اگر چه دعاهای صحیفه سجادیه، موضوعی ناشناخته و معارف بلند آن، هنوز از دسترس بسیاری از مردمان خارج است و تنها دلیل این غفلت تاریخی را باید در عدم درک درست از این کتاب دانست، اما مقدمه روایتی شریف در مقدمه صحیفه حاوی نکاتی عمیق و دقیق است که اشاره به برخی از این نکات، هدف این نوشتار است. بسیاری از حدیث شناسان، سند صحیفه را بدون خطا، قابل استناد و متواتر دانسته اند و استدلال فقهی برخی از مراجع معاصر مانند آیت الله العظمی خامنه ای، به برخی از جملات این کتاب، نشانگر صحت سند و انتساب قطعی آن به امام سجاد (ع) است.
چرا صحیفه کامله؟
در میان بسیاری از منابع، نوشته های کوتاه و بلندی که در مورد علت وصف این کتاب به کامله بیان شده است، گاه فرموده اند چون صحیفه ای با دعاهای کمتر در میان زیدیه، وجود دارد، این صحیفه شیعیان اثنی عشریه، کامله نامیده شده است و زمانی دیگر می گویند کامله است، چون همه آنچه انسان برای تکامل خود به آن نیاز دارد را به صورت کامل نشان داده است. این عزیزان، که درود خدا بر آنان باد و زحمت آنان در ترویج صحیفه مشکور درگاه الهی باشد، از این نکته غفلت داشته اند که اولین شخصی که صفت کامله را به صحیفه سجادیه داده است امام باقر (ع) ، فرزند سیدالساجدین بوده است.
امام صادق (ع) در مقدمه صحیفه سجادیه، به نقل از پدر خویش می فرماید انه من دعا ابیه علی بن الحسین علیه السلام من دعا الصحیفه الکامله. زمانی که امام باقر (ع) این مجموعه را کامله نامیده است، نیازی نیست که به دنبال دلایل تاریخی یا دلایل دیگر گشت. کاملترین سخن درباره علت نامگذاری این کتاب به کامله این است که امام صادق (ع) به نقل از پدرشان امام باقر(ع) این کتاب را کامله نامیده است و همین دلیل کافی است.
یک علم مفقود!
در مقدمه روایت صحیفه سجادیه مشهوره، نکته ای ناب در مورد این کتاب وجود دارد و آن هذا العلم است. وصف این کتاب به العلم نشانگر جایگاه آن در میان شیعیان بوده است. برای درک هر علمی، باید در محضر آن بود و تلاش برای دانستن آن کرد و هر کس چنین نکند، خود را محروم از آن علم و اثرات و ثمرات آن کرده است. صحیفه سجادیه نیز علمی است که باید برای درک آن تلاش کرد، به گفت و گو و مباحثه نشست، نشست های علمی برگزار کرد و ده ها و صدها کاری که تاکنون انجام نشده، انجام داد تا این علم را در میان شیعیان رواج داد اما غفلت تاریخی از این علم الهی، دلایل بسیاری دارد که یکی از آنان در مقدمه صحیفه اینگونه آمده است: یحیی بن زید، نوه علی بن الحسین ع، دراین باره می گوید فخفت ان یقع مثل هذه العلم الی بنی امیه فیکتموه و یدخروه فی خزائنهم لانفسهم؛ ترس من از آن است که چنین دانشی به دست بنی امیه بیفتد و آن را پنهان سازد و در گنجینه های خویش، برای خود اندوخته اش کنند. نکته دقیق آن است که امام صادق (ع) نیز در جای دیگر، در همین مقدمه شریف، همین سخن جناب یحیای شهید را تایید می فرماید که خاف علیها امرا اخافه انا علیکما، یعنی جناب زید شهید از چیزی می ترسید که من هم از آن نگرانم!
باید توجه داشت که سخن از معدوم کردن و از بین بردن این اثر و علم نیست، بلکه موضوع پنهان سازی این علم از دیگران و قرار دادن این مجموعه در میان گنجینه های شخصی است. به عبارت دیگر هدف، محروم کردن دیگران و به نام خویش کردن این علم است. البته در زمان معاصر، نه با بنی امیه که با باورها و افکاری باقی مانده از دوران بنی امیه و بنی عباس مواجه هستیم. با هزاران تاسف روند پنهان سازی و به زبان امروزی سانسور فضائل اهل بیت (ع) حتی با گذشت هزار و ۳۰۰ سال از شهادت امام سجاد (ع) نیز ادامه دارد و اگر تلاش های عالمان و فرزانگان و کوشش های جانکاه و جاودان اینان نبود، بدون شک همین مقدار از آثار اهل بیت (ع) نیز یا از بین می رفت یا مخفی می ماند.
به عنوان نمونه در حالی که خطبه های فراوانی از زین العابدین (ع) در کوفه، شام و مدینه نقل شده و حتی برخی از مولفین اهل سنت مانند ابومنصور ثعالبی، متوفای ۴۲۶ قمری، در حدود هزار سال پیش، مجموعه ای از خطبه های امام سجاد (ع) را در کتابی با عنوان الاقتباس من القران الکریم آورده است، برخی از محققین معاصر از اهل سنت، به شکل عجیبی به سانسور این سخنان پرداخته اند. به عنوان نمونه نویسنده معاصر کتاب پنج جلدی جمهره الخطب الامویه که در آن خطبه های دوران بنی امیه گردآوری شده است، در بخشی که به خطبه های خطیبان شیعی اختصاص یافته، خطبه هایی از مختار ثقفی و برخی از فرمانده هان میدانی در جنگ های غیر مهم به صورت کامل آورده شده، اما به هیچ کدام از خطبه های امام سجاد (ع)، مانند خطبه مشهور ایشان در مسجد شهر شام و کوفه اشاره ای نشده است؛ خطبه هایی که گاه تاثیر آن به حدی بود که تاریخ حکومت در جهان اسلام را تغییری بنیادین داد و مسیری را که معاویه برای موروثی کردن حکومت تعیین کرده بود، با استعفای معاویه دوم، فرزند یزید، مسیر دیگری یافت.
همچنین احمد زکی صفوت، در مجموعه سه جلدی جمهرة خطب العرب فی عصور العربیة الزاهرة، در بخشی که در جلد دوم به عنوان خطبه های برجسته شیعی اختصاص داده است، از میان صدها کلام امام چهارم (ع)، فقط به این چند کلمه بسنده کرده است ای اهل کوفه، شما برای ما گریه می کنید؟ چه کسی ما را کشت؟ و هیچ کلام دیگری از ایشان در این مجموعه نیاورده است؛ درحالی که در این کتاب، خطبه هایی از سلیمان بن صرد، مختار ثقفی، ابن مطیع، معصب بن زبیر، مروان بن حکم و حتی ۱۲ خطبه از عمربن عبدالعزیز به عنوان نمونه هایی از خطبه های موثر تاریخ عرب آمده است!
این نکته را در انتها باید افزود که مجموع نسبتا کاملی از خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار امام سجاد (ع) در کتابی مشابه نهج البلاغه، به همت شیخ جعفر عباس حائری گردآوری و به همت مرکز جهانی اهل بیت (ع) در سال ۱۴۰۰ شمسی منتشر شده است.
به هر حال هر گونه تلاش برای ترویج معارف امام سجاد (ع) که شاخص ترین آنان را باید کتاب شریف صحیفه سجادیه دانست، تلاشی مضاعف و کوششی دو چندان می طلبد تا غفلت تاریخی و غربت هزار و ۳۰۰ ساله از این معارف، با سرعت جبران شود.
نظر شما