طی هفته های اخیر در جبهه اوکراین چند تحول بزرگ رخ داد که نخست ضمیمه شدن ۱۵ درصد خاک اوکراین به روسیه بود. بنابراین زلنسکی چهار منطقه کشور خود شامل «دونتسک»، «لوهانسک»، «خرسون» و «زاپروژیا» را به دنبال یک همه پرسی از دست داد.
اخیرا نیروهای اوکراین به دنبال عقب نشینی نیروهای روسیه موفق به ورود به خرسون شدند و زلنسکی خطاب به صدها اوکراینی حاضر در این منطقه گفت : ما قدم به قدم به تمام سرزمینهای اشغالی وارد میشویم.
ورود به خرسون که به عنوان یک بندر حیاتی دریای سیاه و دروازهای به کریمه در جنوب اوکراین شناخته میشود، شاید مهمترین موفقیت نیروهای ولودیمیر زلنسکی از زمان جنگ با روسیه در اوایل اسفند سال ۱۴۰۰ باشد.
در همین حال به دنبال این عقب نشینی نیروهای روسیه که به نظر با طرح و برنامه قبلی و به دنبال برخی ملاقات های مسئولان امنیتی دو کشور در ترکیه صورت می گیرد، زلنسکی به رغم فشار کاخ سفید بر شروط خود اصرار می ورزد؛ شروطی که در عمل قابلیت اجرایی شدن ندارد.
با عنایت به این وضعیت است که به تازگی روزنامه آلمانی «یونگه ولت» با انتقاد شدید از ادامه جنگ اوکراین و عدم مذاکره با روسیه برای توقف جنگ نوشته است «جهان گروگان حماقت بایدن و عقده ناپلئونی زلنسکی» شده است.
چرایی فشار بر زلنسکی برای مذاکره
چندی پیش روزنامه «واشنگتن پست» از فشار کاخ سفید بر زلنسکی برای مذاکره با روسیه پرده برداشت و گزارش کرد که مقامات آمریکایی در صحبتهای خصوصی به دولت اوکراین هشدار دادهاند که لازم است آمادگی خود برای مذاکره برای روسیه نشان دهد.
رئیسجمهور اوکراین گفته است که اوکراین فقط هنگامی آماده ورود به مذاکرات با روسیه میشود که نیروهای روسی از همه بخشهای اوکراین از جمله کریمه و مناطق شرقی دُنباس که روسیه به صورت دوفاکتو از سال ۲۰۱۴ اشغال کرده است، خارج شوند و روسهایی که مرتکب جنایت شدهاند، با محاکمه روبرو شوند. افزون بر آن، زلنسکی تنها حاضر به گفت وگو با شخص پوتین است.
علت فشار متحدان غربی بر زلنسکی به آن دلیل است که بیشتر معادلات آنها نتیجه معکوس داده است. بنابراین دامی که اروپا و آمریکا برای روسیه پهن کرده بودند، سرانجام خود در آن گرفتار شده اند و اکنون هر روز تبعات و مشکلات آن بیش از پیش خود را نمایان می کند.
آنها طی این مدت با تبعات بسیار سنگین این جنگ دست به گریبان هستند؛ بحران اقتصادی، بحران انرژی، بحران غذایی، افزایش چند برابری قبوض گاز و برق در اروپا، تعطیلی هزاران شرکت و فروشگاه، اعتراض و اعتصاب و... تنها بخشی از تبعات وحشتناک این جنگ بوده است.
اینک در آستانه فصل سرد، اختلاف اوکراین و متحدان غربی آشکار شده است به طوری که اروپا و آمریکا با هدف برون رفت از بحران اقتصادی و انرژی خواستار پایان دادن به جنگ هستند در حالی که خود با تحریک و حمایت های گسترده بستر را برای آغاز جنگ همواره کردند.
پروژه غربی در اوکراین
از همان ابتدای اسفند ماه ۱۴۰۰ که جنگ اوکراین و روسیه کلید خورد، زلنسکی متوجه این دام و بازی اتحادیه اروپا و سازمان پیمان آتلانیک شمالی (ناتو) شد اما در آن زمان به قول معروف «کار از کار گذشته بود.»
او که با تحریک و تشویق غرب قدم در این وادی گذاشته بود، پس از آغاز جنگ بلافاصله متوجه عقبنشینی غربی ها شد و با انتشار یک پیام ویدئویی از طریق حساب کاربری خود در فیسبوک، ضمن انتقاد شدید از متحدان غربی، تاکید کرد که «اوکراین در برابر روسیه تنها ماندهاست.»
برخی از اندیشمندان برجسته روابط بینالملل مانند «جان میرشایمر» و مقامهای سابق ایالات متحده آمریکا مانند «هنری کسینجر»، به صراحت تحریک اوکراین از سوی غرب و نشان دادن درهای باز ناتو برای پذیرش عضویت اوکراین را عامل اصلی جنگ کنونی روسیه و اوکراین معرفی میکنند.
کسینجر با بیان اینکه «سیاست خارجی، هنر شناخت اولویتهاست»، سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به اوکراین را نقد میکند و اعتقاد دارد طرح مساله عضویت اوکراین در ناتو، یک اشتباه استراتژیک است که نباید بر آن پافشاری کرد اما پافشاری غرب بر مواضع تحریکآمیز خود نسبت به اوکراین هر چند هم که اشتباه باشد، تجارت تسلیحاتی عمدهای را برای صنایع و شرکتهای سازنده سلاح ایجاد کرده است.
نگاه یکسویه به بانی بحران اوکراین
از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، آمریکا و غرب ضمن اعمال تحریمهای گسترده علیه مسکو تداوم تامین کمک به اوکراین، همواره در قبال تحولات در این کشور، موضعی یکجانبه اتخاذ و روسیه را به جنگافروزی متهم کردهاند.
به تازگی «یوشیرو موری» نخست وزیر پیشین ژاپن در گفتوگو با نشریه «نیکی» ژاپن گفته است: چرا همه از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه انتقاد میکنند اما هیچکس به زلنسکی نمیتازد؟ او درد و رنج زیادی را برای بسیاری از مردم اوکراین به بار آورده است.
وی افزود: رسانههای ژاپن رویکردی یکطرفه دارند و مطابق منابع اطلاعاتی غربی رفتار میکنند. نمیتوانم این موضوع را هضم کنم که آنها فقط از رسانههای آمریکایی و اروپایی به عنوان منبع استفاده میکنند.
در مجموع باید گفت که آمریکا و اروپا از سال ۲۰۱۴ که تنش بین روسیه و اوکراین بر سر کریمه بالا گرفت و به انضمام این جزیره به روسیه منجر شد، تلاش کردند تا این کشور اروپایی را به زمین بازی برای نبرد روسیه تبدیل کنند؛ نبردی که غربی ها از راه اندازی آن اهدافی چون تضعیف روسیه، فروش تسلیحات و گسترش ناتو را دنبال می کردند.
آنها که پس از گذشت حدود ۸ ماه از بحران، اکنون محاسبات و معادلات خود را وارونه می بینند در صدد اعمال فشار بر زلسنکی برآمده اند به آن امید که با باز شدن درهای دیپلماتیک، از باتلاق اوکراین و تبعات آن رهایی یابند.