ایران نزدیک به ۳ میلیون هکتار تالاب دارد که این میزان با ارتباط تنگاتنگی که بین انسان، حیوانات، گیاهان و منابع آبی ایجاد شده، نقش عمده و مهمی در تعدیل آب و هوایی کشور و اقلیم منحصر به فرد کشور داشته و دارد. تا جایی که در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱) بنابر اهمیت نقش جدی این تالابها در تعادل اکوسیستم ایران، کشورمان پیشگام و بنیانگذار کنوانسیون بینالمللی «رامسر» شد.
این کنوانسیون و معاهده بینالمللی برای حفاظت از تالابها، حیوانات و گیاهان وابسته به آنها(به ویژه پرندگان آبزی) است که در ابتدا به امضای نمایندگان ۱۸ کشور شرکتکننده رسید اما در حال حاضر این پیمان ۲ هزار و ۴۱۲ مکان به وسعت بیش از ۲۵۴ هزار هکتار در ۱۷۱ کشور را پوشش میدهد.
هرچند ایران در سال ۱۳۵۰ بنیانگذار این معاهده بینالمللی در حفاظت از تالابها بود اما امروزه تالابهایش از حال و روز خوشی برخوردار نیست و اگر بگوییم رمقی برای آن باقی نمانده و ارادهای هم برای حفاظت و نگهداری از آنها نیست، سخن به بیراهه نراندهایم.
متاسفانه بررسی میزان آتشسوزی تالابها در ۵.۵ سال گذشته نشان میدهد هر ۲ ماه یکبار ۵ تالاب ایران طعمه حریق شده و این چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذر کردمتاسفانه بررسی میزان آتشسوزی تالابها در ۵.۵ سال گذشته نشان میدهد تقریبا هر ۲ ماه یکبار ۵ تالاب ایران طعمه حریق شده و این چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذر کرد.
تالابهایی که در حال سوختن هستند
تاکنون تعداد ۲۲۶ تالاب در ایران شناسایی شده که تا سال ۱۳۹۷ تعداد ۲۵ مورد از آنها در زمره تالابهای بینالمللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر هستند. اما نکته جالب اینجاست که از سال ۱۳۹۵ تاکنون تعداد قابل توجهی از تالابهای ایران در آتش سوختند که هر سال بر تعداد آن نیز افزوده شده است.
به استناد گزارشهای رسانهای ایرنا، از سال ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۴۰۱، ۱۷۳ بار تالابهای ایران دچار حریق شدهاند. این یعنی از سال ۹۵ تاکنون بهطور میانگین تقریبا هر ۱۲ روز یکبار، یکی از تالابهای ایران دچار حریق شده است.
بیشترین تعداد دفعات حریق نیز مربوط به استان مازندران بوده که در ۵.۵ سال بیش از ۵۰ بار تالابهای آن دچار حریق شده و تالاب میانکاله با رکورد ۳۹ بار آتشسوزی، بیشترین تعداد حریق را به خود اختصاص داده است. پس از آن نیز تالاب میانگران ایذه در استان خوزستان(۱۴ بار)، تالاب انزلی در استان گیلان(۱۳ بار)، تالاب هورالعظیم در استان خوزستان و زریبار در استان کردستان هریک ۱۲ بار در این سالها با حریق مواجه شدهاند.
این آمار و ارقام زمانی بیشتر جلب توجه میکند که بدانیم استان مازندران فقط ۷ تالاب را در خود جای داده است. از این تعداد، گزارش حریق مربوط به دو تالاب «میانکاله» و «لپو زاغمرز» بهشهر بوده و سایر تالابها گزارشی از حریق ندارند. تالاب لپو زاغمرز بهشهر در ضلع غربی تالاب میانکاله قرار دارد که این تالاب نیز ۱۱ بار مورد حریق واقع شده که بیشترین تعداد حریق مربوط به سال ۱۳۹۶ است با آمار ۱۰ بار در سال.
اما این تعداد حریق در مورد دو تالاب یادشده، میتواند حاوی نکات بسیار مهمی باشد. تالاب میانکاله در حالی بیشترین تعداد حریق را به خود اختصاص داده که پروژه ساخت پتروشیمی میانکاله در اوایل امسال واکنشهای بسیار زیادی را از جانب فعالان محیطزیستی در پی داشت.
اما از همه جالبتر، واکنش «عیسی کلانتری» رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست (در سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ )بود که ضمن موافقت علنی با پروژه پتروشیمی میانکاله، این تالاب ارزشمند را تنها «یک قطعه زمین ۹۰ هکتاری با قابلیت تولید علوفه خواند، نه یک تالاب بینالمللی ارزشمند به عنوان «ذخیرهگاه زیست کره»!
این همان تفکری است که تا به امروز سنگینترین زیانها را بر پیکره محیطزیست کشورمان وارد کرده است.
هرچند هیچ دلیلی مبنی بر آتشسوزی عمدی میانکاله تاکنون رسانهای نشده اما در نظر داشتن چنین تفکری با میزان آتشسوزی این تالاب، به معنای چراغ سبزی بوده که در سالهای گذشته به سودجویان داده شده است.
روند آتشسوزی از سال ۹۵ به چه صورت بوده است؟
بررسی روند آتشسوزی تالابهای ایران برحسب سالهای آتشسوزی حاوی نکات مهمی است.
چنانچه نمودار یادشده نشان میدهد بیشترین میزان حریق مربوط به سال ۱۳۹۶ یعنی اولین سال آغاز به کار کلانتری در سازمان حفاظت از محیطزیست است. در این سال تالابهای ایران ۴۱ بار(هر ۹ روز) دچار حریق شدند. این امر به این معناست که در هر ماه، آتش بیش از ۳ بار بخشهای مهمی از تالابها را سوزانده است.
چنانچه پیشتر نیز بدان اشاره شد، مازندران با ۵۰ بار حریق در ۵.۵ سال رکورددار بالاترین تعداد حریق است و اگر این آمار را با تعداد دفعات حریق دو تالاب میانکاله و لپو(بهشهر) که تقریبا در یک منطقه قرار دارند، در نظر بگیریم، درخواهیم یافت که این دو تالاب در سال ۱۳۹۶ بیش از ۱۷ بار طعمه حریق شدند. هرچند در سالهای آتی نیز چنین واقعه دلخراشی تکرار شده اما همچنان بیشترین تعداد مربوط به سال ۱۳۹۶ و سپس سال ۱۳۹۹ است که ۱۳ بار این تالاب مهم بینالمللی دچار حریق شده و متاسفانه از آن سال تا خرداد امسال این تالاب بیش از ۱۱ بار دیگر هم گرفتار حریق شد.
نکته بعدی در باره تالابهای خوزستان است که بعد از تالابهای مازندران بیشترین تعداد حریق را به خود اختصاص دادهاند. تالابهای «میانگران» و «بندون» در شهرستان ایذه، «هورالعظیم» در دشت آزادگان و «شیمبار» در اندیکا، نیز در رده تالابهایی بودند که هریک در این ۵ و نیم سال اخیر به ترتیب ۱۴، ۱۲ و ۹ بار طعمه حریق شدند.
تالاب «میانگران» و «بندون» در ایذه در جایگاه دوم تعداد آتشسوزی تالابهای ایران قرار دارند که این موضوع بعد از گفتوگوی کارشناس ایرنا با «هژیر کیانی» متخصص و فعال محیطزیست در خوزستان، پرده از مسایل بسیار جدی و مهم برداشت.
به گفته وی، نزدیک به ۱۵ سال پیش و با مصوبه شورای اداری شهرستان ایذه، اراضی تالاب بندون در اختیار سازمان مسکن و شهرسازی قرار گرفته و زمینهای این تالاب به بهانههای مختلف مورد تجاوز و ساخت و ساز واقع شد. متاسفانه حریم تالاب میانگران هم به دلیل بیتوجهی سازمان حفاظت از محیطزیست و با وجود تلاش کنشگران محیطزیست، همچنان مشخص نیست و با سهلانگاری مسئولان شهری، هرساله و به بهانه توسعه زمینهای زیرکشت، بخشهای زیادی از تالاب، هر ساله در شهریورماه مورد هجوم آتشسوزیهای عمدی قرار میگیرد تا فرصت بهتر و بیشتری برای سودجویان فراهم آورد.
چنین وضعیتی در رابطه با تالاب انزلی که سومین رتبه حریق را در این سالها به خود اختصاص داده نیز صادق است. گزارشهای رسانهای نشان میدهد بیشتر آتشسوزیهای این تالاب ارزشمند عمدی بوده و گزارش دستگیری آنها نیز بارها از رسانهها اعلام شده است اما در کمتر از دوماه، گزارش دیگری از آتشسوزی و حریق رسانهای میشود.
تالاب انزلی در ۶ ماه امسال، چهار مرتبه گرفتار حریق شده که گزارش رسانهها از عمدی بودن آن حکایت دارد.
جمعبندی
در قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم میلادی هنگامی که زهکشی تالابها و تبدیل آنها به کاربریهای دیگر امری عادی بود تعریف تالاب اهمیت چندانی نداشت چون برای آن ارزشی قائل نبودند اما از دهه ۱۹۷۰ به بعد که اهمیت تالابها در سطح جهان(کنوانسیون رامسر) مطرح شد، نیاز به داشتن تعریف دقیق از تالابها نیز اهمیت یافت. این نتیجه بدست آمد که تالاب بسیار با اهمیتتر از تعریف هر اکوسیستم دیگری است و سیاست دولتها در برخورد با مساله مدیریت تالابها، بستگی به این تعاریف خواهد داشت.
ارزش تالابها در اکوسیستم طبیعی و انسانی برکسی پوشیده نیست. تالابها از جمله مولدترین محیطهای جهان هستند؛ این اکوسیستمها گهوارههای تنوع زیستی دنیا بوده که با فراهم ساختن آب و قابلیت زادآوری اولیه، نقش مهمی در بقای انواع گونههای گیاهان و جانوری وابسته به خود ایفا میکنند.
ذخیرهسازی آب، حفاظت در برابر طوفان و کاهش تخریب سیل، تثبیت خطوط ساحلی و مهار فرسایش، تقویت آبهای زیرزمینی، پالایش آب از طریق تثبیت عناصر محلول، رسوبات و دیگر آلودگیها و تعدیل آب و هوای محلی از جمله مهمترین دلایل اهمیت تالابها هستند.
به لحاظ ارزشهای اقتصادی نیز تالابها، در حفظ ذخایر ژنی گیاهی و جانوری، تأمین آب (کیفی و کمی)، آبزیپروری، تولید محصولات کشاورزی، تولید چوب، تامین انرژی، تولید مواد لجنی و گیاهی، حملونقل و کاربردهای تفریحی و گردشگری تاثیر بسیار بالایی دارند. علاوه بر این که بخشی از میراث فرهنگی بشر بوده، با باورهای جهانشناسی و مذهبی رابطه داشته، منشا تعالی زیبایی شناختی بوده، پناهگاههایی برای حیات وحش ایجاد کرده و شالوده سنن مهم بومی را شکل میدهند.
بسیاری از کشورهای جهان در نیمه اول قرن بیستم بخش زیادی از تالابهای خود را تبدیل به اراضی کشاورزی کردند اما با گذشت بیش از ۴۰ سال متوجه آثار زیانبار آن شده و به احیای تالابهای خود روی آوردندبسیاری از کشورهای جهان در نیمه اول قرن بیستم بخش زیادی از تالابهای خود را تبدیل به اراضی کشاورزی کردند، اما با گذشت بیش از ۴۰ سال متوجه آثار زیانبار آن شده و به احیای تالابهای خود روی آوردند.
تخریب تالاب به هر بهانهای برابر با امضای سند نابودی زندگی در ایران است. در رابطه با نیازهای بشری و نیاز به ساختوساز هم جای هیچگونه تردیدی نیست اما روش حل این مساله از بین بردن تالاب نیست.
بررسی یک مساله و در نظر داشتن همه ابعاد آن، از علتهای بروز تا فرصتها و تهدیدها، همگی برای برطرف کردن یک مشکل باید در نظر گرفته شود و این همان چیزی است که از مدتها قبل دانشگاهها و مراکز پژوهشی علمی کشور راهکار و مسیر آن را مشخص کردهاند.