به گزارش روز یکشنبه ایرنا، جنگ اوکراین در ماههای اخیر به افزایش احساسات روسهراسانه و روسیه ستیزانه در اروپا منجر شده است. این در حالی است که از این امر و گسترش آن در جوامع اروپایی بهعنوان یکی از اهداف آمریکا در سالهای پس از جنگ سرد یاد میشود.
تظاهرات متعدد علیه مسکو در اروپا در نخستین هفتهها و ماههای جنگ اوکراین، شعارنویسی در اماکنی چون رستوران و کافیشاپهای روس و یا شکسته شدن شیشه فروشگاههای محصولات روسی در کشورهای اروپایی تا تلاشهایی برای حذف فرهنگ روسیه از ادبیات و موسیقی و تئاتر همه از آغاز دورانی تازه در احساسات روسیههراسانه در اروپا حکایت دارد که راه برای اقدامات نژادپرستانه علیه روستباران باز و آن را توجیه میکند.
پیشینه خبر
روسیه هراسی به معنای ترس از روسیه و یا نگاهی خصمانه به این کشور؛ هویت، فرهنگ و آداب و رسوم آن، همواره دلایل سیاسی داشته است. اگر نبردهای تاریخی اروپائیان با روسیه را در قرن ۱۹ و رویارویی منجر به شکست ناپلئون در نبرد با تزار را کنار بگذاریم که البته به ظهور واژه «روسهراسی» در دایره واژگانی همان قرن منجر شد، شکل معاصر این احساسات به اقدامات سیاسی بیشتر آمریکایی در دوران جنگ سرد باز میگردد.
پایان جنگ جهانی دوم را میتوان آغاز رقابت بلوک شرق و غرب به سرکردگی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا خواند که در جریان آن به مجموع رقابتهای سیاسی، نظامی و هستهای این دو قدرت نام «جنگ سرد» نهاده شد. در این دوران سیاست روسیههراسی یکی از راهبردهای تبلغیاتی آمریکا را تشکیل داد.
با فروپاشی شوروی، «بازنمایی رسانهای» در آمریکا دستکم برای دورهای تغییر مسیر داد و در نتیجه از شدت روسیههراسی کاسته شد. با این حال در آماری در سال ۲۰۰۴ میلادی میزان روسیههراسی در کشورهای اروپایی همچنان قابل توجه بود.
نظرسنجی موسسه گالوپ، میزان احساسات منفی مردم به روسیه را در کزوو ۷۳ درصد، فنلاند ۶۲ درصد، نروژ ۵۷ درصد، جمهوری چک و سوئیس ۴۲ درصد، آلمان ۳۷ درصد، دانمارک و لهستان ۳۲ درصد و استونی ۲۳ درصد، نشان داد. در این دوره سینمای آمریکا در فیلمهای گونه پلیسی و کارآگاهی روسها را عمدتا جنایتکار، اولیگارش و از اعضای مافیا نشان میداد.
در پی سالها تلاش روسیه برای نشان دادن خود به عنوان یک شریک و متحد اروپا، روسیههراسی به وضوح در اذهان مردم اروپا کمرنگ شد و افزایش میل سفر به روسیه در میان شهروندان اروپایی این روند رو به افول را تایید کرد. بسیاری حتی سال ۲۰۱۸ را به دلیل میزبانی روسیه از جامجهانی فوتبال و میلیونها هوادار آن، نقطه پایانی بر سیاستهای روسیههراسانه میدانستند.
اهمیت موضوع
«عملیات ویژه» که روسیه در ۲۴ فوریه (۵ اسفند) علیه اوکراین آغاز کرد و کشورهای غربی و اروپایی آن را «تهاجم» نظامی مسکو به یک کشور اروپایی خواندند، آتش زیر خاکستر روسیههراسی را شعلهورکرد.
علاوه بر تظاهرات در شهرهای مختلف اروپا در محکومیت اقدام روسیه، احساسات روسیههراسانه نیز در این کشورها به شدت افزایش یافت. این امر تا آنجا پیش رفت که روس تباران در آلمان در نخستین هفتههای جنگ اوکراین در اعتراض به رفتارهایی چون تخریب فروشگاههای روسی و یا توهین به روستباران در خیابانها، در تجمعی اعتراضی شرکت کردند.
اقدام های روسیههراسانه در کشورهای غربی اشکال مختلفی چون تعلیق تدریس داستایوفسکی (نویسنده روس) در دانشگاه ایتالیایی، لغو کنسرت پیانیست روسی در نیویورک، تا اخراج دانشجویان و ممنوعیت ورزشکاران روس از تمامی رقابتهای بینالمللی را به خود گرفت. در لهستان نیز مزاحمتهای متعددی برای رستورانهای روسی گزارش شد. رسانههای جمهوری چک نیز گزارشهایی از موارد متعدد توهین به دانشآموزان روس را در مدارس، منتشر کردند و در مورد دیگر از تغییر نام نوعی بستنی خاص از بستنی روسی به اوکراینی خبر دادند.
احساسات روسهراسانه در کشورهای حوزه دریای بالتیک شدت بیشتری هم داشت. در گرجستان صاحبخانهها منازل خود را به روس و بلاروستباران اجاره نمیدادند. در استونی، انجمن صاحبان اسلحه پیشنهاد کرد که مجوز اسلحه برای ساکنان دارای گذرنامه روسی تعلیق شود، اما وزارت کشور این طرح را رد و اعلام کرد که چنین اقدامی تنها در صورت تهدید امنیت عمومی توجیه پذیر است. در اسلواکی، یک بنای یادبود بزرگ جنگ جهانی دوم، معروف به اسلاوین، با رنگ های آبی و زرد، رنگ های پرچم اوکراین، دوباره رنگ آمیزی شد و در پی آن، سفارت روسیه در براتیسلاوا این «اقدام خرابکارانه» را محکوم کرد.
روسیههراسی در شکلهای بنیادیتر خود را در تلاشهایی در حذف فرهنگ روسیه در متوقف ساختن تعامل با این فرهنگ نیز نشان داد. تعدادی از مؤسسات فرهنگی در اروپا و آمریکا، همکاری با هنرمندان و فرهنگ روسی را به حالت تعلیق درآوردند. از آغاز جنگ اوکراین، ارکستر فیلارمونیک مونیخ رهبر روس ارکستر خود را اخراج و اپرای متروپولیتن نیویورک روابط خود را با تئاتر بولشوی روسیه قطع کرد. نوازندگان روسی از رقابتهای بینالمللی حذف شدهاند. برخی ارکسترها حتی چایکوفسکی (موسیقیدان روس) را از برنامه های کنسرت خود حذف کرده اند.
به تازگی نیز نشریه پولیتیکو گزارش داد: دانشجویان روسیه در اروپا با تبعیض مواجه اند و برخی از دانشجویان می گویند روسیه هراسی به موضوعی عادی تبدیل شده است. برخی از دانشجویان از افزایش سطح روسیه هراسی در غرب سخن می گویند و از سوی دیگر مسکو تلاش می کند دانشجویان را به همین دلیل به بازگشت به کشور برای ادامه تحصیل ترغیب کند.
سالانه بیش از ۴۸ هزار روس در خارج از این کشور تحصیل می کنند که بیشترین آنها به آلمان، جمهوری چک، بریتانیا، فرانسه و فنلاند می روند. به گزارش پولیتیکو، کرملین از ادعاهای تبعیض برای برانگیختن ترس در بین دانشجویان روسی استفاده می کند و تلاش می کند با این بهانه آنها را به کشور بازگرداند.
هرچند که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را میتوان پایان یک دوره روسیههراسی در سیاستهای آمریکا تلقی کرد اما ادامه حیات روسیه برخوردار از جغرافیا، ارتش و اسلحه قدرتمند و نیز قدرتگیری این کشور در معادلات جهانی پس از فروپاشی شوروی، مسکو را بار دیگر به هدف تبلیغات روسیههراسانه تبدیل کرد. همچنان که ایالات متحده برای حفظ «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) حتی پس از دوران جنگ سرد که در عمل توجیه ادامه فعالیت آن کمتر و کمتر میشد به تداوم سیاستهای روسیههراسانه گذشته خود نیاز داشت. از دیگر سو، ناتو و گسترش آن در نزدیکی مرزهای روسیه، نگرانی دائمی برای کرملین بود و همین افزایش تنشها و نگرانیها در نهایت به بروز جنگ اوکراین انجامید؛ جنگی که نتیجه آن علاوه بر قدرت گرفتن ناتو افزایش احساسات ضدروسی در غرب و اینبار بیش از گذشته در اروپا بود.
ارزیابی
نزدیکی درگیری به دروازههای اروپا و هراس از تکرار آن در منطقه در صورت انفعال در مقابل جنگ اوکراین، اروپا را بیش از پیش با سیاستهای روسیه هراسانه آمریکا همراه و مسکو را به تهدید اول در راهبرد امنیت ملی آمریکا و کشورهای اروپایی تبدیل کرد. همین امر رفتارها، احساسات و اقدامهای روسیههراسانهای را در اروپا تشدید کرد که پایان آن در کوتاه مدت بعید به نظر میرسد همانطور که وزیر امور خارجه روسیه میگوید: فضای روس هراسی بی سابقه در غرب برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت.
سرگئی لاوروف ماه گذشته در جلسه شورای رهبران مناطق روسیه در وزارت خارجه روسیه گفت: همانطور که قبلاً اشاره کردیم، غرب، علیه ما و کل دنیای روسی، یک جنگ تمام عیار اعلام کرده است. اکنون هیچ کس این را پنهان نمی کند و کار به سفسطه و «فرهنگ لغو» روسیه و هر آنچه که با کشور ما مرتبط است، رسیده. آثار کلاسیک هنرمندانی چون چایکوفسکی، داستایوفسکی، تولستوی و پوشکین ممنوع شده است . همچنین شخصیت های فرهنگ و هنر ملی که امروزه نماینده فرهنگ ما هستند نیز مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
روزنامه روسی «وزگلیاد» در گزارشی با اشاره به افزایش احساسات ضد روسی در اروپا نوشت: ۸۷ درصد مردم در لهستان نگاهی منفی به روسیه دارند. این میزان در پرتغال با فاصله به نسبت زیاد جغرافیایی با روسیه نیز رقم بزرگ ۸۳ درصد است. ضمن اینکه ۹۳ درصد از مردم این کشور از جنگ اقتصادی اروپا علیه مسکو حمایت میکنند.
میزان احساسات ضدروسی در ایرلند ۷۷ درصد و در سوئد و دانمارک به ترتیب ۷۷ و ۷۹ درصد یاد میشود. در جمهوری چک نیز ۷۸ درصد مردم مخالف سیاستهای روسیه هستند و این نرخ در کشورهای اسپانیا، آلمان و انگلیس به ترتیب ۷۵، ۷۱ و ۷۴ درصد عنوان می شود. این میزان در ایتالیا و فرانسه پایین است و مخالفان سیاستهای کرملین ۶۵ درصد جمعیت این کشورهاست.
افزایش احساسات دیگرهراسانه مبتنی بر خودبرتربینی مردم یک جامعه نسبت به دیگری فضای بروز گفتمان نژادپرستانه را آن هم در شکل مدرن ایجاد می کند. در این گفتمان، هراس از یک تفکر و یا ملت تحت تاثیر انگیزههای سیاسی رخ می دهد و در جریان آن تفکیک میان دولتها و ملتها ممکن نیست. از همین روی واکنشهایی که این روزها در زمینه تحریم روسیه در عرصه فرهنگ، هنر، ورزش و آموزش روی داده است زنگ خطر افزایش قابل توجه تبعیض و نژادپرستی مدرن را در غرب و بهویژه اروپا به صدا درآورده است.