نوشهر- ایرنا- اسمش مدرسه است اما یک واحد مسکونی است، نفس تان در حیاط و اتاق های تنگ و تاریک آن بند می‌آید تا چه رسد به دانش‌آموز که ظرافت خاص خودش دارد، آیا انتخاب خانه‌ برای کلاس درس قانونی است؟ آیا به روح و روان محصور دانش آموزان این واحدها اندیشیدیم؟ چرا سالها این مشکل حل نشده است؟

افزون بر این موارد مهم روحی و روانی دانش آموزان محصور در فضاها و اتاق های تنگ و تاریک خانه های قدیمی که اسمش مدارس غیرانتفاعی است، خانوادگی اداره کردن آن مضاف بر مشکلات یادشده است که برنامه ریزان امر باید اندکی تامل کنند.

وقتی که همه کادر آموزشی گرفته تا نگهبان و متولی بوفه آن از خویشان، دوستان و فامیل مدیری آن واحد آموزشی است از این مدارس خانوادگی چه انتظاری هست که آموزش علوم به دانش آموزان علمی و واقعی انجام گیرد.

نکته دیگر این که طرفین هم والدین و هم مدیر آن واحد آموزشی نیز در بیان واقعیت ها و نقد بسیاری از کمبودها و نارسایی های موجود صرف نظر می کنند یا بی خیال از هدف اصلی می گذرند، حال اگر روح دانش آموز در این فضاهای غیر علمی چنانچه خدشه دار بشود مهم نیست یا محلی از اعراب ندارد چون مقصود منافع طرفین است کعبه و بتخانه بهانه است.

دانش آموزی در همین مدارس غیر انتفاعی در مازندران گفت، هر وقت کمد کلاسمان را می بینم فکرم به کمد خانه ام متمرکز می شود نه درس. و دیگری هم یادآور شد، هر صبح از خانه ای به خانه ای دیگر می رویم، حال که حیاط مدرسه جایی برای راه رفتن نیست یا آبدارخانه و آزمایشگاه یکی است، یا معلم و دانش آموز با اندیشه باز نمی توانند تکلیف شان را بدون دغدغه انجام دهند یا آنقدر باید سکوت کنی که تا همسایه های همجوار مدرسه معترض نشوند و به همین خاطر نیز پنجره اتاق را نمی شود باز گذاشت تا همسایه های اطراف اعتراض نکنند و دهها نمونه دیگر بماند برای برنامه ریزان و متولیان امر که روزی برسد این مباحث را تحقیق و پژوهش کنند تا به نتیجه برسند تا اختصاص این خانه برای مدارس واقعا علمی است یا خیر.

در آغاز سال تحصیلی جاری بود که نگارنده در یکی از مدارس غیر انتفاعی مازندران حضور یافت که دغدغه ای تامل برانگیز است.

والدین هر یک به شوقی در حیاط دبیرستان منتظرند تا کلاسها و معلمان مشخص شود، مدیرداشت معلمان را معرفی می کرد که به نفر چهارمی رسید، پدر دانش آموزی در کنارم گفت : بگو مدرسه خانوادگی نه غیرانتفاعی، وقتی همه کادر مدرسه متشکل از اطرافیان مدیر هستند خود حدیث مفصل بخوان از مجمل.

مدارس غیردولتی (غیر انتفاعی) مطابق اهداف ضوابط و دستور العمل های عمومی وزارت آموزش و پرورش راه اندازی شده است ولی اداره فامیلی و خانوادگی در بیشتر این مدارس از جمله مواردی است که با سیاست های کلان ایجاد این مراکز آموزشی منافات دارد.
مطابق ماده یک قانون تاسیس مدارس غیر انتفاعی مصوب مجلس شورای اسلامی در مورخ ۵/۳/۶۷ مدارس غیر انتفاعی در زمره مدارسی محسوب می گردد که از محل مشارکت های مردمی و مطابق اهداف، ضوابط ،برنامه ها و دستورالعمل های عمومی وزارت آموزش و پرورش و تحت نظارت این وزارتخانه ایجاد و اداره می گردند.
صاحبنظران ، تحول اساسی و پایدار در هر جامعه ای را در گرو متحول شدن نظام تعلیم و تربیت آن جامعه می دانند، و می گویند محور اصلی تحول و توسعه نظام تعلیم و تربیت ، کیفیت کار معلم، شناخت و ویژگی های آن ها می باشد.


دستگاه تعلیم و تربیت هر کشوری به دلیل پرورش و تریبت نیروی انسانی از حساسیت و اهمیت فراوانی برخوردار است بنابراین اتخاذ هر تصمیم و اجرای هر طرحی در مراکز آموزشی باید هدفمند، اصولی و منسجم باشد چرا که خسارت اجرای هر راهبرد غیر کارشناسی در این نهاد، جبران ناپذیر خواهد بود.
نکته اینجاست که نقش معلمان و مربیان در دستگاه آموزشی کشور حساس و خاص بوده چراکه در معلومات و مهارت‏های علمی و زندگی و اخلاق مداری و افزایش شناخت دانش آموزان نقش بسزایی دارند، پس هر فردی به صرف داشتن معلومات و یا به صرف علاقه‌ به تدریس معلم نمی‌شود آنهم در عصر جدید که زندگی در همه عرصه ها متحول شده است و باید بررسی شود نسل جدید با چه تهدیدهایی مواجه هستند اگر نظام آموزشی نتواند در همه امور به روز باشد باشد به طور قطع در دستیابی به هدف با مشکل مواجه می شود.
بر اساس آمار موجود متوسط تحصیل دانش‌آموزان مدارس غیردولتی در کشور حدود ۸.۵ درصد است و این شاخص در مازندران به گفته مسوولان امر با ۲ برابر بیشتر از میانگین کشوری افزون بر ۱۸ درصد است.
در استان مازندران ۵۲۸ هزار و ۸۹۲ نفر دانش‌آموز به تحصیل مشغول هستند که افزون بر ۱۸ درصد آن در مدارس غیر انتفاعی هستند.
حال که عمر مدارس غیرانتفاعی بیش از سه دهه می رسد باید به این نکته توجه کرد و پاسخ داد که تعلیم و تربیت در جهان جدید پر از استرس و اضطراب و تهدید کار هر کسی نیست بنابراین باید از ورود بی ضابطه هر دانش آموخته ای به این عرصه جلوگیری کرد و یا در ارایه مجوزها نباید صرف این که مدیر، فرهنگی بازنشسته است، اکتفا کرد.
نکته دیگر این که برآیندها نشان می دهد که شاخص های جذب مربی در این مراکز آموزشی علمی نیست ضمن این که تجارت پیشگی مدیران، کیفیت پایین آموزشی و دادن نمره ارفاقی به دانش آموزان، اتاق های قفس گونه و فضای آموزشی غیر استاندارد از دیگر مشکلات این مدارس بوده که نیازمند بررسی همه جانبه است.

در همین ارتباط نیز حتی بسیاری از معلمان اینگونه مدارس نیز از نداشتن استقلال در فرآیند آموزش و تحمیل نگرش های مدیر و نگرانی در پرداخت بموقع و واقعی حقوق و در صورت نقد تغییر زودهنگامشان نیز اشاره داشتند.
اگرچه در کشور همچون دانشگاه با انواع مدارس اعم دولتی ، هیات امنایی، نمونه مردمی مواجه هستیم اما موضوع بکارگیری مربیان آموزشگاه های غیر انتفاعی را باید جدی گرفت و نباید این مراکز آموزشی تنها به محل کسب درآمد برای عده ای بازنشسته نگریسته شود و صرف هم کسی که دارای مدرک تحصیلی و بیکار هست بدون آموزش تدریس وارد این عرصه شود.
واضح است، مدرسه غیردولتی را باید از جمله با برنامه‌های فوق العاده ، کادر آموزشی مجرب با داشتن رویکرد تربیتی مناسب، ارائه خدمات کافی، کلاس های با جمعیت کم و کیفیت آموزشی شناخت، آیا اکنون این شاخص ها در این آموزشگاه ها رعایت می شود؟
کارشناسان امر تاکید دارند که باید رویکردها و شیوهای آموزش در مدارس غیر انتفاعی به خوبی بررسی و سازماندهی شود چراکه انتظار ارتقای آموزشی و پیشرفت علمی کشور بیهوده خواهد بود و حتی چالش های نظام آموزشی را دوچندان خواهد کرد و نکته دیگر این که تاکنون آیا بررسی همه جانبه از مراکز انجام شده است و نتایج آن چه بوده و چه اصلاحاتی صورت گرفته است و وضعیت موجود اکنون آیا بر اساس نتایج بررسی ها منطبق است یا خیر.
این گونه مدارس با هدف ایجاد رقابت سالم بین مدارس و به منظور ارتقای سطح کمی و کیفی آموزشی و پرورشی ایجاد شده است ولی آنچه ظواهر امر ژیداست اکنون نیازمند آسیب شناسی، ساماندهی و استاندارد سازی است.
چراکه مراکز آموزشی باید بتواند انسان های آگاه، متفکر، خلاق و هوشمند و متناسب با نیاز روز بپروراند تا ابن افراد سنگ بنای جامعه سالم را تشکیل دهند و زمینه توسعه اجتماعی و اقتصادی را نیز فراهم آورند.
بنابراین اگرچه دیر شده است اما مسوولان امر باید در تهیه آمار کارشناسانه از وضعیت و نحوه کارکرد و پیامدهای مدارس غیر انتفاعی تلاش نموده و از ناکارآمدی این سیستم آموزشی جلوگیری و راهبرد جدیدی برای این مراکز آموزشی اتخاذ و تدوین کنند.

از سوی دیگر این نگرش نیز در درصد قابل توجهی از جامعه وجود دارد که می گویند مدارس دولتی نیز از فرآیند آموزش گرفته تا مباحث جدی تر مربوط با مشکل مواجه هستند که این مورد نیز نیازمند بازنگری از سوی برنامه ریزان کشور است تا علل آن آسیب شناسی بشود.

و آموزش و پرورش نیز باید با نظارت بر کیفیت کار در ابعاد مختلف در مدارس دولتی ایجاد انگیزه خدمت در معلمان و مدیران به طرق گوناگون، به نیازهای آموزشی خانواده‌ها پاسخ داده و اعتماد آن درصد از افراد جامعه را به مدارس دولتی را بازگرداند.

مازندران دارای ۵۲۸ هزار و ۸۹۲ دانش آموز ۴۵ هزار معلم و چهار هزار و ۲۰۵ مدرسه در مقاطع مختلف تحصیلی است.

جانعلی فتحی خبرنگار ایرنا در مازندران