) فعالیت هنریاش را در سال ۱۳۴۶ در تئاتر آغاز نمود و سپس از سال ۱۳۵۱، وارد تلویزیون شد.
رحمتی فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۶۰ آغاز کرده است و اولین فیلم سینمایی که در آن ایفای نقش کرده فیلم رسول پسر ابوالقاسم کاری از داریوش فرهنگ بود و پس از آن نیز در اولین تجربه حرفه ای خود در تلویزیون در سریال شاه شکار اثری از سعید نیک پور حضور پیدا کرد.
اکبر رحمتی در طول دوران فعالیت خود در فیلمها و سریالهای زیادی بازی کرده و در دهه ۷۰ و ۸۰ بسیار پر کار بود؛ از جمله آثار مشهور او میتوان به سریال خوش رکاب، روزهای مهتابی، دفترخانه شماره ۱۳ و کلاه پهلوی اشاره کرد.
دفترخانه شماره ۱۳ (سید وحید حسینی ۱۳۸۸)، کلاه پهلوی (سید ضیاءالدین دری ۱۳۹۱)، هست و نیست (حسین سهیلی زاده ۱۳۹۶)، گمشدگان (رضا کریمی ۱۳۹۶)، پدر (بهرنگ توفیقی ۱۳۹۷) و برسر دو راهی (بهرنگ توفیقی ۱۳۹۷) از جمله نقشآفرینیهای رحمتی در تلویزیون؛ شیفت شب (نیکی کریمی ۱۳۹۳)، ایران برگر (مسعود جعفری جوزانی ۱۳۹۳)، مکس (سامان مقدم ۱۳۸۳) و شهر زیبا (اصغر فرهادی ۱۳۸۲) فیلمهای سینمایی در کارنامه رحمتی؛ و زمستانه (رضا ژیان ۱۳۵۴)، بر دار شدن منصور حلاج (سیاوش طهمورث ۱۳۵۹)، شاهزاده و گدا (هادی مرزبان ۱۳۶۲) و دکتر فاستوس (ایرج راد ۱۳۶۳) از جمله هنرمندیهای رحمتی در صحنه تئاتر هستند.