به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، نشریه کریستین ساینس مانیتور در تحلیلی نوشت: تا حد زیادی، رسیدن چین به تسلط اقتصادی و نفوذ عمیق سیاسی در آمریکای لاتین، یک امر آرام بوده است.
حتی آمریکا که در ابتدا مشغول جنگ در خاورمیانه بود و سپس تمرکزش را با شعار «اول آمریکا» به داخل کشور چرخش داد، به نظر می رسد در دو دهه گذشته به سختی متوجه شده باشد که چین به عنوان رقیب اصلی اقتصادی و هماورد ژئوپولیتیکی اش، «عمو سام» را به عنوان شریک تجاری اصلی خلع ید کرده و در حیاط خلوت او، سرگرم تقویت فعالیت های تجاری و اقتصادی است.
دولت ها و شرکت های آمریکای لاتین از سائوپائولو گرفته تا پاناماسیتی است که جمگلی خواهان ورود غول آسیایی هستند. آنها مشتاقند که پکن به منطقه در مدرنیزه کردن زیرساخت ها و تنوع بخشیدن به اقتصاد کمک کند همانطور که در آفریقا و مرکز و جنوب شرق آسیا انجام داده است.
چین مایل است جای خالی به جا مانده از کاهش حضور و نفوذ قدرت رو به زوال واشنگتن در آمریکای لاتین را پر کند.
در عرض چند سال، چین جای آمریکا را به عنوان شریک بزرگ تجاری برای سراسر آمریکای جنوبی به جز کلمبیا، اکوادور و پاراگوئه گرفته است و روال عادی نشان می دهد که این کشورها نیز به زودی از همین رویه پیروی می کنند. الگویی مشابه در آمریکای مرکزی و منطقه کارائیب به جز مکزیک در حال ظهور است.
۲۰ کشور به طرح یک کمربند یک جاده پکن پیوسته اند که موید چالش فزاینده چین برای آمریکا به عنوان منبع شماره یک سرمایه گذاری خارجی آمریکای لاتین است.
در ماه های اخیر نیز رئیس جمهوری های جدید در آمریکای لاتین یکی پس از دیگری روی کار آمدند و متعهد شدند که روابط اقتصادی و حتی سیاسی با چین را در اولویت قرار دهند که گاها نشان از مخالفتی آشکار با آمریکا داشته است.
پکن همچنین در حال به صفر رساندن ذخایر خاکی کمیاب و دیگر مواد معدنی مورد نیاز برای صنایعی با فناوری پیشرفته از جمله لیتیوم است که طلای سفید آینده برشمرده می شود.
همه این فعالیت های اقتصادی به مناسبات نزدیکتر سیاسی و حتی امنیتی منتهی شده است.
از نظر بسیاری از کارشناسان در آمریکای لاتین، تصادفی نیست که دولت جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا از دموکراسی های آمریکای لاتین برای شرکت در اجلاس کشورهای آمریکایی در لس آنجلس دعوت به عمل آورد در شرایطی که برای دومین بار است که ایالات متحده میزبانی این اجلاس را از زمان برگزاری اجلاس افتتاحیه در میامی در سال ۱۹۹۴ برعهده می گیرد.
اما اگر واشنگتن فکر می کند با استفاده از این گردهمایی می تواند سرعت رشد چین در منطقه را کم کند، برخی متخصصان آمریکای لاتین این پیام را برایش دارند: زحمت نکش، دیگر فایده ای ندارد و خیلی دیر شده است.
به گفته «یورگ هاین» سفیر سابق شیلی در پکن که اکنون پروفسور محقق و متخصص در دانشگاه بوستون است، بسیاری از کشورها از جمله برزیل، شیلی، آرژانتین و اوروگوئه اکنون بیش از مجموع صادرات به آمریکا و اتحادیه اروپا به چین صادرات دارند.
برای بسیاری از کشورها، توصیف مشترک از بازیگر جدید بزرگ منطقه، یک غول اقتصادی است که به دنبال منافع خود است، شریکی که بیش از آنکه ایدئولوژیک باشد، عملگراست. این کشورها، چین را در مقایسه با آمریکا زمانی که بر این منطقه تسلط داشت، برخوردار از مداخله گری کمتری در امور ملی می دانند.
با این حال، با افزایش نفوذ چین، این تصویر بی خطر به چالش کشیده می شود. مطالعه ای اخیر با عنوان «چین در جهان» که توسط موسسه ای در شیلی و آزمایشگاهی در تایوان منتشر شد، نشان داد که چین در امور منطقه ای، جسورانه تر عمل می کند. این گزارش همچنین شیلی را در میان ۱۵ کشور اصلی جهان که بسیار تحت تاثیر چین هستند، قرار داد، نه صرفا به لحاظ اقتصادی بلکه همچنین به لحاظ سیاسی.
بعلاوه، بحثی در محافل دانشگاهی و دیپلماتیک در مورد ردپای عمیق پکن در منطقه به راه افتاده است.
دوروتا لوپز گیرال مدیر موسسه مطالعات بین الملل دانشگاه شیلی گفت: آنچه من می بینم، دو گروه هستند که نفوذ رو به رشد چین را از دو چشم انداز متفاوت و متمایز تفسیر می کنند، یک گروه که می گوید تنها منفعت چین، منابع طبیعی ماست و نه توسعه ما و این گروه نسبت به چین بدگمان تر و بی اعتمادتر می شود. گروه دوم به افزایش نفوذ چین با عبارت «پس چی» پاسخ می دهد. این گروه می گوید اگر ما خواهان اقتصادهای با ارزش افزوده هستیم، این وظیفه ماست و مسئولیت چین نیست.