ایران یکی از کشورهای مترقی در زمینه حفاظت از محیط زیست است چون جزو اولین کشورهایی به شمار می رود که در قانون اساسی یک اصل را به این مقوله اختصاص داده و حفاظت از محیط زیست را وظیفه عمومی می داند، در واقع اصل ۵۰ قانون اساسی گواه این ادعا است زیرا در این اصل آمده است که در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می شود، از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.
با توجه به عمق این اصل می توان دریافت که محیط زیست و حفاظت از آن برای نسل های بعدی یک مقوله عمومی دیده شده که در این میان اجرای آن نیازمند داشتن آگاهی و به روز بودن علم است که پرداختن به آن اهمیت سواد محیط زیستی را بیش از پیش پررنگ می کند.
می دانیم که محیط زیست سالم نقش مهمی در کیفیت زندگی انسان ها دارد بر این اساس دولت سیزدهم بدون اینکه شعار محیط زیستی سر دهد، توجه خاصی به بخش حفاظت از محیط زیست دارد؛ بر این اساس روشی که دولت در این بخش در پیش گرفته مشارکت مردم در بخش حفاظت است یعنی معتقد است که باید محیط زیست مردمی شود چون از این راه است که می توان دراجرای برنامه های حفاظت، جوامع محلی را هم مشارکت داد.
زمانی که جامعه محلی از طرحی منتفع شود قطعا در اجرای آن همکاری خواهد کرد، در واقع کارشناسان معتقدند که اگر مثلا جوامع محلی از یک تالاب و یا جنگل اطراف محل زندگی خود درآمدزایی پایدار داشته باشد قطعا در حفاظت از آن پیشقدم خواهد شد؛ این روشی است که دنیا به سمت آن رفته و جواب های خوبی هم گرفته اند. البته مساله اصلی در این میان داشتن سواد لازم برای درک این مهم یعنی همان سواد محیط زیستی است که نه فقط باید میان مردم بلکه میان مسوولان هم بالا برود.
معاون آموزش و مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست دراین باره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: امروزه سواد محیط زیستی به عنوان یکی از ابزارهای مهم و پیش نیازهای اساسی مدیریت محیطزیست شناخته میشود.
نورالله مرادی افزود: سواد محیطزیستی تفاوت اساسی ولی نامحسوس با آموزش محیط زیست دارد، در حالی که آموزش محیط زیست فرایندبنیان است، اهداف محیط زیستی خروجی را مبنا قرار میدهد، سواد محیط زیستی درک روابط میان نظامهای طبیعی و نظامهای اجتماعی انسان است.
فردی دارای سواد محیطزیستی است که هنر حل مسئله، تفکر نقدگرایانه و مهارتهای تصمیم سازی کارآمد برای سنجش تمام جنبه های یک مسئله محیط زیستی را دارا باشد، این فرد می تواند رفتار مسئولانهای برای حل مسائل محیط زیستی داشته باشد چرا که مهارتهای شناختی برای تصمیمات خردمندانه را بهدست آورده است
وی با اشاره به اینکه بر همین اساس در تعاریف گوناگون چهار جزء دانش، مهارت، تمایل و رفتار را برای سواد محیط زیستی برشمرده اند، اظهار داشت: فرایندهایی که اساس آگاهی محیط زیستی هستند به درجات مختلف تقسیم می شوند که دانش و درک وسیع از مفاهیم، مسایل و موارد محیط زیستی، مجموعه ای از تمایلات شناختی و حسی و مجموعه ای از مهارت ها و توانایی های شناختی جزو آنها است.
امروزه سواد محیط زیستی به عنوان یکی از ابزارهای مهم و پیش نیازهای اساسی مدیریت محیطزیست شناخته میشودمعاون آموزش و مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: به این ترتیب سواد محیط زیستی در برگیرنده شیوهها، فعالیتها و احساساتی است که ریشه در آشنایی با محیط و شناخت دقیق نسبت به آن دارد، همانطور که برای افراد باسواد توانایی خواندن و نوشتن هویت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، شهروندان دارای سواد محیط زیستی نیز توانایی تفسیر و اقدام به نفع محیط زیست را در خود درونی میسازند.
وی گفت: راهبردهای رفتاری مناسب برای بهکارگیری این قبیل دانستهها و ادراکها به منظور ایجاد هم صدایی و تصمیمگیری اثربخش در طیف وسیعی از زمینههای محیط زیستی است، مراحل شکلگیری سواد محیط زیستی در یک فرد شامل مولفههایی از قبیل آگاهی کلی نسبت به ارتباط میان انسان و محیط پیرامون، دانش کافی، اثر بخشی و درک درست از فرایندهای زیستی و تعاملات میان انسان و محیط زندگی، مجموعه ای از ارزشها و حساسیتها برای محیطزیست و انگیزه شرکت فعالانه در بهبود و حفاظت از محیط زیست، ایجاد مهارت، تفکر انتقادی و مطالبه گری در حل مسایل محیطزیستی و تقویت پویایی در انجام اقدامات فردی، گروهی و مدنی برای حفظ محیط زیست (مشارکت مردمی و مسئولیت اجتماعی) است.
مرادی افزود: بر همین اساس و با توجه به شعار سال تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرین، سواد محیط زیستی از مسیر پژوهشها و فناوریهای نوین محیط زیستی به شریان تولید در کشور تزریق شده و با افزایش بهرهوری (تولید با مصرف منابع و ایجاد ضایعات کمتر) به اشتغال و بهرهبرداری پایدار از منابع کمک میکند.
وی اظهار داشت: شناخت گروه های هدف، نیازسنجی آموزشی آنها، تعیین اولویتها، برنامه ریزی عملیاتی و...، در هدفمند کردن آموزشهای محیط زیستی، نهادینه کردن جایگاه آن در تعالی جامعه نقش مهمی داشته و اثربخشی آموزشهای مذکور را بیشتر می کند و ضرورت دارد که سرلوحه کار سیاستگذاران و برنامه ریزان این حوزه قرار گیرد.