تهران- ایرنا- شهادت حاج قاسم سلیمانی بعد از اعلام نابودی داعش به خوبی نشانگر استجابت دعای عام و عمومی امام سجاد(ع) در مورد وی است اما شهادت فقط برای مجاهدان میدان نیست.

دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه، مجموعه ای از هر آن چیزی است که در یک جنگ ترکیبی مورد نیاز است؛ اعم از ایجاد شبکه های اجتماعی، خدماتی، اطلاعاتی، امنیتی، پشتیبانی و تدارکات و جنگ بیولوژیک و رسانه ای که امام سجاد (ع) برای مقابله با دشمنان در کنار ابزارهای مورد نیاز و تقویت روحی و روانی مجاهدین از خدا درخواست می کند؛ درخواست هایی که نه فقط حدود جغرافیایی یک حکومت اسلامی بلکه هر نوع دفاع از مرزهای اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی را شامل می شود و با این نگاه هر کس می تواند خود را در جایگاه "یک مرزبان" و مخاطب این دعا و مشمول دعای حضرت بداند.

اگر چه تمام محتوای این دعا یا حتی ترجمه بندها و بخش های 18 گانه آن، فراتر از این یادداشت کوتاه است اما فقط به عنوان نمونه به برخی از این موارد اشاره می شود تا ابعاد متنوعی از یک زندگی جهادی روشن شود. البته توجه به برخی از بندهای این دعا، با نگاهی به حیات و شهادت حاج قاسم سلیمانی، می تواند نشانی از نسبت میان کتاب صحیفه سجادیه و نسبت آن با این شهید را نمایان کند. آنچه می آید فقط نشانه ای برای تجلی بیشتر ابعاد صحیفه سجادیه و نشانه ای از شناخت حاج قاسم عزیز برای تشریح بهتر این دعا است؛ موضوعی که با هر کس در هر زمان که مایل است خود را جهادگر و عاشق شهادت بنامد نیز قابل تطبیق است.

فعالیت های نظامی و اطلاعاتی با نگاهی توحیدی

در بند دوم این دعا، با نگاهی توحیدی، همه آنچه برای یک اقدام نظامی موردنیاز است، از خدا طلب می شود تا یک رزمنده بداند، اگر چه باید برای آنچه می خواهد برنامه ریزی دقیق کند اما باید این موضوع را نیز درک کند که آنچه می خواهد باید از خدای خویش بخواهد و این نگاه توحیدی و معنوی به عوامل مادی باید در تمامی زندگی او جاری باشد.

سیدالساجدین (ع) از خدا می خواهد که وَ کَثِّرْ عِدَّتَهُمْ ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ ، وَ وَاتِرْ بَیْنَ مِیَرِهِمْ ، وَ تَوَحَّدْ بِکِفَایَةِ مُؤَنِهِمْ ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِی الْمَکْرِ. یعنی خدایا:

تعدادشان را بیافزا (گسترش نیروی نظامی و توانمندی سازی فردی)؛

سلاحشان را تیز و برّا کن (روزآمدسازی سلاح های نظامی)؛

اطراف و جوانبشان را محکم و نفوذناپذیر ساز (جلوگیری از نفوذ و لزوم اقدامات ضداطلاعاتی برای حفظ اسرار نظامی)؛

جمعشان را به هم پیوند ده (همدلی و همفکری)؛

کارشان را رو به راه کن و آذوقه آنان را پی‌درپی برسان (لزوم پشتیانی تدارکاتی و لجسیتکی)؛

سختی‌هایشان را به تنهایی کارساز باش و به یاری خود نیرومندشان ساز و به شکیبایی، مددشان ده و آنان را در چاره‌جویی، دقّت نظر عنایت کن (هدایت های معنوی برای کشف راه کارهای مادی در صحنه نبرد).

همچنین در بند سوم دعا حضرت برای مجاهدان، ایجاد و توسعه یک شبکه اطلاعاتی مناسب را از خدا طلب می کند و عرضه می دارد: وَ عَرِّفْهُمْ مَا یَجْهَلُونَ ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا یَعْلَمُونَ ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا یُبْصِرُونَ ، آنچه را به آن، جاهل‌اند به آنان بشناسان؛ و آنچه را نمی‌دانند، به آنان بیاموز؛ و آنچه را بینش ندارند، نسبت به آن بینا و آگاهشان کن

بدیهی است که در یک جنگ، شناختن مجهولات و آگاهی به آنچه نمی دانند، فقط با ابزارهای اطلاعاتی و رصدهای دقیق نظامی و امنیتی به دست می آید اما برای یک رزمنده جهادگر، ابزارهای مورد نیاز فقط به مسائل مادی اختصاص ندارد. زیرا در بسیاری از مواقع، دشمن بیشتر از آنان، به این ابزارها مجهزتر هستند.

آنچه مهمترین وجه تمایز میان یک سرباز نظامی و یک جهادگر دینی است، باورهای دینی و شهادت طلبی است، حضرت سجاد (ع) با نگاهی به همین موضوع در بند چهارم دعای برای مرزداران از خدا می خواهد که أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِکْرَ دُنْیَاهُمُ الْخَدَّاعَةِ الْغَرُورِ ، وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ ، وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ نَصْبَ أَعْیُنِهِمْ، خدایا! خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و هنگام برخورد با دشمن، یاد دنیای خدعه‌گر فریب‌کار را از خاطرشان ببر و اندیشه مال فتنه‌انگیز را از صفحه دلشان محو کن و بهشت را برابر چشمشان قرار ده. این خداخواهی برای رزمندگان اسلام به میزانی باید باشد که حضرت در بند چهاردهم همین دعا می فرماید وَ اجْعَلْ فِکْرَهُ وَ ذِکْرَهُ وَ ظَعْنَهُ وَ اِقَامَتَهُ، فِیِکَ وَ لَکَ. خدایا! اندیشه و ذکر و جنبش و آرامش او را در راه خشنودی خود و برای خود قرار بده.

اخلاص در اندیشه، بیان و عمل، مهمترین ویژگی یک رزمنده جهادگر است و این موضوع از مهمترین ویژگی های زندگی شهید قاسم سلیمانی است؛ آن چنان که خود در وصیت نامه خویش می نویسد در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آنها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.... این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آنها را ببخشی.

جنگ هایی فراتر از میدان

در جنگ امروزی که به عنوان جنگ های ترکیبی شاخته می شوند، صرفا با ابزارهای نظامی، هرچند با دل قوی و ایمان، نمی توان بر دشمن پیروز شد. آنچه در جنگ های امروزین باید مورد توجه قرار گیرد، استفاده از جنگ دیپلماسی، نبرد اقتصادی و ابزارهای رسانه ای در کنار بهره برداری مناسب از اقدامات پشیمان کننده در زمان مناسب است.

امام سجاد (ع) در بندهای مختلف این دعا آنچه از خدا برای دشمنان می خواهد این است که وَ اقْبِضْ أَیْدِیَهُمْ عَنِ الْبَسْطِ ، وَ اخْزِمْ أَلْسِنَتَهُمْ عَنِ النُّطْقِ ، وَ شَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ وَ نَکِّلْ بِهِمْ مَنْ وَرَاءَهُمْ ، وَ اقْطَعْ بِخِزْیِهِمْ أَطْمَاعَ مَنْ بَعْدَهُمْ؛ دشمنان را از دست گشودن (و توان اقدامات خصمانه در موضوعات مختلف) بازدار و زبان (و ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی آنان را) از گفتن فرو ببند. جای تردید نیست که امروزه، فضای مجازی مهمترین زبان دشمن برای تبلیغات است که باید هوشمندانه، این ابزار از دسترس او خارج شود.

حضرت در ابعاد دیگری از این جنگ با اشاره به نبردهای دیپلماسی برای پیروزی مسلمین، دشمنان را اینگونه مورد نفرین قرار می دهد: اللهم اشغل المشرکین بالمشرکین؛ خدایا مشرکان را (با ایجاد مشکلات در بین خودشان) به خودشان مشغول کن ... و ثبطتهم بالفرقه عن الاحتشاد علیهم؛ تا بر ضد مسلمانان متحد نشوند. این نبرد دیپلماسی با هدف ایجاد درگیری میان دشمنان برای عدم اتحاد آنان بر علیه موحدان است، به ویژه آنکه در بند دوازدهم، حضرت از خدا برای دشمنان، مجموعه ای از جنگ های بیولوژیک، خشکسالی، بیماری و گرسنگی را نیز به عنوان ابزارهای جنگ اقتصادی، طلب می کند اما هر جنگ نظامی، سیاسی و اقتصادی با دشمنان باید بازدارنده و پشیمان‌کننده باشد، آن چنان که دشمنان بعد از پایان این نبرد، وَ شَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ وَ نَکِّلْ بِهِمْ مَنْ وَرَاءَهُمْ ، وَ اقْطَعْ بِخِزْیِهِمْ أَطْمَاعَ مَنْ بَعْدَهُمْ؛ چنان شکستی نصیب شان فرمایی که دنباله هایشان پراکنده شوند و آیندگان شان عبرت گیرند و چنان خوارشان کن که دیگر هیچ لشگری و گروهی در جنگیدن با آنان طمع نکند.

تجربه جنگ 8 ساله نظامی و انتقام های گرفته شده در پاسخ به تلاش های دشمن در طول سال های گذشته، بیانگر آن است که اینگونه عمل کرده ایم؛ اگرچه هوشمندانه فقط می گوییم ما نیز خدایی داریم و معنای این جمله برای دشمنان معلوم است. اگر چه تا پشیمانی مطلق دشمن، گام هایی مانده است که ممکن است بسیار کمتر از 25 سال آینده طول بکشد.

و اما شهادت....

شهادت، نقطه نهایی برای هر جهادگر است اما شهادتِ مطلوب از زبان امام سجاد (ع) فقط زمانی است که شکست قطعی دشمنان بر همگان آشکار شده باشد. شاید شاخص ترین نماد شهادتی اینگونه، حاج قاسم عزیز است. امام چهارم (ع) در بند آخر دعای اول صحیفه سجادیه، حمد را گام نخستین حرکت در مسیر شهادت می داند. حمد یعنی دیدن نعمت و استفاده از آن در مسیر تعیین شده و شکر و سپاس از صاحب نعمت برای اعطای آن و به نظر می رسد که با همین دیدگاه در وصیت نامه ایشان از نعمت هایی چون ولایت، انقلاب اسلامی ، ولایت فقیه، جهاد و شهادت سخن به میان آمده و خطاب به همه جهادگران، در همه عرصه ها، می نویسد خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خدا عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین‌بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص). برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد.

نقطه نهایی شهادت خواهی در بند پانزدهم از دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه است که حضرت درباره مجاهدین می فرماید فَإِنْ خَتَمْتَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ ، وَ قَضَیْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ فَبَعْدَ أَنْ یَجْتَاحَ عَدُوَّکَ بِالْقَتْلِ ، وَ بَعْدَ أَنْ یَجْهَدَ بِهِمُ الْأَسْرُ ، وَ بَعْدَ أَنْ تَأْمَنَ أَطْرَافُ الْمُسْلِمِینَ ، وَ بَعْدَ أَنْ یُوَلِّیَ عَدُوُّکَ مُدْبِرِینَ؛ اگر نیکبختی را پایان زندگی اش قرار داده ای و خواسته ای که شهادت سرانجام او باشد، پس شهادتش را به وقتی انداز که دشمنانت را نابود ساخته یا با اسارتی سخت درآورده و مرزهای سرزمین های اسلامی، آرامش یافته است و دشمنان تو پشت کرده و گریخته اند.

شهادت حاج قاسم سلیمانی بعد از اعلام نابودی داعش به خوبی نشانگر استجابت این دعای عام و عمومی امام سجاد (ع) در مورد وی است اما شهادت تنها برای مردان میدان نیست. حضرت سجاد (ع) در بند 17 این دعا، هر مجاهدی را که شوق جنگ با دشمنان را داشته ، دل نگران مسلمین بوده و اتحاد دشمنان او را نگران کرده باشد و با حداقل توان خویش به مبارزه می پردازد اما توان بیشتری برای مقابله ندارد آن چنان که فَقَعَدَ بِهِ ضَعْفٌ ، أَوْ أَبْطَأَتْ بِهِ فَاقَةٌ ، أَوْ أَخَّرَهُ عَنْهُ حَادِثٌ ، أَوْ عَرَضَ لَهُ دُونَ إِرَادَتِهِ مَانِعٌ، اما ضعف و سستی زمین گیرش می کند، یا تنگ دستی او را به درنگ وا می دارد یا رویداد دیگری عزم او را به واپس می اندازد، او را لایق مقام عابدین، صالحین و مجاهدین دانسته و برای او از خدا شهادت را طلب می کند.

لذا آن حضرت اینگونه به درگاه الهی دعا می کند که فَاکْتُبِ اسْمَهُ فِی الْعَابِدِینَ ، وَ أَوْجِبْ لَهُ ثَوَابَ المجَاهِدِینَ ، وَ اجْعَلْهُ فِی نِظَامِ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ؛ نامش را در زمره عبادت‌کنندگان بنویس و ثواب مجاهدان را بر او واجب کن و وی را در زمره شهیدان و شایستگان قرار ده؛ دعایی که بدون شک، برای هر مجاهد تلاشگری مستجاب است.