به گزارش ایرنا، طبق تایید سخنگوی وزارت امور خارجه چین، «میگل دیاز کانل» رئیسجمهوری کوبا به عنوان یکی از چهار مقصد تور بینالمللی خود به الجزایر، روسیه و ترکیه به دعوت «شی جین پینگ» رئیسجمهوری چین به پکن سفر خواهد کرد (از ۲۴ تا ۲۶ نوامبر/ سوم تا پنجم آذر).
اگر چه جزئیات دقیقی از دستورکار این سفر ارائه نشده اما انتظار میرود طرفین در گفتوگو و دیدارهای رسمی، وضعیت روابط دوجانبه را بررسی کرده و اقدامات جدیدی برای تقویت هر چه بیشتر مناسبات در آینده برنامهریزی کنند.
دیاز کانل اولین سفر خود را به عنوان رئیس جمهور در نوامبر ۲۰۱۸ به چین انجام داد و در آن زمان اطمینان داد که این سفر از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا بر تحکیم بیشتر دوستی بین دولت ها و مردم تمرکز دارد.
دو کشور سوسیالیست با امضای چندین یادداشت تفاهم، از جمله گسترش همکاری در چارچوب طرح کمربند و جاده، روابط اقتصادی خود را تقویت کردند.
کوبا و چین همچنین توافقنامههایی برای افزایش ظرفیت تولیدی در پروژههای همکاری دارای اولویت و اعطای وام از سوی چین امضا کردند؛ وامهایی که از خرید تجهیزات ساختوساز برای بخشهای انرژیهای تجدیدپذیر و گردشگری حمایت میکند.
روابط هاوانا- پکن؛ ساختار تجاری مکمل
به دنبال پیروزی انقلاب کوبا، «فیدل کاسترو» در سال ۱۹۶۰ میلادی از قطع روابط با تایوان و به رسمیت شناختن جمهوری خلق چین خبر داد.
«برونو رودریگز» وزیر امور خارجه کوبا به تازگی در دیدار با «وانگ یی» همتای چینی خود گفت: کوبا قاطعانه به اصل چین واحد پایبند است و از موضع چین در مورد مسائل مربوط به تایوان، هنگکنگ و سینکیانگ حمایت میکند. وزیر امور خارجه چین نیز از کوبا برای «حمایت قاطع» در دفاع از «منافع اساسی» این کشور آسیایی تشکر کرد و در عین حال حمایت پکن از هاوانا را در «دفاع از استقلال حاکمیت» اعلام کرد.
وی همچنین تمایل چین برای همکاری با کوبا در راستای تعمیق اتحاد و همکاری دو کشور را ابراز کرد و گفت که با وجود بحرانهایی که جهان تجربه میکند، پکن «چشمانداز روشن» داشته و مایل است در کنار هاوانا، «توسعه و شکوفایی مشترک را پیش برد».
در آن سالهای نخست برقراری روابط و با تبادل هیاتهای عالیرتبه دو کشور، نخستین «توافق همکاری اقتصادی و فناوری» امضا شد و چین، اعتباری به ارزش ۴۰ میلیون دلار برای خرید محصولات بازار چین به کوبا اعطا کرد.
روابط میان چین و کوبا با پشت سر گذاشتن یک دوره فراز و نشیب، بار دیگر از سال ۱۹۸۳ تا حدود ۲۰۰۲ در مسیر تقویت و تحکیم پیش رفت. «کمیسیون مشترک بیندولتی روابط اقتصادی و تجاری» در سال ۱۹۸۸ ایجاد شد.
کوبا تنها کشور آمریکای لاتین است که در همه تورهای روسای جمهوری چین به این منطقه در قرن بیستویکم، میزبان بوده است.
روابط دوجانبه اقتصادی-تجاری امروزه تمام بخشهای اقتصاد کوبا از جمله حوزههای مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر، صرفهجویی انرژی، نفت و مشتقات آن را در بر میگیرد.
صادرات کوبا به چین بیشتر محصولات اولیه مانند نیکل، شکر، صدف، مرکبات، آهن قراضه، تنباکو، محصولات بیوتکنولوژی است.
صنعت خدمات بهداشتی- درمانی و توسعه بیوتکنولوژی که کوبا از اواخر ۱۹۸۰ میلادی پیش برده است، به ویژه در سالهای اخیر، سود زیادی برای این جزیره کارائیب داشته است. صادرات چین به کوبا نیز گسترده بوده و اقلامی همچون لوکوموتیو، اتوبوس، محصولات نساجی، کفش، محصولات کشاورزی و محصولات الکترونیکی را در بر میگیرد.
کوبا در زمینه آموزش پزشکی تجربه فراوانی دارد و در حال حاضر با بیش از ۹۰ کشور جهان همکاری میکند. رئیس شرکت دارویی «بیوکوبافارما» با امضای توافقی با یک گروه تجاری چینی قصد دارد با ایجاد یک اتحاد «استراتژیک» به بازار این کشور آسیایی ورود کند.
چین، دومین شریک تجاری بزرگ کوبا و متحد سیاسی نزدیک این جزیره است که همواره تحریمهای اقتصادی و تجاری اعمال شده توسط واشنگتن علیه این کشور کارائیب را رد کرده و از آمریکا خواسته است که به حقوق همه کشورها از جمله کوبا احترام بگذارد.
نفوذ چین در آمریکای لاتین، تهدیدکنندهتر از جنگ روسیه در اوکراین
«خاویر سولانا» دبیرکل اسبق ناتو (۱۹۹۵- ۱۹۹۹) پیشتر در گفتوگو با نشریه ال کنفیدنسیال اسپانیا تاکید کرد: روسیه اگر چه برای ما مهم است است و با او در وضعیت جنگی قرار داریم اما عامل اصلی برای ما در این لحظه، چین است. روابط میان چین و سایر جهان در زمینههای زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بینالمللی ما بسیار حائز اهمیت است.
آمریکای لاتین و کارائیب، یکی از پهناورترین مناطق در این «سایر نقاط جهان» است که طبق اذعان این دیپلمات اسپانیایی، نگرانی اصلی اروپاییها و البته آمریکا است. پرسشی که مطرح میشود اینکه سیاستهای چین در سطح جهان در چه مسیری قرار دارد که تهدید آن برای غرب، از رویارویی نظامی و جنگی روسیه نگرانکنندهتر است؟ جنگ روسیه و اوکراین به غرب اجازه داده تا انواع و اقسام تحریمها برای خفهکردن اقتصادی روسیه را اعمال کند و لحظهای در تلاش برای صدور قطعنامههای ضد روسی درنگ نکند. این در حالی است که نفوذ چین در آمریکای لاتین با احترام به حق حاکمیت این کشورها، احترام متقابل و با رضایت خود این کشورها به منظور پیشبرد توسعه اقتصادی، تجاری و فرهنگی در حال گسترش است. واقعیتی که دست غرب از بسیاری از ابزارهای تحریمی، غیر قانونی برای اقدام علیه چین را کوتاه میکند.
روابط میان کشورهای آمریکای لاتین و جمهوری خلق چین به اواخر دهه ۱۹۷۰ برمیگردد، اما سطح روابط از ابتدای قرن حاضر شروع به رشد کرد و در دوره همهگیری کووید-۱۹ تقویت شد. چین با پروژههای بزرگ، نفوذ خود در سراسر جهان را گسترش داده اما چنان که «مادلین کارولینا گونزالس» استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی پکن در بیان اهمیت حضور فزاینده چین در آمریکای لاتین و کارائیب تصریح کرد، چین در اینجا «برای ماندن آمده است».
تداوم رهبری شی جین پینگ در چین به معنای تعهد حزب کمونیست چین برای دستیابی به یک «رهبری باثبات»، بی تردید از تداوم سیاستهای این کشور در قبال آمریکای لاتین خبر میدهد. حضور «شی» برای آمریکای لاتین و کارائیب، به معنای تضمین ثبات سیاسی و اقتصادی چین با توجه ویژه به سیاست خارجی و ایجاد اتحادهای استراتژیک با کشورهای این منطقه خواهد بود. چین یک شریک تجاری ایدهآل برای بازار بزرگ مواد خام آمریکای لاتین و پروژههای سرمایهگذاری است و به همین دلیل، سود متقابلی در روابط تجاری میان این دو طرف وجود دارد.
به نوشته تارنمای تحلیلی کونِکتاس، چین در حال حاضر، شریک تجاری اصلی برزیل، شیلی، اروگوئه، آرژانتین و پرو است. این کشور همچنین قراردادهای تجارت آزاد با پرو، شیلی و کاستاریکا امضا کرده و تجارت آزاد با السالوادور را به سرعت در دستور کار قرار داده است.
طرح همکاری چین- سلاک نیز در سال ۲۰۱۵ ایجاد شد و به موجب آن، راهبردهای توسعه اقتصادی، تجاری و فرهنگی چین با آمریکای لاتین تعریف شد. به دنبال این زمینه همکاری، بر اساس تجزیه و تحلیلها، «افزایش تجارت میان چین و آمریکای لاتین و کارائیب به ۵۰۰ میلیارد دلار میرسد».
روزنامه آلمانی «ولت» پیشتر در مقالهای با عنوان «لغزش به چپ؛ مشکلی رو به رشد برای اروپا» نوشت: گرایش به چپ در آمریکای لاتین تنها به سود یک کشور است، «چین».
در این مقاله به نوشته «فون توبیاس کوفِر» آمده است: این واقعیت که پنج اقتصاد برتر آمریکای لاتین به زودی توسط دولتهای چپ اداره میشوند، نشاندهنده بیاعتمادی بزرگی است که نسبت به اروپا و ایالات متحده وجود دارد. تحولی که چین به صورت هوشمندانه از آن در راستای اهداف خود استفاده میکند.
به نوشته نشریه ولت، در حال حاضر و در بحبوحه مبارزه جهانی برای تقسیم قدرت، چین بیش از هر کشوری از مزایای راهبردی برخوردار است. تاریخ ناعادلانه استعماری که در حافظه آمریکای لاتین ثبت شده است و همچنان بر روابط کشورهای این منطقه با جهان سایه میافکند، مسئلهای است که پکن هیچگونه مسئولیتی در قبال آن ندارد.
شاید این تحلیل رسانه آلمانی را بتوان در کنار عوامل ریز و درشت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و ... که انگیزهها و جذابیتهای آمریکای لاتین و چین را در قبال روابط با یکدیگر شکل میدهند، ظریفترین نکتهای دانست که کمتر به آن اشاره شده است. آمریکای لاتین همواره تلاش کرده تا در پی تاریخ سیاه استعمار، بازیابی هویت ملی و منطقهای خود را به کشورهای غربی گوشزد و ثابت کند. سوءظن و بدبینی آمریکای لاتین به کشورهای غربی، مسئلهای است که برای چین یک فرصت، موهبت و مزیت مهم در نظر گرفته میشود.
فرصتهای اقتصادی کشورهای آمریکای لاتین به دلیل منابع طبیعی گسترده، چین به ریاست جمهوری «شی جین پینگ» در سال ۲۰۰۰ میلادی را بر آن داشت تا به منظور تقویت موتور اقتصادی این پرجمعیتترین کشور جهان، به این گستره جغرافیایی نگاه ویژهای بیندازد.
مقامهای آمریکایی نیز به صورت علنی اعلام کردهاند این وضعیت بسیار نگرانکننده است و کشورهای واقع در جنوب قاره دارای همکاری نزدیک تجاری و راهبردی با پکن هستند که این امر بر خلاف منافع واشنگتن است. «کریگ اس. فالر» رئیس سابق فرماندهی جنوبی ایالات متحده پیشتر اعلام کرد: ما در حال از دست دادن مزیت موقعیت خود در این نیمکره هستیم و برای معکوس کردن این روند، اقدام فوری نیاز است.
نکته جالب توجه اینکه، انتخابات میاندورهای آمریکا به تازگی برگزار شد و تحلیلهای متعددی به بیان تاثیر پیکربندی جدید کنگره (مجلس نمایندگان و سنا) بر نقاط مختلف جهان پرداختند؛ واشنگتن، آمریکای لاتین و کارائیب را «حیاط خلوت» خود میداند و نکته حائز اهمیت اینکه، نفوذ رو به رشد چین در آمریکای لاتین را میتوان نگرانی اصلی و البته مشترک جمهوریخواهان و دموکراتها دانست. به این ترتیب، سیاست خارجی آمریکا در قبال منطقه بیش از هر موضوع دیگری، بر نگرانیها در مورد حضور چین در آمریکای لاتین تمرکز یافته و اجماع دو حزب در مسئله چین سبب خواهد شد تا در دو سال آینده، سیاست هماهنگی را از سوی آمریکا در مسئله مقابله با پکن در این منطقه شاهد باشیم.