مریم دختر دکتر غلامعلی معنویان سورکی از شهدای مدافع سلامت می گوید: من پزشک عمومی هستم بلافاصله پس از اینکه متوجه شدم حال پدرم وخیم است به وی یک سرم تزریق کردم و فردای آن روز برای گرفتن سی تی اسکن به متخصص عفونی مراجعه کردیم تست کرونای پدر مثبت بود و پزشک برای او دارو تجویز کرد و در منزل قرنطینه شد، ۲۵ اسفند ماه به علت تنگی نفس و کاهش اکسیژن خون به بیمارستان امام خمینی ساری و سپس به بخش آی سی یو بیمارستان شفا منتقل و به علت افت شدید اکسیژن خون ۳ صبح ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ به فیض شهادت نائل شد.
مادرم نیز ۶ روز پس از ابتلای پدر به ویروس کرونا به این ویروس مبتلا و در خانه قرنطینه شد من باید به آنها رسیدگی می کردم آن زمان به دلیل اینکه همه می ترسیدند مبادا به کووید ۱۹ مبتلا شوند کسی از دوستان و آشنایان برای کمک به ما نزدیک نمی شد، دائم در حال رفت و آمد به بیمارستان و خانه برای رسیدگی به حال پدر و ماردم بودم، روزهای بسیار سختی را پشت سرگذاشتم.
آخرین روزی که پدر در قید حیات بود از بیمارستان با من تماس گرفتند و گفتند که باید دارو تهیه کنم من با سختی نسخه مورد نظر را تهیه کردم، یا در بیمارستان بودم یا دائم برای جویا شدن حال پدرم با بیمارستان و یکی از متخصصان که از آشنایان ما بود، تماس می گرفتم، شب آخر به من گفتند حال وی اصلا خوب نیست، صبح که با بخش آی سی یو تماس گرفتم، گفتند متاسفانه پدر شما به شهادت رسیده، شوکه شده بودم و نمی دانستم به مادر و برادرم چه چیزی باید بگویم.
برای جلوگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا به ما اجازه برگزاری مراسم داده نشد پدرم را از بیمارستان شفا در شهرستان ساری به شهرستان میاندورود منتقل و به عنوان اولین شهید مدافع سلامت در سورک به خاک سپردند.
مریم درباره جانفشانیهای پدرش برای درمان بیماران در بحبوحه شیوع ویروس کرونا میگوید که او در کلینیک مرکز عاشوری سورک روزانه ۱۰۰ تا ۱۲۰ بیمار را ویزیت می کرد، علی رغم اینکه در ابتدای شیوع بیماری کووید ۱۹ برخی از پزشکان از نزدیک شدن به بیماران خودداری می کردند او از نزدیک بیماران را معاینه می کرد، آن زمان من در تهران سال آخر اینترن پزشکی عمومی را می گذراندم و برای پدر بسیار نگران بودم هر روز با او تماس می گرفتم و از او می خواستم مراقب خودش باشد پدر با حرف هایش به من آرامش می داد و می گفت که اینقدر نگران نباش.
دختر این شهید مدافع سلامت با بیان اینکه پدر من بسیار دلسوز و متعهد به کار بود گفت: او بسیار متواضع و خوش اخلاق بود کمتر پزشکی را دیدم که تا این حد خوش برخورد باشد وقتی افراد مسن برای دردهای جسمی به مطب او مراجعه می کردند پس از معاینه آنها فشار خون آنها را نیز اندازه می گرفت که مبادا با توجه به کهولت سن افزایش یا افت فشاری داشته باشند.
پدرم بسیار بزرگوار بود و برخورد او با بیماران برای من الگو بود، اگر بیماری از لحاظ مالی وضعیت مناسبی نداشت نه تنها از آنها پول ویزیت را دریافت نمی کرد پول داروهای آنان را نیز پرداخت میکرد.
خاطره شیرین مریم از پدر در کودکی
مریم با بیان اینکه پدرم دوست و همراهم بود، همه لحظاتی که با او داشتم برای من خاطره است، گفت: او بسیار صبور و با حوصله بود بعد از اینکه از سرکار به خانه باز میگشت در یک زمان مشخص با من بازی می کرد مثلا اگر ساعت ۲ به خانه می رسید از ۲:۱۵ دقیقه تا ۳ با من بازی می کرد همه کارهای او با برنامه و اصول بود، پدرم حتی یکبار از من یا برادرم نخواست کاری را به اجبار انجام دهیم همیشه خواسته خود را با خواهش عنوان می کرد، بسیار متواضع بود حتی به کودکان سلام میکرد و همیشه در درس خواندن مشوق ما بود.
مادامی که عشق پدر را نسبت به پزشکی می دیدم چون او را بسیار دوست داشتم با تشویق های او در رشته پزشکی مشغول به تحصیل شدم اکنون۳۰ سال سن دارم و دانشجوی تخصص زنان و زایمان هستم.
همیشه قبل از ازدواج میگفتم شخصیت و اخلاق همسرم باید مثل پدرم باشد خداروشکر همینگونه هم شد.
برشی از زندگی شهید معنویان سورکی
غلامعلی معنویان سورکی فرزند احمد در سال ۱۳۴۰ در سورک دیده به جهان گشود، وی دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه عقیل سورک و دوره دبیرستان را در مدرسه ۱۵ خرداد ساری در رشته ریاضی و فیزیک طی سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۹ گذراند و تحصیلات دانشگاهی خود را در سال ۱۳۶۵ در دانشگاه گازی آنکارای ترکیه در رشته پزشکی آغاز و در سال ۱۳۷۱ موفق به اخذ مدرک دکترا شد.
غلامعلی در سال ۱۳۷۲ به عنوان پزشک طرحی در مراکز بهداشتی استخرپشت، دارابکلا و اسرم در استان مازندران مشغول بکار شد، در سال ۱۳۷۳ در شهر سورک مطب خصوصی افتتاح کرد و تا سال ۱۳۹۳ در آنجا طبابت میکرد در سال ۱۳۹۳ به عنوان پزشک بهبر در مرکز بهداشتی و درمانی سورک از مجموعه دانشگاه علوم پزشکی مازندران مشغول بکار شد.
نحوه آشنایی و ازدواج
دختر این شهید مدافع سلامت می گوید: خانواده های پدر و مادر وی از کوچکی تا بزرگسالی با هم دوست بودند و رفت و آمد داشتند و ازدواج آنها به صورت سنتی از طریق معرفی خانواده ها انجام شد.
همسر شهید معنویان سورکی خانه دار است و علاوه بر مریم یک پسر ۱۸ ساله دارد.