اگر در روزگار باستان رویدادها و اخبار و فرایندهای اطلاع رسان را بر دیواره های میدان مرکزی شهر رُم تحت عنوان «گازتا» برای آگاهی افکار عمومی می نگاشتند یا با اختراع ماشین چاپ توسط یوهان گوتنبرگ شیوه های خبررسانی تغییر کرد و در ایران خودمان هم میرزاصالح شیرازی نشر کاغذ اخبار را با سبک و سیاق منحصر به فرد زمان خود آغاز کرد اما، اکنون در ایستگاهی از ریل قطار سریع السیر تغییرات زمانی و فناورانه مربوط به رسانه ایستاده ایم که برای کسب اطلاع از امکانات و حتی مفاهیمی چون تلکس، حروفچینی، شیوه های صفحه آرایی، واکمن های کاست خور و حتی دستگاههای فاکس نه چندان قدیمی باید سری به موزه ها و یا انباری دفاتر روزنامه ها و خبرگزاری های کشور بزنیم.
زمانی خبرنگاران هر روزنامه و خبرگزاری برای دریافت اخبار و گزارش ها باید جلیقه های مخصوص می پوشیدند و ابتدا صدای مصاحبه شونده را در نوارهای کاست ضبط می کردند و گاه شبانه روزی باید وقت صرف می کردند تا صداها را پیاده، تنظیم و ادیت کنند، تازه از امکانات تایپ انگشتی و گوشی های هوشمند هم خبری نبود و آن خبرنگاری معمولا دست بالاتر را داشت که «تندنویس» تر بود.
به عنوان نگارنده این نوشتار به یاد دارم در پاییز سال ۱۳۷۸ که برای نخستین بار در یکی از روزنامه های سراسری کشور به عنوان خبرنگار فعالیت می کردم، برای تهیه گزارشی از فعالیت های سازمان بهشت زهرا(س) یا حتی آگاهی از آنچه در پزشکی قانونی کشور می گذرد و یا به رشته تحریر در آوردن زندگی دانشجویان شهرستانی در خوابگاههای دانشجویی به دفعات برای اخذ مجوز به نهادهای متولی به صورت حضوری مراجعه می کردم و طبق ادبیات رایج آن روزها که می گفتند «خبرنگار خوب کسی است که اگر در بسته بود باید از پنجره وارد شود» تا رسیدن به نتیجه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کردم و وقتی گزارش در روزنامه چاپ و در پیشخوان دکه ها خودنمایی می کرد، کلی انرژی می گرفتم و خستگی را فراموش می کردم؛ بله خبرنگاران قدیمی رنج ها می کشیدند تا گزارشی یا مصاحبه ای را در میان نبود امکانات و ابزارهای پیشرفته کنونی و ارتباطی تهیه می کردند.
اما با همه این فراز ونشیب ها روزنامه نگاری راه پیشرفت محتوایی و ابزاری خود را ادامه داد و با ورود تلفن های همراه هوشمند و اوج گیری فضای مجازی و سهولت در فرایندهای اطلاع رسانی، رسما وارد مرحله جدیدی از دهکده جهانی که مارشال مک لوهان وعده آن را داده بود، شدیم.
بروز و ظهور فضای مجازی گرچه رخدادی تحول بخش و انقلابی در عرصه اطلاع رسانی و رسانه بود اما نخستین بازخورد آن به نوعی مرگ روزنامه های چاپی را رقم زد تا جایی که این تیپ از نشریات مکتوب به دلیل فاکتور سرعت در انتشار از کورس خبررسانی بازماندند و اکنون تنها امید آنها برای حفظ خواننده و مخاطب تنها معطوف به تهیه گزارش های تحلیلی، توصیفی، تحقیقی و البته یادداشت و تفاسیر مختلف از چهره های برجسته در حوزه های مختلف شده است.
ناگفته نماند در سالهای اخیر علاوه بر توسعه فضای مجازی، عاملی دیگر به نام گرانی کاغذ عرصه را بر روزنامه های چاپی به شدت تنگ کرد و به یاد داریم که بسیاری از آنها خودخواسته و به دلیل اینکه از عهده تامین مخارج مربوط به تهیه کاغذ، پرداخت حقوق خبرنگاران و اعضای کادر تحریریه، اجاره بهای ساختمان و هزینه های چاپ بر نمی آمدند، به آرامی کرکره را پایین کشیدند و برخی از آنها اکنون در قالب نسخه های الکترونیکی فعالیت دارند، هرچند هنوز هم در پیشخوان روزنامه فروشی ها می توان تیتر و عکس های یک را مشاهده کرد.
دانستن تاکتیک های خبری که به نوعی ناقض این مقوله مهم است که برخلاف ادعاهای قدیمی که خبرنگار صرفا نقش انتقال دهنده پیام و خبر دارد، برای هر خبرنگاری یک ضرورت است؛ مواردی که قبلا آموخته بودیم این بود که خبرنگار باید عینیت و بی طرفی خود را در خبر رعایت کند اما حقیقت آن است که کمپانی های بزرگ رسانه ای دنیا اکنون از این رویه عدول کرده اند و بر اساس ذائقه مخاطبان و با بهره گیری از تاکتیک های مختلف سعی دارند، مخاطب را به خود جذب کنند.
برای هر خبرنگاری اعم از موظفین حقوق بگیر (Correspondent) یا خبرنگار آزاد (freelancer) و حتی خبرنگاران قراردادی (Stringer) آگاهی از تاکتیک های خبری در دنیای امروز مالتی مدیا و سرعت کهکشانی انتقال اطلاعات یک ضرورت است و دیگر به سان گذشته، خبرنگار حکم چرخ پنجم درشکه را ندارد بلکه خود بخشی از یک جریان و پارادایم اطلاع رسانی و تاثیرگذار و موج ساز در جامعه محسوب می شود.
در روزنامه نگاری کنونی بر بستر وب افزون بر ۱۶ تاکتیک خبری از سوی رسانه های بزرگ مورد استفاده قرار می گیرند که البته تشریح هرکدام از آنها در این مجال میسر نیست اما خبرنگار باید بداند که رسانه ها با توجه به تغییر ماهیت سبک های اطلاع رسانی، ارتقای سواد رسانه ای مخاطبان و فاکتور مهم سرعت در انتشار از تاکیتک هایی چون موجی، تبخیر، قطره چکانی، نشت هدایت شونده، کلی بافی، حذف و زمان بندی استفاده می کنند که آگاهی از این عناوین در آثار آلوین تافلر و کتاب های اساتید روزنامه نگاری ایرانی هم قابل دسترسی است.
خبرنگار امروزی در عصر دهکده جهانی و چندرسانه ای خود، عاملی تاثیرگذار و جهت دهنده به پیام های مخابره شده است و تحت تاثیر رقابت شدید رسانه ها برای جذب و حفط مخاطبان بیشتر نسبت به آموزش های لازم هم برای مخاطبان و هم برای خبرنگاران اقدام می کنند؛ مواردی که در رسانه های کنونی ما خبری از آنها نیست و همچنان رویه های سنتی «وی گفت» و «وی افزود» در صدر آموخته های خبرنگاران ایرانی قرار دارد آن هم بدون اینکه در اغلب موارد بتوانند نقش اثرگذاری خود را نمایان سازند و صرفا ماشینی برای انتقال آنچه که مصاحبه شونده می گوید، تبدیل شده اند که خود شاید به این دلیل باشد فضای چالش و نقادی و آستانه نقدپذیری برخی مسئولان و مدیران کشور به طور متناسب رشد نیافته است.
هنوز هم می توان بسیاری از خبرنگاران را در گوشه و کنار کشور و در جلسات و برنامه های مختلف مشاهده کرد که از همان رویه قدیمی تندنویسی با خودکار استفاده می کنند و مدتها زمان را صرف نگارش و تنظیم یک خبر می کنند این در حالیست که امکانات مدرنی همچون تایپ صوتی و ویرایشگرهایی که در گوشی های هوشمند تعبیه شده، از سوی خبرنگاران مدرن مورد استفاده قرار می گیرد.
آنچه مخاطب در دنیای امروز به آن نیازمند است در حقیقت آگاهی از دو عنصر مهم «چرایی» و «چگونگی» رویدادهاست زیرا اطلاع از رویداد اولیه به دلیل فعالیت خبرنگاران آزاد و شهروند - خبرنگاران و شتاب خیره کننده شبکه های اجتماعی برای افکار عمومی کاری ندارد ولی پس از فروکش کردن تب و تاب اولیه یک خبر (ریزش متروپل، خروج قطار از ریل، حذف ارز ترجیحی، وقوع سیل و...) مردم دنبال این موارد هستند که چرا این اتفاق ها افتاد و چگونه می شود که راهکاری برای این حوادث یافت؛ اینجاست که گفته می شود روزنامه های چاپی به دلیل اینکه دست بالاتر را نسبت به شبکه های اجتماعی در توان تحلیل و تولید گزارش های عمقی و تحلیلی دارند، هنوز زنده اند و مخاطبان خاص خود را دارند.
در خصوص نوع و کیفیت فرآورده های خبری هم باید گفت که اکنون رسانه های بزرگ دنیا برای جذب خبرنگار بعد از وارسی میزان تحصیلات و مدرک متناسب روزنامه نگاری و رزومه متقاضیان، آنها را در چارچوب فرآورده های چندرسانه ای به چالش می کشانند بدین معنا که در فرصتی یک ساعته از افراد جویای کار درخواست می شود که یک گزارش مصور حاوی فیلم، فکت، نریشن (صدای خبرنگار) با چیدمان و سناریویی منطبق با اصول حرفه ای خبری از موضوعی خاص تهیه کنند.
این گونه تولیدات اکنون در رسانه های مختلف دنیا به صدر فرآورده ها صعود کرده و در گام نخست و پس از هر رویداد شاهد هستیم که بلافاصله ویدئوهای گزارشی از رویداد با صدای خبرنگار و ترکیبی از تصاویر و صدای منابع مختلف خبری و با بهره گیری از تاکتیک ها و عناصر خبری منتشر می شود و بدین ترتیب، خبرنگار به جای اینکه صدها یا شاید هزاران واژه را در قالب گزارش های متنی کنار هم بچیند، تنها در ۲ و نیم تا پنج دقیقه ویدئو هرآنچه که مرتبط با رویدادهای خبری است را به مخاطبش عرضه می کند.
قبلا می گفتند که مخاطبان هر رسانه به سه دسته تقسیم می شوند؛ تیترخوان، متن خوان و عکس خوان، اما اکنون باید گفت که در دنیای شتابان تکنولوژی و مشغله های زندگی و فکری مخاطبان عنصر زمان بسیار مهم و حیاتی است و این روزها کمتر مخاطبی حوصله می کند تا یک گزارش مفصل و چند صد کلمه ای یا یاداشت های افراد را مطالعه کند و ترجیح می دهد همه این موارد را در چند دقیقه فیلم یا حتی یک گزارش تصویری جامع دریابد.
بدین ترتیب رسانه های داخلی هم باید به فکر بیفتند که خبرنگاران شاغل را به این سبک از دانش نوین مجهز سازند و با برگزاری دوره های آموزشی و بهره گیری از اساتید فن روزنامه نگاری و چند رسانه ای، ذهن آنها را از رفتارهای سنتی برای تولیدات مکتوب پرحجم که از حوصله مخاطب هم خارج است به سمت و سوی مجهز شدن به فناوری های نوین و تولیدات کیفی به خصوص با استفاده از نرم افزارهای اینشات و پرمیر رهنمون کنند تا علاوه بر ارتقای کیفی تولیدات، توان رقابت پذیری رسانه های داخل با رقبای خارجی و جلب اعتماد مخاطبان افزایش یابد.
دلخوش بودن به آموخته های قبلی مانند سبک های خبری، ارزش ها و عناصر خبری و کسب عنوان در جشنواره های مطبوعاتی اغلب کم کیفیت و سطح پایین دقیقا خبرنگار را از پویایی و یادگیری آموزش های روز دور می کند و سبب نوعی توهم دانایی می شود در حالیکه همچون هر عرصه علمی، ناگزیریم دانش خود را به روز کنیم و از قافله علم روز جا نمانیم البته این موارد مشروط به تصمیمات مدیران رسانه ای کشور و جامعه دانشگاهی است و اراده خود ما خبرنگاران.
** خبرنگار ایرنا