به گزارش خبرنگار ایرنا استان اردبیل به لحاظ داشتن پیشینه و آوازه مذهبی و فرهنگی، مهد محافل شعری آمیخته با دین و مذهب بوده و هست و در این راستا انجمنهای ادبی متعددی در همه شهرستانهای این استان و بخصوص در مرکز آن همچون انجمنهای آل محمد (ص)، کلک خیال، خطایی، ادواری و بانوان تشکیل شده است و نمود و بروز آنها در مناسبتهای ملی و مذهبی برجستگی خاصی دارد.
شامگاه دوشنبه مصادف با شب شهادت حضرت فاطمه (س) با همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل و همکاری و همداستانی جمعی از اعضای انجمنهای ادبی یادشده، محفل شعر فاطمی در سالن سخنرانی اداره کل مذکور برگزار شد و شمیم معرفت فاطمی فضای جلسه را معطر ساخت.
من متاسفانه با کمی تاخیر وارد محفل شدم، سکوتی آمیخته با توجه و تمرکز سنگین، فضای جلسه را در اختیار داشت و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بعد از تلاوت کلام وحی، سخنان خود را آغاز کرده بود.
او و برخی از شعرا به نشانه روز عزای فاطمی جامه سیاه برتن داشتند و البته رنگهای متنوع نیز در لباس شاعران مشهود بود و در واقع با وجود اینکه محل جلسه، فضایی اداری و رسمی بود، اما محفل انس بود و شعرا و ادبا هم به حدود و ثغور رایج و مرسوم واقف هستند و هم در عین صمیمیت و رسالت شاعرانگی، هر چه دل تنگشان میخواهد میگویند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اردبیل که سابقه سالها اجرای برنامه در شبکه برون مرزی صدا و سیما را دارد و زبان و بیان ترکی وی از ظرافت و زیبایی خاصی برخوردار است، نقبی به دوران حیات پیامآور نور و رحمت، محمد مصطفی (ص)، واقعه جانگداز عاشورا و سپس عظمت زهرای مرضیه (س) زد و ارزشها و آموزههای نبوی، علوی و فاطمی را ذخایری تمام نشدنی برای شعر و ادب توصیف کرد.
عبدالله بحرالعلومی عشق و تعلق خاطر به اولیای الهی را مشخصه بارز شعرا بخصوص شاعران ترک زبان دانست و گفت: درک و تجربه ظرایف اندیشه و سیره معصومین (ع) به روحی زلال و متفکر نیاز دارد و عبارت مشهور زینب کبری (س) یعنی "ما رأیتُ الّا جمیلاً " نمونه بارز نگاه متفاوت و عمیق به وقایع تاریخ اسلام است و شاعران نیز با نگاههایی فراتر از عامه مردم، به تصویر و توصیف رویدادها میپردازند.
زمان شعرخوانی فرارسید و موسی فتحی شاعر و مجری خوش صدای محفل ادبی، چند بیت عاریه از حمیدرضا برقعی شاعر معاصر را اینگونه خواند:
زنی از خاک و از خورشید و از دریا قدیمیتر / زنی از حوری و آسیه و حوا قدیمیتر / زنی از نیت پیدایش دنیا قدیمیتر / که قبل از قصه قالوا بلی این زن بلی گفته ...
شروع شعرخوانی با این مطلع پر قدرت، همه را برای خوانش سرودهها آماده کرد و البته او در اثنای اجرا به این نکته اشاره داشت که خوانش شعر نه بر اساس رتبه و درجه ادبی و هنری شعرا بلکه بر اساس زمان حضور و شرکت به موقع در جلسه است و قصدی در پس و پیش دعوت کردن برای شعرخوانی نیست.
با دعوت مجری، خانم شبنم فرضی زاده از شاعران پرقدرت و صاحب اثر اردبیل شعرخوانی را آغاز کرد و شعر او طبق همیشه در خور موضوع ، محکم و با محتوای خوب بود و به نوعی به واقعه در و دیوار و جراحت پهلوی دختر عفیف پیامبر خدا اشاره داشت و تقریبا با این مضمون و کلمات تمام کرد که " ما را ببخش که از درد و آتش نوشته ایم / ما را ببخش که آنجا نبوده ایم ...
شاعر بعدی خانم امان پور بود که با این بیت " تو ای کوثر ای روح قرآن و دین / به لطف و صفا عاشقان را ببین" شعرش را شروع کرد و در واقع دست امید و التجا به دامن مبارک فاطمه (س) دراز نمود و او همچنین چند بیت ترکی نیز در این مناسبت محزون خواند: "سَپنده گویلره عشقین شراره سین اورگیم / دیلیمده اولدوز اولوب پارچالاندی دویغولاریم ...
به خاطر فاصله ای که داشتم صدا و نام برخی شاعران را به درستی متوجه نمی شدم و در ادامه، شاعره ای به نام خانم بهشتی شعری با مطلع " شبی من رازدار قصه ی پروانهها بودم / اسیر اشک و دود و آتش ویرانهها بودم" خواند و عمده مضامین سروده او راجع به روز عاشورا بود و سپس خانم ندایی شعری کاملا مرتبط با مناسبت و با این سرآغاز خواند که " بانو قرار عاشقیات برقرار شد / وقتی تمام کوچه به عشقت دچار شد.
گرماگرم شعرخوانی بود و مجری برنامه هر از چندگاهی ابیاتی ناب در رثای صدیقه کبریا (س) میخواند و شاعران را به خوانش شعر فرا میخواند و اینک نوبت خانم پری قدیمی بود تا شعرش را بخواند و او شعری آزاد و خارج از قالبهای کلاسیک را پیشکش کرد " بغض یک سیلی بود و خدا تمام کوچهها را گریه میکرد"
بعد از وی چند بانوی شاعره و تنی چند از آقایان شاعر، وقت خود را به دیگران وقف کردند.
آقای قاسمی شعری ترکی خواند و حال و هوای شعرش بیشتر با مداحی و مرثیه عجین بود و اینگونه شروع می شد که " منتهای ظلمدن افلاکه دوشدی ولوله / دوندی قانه گوز یاشی، اتدی شکایت کوچه ده.
شاعری با عنوان علیزاده نیز شعری آهنگین و موزن را به گوش حاضران رساند که مطلعش اینگونه بود " فاطمه ای مخزن اسرارها / فاطمه ای معنی گفتارها / کیستی که مانده در وصفت بسی / پای در گِل مرکب افکارها...
مجری ناگهان من (عیسی پاشاپور) را به شعرخوانی دعوت کرد؛ من در انتهای جلسه از میکروفون دور بودم و ناچار بلند شدم و با ادای احترام به حاضران، اجازه خواستم تا برای تغییر حال و هوای انجمن، شعری متفاوت از حیث موضوع بخوانم و سپس سروده ای در وصف برف و زمستان را از روی یاداشت گوشی همراهم خواندم و چند بیتش این بود " خواندند تا به گوش زمین داستان برف / افتاد خاک دلشده بر آستان برف / خشکید بیت بیت غزلهای جویبار / تا سرکشید شعر سپید از زبان برف / شالی سفید داد به کوه و کرانه باد / باغ عطسه کرد از گذر ناگهان برف / چون صید در محاصرهی خیل گرگ ها / بیکار مانده کارگری در میان برف ...
حاج ولی محمدی از بزرگان شعر استان اردبیل شاعر بعدی بود که افتادگی و وزانت طبع و ادبش، جایگاه خاصی در میان شعرا به او بخشیده است و شعر او در عین سادگی و گریز از تکلف و تصنع، پخته است؛ شعر او اینگونه شروع می شد که " اولدی پیغمبر، اولوب غمگین خیال فاطمه / سولدی غم دن غصه دن گول تک جمال فاطمه / اولمادی غم دن رها فکر و خیال فاطمه ...
آقای نوری از دبیران پیشکسوت و شاعران باتجربه اردبیل نیز در ادامه، شعری ترکی با این ابیات را به انجمن هدیه کرد " چیخمیشام بیر یئره کی گنبد مینا گورونور / پوزولوب بند تعلق دل شیدا گورونور / ارم باغ وجود ایچره گزیر جان دیلیم / هر ایشی حکمت ایلن، حکمتی اعلا گورونور...
شعر او در واقع اشاره به آفرینش و فلسفه هستی داشت و در ادامه به ارزشها و معارف دینی نیز پرداخته بود و مثل شعر سایر شاعران، با صلوات حاضران مورد استقبال و تمجید قرار گرفت.
دکتر شهاب الدین وطندوست به عنوان شاعر بعدی شعرخوانی کرد؛ او از استادان دانشگاه محقق اردبیلی و از داوران جشنواره های ادبی استان است و شعر دفاع مقدس یکی از حوزه هایی است که او در آن قلمفرسایی کرده و آثار قابلی به علاقه مندان ارزانی داشته است.
وطندوست شعرهایش را با این رباعی تاثیرگذار شروع کرد: " از سوگ تو آسمان غم آکنده / خورشید ز نور دیده ات تابنده / از سوگ تو تا روز قیامت ای گل / دیوار سر افکنده و در شرمنده
او همچنین شعری عاشورایی نیز قرائت کرد و تقریبا با این مضمون و اینگونه به سرانجام رساند که " هزار سال از آن روزها گذشت و هنوز / زند به بام فلک پرچم ظفر چشمت ...
جناب انوش، یار همیشه همراه و همکار انجمن های ادبی اردبیل نیز که ثبت و ضبط و مستندسازی نشست های شعرا و ادبا را بر عهده دارد و به جرات می توان گفت که حضور وی سبب انسجام و مدیریت بهینه جلسات میشود، از آغاز برنامه در گوشه و کنار سالن حضور مییافت و با عکسبرداری و فیلمبرداری و تهیه لیست شاعران حاضر، سعی در پربار بودن نشست داشت و در پایان نیز دهها جلد از یک کتاب شعر مذهبی اهدایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی را در میان شاعران توزیع کرد.
بحرالعلومی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی که خود از شاعران و ادبای استان است با صدا و بیان شیوا و دلنشینش، به عنوان حسن ختام جلسه، چند بیت بدیع ترکی در ارتباط با عاشورا و ارزشهای و آموزههای دینی را به گوش حاضران رساند و تحسین حاضران را برانگیخت.
اکنون دیگر شب فرارسیده بود و تاریکی هوا از پنجره سرک میکشید و زمان وداع را گوشزد میکرد و سرانجام، همگی در حین خروج از جلسه، به دعوت آقای انوش در راهروی ادارهکل لحظاتی برای گرفتن عکس یادگاری ایستادند و بدین ترتیب، یکی دیگر از روزهای پرکار خود را البته با بهره مندی از خوان احسان و اکرام فاطمی به پایان رساندند.
تا باد چنین بادا
گزارش از عیسی پاشاپور