تهران - ایرنا - ترامپ در حالی به ترور سردار سلیمانی اقدام کرد که نمی‌دانست بعد از این جنایت، آمریکا در منطقه منزوی و تضعیف شده و باید برای خروج نظامیانش آماده باشد. در مقابل، تقویت بنیه دفاعی ایران، نفوذ چشمگیر منطقه‌ای تهران و نیز همبستگی افزون‌تر محور مقاومت تنها چند مورد از تبعات ترور بود.  

سه سال پیش در چنین روزی (۱۳ دی‌ ماه ۱۳۹۸) ارتش آمریکا در یک عملیات تروریستی به دستور «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق این کشور، سردار سپهبد «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه و شماری از همراهانش از جمله «ابومهدی المهندس» معاون سازمان نیروهای مردمی عراق را لحظاتی بعد از ترک فرودگاه بغداد به شهادت رساند.
این اقدام تروریستی آمریکا اما از سوی ایران بی پاسخ نماند و پایگاه نظامیان آمریکا موشک باران شد و امید آمریکا برای ترمیم مناسبات با ایران به کلی رنگ باخت.


موشک باران «عین الاسد» و پیام های آن
در پی اقدام جنگی آمریکایی‌ها در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بامداد چهارشنبه با شلیک ۱۳ موشک پایگاه عین الاسد را در عراق هدف قرار داد. حمله موشکی ایران علیه آمریکایی‌ها به نوعی بود که آمریکایی‌ها نه تنها نتوانستند موشک‌های ایرانی را رهگیری کنند، بلکه به تعبیر فرمانده هوا و فضای سپاه حتی یک گلوله هم شلیک نکردند.
در این حمله اگر چه نظامیان آمریکا کشته نشدند اما در نهایت ۱۱۰ بازمانده با آسیب مغزی شناسایی شدند. برخی از آنها به بستری طولانی مدت و درمان های فشرده نیاز داشتند. ۲۹ عضو به حدی آسیب دیدند که شایسته دریافت مدال قلب بنفش شناخته شدند.


از این رخداد، دو نکته مهم می توان استخراج کرد؛ نخست این که این حمله نشان می‌دهد ایران به لحاظ دانش و تجهیزات، توانمندی هدف قرار دادن نیروها و پایگاه‌های آمریکایی در منطقه را دارد. حمله به عین الاسد، در واقع آژیر خطری برای ارتش آمریکا بود که خود را در مقابل حملات احتمالی ایران مصون نداند.
دوم اینکه حمله ایران علاوه بر تثبیت توانمندی دفاعی و فنی ایران، نشانگر قاطعیت و معتبر بودن هشدارها و تهدیدات تهران بود. موشک باران پایگاه آمریکا در عراق اولین حمله رسمی یک کشور به پایگاه آمریکایی از زمان جنگ جهانی دوم تا آن زمان به شمار می رفت.

     
عراق؛ میزبانی ناامن برای حضور آمریکایی ها
نخستین پیامد این اقدام تروریستی، تنفر عراقی ها از ارتش آمریکا و سیاستمداران این کشور بود. این تنفر با مصوبه پارلمان عراق مبنی بر خروج تمامی نظامیان آمریکا از خاک این کشور خود را نشان داد. ترامپ با این اقدام خود نشان داد که استقلال و تمامیت ارضی دیگر کشورها برای مقام‌های آمریکایی اهمیتی ندارد.
عراقی ها هنوز عملیات نجات اربیل از سوی سردار شهید را از یاد نبرده بودند. خردادماه ۱۳۹۲ داعش با پیشروی به سمت مناطق شمال عراق به سرعت توانست مناطق مهمی از شمال این کشور از جمله موصل را به تصرف خود در آورند و در سوی دیگر نیز نیروهای داعشی پیشروی خود از مرزهای غربی عراق در استان الانبار را آغاز و با تصرف بخش اعظمی از این استان، حرکت خود به سمت بغداد برای تصرف پایتخت کشور عراق را آغاز کردند.


داعش در ادامه پیشروی‌های خود در شمال عراق پس از تصرف موصل، شهر اربیل را به محاصره خود در آورد و می‌رفت تا با تصرف این شهر عملا بخش مهمی از اقلیم کردستان عراق را نیز اشغال کند.
اما در حالی که داعش گام‌های آخر برای تصرف اربیل را برمی‌داشت، یک اتفاق مهم این شهر را از سقوط حتمی نجات می‌دهد. سرلشکر سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران شخصا با ۷۰تن از نیروهایش به اربیل می‌رود و طی عملیاتی که شخصا فرماندهی آن را به عهده داشت، موفق می‌شود محاصره شهر اربیل را بشکند.
چندی بعد در مهرماه همان سال، سردار «حاجی‌زاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه در این زمینه گفت: «اگر ایران نبود داعش کردستان عراق را می‌گرفت، سردار سلیمانی با ۷۰ نفر جلوی داعش را گرفت و نگذاشت وارد اربیل شوند.»
«حسین امیرعبداللهیان» معاون وقت عربی آفریقایی وزارت امور خارجه در این باره گفته‌ بود: زمانی که داعش می‌رفت تا اربیل را به محاصره کامل خود درآورد، سرکنسول ایران در اربیل با من تماس گرفت و گفت همه مردم و حتی خاندان بارزانی اربیل را ترک کرده‌اند. در آن شرایط بحرانی، مسعود بارزانی رهبر اقلیم کردستان عراق بیش از ۵مرتبه از نیروهای آمریکایی و ائتلاف ضدداعش درخواست کمک می‌کند اما آمریکایی‌ها به درخواست‌هایش هیچ پاسخی نمی‌دهند.
همچنین وقتی حرم امامان «عسکری» علیهم‌السلام در محاصره داعش قرار گرفت، سردار سلیمانی وارد منطقه شد و توانست در مدت کوتاهی داعشی‌ها را مجبور به عقب‌نشینی کند و سامرا را از چنگ آنها نجات داد.

تروری که نقشه دشمن را نقش بر آب کرد
پس از شهادت سردار سلیمانی، آنچه در ایران و در دنیای اسلام اتفاق افتاد، وحدت برای انتقام علیه دشمنان به ویژه آمریکا و اسرائیل بود. در واقع اگر ایران می‌خواست این وحدت را ایجاد کند باید هزینه زیادی را متقبل می‌شد اما خطای راهبردی رئیس‌جمهوری سابق آمریکا و اقدام علنی وی به ترور در منطقه، روند همگرایی و وحدت را سهولت بخشید.


همان طور که پیشتر اشاره شد چند روز بعد از شهادت سردار سلیمانی، پارلمان عراق با برگزاری نشستی درباره اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور، به خروج همه نیروهای خارجی رای داد.
با وحدت ایجاد شده، ایران همچنان به نفوذ و ایفای نقش موثر خود در منطقه با قدرت بیشتری ادامه داد و عقب‌نشینی پله‌ای و تدریجی سهم ایالات متحده شد؛ کاهش نفوذ آمریکا در سوریه و عراق و خروج غیرمسئولانه از افغانستان تنها گوشه‌ای از شکست استراتژی کاخ سفید در آسیای میانه و خاورمیانه بود.
در مقابل شاهد تقویت جایگاه منطقه ای ایران هستیم و جمهوری اسلامی ایران نقش کلیدی خود را در تحولات منطقه به ویژه مدیریت محور مقاومت نه تنها حفظ بلکه توسعه بخشید. ایران در عراق در تعریف، ایجاد و استمرار حشد الشعبی و در سوریه نیز در تعریف، ایجاد و استمرار ارتش دفاع ملی نقش محوری خود را نشان داده است. همچنین گروه های داوطلبان را از کشورهای مختلف برای جنگ با تروریست های تکفیری سازمان داد.
به عبارت دیگر ایران نخ تسبیح کلیه تحولات منطقه است و نقشی بی بدیل در این زمینه دارد. بر همین اساس است که هنری کیسنجر تئوریسین باسابقه امریکا در دوره ترامپ با بیان اینکه حذف داعش و جریان های تروریستی در سوریه و عراق، موجب گسترش و تعمیق جایگاه و نفوذ ایران در سطح منطقه خواهد شد، تلویحا از دولت ترامپ خواسته بود که برای حفظ جریان های تکفیری در عراق و سوریه برنامه ریزی کند.