اهمیت اشتغال برای توسعه کشور و هدفمندی زندگی اعضای آن ناگفته پیداست، همچنین بخشی از هدف آموزش عالی ارتقای دانش و مهارتهای جوانان جامعه برای یافتن شغل مناسب و متناسب با استعدادها و تواناییهای آنهاست.
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران به نام چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار ۱۴۰۱ که پایان بهار امسال منتشر شده است، بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر در کل کشور ۹.۲ درصد، بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله ۲۴ درصد، بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر فارغ التحصیل آموزش عالی ۱۳.۲ درصد که از متوسط بیکاری جمعیت ۱۵ سال به بالا در کل کشور ۴ درصد بیشتر است.
همین آمار از بیکاری دانشآموختگان باعث شده وزارت علوم، تحقیقات و فناوری راهکارهای مختلفی را برای بهبود این وضع به کار بندد که یکی از آنها توجه بیشتر به توسعه اقتصاد دانشبنیان و کمک به پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد، شتابدهنده و مراکز نوآوری برای اشتغال متناسب دانشآموختگان در رشتههایی است که در آنها تحصیل کردهاند. توسعه آموزشهای مهارتمحور به نحوی که دانشجویان بتوانند بعد از پایان تحصیل سریعتر وارد بازار کار شوند، از دیگر برنامههای وزارت علوم بوده است.
افزون بر این، به گفته دکتر احمد سعیدی مدیر گروه پژوهشهای آماری، فناوری اطلاعات و رصد اشتغال موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با مطالعه نظام آموزش عالی کشورهای پیشرفته، درمییابیم حدود ۷۰ درصد آموزشها مهارتی است و برای تربیت متخصصان، طراحی و اجرا میشود و صرفاً ۳۰ درصد آموزشها نظری و در مرزهای تولید علم و دانش است. در حالی که در کشور ما این موضوع برعکس و کمتر از ۲۵ درصد آموزشهای عالی کشور، به آموزشهای مهارتی اختصاص یافته است.
بنابراین کشور فقط به نیروی دانشآموخته کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری نیاز ندارد؛ بلکه به نیروی کار ماهر آماده رفع نیاز کارفرمایان صنعت و کسب و کار در رابطه با مهارتهای مختلف، بیش از همیشه نیازمند است.
افزون بر این، نگاهی به ترکیب جمعیتی دانشجویان در مقاطع مختلف، نشان میدهد، بیشترین جمعیت دانشجویی در مقطع کارشناسی تحصیل میکنند و حتی تعداد دانشجویان در مقطع ارشد از مقطع کاردانی (که بیشتر بر رشتههای مهارتی تاکید دارد) بیشتر است.
با وجود اجماعی که در مورد ضرورت مهارتآموزی برای افزایش میزان اشتغال جوانان وجود دارد، این موضوع که آیا باید دروس دانشگاهی بیشتر از تکیه بر دانش، بر مهارت تاکید کند یا این آموزشها باید در دیگر موسسات غیر از دانشگاه به دانشجویان و جوانان داده شود و به طور کلی در آموزش عالی باید بر کدام تاکید کرد، سوالاتی مهم و پیش روی وزارت علوم است به خصوص که وضعیت بازار کار ما را از روی اجبار با تغییرات ساختاری روبرو میکند.
وزارت علوم غیر از نظامهای اصلی آموزش یعنی آموزش دولتی (روزانه و شبانه) چهار زیرنظام فنیوحرفهای، علمیکاربردی، پیام نور و دانشگاه فرهنگیان را هم زیر نظر دارد که از این زیرنظامها، فنیوحرفهای و دانشگاه فرهنگیان بیشتر بر آموزش مهارتی متمرکز هستند.
دانشگاه فنیوحرفهای دانشگاهی فنی تحت عنوان «مجتمع آموزش عالی پیامبر اعظم» و از زیرمجموعههای وزارت آموزش و پرورش بود که در سال ۱۳۹۰ با مصوبه مجلس به «دانشگاه فنی و حرفهای» تغییر نام داد و به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پیوست. این دانشگاه بیش از ۱۷۶ آموزشکده و دانشکده در سطح کشور و بیش از ۱۷۰ هزار دانشجو دارد و به دلیل اهمیت آموزشهای مهارتی در این دانشگاه از دیرباز، نمونه خوبی است که اهمیت و تاثیر مفید بودن آموزشهای مهارتی برای دانشجویان را در آن بررسی کرد.
مهدی منتظرالقائم استاد و عضو هیات علمی این دانشگاه دانشآموخته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان در مقطع کارشناسی و دانشگاه درسدن آلمان در مقاطع ارشد و دکتری معتقد است افزودن آموزشهای مهارتی به آموزشهای دانشگاهها در کشورهای مختلف روال و متداول نیست و محل ارائه این آموزشها موسسات دیگری است. همچنین اینکه همه جوانان نباید وارد دانشگاه شوند و برای ورود به بازار کار باید مهارت یاد بگیرند.
حلقه مفقوده صنعت و اقتصاد؛ نیروی انسانی ماهر
منتظرالقائم در گفت وگو با خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا در مورد مهارتی شدن آموزش های دانشگاهی برای بهبود وضعیت اشتغال دانش آموختگان اظهار داشت: مبنای علم و توانایی متفاوت است؛ دانشگاه جایی است که دانش باید آموزش داده شود ولی در دنیا معمولا مهارت در دانشگاهها آموزش داده نمیشود.
وی ادامه داد: مهارت از طریق آموزشهای فنی و حرفهای منتقل می شود. آموزش در وزارت علوم به شکل رشته است؛ یعنی رشته ریاضی، عمران یا ترکیبی متنوع از گرایشهای مختلف که هر دو واحد یک گرایش دارد. ولی برای مهارت که منجر به کسب شغل میشود برای هر نفر یک گرایش خاص نیاز است.
منتظرالقائم افزود: حلقه مفقوده صنعت و اقتصاد منابع مالی یا فناوری و علم نیست؛ بلکه نیروی انسانی مناسب و ماهر است که بتواند دانش، فناوری و سرمایه را ترکیب کند. ما در کشور تعداد مناسبی دانشآموخته کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری یا حتی کارگر ساده داریم ولی حلقه واسط که تکنیسینها هستند به اندازه کافی نداریم و نهاد دانشگاه جای مناسبی برای آموزش تکنیسین نیست.
وی به جدا شدن دانشگاه فنی حرفه ای از وزارت آموزش و پرورش و پیوستن آن به وزارت علوم در سال ۱۳۹۰ اشاره کرد و گفت: یکی از مسائل امروز دانشگاه فنیوحرفهای، پایین بودن شاخصهای این دانشگاه در زمینههای مختلف سرانه دانشجویی و اعضای هیات علمی است.
امروز در دانشگاه های وزارت علوم برای هر ۲۰ دانشجو یک استاد ولی در دانشگاه فنی و حرفهای برای هر ۳۰۰ دانشجو یک استاد داریم.
این عضو هیات علمی دانشگاه فنیوحرفه ای در مورد بحث افزوده شدن رشته مهندسی حرفهای در دانشگاهها برای پُرکردن خلأ آموزش مهارتی گفت: حرفه یک تکگرایش است که در دوره های ۲ تا ۶ ماهه و در نهایت چهار تا نیمسال یا ۲ سال کامل آن را میتوان به یک نفر آموزش داد تا یک نفر کاملا در یک مهارت خبره شود و بتواند هر شغلی را کسب کند.
عمده جمعیت کشور نباید وارد هرم تولید دانش شود
وی ادامه داد: عدهای از جوانان از ابتدا دنبال دانش هستند، این افراد وارد هرم علمی و تولید دانش میشوند اما عمده جمعیت کشور نباید وارد این هرم شوند. قسمت عمده جوانان باید مهارت و توانایی درآمدزایی را کسب کنند تا به این شکل یا وارد صنایع و مشاغل کلان شوند یا مشاغل خرد راه اندازند که هم برای خود آنها درآمدزایی داشته باشد و هم برای دیگران. این کار کمک میکند چرخه اقتصاد بچرخد و وقتی اقتصاد به حرکت افتد، فرهنگ و دیگر چرخهها هم راه میافتد.
منتظرالقائم یکی از اشتباهات نظام آموزش عالی را توسعه آن از کارشناسی به بعد دانست و گفت: آموزش در این مقاطع هزینه زیادی دارد و نیاز جامعه هم به این اندازه نیست، امروز ما حجم زیادی از نیروهای با دانش بالا و مازاد نیاز جامعه را آموزش داده ایم.
معاونت مهارت ایجاد شود
عضو هیات علمی دانشگاه فنیوحرفه ای اظهار داشت: آموزش عالی در مقطع دکتری و کارشناسی ارشد باید شامل پذیرش تعداد کمی از افراد باشد و آن هم با هماهنگی صنعت و دانشگاه صورت بگیرد نه اینکه بدون نیازسنجی فقط افراد را آموزش دهیم.
مهارت را در دانشگاه نمیتوان آموزش داد، آموزشهای مهارتی باید کوتاه مدت و متناسب با نیاز بازار و صنایع باشد و دور از بخشیکاری سامان بپذیرد.
وی پیشنهاد داد که معاونت مهارت طی مدتی مثلا یک دهه با هماهنگی وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم، کار و رفاه اجتماعی و صنعت، معدن و تجارت به صورت مستقل زیرنظر ریاست جمهوری ایجاد شود تا به شکل جدی به مساله توسعه مهارت در کشور بپردازد و با آموزش تکنیسینها بتواند مشکل بیکاری را حل کند.