به گزارش ایرنا ، این نشست که قرار است در تاریخ ۲۳ ژوئن (دوم تیرماه) بصورت مجازی برگزار شود فرصت مناسبی برای توسعه همکاری میان کشورهای عضو بریکس فراهم می آورد به ویژه در شرایطی که جهان به سبب تبعات ناشی از بیماری کرونا با مشکلات اقتصادی فراوانی روبروست.
بریکس نام گروهی به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده است.
بر اساس این گزارش، مادامی که جهان با مسائلی مانند همهگیری کووید-۱۹ و درگیریهای منطقهای روبروست، توسعه همکاری میان اعضای بریکس میتواند زمینه را برای رشد اقتصادی در جهان بیش از پیش هموار کند.
بریکس یک ائتلاف فراقارهای به شمار می آید که ساختاربندی جدیدی را برای اقتصاد و سیاست جهانی فراهم کرده است. به باور کارشناسان این ائتلاف قدرتمند جهانی بدون مشارکت اروپا و امریکا تشکیل شده است و این ظرفیت را دارد تا صدایی قوی در مجامع و مباحث مهم اقتصادی و سیاسی بین المللی باشد و سیطره نظم مسلط فعلی را به چالش بکشد.
در حال حاضر دو کشور عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت را دارند و سه کشور دیگر داعیه عضویت دائم در شورای امنیت و اصلاح ساختارهای سیاسی و مالی جهانی را دارند.
به استناد گزارشهای خبری، آمریکا یکی از مخالفان اجلاس بریکس به شمار می آید و همواره کوشیده است با همراهی متحدان غربی خود روند جهانی شدن سایر کشورهای درحال توسعه را به چالش بکشاند.
اکنون اگرچه بیش از ۱۶ سال از تاسیس این بلوک اقتصادی می گذرد، تاکنون روابطش با کشورهای غربی و آمریکا رو به رونق نگذاشته و پنج قدرت بازار نوظهور غیرغربی آن کوشیده اند روابط خود را افزایش دهند.
شایان ذکر است یکی از مهمترین دلایل اهمیت گروه بریکس که پتانسیل بالایی برای تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی دارد، رشد پرشتاب اقتصادی و نفوذ آن در امور جهانی است که به واسطه دارا بودن نیمی از جمعیت جهان و بین ۲۵ تا ۲۸ درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی و همچنین منابع انسانی و طبیعی غنی حاصل آمده است.
یکی از مهمترین رویکرهای اعضای بریکس این است که آنها حامی کشورهای در حال توسعه و کشورهای جنوب و برقرارکننده تعادل و عدالت اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی است. بدین ترتیب یکی از دستور کارهای گروه بریکس را میتوان تقابل با نظام اقتصادی غربی دانست که کل مناسبات جهانی را دربر گرفته است. بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۸٪ قدرت اقتصادی جهان را در اختیار دارد.
محورهای مهم مورد توجه بریکس بطور کلی شامل افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو و در نتیجه تقلیل وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا، تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در برابر نهادهای غربی هم چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، ایجاد روابط جنوب–جنوب، استفاده از پتانسیل کشورهای در حال توسعه برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانه تر کردن آن، ایفای نقش مؤثر در کمک کردن به کشورهای در حال ورشکستگی و نیز تاثیرگذاری مثبت بر بحران های سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی می شود.
نقش چین در بریکس
یکی از کشورهای بسیار مهم و تاثیر گذار در بریکس، چین است که به استناد آمارها در سال ۲۰۲۱، کل تجارت بین چین و کشورهای بریکس به ۴۹۰.۴۲ میلیارد دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳۹.۲ درصد افزایش داشت. این رقم در مقایسه با رقم ۲۴۱.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ تقریبا دو برابر شده است.
به نوشته گلوبال تایمز، همچنین تولید ناخالص داخلی چین در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۲ در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۴.۸ درصد رشد داشت و این پیشرفت با وجود فشار بی سابقه به واسطه شدت گرفتن کرونا، مشکلات زنجیره تامین و بی ثباتی های خارجی نشات گرفته از درگیری اوکراین و روسیه حاصل شد. همچنین رشد اقتصادی چین در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۲ از نرخ رشد ۴ درصدی ثبت شده در سه ماهه چهارم سال ۲۰۲۱ بالاتر رفت.
از دیگر سو، وزارت امور خارجه چین به تازگی در اظهاراتی خواستار گسترش بریکس شده است و میگوید از پیوستن کشورهای بیشتری به این گروه استقبال میکند.
نگاهی به سیاست خارجی چین در پساجنگ سرد نشان میدهد روابط این کشور آسیایی از آغاز دهه ۹۰ میلادی بـا کـشورهای منطقـه ای و فرامنطقـه ای رو بـه افزایش گذاشته است و این کشور سیاست خارجی فعال و بدون تنشی را در پیش گرفته است.
چین که همواره رشد، توسعه اقتـصادی و گسترش روابط با کشورهای منطقه آسـیا-اقیانوسیه را در درجـه اول و پـس از آن در سراسـر جهان، کـاهش تنش های موجود در روابط دوجانبه و چندجانبه با دیگر کشورها، به ویژه خـودداری از تقابـل با غرب را در راستای رسیدن به توسعه اقتصادی خود به شمار میآورد، اکنون از عضویت کشورهای دیگر در گروه بریکس استقبال می کند.
به باور کارشناسان، از اواخـر دهـه ۹۰ مـیلادی سیاسـت خارجی فعال و بدون تنش چین تحت تأثیر عوامل مختلفی افزایش یافته است. این کشور در اوایل قرن بیست و یکم، سیاست خارجی مسالمت آمیزی از خود به نمایش گذاشت که موجبات بهبـود و گسترش روابط با همه کشورها، نفوذ در مناطق مختلف جهان و کـسب وجهـه بـین المللـی را برای این کشور به دنبال داشت.
چین به عنوان یکی از اعضای این ائتلاف نسبت به سایرین از جایگـاه مطلوبتری برخوردار است، توان و ظرفیت لازم برای حضور در عرصه بـین المللـی را بـیش از پیش کسب نموده است و تمایل دارد ضمن گسترش نقش خود در رونـد تـصمیم گیـری هـای بین المللی، زمینه ساز ایجاد سیستم چندجانبه منصفانه، دموکراتیک و در یـک کـلام متعـادل گردد.
در این راستا با توجه به تحولات نظام بین الملل، چین بر این امر واقف است که رسیدن به جهان چندقطبی مستلزم یک خیزش نرم و مسالمت آمیز است و نه یک حرکت انقلابی. لذا چین با استفاده از نهادگرایی که منجر بـه افـزایش اعتمـاد متقابـل، کـاهش نیـات منفی، افزایش تعامل و همکاری خواهد شد و تخطی از آن هزینه بردار اسـت در صـدد است با تشکیل و تقویت ائـتلاف بـین قـاره ای بـریکس بـه عنـوان بـستر همکـاری و تعامـل، زمینه راه اندازی یک سیستم چندجانبه متعادل را فراهم نماید. زیرا که قرار گرفتن در نهادی با همکـاری قدرت هایی چون روسیه که ابر قدرت گذشته بوده است و از نظام تک قطبی آمریکـا دلخـوش نیست، هند بزرگترین دموکراسی با جمعیت قابـل توجـه، برزیـل توسـعه یافتـه تـرین کـشور آمریکای جنوبی و آفریقای جنوبی به عنوان منبعی برای مواد اولیه و زمینه ای برای همکـاری جنوب-جنوب این امکان را به چین می دهد که ضمن به اشتراک گذاشتن مواضع خود نسبت به سیستم جهانی و لزوم تغییر آن، مسیر رشـد و توسـعه سیاسـی و اقتـصادی را بـا سـرعت بیشتری طی نماید و به تمام نقاط جهان دسترسی یابد.
بنابراین با عنایت بـه آنچـه گذشـت، مشخص شد که چین از رهگذر تقویت همکاری هـای نهـادی بـا توجـه بـه تحـولات نظـم جهانی، وابستگی متقابل پیچیـده میـان بـازیگران و اهمیـت روزافـزون نهادهـا و رژیـم هـای همکاری به بریکس به عنوان بستر لازم برای ارتقـاء جایگـاه خـود در نظـام جهـانی و تحقـق بخشیدن به نظم بین الملل چندجانبه متعادل می نگرد.
از سـوی دیگـر، چـین بـا اتخـاذ رویکـرد شدید اقتصاد محور برگـسترش روابـط تجاری با کشورهای جهان سوم بسیار تأکید دارد. با توجه به موراد فوق چنین به نظر می رسد که چین بـا رشـد و توسـعه اقتـصادی در سـده اخیر سیاسـت خـارجی مـسالمت آمیـزی را در راسـتای منـافع خـود و کـسب موقعیـت بینالمللی طراحی نموده است. این کشور با توجه به تغییر نظام جهانی، گسترش وابستگی متقابل و اهمیت نهادهـای منطقـه ای و فرامنطقـه ای بـرای کـسب منافع خود، ایجاد سیستم مطلوب جهانی و افزایش قدرت چانه زنی سیاست خارجی خود را بر محورهای مذکور طراحی نموده است. در ایـن راسـتا چـین از بـریکس بـه عنـوان یـک نهـاد همکاری میان قدرت های نوظهور که درصدد تحول در نظم جهانی، تعدیل سیستم تک قطبـی و ایجاد نظام چندجانبه می باشد در جهت منافع خود استفاده کرده اسـت.
سیستم مالی جدید بریکس چالشی برای سوئیفت
به باور تحلیلگران سیاسی، تحریمهای گسترده غرب و همپیمانانش علیه روسیه سبب شد کشورهای عضو سازمان بریکس یکی از بزرگترین سازمانها و پیمانهای جهانی را به سمت ایجاد زیرساخت مالی و مستقل سوق دهند تا از این طریق امنیت تراکنشهای وسیع مالیشان به واسطه تحریمهای یکجانبه غرب به خطر نیافتد.
غرب به بهانه جنگ اوکراین دست به تحریم گسترده روسیه و زیرساختهای مالی خارجی آن زد و داراییهای بانک مرکزی روسیه به ارزش تقریبی ۶۳۰ میلیارد دلار را توقیف کرد. در این میان هیچ یک از کشورهای عضو معاهده بریکس، ایالاتمتحده و همپیمانان اروپاییش را در اعمال تحریمهای مالی علیه روسیه همراهی نکردند و این خود شاید شروعی باشد بر کاهش قدرت سامانههای مالی غربی و شکست هژمونی جهانی آن.
کشورهای بریکس همگی از بزرگترین اقتصادهای جهانی هستند و تاثیرگذاری بسیار بالایی بر گردش نقدینگی و روابط بینالمللی دارند. در سال ۲۰۱۲، پنج کشور عضو این سازمان در تصمیمی مهم و اثرگذار، خواستار ایجاد مکانیزم مالی مستقل خود شدند.
در پی این تصمیم، دو سال بعد و در سال ۲۰۱۴، بریکس با ایجاد بانکی با نام «بانک توسعه جدید» (NDB- New Development Bank) که هدف آن تزریق نقدینگی و منابع مالی برای زیرساختها، پروژهها و نیز توسعه پایدار در کشورها و اقتصادهای نو ظهور بود، به این تصمیم جامه عمل پوشاند. اندیبی علاوه بر این هدف، ساختاری جدید نیز برای ایجاد جریان نقدینگی و سیستمهای پرداخت با هدف جلوگیری از فشارهای مالی و تحریمی بر علیه کشورهای بریکس و همپیمانان آنها ایجاد کرد.
این اتفاقات همزمان با انتقادهای گسترده از عملکرد صندوق بینالمللی پول صورت گرفت که بسیاری از کشورهای عضو آن، به جهتگیری سیاسی صندوق که حامی منافع آمریکا و کشورهای همسوی آن است، ایرادهای جدی وارد ساختند.
این انتقاها به اندازهای بود که در جلسه کنگره ایالاتمتحده، معاون وزارت خزانهداری آن کشور از پایبند نبودن آمریکا به عنوان بزرگترین و تنها سهامدار دارای حق وتو در این صندوق نسبت به اصلاح ساختار آن و تصمیمهای اتخاذ شده انتقاد کرد و این موضوع را درآمدی بر کاهش قدرت و چندجانبهگرایی صندوق بینالمللی و ایجاد فضای بیاعتمادی در برابر همپیمانان ایالاتمتحده نامید.
عضویت ایران در بریکس
در اوایل خرداد ماه سال جاری، «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه در مصاحبه با شبکه خبری «آر. تی عربی» از علاقه ریاض و بوینس آیرس به فعالیت های گروه کشورهای بریکس خبر داد.
وزیر امور خارجه روسیه همچنین اشاره کرد که بسیاری از کشورهای عرب زبان علاقه مند به برقراری روابط مشارکتی با سازمان همکاری شانگهای نیز هستند.
پیشتر نیز «آنتون سیلوانوف» وزیر دارایی روسیه طی اظهاراتی تأکید کرد تحریم های مرتبط با اوکراین که از سوی غرب اعمال شده است، کشورهای بریکس را با سرعت بیشتری به همکاری اقتصادی نزدیکتر سوق میدهد.
سیلوانوف در ادامه تأکید کرد که سیستم مالی بینالمللی مبتنی بر دلار آمریکا باید اصلاح شود تا "استقلال و تداوم فرآیندهای اقتصادی" تضمین شود.
گفتنی است تحریمهای گسترده غرب و همپیمانانش علیه روسیه، سبب شده کشورهای عضو سازمان بریکس به سمت ایجاد زیرساخت مالی و مستقل گام بردارند تا از این راه امنیت تراکنشهای گسترده مالیشان به واسطه تحریمهای یکجانبه غرب به خطر نیافتد.
همانطور که گفته شد بریکس سر واژهای مرکب از حروف اول نام کشورهای تشکیل دهنده گروهی است که مشخصه عمده اعضای آن این است که همگی در زمره اقتصادهای نوظهور در جهان قرار دارند. آن گونه که برخی صاحبنظران اظهار داشتهاند، اگر ایران به این گروه از اقتصادهای سریعاً در حال رشد بپیوندد، در آن صورت نام این گروه از BRICS به BRIICS تغییر پیدا خواهد کرد و نه تنها عاملی تشدید کننده در عنوان آن (به دلیل تکرار حرف 'I') به حساب خواهد آمد بلکه ظرفیت این اتحادیه را نیز تشدید خواهد کرد. دلایل خوبی وجود دارد مبنی بر اینکه با عضویت ایران، جایگاه «بریکس» در سیاست جهانی ارتقا خواهد یافت.
همچنین در تاریخ ۲۸ خرداد سال جاری، «الکسی اورچوک» معاون نخست وزیر روسیه در دیدار با «علیرضا پیمان پاک» رییس سازمان توسعه تجارت ایران از عزم مسکو برای پیگیری عضویت تهران در بریکس خبر داد.
به باور کارشناسان اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران که در مرکز خاور نزدیک و میانه واقع شده است، برای بریکس جایگاه کلیدی در این منطقه را تضمین خواهد کرد، بنابر این در صورت عضویت تهران در بریکس مواضع سیاسی این کشور در نظام مناسبات بین المللی به طور چشمگیری تقویت خواهد کرد زیرا این باشگاه در اتخاذ تصمیمات راهبردی نقش فزاینده ای ایفا می کند..
هر یک از اعضای «بریکس» در یکی از حوزههای سیاسی و اقتصادی در منطقه خود بازیگری عمده به شمار میآید، بنابراین، میتوان گفت گروه مزبور با پوشش دادن مناطقی مانند اوراسیا، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین از ابعادی جهانی برخوردار است. ترکیب گروه نیز جالب توجه است چرا که همانگونه که اشاره شد دو عضو یعنی روسیه و چین از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل میباشند و از حق وتو برخوردارند. سه کشور عضو این گروه یعنی روسیه، چین و هند دارای سلاح هستهای هستند. دو کشور دیگر، برزیل و آفریقای جنوبی، کشورهایی برخوردار از توانمندی هستهای میباشند که عضو پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) نیز هستند.
به باور کارشناسان، ایران به عنوان یک قدرت با نفوذ در منطقهای ناپایدار و بیثبات که در آن ایران، طرفداران سیاست «نگاه به شرق» است، منافع مشترک فراوانی با «بریکس» نصیب خود خواهد کرد.
در پایان در بیان چرایی نگرانی غرب از تقویت بریکس می توان گفت این ائتلاف تشکلی است که به واسطه مجموعه ای از منافع مشترک به ویژه تقابل منافع با نظم مالی غرب محور کنونی جهان ایجاد شده است که طی آن اعضا تلاش دارند با همکاری و اقدامات هماهنگ، صدایی واحد را در این زمینه مطرح کنند. این صدای واحد هم در حوزه منافع مستقیم اعضای بریکس است و هم به نوعی منافع دیگر کشورهای درحال توسعه و در حال گذار را پوشش می دهد.
بنابراین میتوان گفت یکی از دلایل خصومت غرب با بلوک اقتصادی این است کشورهای عضو بریکس از پتانسیل و پشتوانه مالی و سیاسی بالایی برای ایجاد مکانیزم مالی و اقتصادی مستقل برخوردارند و نکته مهم در این بین افزایش تعاملات بینالمللی آنها با یکدیگر و دیگر همپیمانان خود برای تثبیت و استفاده حداکثری از این پتانسیل است.
از دیگر سو، در شرایطی که جهان از لحاظ اقتصادی از تکقطبی بودن و از لحاظ سیاسی از یکجانبهگرایی فاصله گرفته است، عضویت ایران در این گروه میتواند نقش مهمی در پیگیری اهداف سیاسی و اقتصادی کشورمان بازی کند.