صفیر انتقام و موشک‌بارانِ اشغالگری

۱۳ دی ۱۳۹۹، ۱۴:۰۰
کد خبر: 84166000
صفیر انتقام و موشک‌بارانِ اشغالگری

تهران- ایرنا- موشک‌باران پایگاه آمریکایی‌ها در عین الاسد به انتقام شهادت سردار سلیمانی، هجدهم دی‌ماه پارسال اتفاق افتاد. برخی تحلیلگران رسانه‌های عربی می‌گویند در نتیجه این حمله، راهبردنویسان آمریکا باید در آینده به دنبال راهبرد جدیدی باشند که در آن از حضور نیروهای این کشور در خاورمیانه خبری نباشد.

سردار حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس و «ابومهدی المهندس» معاون سازمان «الحشد الشعبی» عراق یک سال پیش به همراه ۸ نفر دیگر در حومه فرودگاه بغداد طی یک اقدام تروریستی به دستور «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا و با شلیک از پهپادهای ارتش این کشور، به شهادت رسیدند.

پس از این اقدام تروریستی کاخ سفید، بامداد چهارشنبه ۱۸ دی‌ماه سال گذشته نیروی هوافضای سپاه پاسداران با شلیک موفق ۱۳ موشک «فاتح ۳۱۳» و «قیام» در پاسخ به ترور سردار سلیمانی به ۲ پایگاه عین‌الاسد و اربیل عراق حمله و این پایگاه‌ها را در هم کوبید. در پی این موشک‌باران، پنتاگون در چندین مرحله و به صورت تدریجی اعلام کرد که بیش از ۱۱۰ نفر از نیروهای آمریکایی حاضر در پایگاه عین الاسد دچار آسیب مغزی شده و تحت درمان قرار گرفته‌اند.

پیام‌های موشک‌باران پایگاه‌های آمریکا

حمله به یکی از بزرگترین پایگاه‌های آمریکا در منطقه خاورمیانه در حالی رخ داد که پس از جنگ جهانی دوم هیچ دولت یا ارتش نظامی کشوری به خود اجازه نداده بود، پایگاهی از آمریکا را هدف موشک قرار دهد. این نخستین بار بود که یک پایگاه آمریکایی در مقیاسی گسترده و دقتی بالا به دست ایرانی‌ها هدف قرار گرفت و ایرانی‌ها با این اقدام خود همه جهانیان را شگفت زده کردند.

حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکا در عراق دارای ابعاد نظامی، راهبردی و سیاسی بود. ایران با این حمله به طور قاطعانه هشدارهای خود را عملی ساخت و ناتوانی و بی‌اعتباری قدرت آمریکا را به اثبات رساند.

رسیدن موشک‌های بالستیک ایران به داخل پایگاه‌های آمریکا دستاوردی نظامی با پیام‌هایی پر محتوا است. حمله موشکی ایران به پایگاه عین‌الاسد و برخورد موشک‌ها به هدف و ناتوانی رادارهای آمریکا در رهگیری موشک‌ها نشان داد که ایران در تولید موشک‌های دقیق و پیشرفته دارای قدرت بالایی است.

حمله موشکی ایران به پایگاه عین الاسد که پس از تشییع جنازه سردار سلیمانی صورت گرفت نشان داد که ایران، طرح‌های آماده‌ای برای مقابله با هرگونه سناریو و ماجراجویی در اختیار دارد و در صورت نیاز می‌تواند از آنها استفاده کند. عکس‌العمل زودهنگام ایران آشکار ساخت که ایران قدرت نظامی خود را باور دارد. این حمله نشان داد که ایران در سطح منطقه وزنه بزرگی است و برای حمایت از خود و بازدارندگی دشمنان دارای فناوری‌های پیشرفته و توان موشکی پرقدرتی است.

به نوشته تارنمای «العهد» لبنان با استناد به گزارش اندیشکده آمریکایی «سوفان گروپ» که در زمینه امنیتی و اطلاعاتی فعالت دارد، در حمله ایران به پایگاه عین الاسد بسیاری از ساختمان‌ها ویران شد و بیش از ۱۰۰ سرباز آمریکایی دچار ضربه مغزی شدند. قدرت و آمادگی برای حمله موشکی به عین الاسد از خاک ایران نشان داد که جمهوری اسلامی از نظر موشکی بسیار پیشرفت کرده و سیاست «فشار حداکثری» علیه نتوانسته است در مسیر پیشرفت ایران مانع ایجاد کند.

انقضای راهبردهای آمریکا

«حامد ابوالعزیز» نویسنده و پژوهشگر در صفحه دیدگاه روزنامه الکترونیکی «رای الیوم» نوشته است: موشک‌باران پایگاه عین الاسد تنها پیام ساده‌ای از سوی ایران بود که محتوای آن این است که این کشور قدرت مقابله با دشمنان خود را دارد و در این زمینه دارای موشک‌های نقطه زن و دقیقی است که طی سال‌های گذشته با تکیه بر توان داخلی آن را توسعه داده است. ویران سازی پایگاه عین الاسد انتقام خون سردار سلیمانی نبود، بلکه مردم این کشور با حضور میلیونی خود در مراسم تشیع جنازه سردار سلیمانی عکس‌العمل خود را نشان دادند و ایرانی ها با تصمیم خود زمان، کیفیت و مکان پاسخ  به ترور سردار سلیمانی و شهید «فخری زاده» را مشخص خواهند کرد.  

«ایهاب زکی» تحلیلگر و مفسر سیاسی تارنمای «العهد» لبنان بر این باور است که حمله ایران به عین الاسد تنها به منزله فرودآمدن موشک و وارد کردن آسیب به آمریکا نبود، بلکه این رویداد به منزله شلیک نخستین فشنگ به سینه یک امپراتوری بود که پیشانی آن را خونین کرد. صدمه دیدن سربازان آمریکا در این حمله خیلی دردناک نبود، بلکه موضوع دردناک در این زمینه در مرحله نخست از بین رفتن اُبُهَت آمریکا بود. دومین موضوع دردناک، هدف قرار گرفتن پایگاه آمریکایی است. سومین موضوع دردناک برای آمریکا هدف قرار گرفتن فناوری‌هایی است که بسیار به آن مباهات می‌کرد. چهارمین موضوع دردناک هدف قرار گرفتن قدرت آمریکا و پنجمین موضوع حمله به حضور آمریکا در منطقه است. این مسائل در واقع ارکان امپراتوری آمریکا را تشکیل می‌دادند که همه با این حمله نابود شدند. از این رو، راهبردنویسان آمریکا باید پس از این به دنبال طرح‌ریزی راهبرد جدیدی باشند که در آن از حضور نیروها و پایگاه‌های آمریکا در خاورمیانه خبری نباشد.  

در پایان باید گفت حمله موفقیت آمیز ایران به پایگاه‌های آمریکا در عراق و شکست سامانه‌های دفاعی آمریکا در رهگیری موشک‌های ایران سبب شد که دیگر هیچ توجیهی برای سرمایه‌گذاری و حمایت از پایگاه‌های آمریکایی در منطقه باقی نماند.

ناتوانی سامانه‌های دفاعی آمریکا در رهگیری موشک‌های ایرانی سبب طرح این سوال ‌شد که کشورهای منطقه به چه امیدی از پایگاه‌ها و نیروهای آمریکا در کشور خود استقبال می‌کنند در حالی که این پایگاه‌ها و نیروها نتوانسته‌اند از یگان‌های خود آمریکا دفاع کنند؟

این موضوع دیر یا زود سبب خواهد شد که نظام‌های حکومتی کشورهای عربی بر روی قدرت آمریکا برای حمایت از خود بی‌اعتماد شوند و از واشنگتن فاصله گیرند. حتی اگر این نظام ها از آمریکا هم فاصله نگیرند دیگر نمی توانند در برابر مردم خود توجیهی برای ادامه حضور نیروهای آمریکا در خاک خود داشته باشند. زیرا شکست‌های آمریکا در منطقه و حمله به پایگاه‌های این کشور در عراق و اسقاط پیشرفته‌ترین پهپاد این کشور به اسم «آر کیو-۴ گلوبال هاوک» به دست ایرانی‌ها، بی‌اعتباری قدرت نظامی آمریکا را برای مردم جهان عرب به اثبات رسانده است و آنها به این موضوع پی برده‌اند که آمریکا به دنبال باج‌خواهی از کشورهای عربی است و در شرایط سخت نمی‌تواند عکس‌العملی را انجام دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha