از حمیده پیاهور نقل شده است: همسرم یک ساک کوچک داشت که وسایل شخصی اش را داخل آن می گذاشت قبل از رفتن به ماموریت آن ساک و اسلحه اش را به من داد و گفت در جایی مطمئن بگذار، مراقب خودت و بچه ها باش خداحافظ. هر وقت تیمسار ماموریت می رفت من او را از زیر قرآن رد می کردم؛ آن روز به قدری عجله داشت که حتی صبر نکرد که از زیر قرآن ردش کنم.قرار بود منصور ۸:۳۰ دقیقه شب به خانه باز گردد من برای شام سوپ و کتلت درست کرده بودم هر چقدر منتظر ماندم نیامد ۲:۳۰ دقیقه بامداد با دفتر فرماندهی تماس گرفتم پرسیدم تیمسار کی می آید، گفتند پرواز کمی تاخیر دارد، ۴:۳۰ دقیقه صبح دخترم که آن زمان تازه عقد کرده بود و شب خانه پدرشوهرش مانده بود به من زنگ زد و گفت: مادر ۲ نفر آمده اند و عباس( داماد شهید تیمسار ستاری) را با خود بردند پرسیدم کجا گفت، نمی دانم. هر چقدر تماس می گرفتیم جواب قانع کننده ای به ما ندادند، تا اینکه تماس گرفتند و گفتند تیمسار هنگام پیاده شدن از هواپیما سرش به بال هواپیما اصابت کرده و زخمی شده در بیمارستان است حاضر شوید می آییم دنبالتان. هنگام پیاده شدن از ماشین وقتی می خواستم در را ببندم راننده به من گفت، حاج خانم بیمارستانی در کار نیست تیمسار شهید شده در آن لحظه دیگر متوجه نشدم چه شد.
وی افزود: دامادم که برای تحویل گرفتن جسد تیمسار رفته بود، دیده بود که به جز تیمسار ۱۲یا ۱۳ تن دیگر هم به شهادت رسیدند، ۱۱:۳۰ دقیقه ظهر به صورت رسمی رادیو اعلام کرد تیسمار منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید.
حمیده میگوید: پس از خبر شهادت منصور، دختر کوچکم مرا در آغوش گرفت و با همان لحن کودکانه اش به من گفت، مادر جان پدر به ما یاد داده که احساس کنیم گاه گاهی که نیست، ما فکر کنیم به ماموریت یکماهه رفته و اگر ۶ ماه گذشت فکر می کنیم به ماموریت ۶ ماهه و اگر یکسال گذشت به ماموریت یکساله رفته است. برای ما مهم این است که شما خودتان را برای ما نگه دارید و به فکر خودتان باشید و یک مثال قشنگی هم زد که مرا خیلی آرام کرد گفت که مادر، تمام ما آدم ها مثل عروسک های خیمه شب بازی هستیم که نخش دست خداست و هر وقت بخواد می خندیم، هر وقت بخواد گریه می کنیم و همه ما مطیع اراده او هستیم این بچه با این سن و سال کمش به قدری مرا آرام کرد و درس بزرگی به من داد که آن لحظه به خودم و به منصور مرحبا گفتم.
برشی از زندگی شهید ستاری
منصور ستاری در سال ۱۳۲۷ در استان تهران روستای ولی آباد شهرستان ورامین دیده به جهان گشود. پدرش حسن شاعر بود و دیوان شعر او به نام ماتمکده عشاق از سوی انتشارات سخن منتشر شده او همچنین موسس مدرسه و حسینیه راهاندازی کرده بود،زمانی که منصور ۹ سال سن داشت پدرش درگذشت سال ۱۳۴۶ با پایان یافتن تحصیلات متوسطه و اخذ دیپلم وارد دانشکده افسری شد و پس از پایان دوران آموزشی در سال ۱۳۴۸ به درجه ستوان دومی نائل شد وی سال ۱۳۵۰ برای گذراندن دوره عملی کنترل رادار راهی آمریکا شد، پس از یکسال به ایران بازگشت و به عنوان افسر رهگیر نیروی هوایی مشغول به کار شد. در سال ۱۳۵۴ در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته برق و الکترونیک دانشگاه تهران ایران پذیرفته شد اما با شروع جنگ ایران و عراق در حالی که بیش از چند واحد به پایان تحصیلات دانشگاهیاش باقی نمانده بود، تحصیل در دانشگاه تهران را رها کرد و به رسته نظامی خود در نیروی هوایی بازگشت.
شهید ستاری طرحها و ابتکارات زیادی در تجهیز سیستمهای راداری و پدافندی به اجرا درآورد که موجب ارتقای کارایی سیستم راداری ایران در طول جنگ شد. در سال ۱۳۶۲ بهدلیل کارایی و لیاقتی که از خود نشان داده بود بهسمت معاونت عملیات پدافند نیروی هوایی منصوب و در سال ۱۳۶۴ به سمت معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی ارتقاء یافت. سرانجام در بهمنماه سال ۱۳۶۵ به فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا پایان عمر خود عهدهدار این مسئولیت بود.
جنگ نفتکشها
یکی از مهمترین فعالیتهای سرلشگر ستاری در سالهای ۱۳۶۶ تا پایان جنگ ایران و عراق، اسکورت ناوگان تجاری کشتیهای نفتکش ایران در خلیج فارس و دریای عمان تا خروج آنها در خلال جنگ نفتکشها بود. انجام عملیات اسکورت با توجه به حجم عملیات جنگی و نیز حجم عملیات عادی و روزانه نهاجا بسیار دشوار بود.
برخی از اقدامات مهم و بنیادین سرلشگر ستاری
تأسیس دانشکده پرواز (خلبانی) که اولین سری دانشجویان خلبانی در مهرماه سال ۱۳۶۷ وارد دانشکده پرواز شدند، تأسیس دانشگاه هوافضا با هشت گرایش تحصیلی، راه اندازی تأسیسات و امکانات جدید تعمیر و نگهداری در قالب پروژه اوج، تأسیس دانشکده پرستاری و راه اندازی مرکز تحقیقات و آموزش پزشکی (پاتولوژی) نیروی هوایی، ایجاد هنرستان کارودانش ـ فنی و حرفه ای درمرکز آموزشهای هوایی و اجرای برنامه های آموزش و پرورش برای افرادی که حداکثر با شانزده سال سن به استخدام نهاجا درآمده بودند تا بتوانند همانند دانش آموزان دبیرستان به تحصیل بپردازند و دیپلم رسمی کشور به آنها اعطا شود، ایجاد شبکه دیده بانی به منظور تقویت سیستم پدافندی کشور ـ ایجاد شبکه دیده بانی بصری ـ ایجاد موانع هوایی بر فراز دره ها، گذرگاهها و ارتفاعات از مهم ترین اقدامات شهید ستاری بشمار می آید.
شهید ستاری که دارای تحصیلات فنی بود در آخرین روزهای عمرش خوردویی را طراحی و یک نمونه از آن را به صورت دست ساز تولید کرد تا به صنعت خودروسازی کشور ثابت کند که میتوان به جای تولید مکرر و بی کیفیت یک محصول، خودروهای جدید نیز ساخت و به مردم عرضه کرد بعد از شهادت وی، نام این خودرو را که تنها یک نمونه از آن ساخته شد، شمس گذاشتند که حروف اول "شهید منصور ستاری" بود. آن خودرو در دوره خود، خودرویی پیشروتر از محصولات داخلی به حساب می آمد البته هرگز تولد انبوه نشد و خودروسازهای داخلی همچنان به تولیدات کم کیفیت خود ادامه دادند.
سبکسازی سامانههای دفاعی
سرلشگر ستاری به عنوان خالق طرحهای نوین و به هم تنیده در پدافند هوایی شناخته شده بود. در عملیات والفجر ۸، با توجه به محدودیتهای تجهیزاتی و امکاناتی، دست به تغییراتی زد که منجر به دستاوردهایی برای ایران شد سبک سازی و چابک کردن سامانههای پدافند هوایی که سرعت جابهجاییها، چالاکی و قابلیت جابجایی سامانه پدافند هوایی را ممکن میکرد از کارهای او بود.
برای جابهجا کردن سامانه دفاع موشکی امآیام-۲۳ هاوک حداقل ۴۸ ساعت زمان لازم است شهید ستاری با طرح ایده جداسازی بخشهایی از این سامانه و باقی ماندن بخشهای حیاتی، زمینهای ایجاد کرد تا این سامانه به راحتی جابهجا شود و مورد شناسایی و انهدام قرار نگیرد. پدافند هوایی ایران در طول روز عملیات خود را علیه دشمن انجام میداد و به صورت شبانه قبل از انجام عملیات، سایت را جابهجا میکرد وی همچنین طرح ایجاد سایتهای پدافندی فریب را به عنوان یک دام پیادهسازی کرد. نقاط فریب مکانیابی میشد و همه چیز مشابه یک سامانه موشکی در معرض دید نیروی هوایی عراق قرار میگرفت. با این کار، تصاویر گرفته شده توسط هواپیمای شناسایی عراق از سایتهای غیر واقعی تصویربرداری میکرد. هاوک تقریباً هر روز در جای تازه ای مستقر میشد.
پروژههای نظامی
شهید ستاری با راه اندازی تأسیسات و امکانات جدید تعمیر و نگهداری و نیز اجرای پروژههایی نظیر پروژه اوج و نیز راه اندازی مرکز پژوهش، تحقیقات و آموزش پتاگ توان نگهداری نیروی هوایی ارتش را تقویت کرد و در شرایط جنگ ایران و عراق و پس از آن، به چندین برابر قدرت قبلی ارتقا داد. ایجاد مؤسسات فنی و صنعتی پیشرفته برای آموزش پروازی مرحله مقدماتی دانشجویان خلبانی با کمک مهندسان و متخصصان نهاجا این قدرت را تقویت کرد. نگهداری مجتمع پتروشیمی بندر امام خمینی، حفاظت از میدان گازی کنگان تحت فرماندهی ستاری در سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۸ انجام شده است.
ایجاد هواپیمایی ساها (سازمان هواپیمایی ارتش جمهوری اسلامی ایران)، شرکت در پروژههای دولتی در راستای امور مهندسی و تأسیساتی، افزایش کارایی و استخراج از معادن تحت پوشش از قبیل معدن نمک سمنان که نیازمندیهای صنایع نفتی و پتروشیمی کشور را مرتفع و پشتیبانی میکند، ازدیاد بازده صنایع فلزی «ریختهگری، تراش و…» و دریافت سفارش به منظور رفع نیازمندیهای دولتی، نظامی و خصوصی و… از دیگر اقدامات مهم منصور ستاری بهشمار میرود.
طراحی و ساخت هواپیمای پرستو
از اساسیترین اقدامات شهید ستاری، افزایش ظرفیت فنی، به ویژه ایجاد بنیانهای صنعتی و مدرن نیروی هوایی برای ساخت هواپیما و تعمیرات اساسی وهمه جانبه بود. محصول چنین اقداماتی، ساخت هواپیمای آموزشی و پشتیبانی سبک پرستو با ظرفیت ۴ نفر است. او برای آموزش پروازی مرحله مقدماتی دانشجویان خلبانی با کمک مهندسین و متخصصین نهاجا، به ساخت هواپیمای «پرستو» مبادرت کرد. ساخت این هواپیما که از نظر امکانات عملیاتی تقریباً شبیه هواپیمای بونانزا ساخت آمریکاست هواپیمایی ملخی و تکموتوره با کاربرد آموزشی است.
شعر امام خمینی برای شهید ستاری
تیمسار ستاری در سال ۱۳۶۷ به منظور تبریک سالروز میلاد فاطمه زهرا (س) نامهای را به امام خمینی (ره) ارسال کرد ایشان نیز نامه ستاری را با غزلی پاسخ داد. این شعر در دیوان شعر امام آمده است.
متن نامه ستاری به این شرح است: «محضر مبارک امام امت و رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خمینی مدظلهالعالی با نهایت مسرت ولادت با سعادت بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) را از طرف خود و کلیه پرسنل نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به محضر مبارک آن حضرت تبریک و تهنیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال توفیق روزافزون مسلمین و سلامت و طول عمر آن بزرگوار را مسئلت مینمایم. فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ سرتیپ منصور ستاری»
سید روحالله خمینی رهبر معظم انقلاب نیز در نامهای با نوشتن یک شعر به شهید ستاری پاسخ داد.
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار سر افکندهاست به جانم، شرری
که به جان آمدم و شهره بازار شدم
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند میآلوده مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادی بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم
دریافت بالاترین نشان نظامی از رئیسجمهور پاکستان
شهید ستاری که برای شرکت در مراسم سالروز استقلال پاکستان و بازدید از پایگاههای نظامی، اواخر دهه ۸۰ میلادی به این کشور سفر کرده بود، از سوی غلام اسحاق خان رئیسجمهوری وقت پاکستان بالاترین نشان نظامی را دریافت کرد.
یکی از همرزمان شهید ستاری در اینباره میگوید: برای شرکت در مراسم سالروز استقلال پاکستان، همراه ستاری به آن کشور سفر کردیم. در کنار این مراسم، برنامههایی را برای هیئت ایرانی تدارک دیدند، تا از مراکز نظامی پاکستان دیدن کنیم. ژنرال حکیم الله، فرمانده نیروی هوایی پاکستان، مشغول ارائه اطلاعاتی کلی دربارهٔ روش کار آن سیستم بود که تیمسار ستاری سؤالاتی را دربارهٔ نحوه عملکرد سیستم و مسایل فنی هواپیما پرسید. پس از پایان این بازدید، ژنرال حکیم الله به خانم بینظیر بوتو، نخستوزیر وقت پاکستان، گفت: فرماندهان نیروی هوایی زیادی را ملاقات کردهام، ولی تا این لحظه فرماندهی را به دانایی، دانشمندی و باهوشی تیمسار ستاری که در مسایل غیر از تخصص خود تبحر داشته باشد، ندیدهام. روز بعد غلام اسحاق خان، رئیسجمهور پاکستان، در مراسمی بالاترین نشان نظامی پاکستان را به او اعطا کرد.
نحوه شهادت
امیر سرلشکر منصور ستاری فرمانده وقت نیروی هوایی و یکی از خلبانان متفکر،نابغه، متخصص و سختکوش بود که به همراه افسران بلند پایه نیروی هوایی، یاسینی (معاون هماهنگکننده و رئیس ستاد نیروی هوایی)، اردستانی (معاونت عملیات نیروی هوایی)، احمد شجاعی، رزاقی، خلبان جممنش، کمک خلبان ریاحی، شریفی مسئول دفتر ستاری، جمشیدی خلبان پرواز، سنایی، محتشمی افسر و گارد همراه، محسنی افسر و گارد همراه، و پورزادی ۱۵ دی سال ۱۳۷۳ بر اثر سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه بینالمللی شهید بهشتی اصفهان به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
این قهرمان ملی در قطعه ۲۹ بهشت زهرای تهران آرمیده است.
روحش شاد و یادش پر رهرو باد.