خدا رحمت کند حضرت حافظ را که میگفت کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور. اگرچه منظور حافظ در این مصرع، بیت الاحزان حضرت یعقوب است ولی شیعیان هم یک بیت الاحزان داشتند که در سال ۱۳۴۴ هجری قمری به دست آل سعود تخریب شد؛ همان بیت الاحزانی که به همراه حرم ائمه بقیع و بارگاه چهار امام مظلوم ویران و روز هشتم شوال آن سال یوم الهدم نامیده شد.
تا قبل از این تاریخ، رسم بر این بود که هر زائر شیعی پس از ورود به مدینه و زیارت حرم مطهر پیامبر(ص) و اقامه نماز در مسجد آن حضرت، به زیارت قبورائمه بقیع (ع) و سایر قبور متعلق به اقوام و یاران پیامبر اعظم(ص) رفته و سپس بیت الاحزان را زیارت می کرد؛ به این امید که اگر به قبر مطهر زهرای مرضیه (س) دسترسی ندارد، آن حضرت را در محل دیگری که به وی منتسب است زیارت کند.
بیتالاحزان هم مثل قبرستان بقیع، مظلوم واقع شده و به قول قدیمی ترها یا فاطمه من عقده دل وا نکردم، گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم. چشم انتظارم مهدی بیاید، تا تربتت را پیدا نماید.
داستان بیت الاحزان از بعد وفات رسول خدا(ص) شروع شد. این غم خانه فاطمه زهرا مکان یا مسجدی در قبرستان بقیع در قسمت جنوبی قبر عباس بن عبدالمطلب بوده و مطابق برخی گزارشها در سال یازدهم هجری پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و به دنبال ناراحتی ها و تألّمات شدید روحی حضرت فاطمه (س) و نارضایتی از وضع موجود توسط حضرت علی (ع) بنا می شود تا همسرش در آنجا به عزاداری در فراق پدر بنشینند.
حضرت صدیقه کبری هر روز با دو فرزند خود یعنی امام حسن و امام حسین علیهما السلام به بیت الاحزان میرفتند و هنگام غروب، امیرمومنان(ع) ایشان را به خانه برمیگرداندند. پس از گذشت ۲۷ روز از رحلت پیامبر اعظم (ص) بر اثر شدت بیماری، دیگر نتوانستند به بیت الاحزان بروند.
مرحوم حجت الاسلام محمدصادق نجمی نوشت: بیت الاحزان در دوران امام حسین (ع) یعنی تا سال 61 هجری، مانند حال حیات حضرت زهرا (س) به صورت خیمه و چادری مشخص بوده که امام حسین (ع) بر حفظ آن عنایت و اهتمام داشته، به طوری که به یکی از بانوان و ارادتمندان حضرت زهرا (س) ماموریت داده در این بیت و خیمه، اقامت نموده و از آنجا نگهبانی کند و شاید بر اساس همین دید و اهتمام و به پیروی از روش آن حضرت، افرادی از اهل بیت عصمت پس از آن حضرت نیز همین روش را ادامه داده و خیمه را به ساختمان مبدل نموده اند.
وی افزود: بیت الاحزان پس از این دوران و در اواخر قرن دوم و اوائل قرن سوم، دارای ساختمان بوده ولی این نکته که خیمه دقیقا در چه تاریخی و به وسیله چه کسی به ساختمان تبدیل شده، معلوم نیست. بیت الاحزان در سال 1344 هجری در آستانه تخریب واقع شد و در این مدت کمتر از نیم قرن، از میان میلیون ها زائر بیت الاحزان، تعدادی از علمای برجسته و نویسندگان را می بینیم که در تالیفات خود از بیت الاحزان سخن به میان آورده و از این بنای تاریخی و اثر فراموش نشدنی یاد نموده اند.
ذاکران اهل بیت(ع) به مناسبت های مختلف همچون ایام فاطمیه یا هنگام زیارت حرم رسول خدا (ص) و قبرستان بقیع از بیت الاحزان یاد می کنند و در فراق مزار مخفی دردانه پیامبر اکرم(ص) و غم خانه فاطمه زهرا (س) به مرثیه و نوحه سرایی می پردازند.
خانه بی تو زهرا، بیت الاحزان دنیاست، غم چنان شد که گویا روز پایان دنیاست
ای دل عالم و جان اهل کساء، ذکر تو هر کجا بر لب شهدا، در دفاع از حرم ای تو حجت ما،
ای اوج جانبازی ها زهرا، جان و دل مرتضی زهرا، وقتی در کوچه می افتادی، دنیایی افتاد از پا زهرا...
آنها که خود را شیعه علی و فاطمه می دانند، فقط در روزهای عزا و شادی به یاد این بزرگان نیستند بلکه در روزهای غم و اندوه اهل بیت (ع) دل های خود را بیت الاحزان می کنند و در شادی ها نیز به شادی آن ها خوشحال و در سرور هستند و از طرف دیگر همواره تلاش می کنند تا رنگ و لعاب زندگی خود را نیز با سبک زندگی آنان مطابقت دهند.
رهبر معظم انقلاب در معرفی شخصیت فاطمه زهرا (س) فرمود: در زندگی معمولی این بزرگوار یک نکته مهم است و آن جمع بین زندگی یک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و بین وظایف یک انسان مجاهد، غیور، خستگی ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم بعد از رحلت رسول اکرم (ص) که به مسجد می آید و سخنرانی و موضع گیری و دفاع می کند و حرف می زند و یک جهادگر به تمام معنا و خستگی ناپذیر و محنت پذیر و سختی تحمل کن است از طرفی دیگر.
حجت الاسلام محمدمهدی زارعی گلپایگانی استاد حوزه علمیه اصفهان گفت: حضرت زهرا(س) الگویی کامل برای زنان است. آن حضرت در جنبه های گوناگونی از زندگی، مانند نحوه اداره زندگی با شرایط مالی دشوار، تربیت فرزندان، مسائل مربوط به امر ولایت و امامت، زمان شناسی، حضور اجتماعی، افشاگری خطاها و آسیب های جامعه، مبارزه منفی با انحرافات و آسیب ها برای ما یک الگوی بسیار عالی هستند. جنبه های متعدد زندگی حضرت فاطمه (س) اعجاب انگیز است و هیچ زمینه ای نیست که انسان نتواند یک الگوی ارزشمندی از این بانوی بزرگ پیدا کند.
وی از ضرورت توجه به آسیب های الگوبرداری سخن گفت و افزود: الگوبرداری گزینشی یکی از اشکالاتی است که عافیت طلبی باعث چنین رفتاری می شود. یعنی بخشی از دین را به راحتی قبول ولی نسبت به بخشی دیگر مقاومت می کنیم. در واقع خودخواهی های ما باعث می شود تا به صورت گزینشی برخورد کنیم و موضوع الگوبرداری را زیر سوال می بریم. چون الگو، یک نمونه کامل است و باید به صورت کامل الگوبرداری کرد ولی اگر قرار باشد بخشی از آن را قبول نکنیم، نمی توان گفت الگوبرداری به صورت کامل رخ داده است.
این پژوهشگر مذهبی افزود: گاهی می بینیم که برخی بانوان همیشه کتاب دعا به همراه دارند و هر وقت مشکلی پیش می آید، مشغول دعا خواندن می شوند. چنین شخصی از ائمه الگوبرداری کرده ولی از طرف دیگر نسبت به مسائل مادی اصالت قائل است یا اهل صرفه جویی نیست و در برخی موارد مانند پوشش و حجاب به عنوان یکی از میراث های قیمتی حضرت زهرا(س) کاملا بی اعتناست و الگویش در حجاب به فیلم ها و سریال ها بر می گردد.
وی تاکید کرد: این الگوبرداری یک الگوبرداری گزینشی است که انسان را به جایی نمی رساند و باعث محرومیت انسان از آن الگوی جامع می شود و آسیب هایی را نیز به دنبال دارد. چنین زنی که مثلا الگوی حجابش بازیگران فیلم های سینمایی است، در مرحله اول به خود آسیب می زند و نگاه های مسموم را به صورت ناخودآگاه به سمت خود جلب می کند و در واقع مرتکب زیرپاگذاشتن حق الناس می شود و در مجموع بر خلاف برنامه خدا حرکت می کند و آسیب های آن را خواهد دید. در چنین وضعیتی است که بخشی از زندگی ما الگوی الهی و بخشی دیگر الگوی شیطانی می شود و باید تلاش ما این باشد که از الگوهای الهی به صورت کامل پیروی کنیم.
این استاد حوزه، الگوبرداری سطحی را یکی دیگر از آسیب ها دانست و گفت: مثلا یک خانم از چادر و پوشش مناسبی برخوردار است ولی گاهی از فلسفه این پوشش غافل است. یعنی این پوشش باید در یک مجموعه تکاملی قرار گیرد ولی مورد غفلت واقع می شود و در واقع یک الگوبرداری سطحی صورت می گیرد. به عبارت دیگر نوع برخورد چنین بانوانی به گونه ای است که توجه دیگران را به خود جلب می کنند در حالی که فلسفه حجاب این بود که کسی خودنمایی نکرده و جذابیت های خود را به دیگران تحمیل نکند. بنابر این الگوبرداری ما باید کامل و غیرگزینشی باشد و به عمق معنوی این الگوبرداری های عملی و فلسفه ای که پشت آن است و همچنین اقتضائات این الگوها توجه کنیم وگرنه الگوبرداری های ناقص و سطحی ما را به آن جایگاهی که برای ما درنظر گرفته اند به عنوان شیعیان زهرا (س) نخواهد رساند.
برخی از کارشناسان معتقدند که حضرت فاطمه (س) یک الگوی متوازن برای زن مسلمان کنونی است و کم کاری نهادهای فرهنگی و اجتماعی در معرفی الگوی فاطمی علت مشکلاتی است که امروز گریبانگیر جامعه ماست. طهورا نوروزی کارشناس مسائل زنان و خانواده گفت: ما به دنبال الگوهای متوازن هستیم. یعنی توازن در الگو برای انسانی که به دنبال رشد و تعالی است، بسیار اهمیت دارد. چون کسی را که الگوی خود قرار میدهیم، باید رشد متوازن و موزونی داشته باشد. بنابراین کسی که از نظر مذهبی قوی است ولی از نظر اجتماعی ضعیف شمرده میشود، نمی تواند الگوی خوبی برای ما باشد.
وی یکی از مشکلات امروز جهان معاصر را نداشتن الگو دانست و تاکید کرد: البته ما الگو داریم ولی این الگوها معمولا متوازن نیستند و آن چه باعث رشد انسان می شود، برخورداری از الگوی متوازن است و حضرت زهرا (س) برای زن مسلمان معاصر یک الگوی متوازن است چون هیچ ساحتی از شخصیت وی فدای ساحت دیگر نمیشود. حضرت زهرا (س) اهل نماز شب و تعبد است ولی آن حضرت فقط ارتباط با خدا را در نظر نمی گیرد و لذا در پاسخ به فرزندش امام حسن (ع) می گوید اول برای همسایه و بعد برای خانواده دعا می کنم؛ بنابراین فاطمه زهرا (س) در هنگام عبادت فقط به خلوتگاه و رشد معنوی خود فکر نمی کند بلکه به نوع دوستی نیز توجه می کند.
وی از فرایند تربیتی دختر رسول خدا (ص) در خانواده سخن گفت و به فعالیت های اجتماعی فاطمه زهرا (س) اشاره کرد و ادامه داد: حضرت زهرا (س) نقش مادری خود را به تمام و کمال ایفا کردند و همانگونه که موفقیت هر خانواده را می توان با فرزندان آن خانواده ارزیابی کرد، بر همین اساس فاطمه زهرا (س) فرزندانی همچون امام حسن و امام حسین (ع) تربیت کردند. در تفکر شیعی برخی با نگاه سلیقه ای می خواهند زن را در فضای خانه و صرفا آن را نه با خانواده محوری که با خانه محوری محصور کنند و باید گفت چنین افرادی شخصیت فاطمه (س) را نشناخته اند. چون آن حضرت یک الگوی متوازن و همه جانبه بود.
وی تاکید کرد: آن حضرت چه در بعد اجتماعی و چه در بعد فردی و خانوادگی نقش پررنگی داشت. یعنی اگر در خانه بود، یک مادر کامل بود درحالی که برخی فکر می کنند مادر خوب کسی است که خانه مرتبی را تامین کند در حالی که خلأ جهان معاصر نقش مادری در خانواده یا بهتر بگوییم خلأ عاطفی است. بهترین نمونه از حضور اجتماعی فاطمه زهرا (س) موضوع دفاع از ولایت است که در خطبه فدکیه آن حضرت متبلور شده است. در روایات نیز آمده که زهرا (س) در فعالیت های عام المنفعه حضور داشت و در جنگ ها نیز کنار حضرت علی (ع) و پیامبر اکرم (ص) بود. همچنین در آموزش افراد و بهویژه زنان فعالیت داشت و به سوالات آنان پاسخ می داد.
وی ادامه داد: همه مشکلاتی که امروز زنان و دختران در پیدا کردن خود حقیقی دارند، ناشی از این مساله است که میان سه ساحت فردی، خانوادگی و اجتماعی توازنی برقرار نیست و ما در ایجاد الگوی متوازن خوب کار نکردیم. فاطمه زهرا (س) به عنوان یک الگوی متوازن قابلیت پاسخگویی به تمامی نیازهای زن امروز را دارد و اگر ما نتوانستیم پاسخ دهیم، به این دلیل است که در شان آن الگوها کار نکردیم. حکومت اسلامی و نهادهای مربوط مانند رسانه و متولیان قانونگذاری و سازمان های نظارتی وظیفه دارند در این حوزه کار کنند.
حال باید از خود بپرسیم آیا همانگونه که در فراق فاطمه زهرا (س) و ناله های آن حضرت در بیت الاحزان و همچنین بی تابی زیارت مزار آن حضرت در سوگ و تب و تاب هستیم، خانه های دل را عزاخانه آن حضرت کرده ایم یا نه و در زندگی خود، سخنان و دستورات فاطمی را قطب نمای سبک زندگی خود قرار می دهیم یا نه.
امروز همان روزی است که حضرت علی (شب هنگام) در دفن حضرت زهرا(س) خطاب به رسول خدا (ص) فرمود: ای پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه کم شده و توان خویشتنداری ندارم امّا برای من که سختی جدایی تو را دیده و سنگینی مصیبت تو را کشیدم، شکیبایی ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان قبر نهادم و هنگام رحلت، جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد. فانا لله و انا الیه راجعون. پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید. از این پس اندوه من جاودانه، و شب هایم، شب زنده داری است تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند. به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند، از فاطمه بپرس و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نشده است.