ببخشید آقا! این موکب برای خانم هاست. این جمله اعتراضی خانم آذرنیا به یکی از جوانان دستفروش بود که این دستفروش گفت ببخشید یه چایی می خوام و خانم آذرنیا با لحنی مادرانه گفت بفرمایید بیرون تا براتون چایی بیارم. تابلوی یکی از شهدای دفاع مقدس، توجه یک مرد میان سال را به خود جلب کرد و تا خواست وارد موکب شود، خانم مسئول از او خواست که وارد نشود ولی سیاوش عزیزیان گفت عکسی از شهید دفاع مقدس در موکب است که همرزم او بوده و اجازه خواست تا یک عکس یادگاری با عکس همرزمش حسین تقی پور بگیرد.
از همین جا سر صحبت را با مسئول موکب باز کردم و اشرف آذرنیا که مشغول هماهنگی با دست اندرکاران موکب بود، گزارشی از وضعیت موجود داد و اگرچه آخرین روز برگزاری موکب در ایام فاطمیه بود ولی او از عملکرد موکب راضی بود. آذرنیا گفت که علاوه بر این موکب که در چهار راه ولیعصر (عج) و کنار درِ مترو قرار دارد، یک موکب هم در میدان هفتم تیر برپاست. او توضیح داد که چگونه خانم های شل حجاب یا حتی بی روسری را به داخل موکب دعوت می کنند تا اگر با شنیدن روضه حضرت زهرا (س) حال و هوایشان عوض شد، یک روسری متبرک به حرم سیدالشهدا را به آن ها هدیه دهند تا سرشان را با این روسری ها بپوشانند.
حال و هوای این موکب در ایام فاطمیه با پخش مداحی ذاکران اهل بیت (ع) و سرودهایی مانند سلام فرمانده، یک فضای دلنشین و معنوی شده بود؛ به ویژه پرچم های عزا و نمایی از درِ خانه حضرت زهرا(س). در این موکب علاوه بر اهدای روسری به خانم ها خدمات دیگری هم ارائه می دادند. مثلا میز نقاشی برای کودکان و نوجوانان. خانم آذرنیا گفت: ما هدایایی برای بازدیدکنندگان درنظر گرفته ایم. مانند سربند «یا صاحب الزمان» برای پسربچه ها یا بسته های فرهنگی برای دختر خانم ها. یعنی ابتدا که خانم ها وارد موکب می شوند، می گوییم اگر دوست داشتند اسمشان را روی بسته های فرهنگی بنویسند تا برایشان پیامک هیات دختران انقلاب ارسال شود و بدانند که عصرهای چهارشنبه در یادمان شهدای هفتم تیر مراسم داریم. البته خانم ها بعد از گرفتن بسته های فرهنگی می نشینند و مصیبتی با گوشی برایشان پخش می کنیم. روسری هم همین جا دوخته می شود و علاوه بر اهدای روسری، یک شاخه گل هم به آن ها اهدا می شود.
خانم آذرنیا حرف هایش که به اینجا رسید، به یاد خاطره یکی از شب های موکب افتاد و گفت: خانمی که کشف حجاب کرده و همسرش مشغول خرید بود، وارد موکب شد و زمانی که این خانم با روسری رفت بیرون، شوهرش سرتا پا به او نگاهی کرد و گفت من هم اینجوری بیشتر دوست دارم.
آذرنیا گریزی هم به حوادث چند ماهه اخیر زد که چگونه دشمن با سوء استفاده از فضای مجازی و احساسات جوانان به دنبال ایجاد اختلاف و شکاف میان مردم است ولی نکته مهم این است که همه ما خداجو هستیم و به اهل بیت ارادت داریم. وی در حالی که به سمت چرخ خیاطی موکب می رفت و از خانمی که مشغول دوخت روسری بود، می خواست تا آماری از تعداد روسری ها بدهد، گفت که همین برخوردهای مودبانه و خوش اخلاقی خادمان موکب با خانم های بی حجاب و کم حجاب چقدر در جذب آنها تاثیر داشته است تا قدم به موکب بگذارند و حال هوایشان عوض شود.
خانم خیاط همان طور که سرش پایین بود و مشغول دوخت با ماشین چرخ خیاطی بود گفت که امروز از دو طاقه ای که داشتیم فقط ۲۰ قواره مانده یعنی تقریبا ۱۵۰ قواره روسری به خانم ها اهدا شده است. ظاهرا کسی که بانی این پارچه های متبرک شده، تاکید کرده که به کسی روسری بدهند که بی حجاب بوده است ولی بسیاری از خانم ها می خواستند تبرکی ببرند که حاشیه های بریده شده از روسری را به آنان می دادند تا به دستشان ببندند.
وقتی پرسیدم اگر کسی روسری گرفت ولی چند قدم آنطرف تر آن را درآورد چه...؟ که خانم آذرنیا گفت: کلاه سرمان نمی رود. چند مورد پیش آمد که خانمی روسری می گرفت و سرش می کرد ولی هنگام خروج دوباره می خواست کلاهش را به سرش بگذارد که ما هم می گفتیم باید برگردانند ولی بیشتر کسانی که می آیند اینجا و روسری سرشان می کنند، حجاب را قبول دارند.
موکبی کوچک و جمع و جور بود؛ شاید پنج متر در پنج متر ولی خواهران خادم دائم در جنب و جوش و خدمت بودند. به یکی از خانم ها گفتم اینجا خیلی کوچیکه و او گفت اینجا که خوبه... در واقع او این موکب را با موکب ماه محرم در میدان شهدا مقایسه می کرد. مشخص شد که محرم امسال چهار موکب در میدان شهدا، انقلاب، چهارراه ولی عصر (عج) و امامزاده صالح همین کارها را انجام می دادند. خانم آذرنیا گفت ما پارسال ایام فاطمیه موکب نداشتیم ولی از چهار راه ولی عصر(عج) به سمت میدان ولی عصر(عج) دسته عزاداری خانم ها را داشتیم و بسیاری از خانم ها به ویژه خانواده های شهدا در توماری مطالبات خود را در زمینه عفاف و حجاب نوشتند و امضا کردند و ما این تومار را برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرستادیم. پرسیدم واکنش نمایندگان مجلس به این تومار چه بود و او با همان لهجه شیرین آذری پرسید: اگر اهمیت می دادند، وضعیت جامعه ما اینگونه بود؟
مجلس هم یکی از آن ۲۶ نهاد و سازمانی است که وظیفه دارد در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تلاش کند. شاید هر یک از نمایندگان هم در حد و توان خود کاری کرده باشند، همانند مسئولان دولتی ولی سوال این است که چرا هنوز اندر خم یک کوچه ایم.
بگذریم از سایر فعالیت های این دختران انقلاب که به گفته مسئول موکب در ایام کرونا بسته های معیشتی و بسته های بهداشتی تهیه می کردند و همان زمانی که ماسک به دست مردم نمی رسید، این دختران برای مردم ماسک می دوختند و به مردم می دادند. البته تفاوت کار این دختران با دیگران در این بود که در کنار ارزاق معیشتی، یک روسری و گیره روسری هم می دادند.
پرسیدم این دختران انقلاب وابسته به کجاست و او گفت مردمی است و خودش هم حدود هفت سال است که با این دختران همکاری می کند و راه های ارتباطی هم در شبکه های اجتماعی برای علاقه مندان ایجاد کرده اند ولی هنوز تارنما ندارند. خانم آذرنیا معتقد بود دختران انقلاب تنها گروهی بوده که از چند سال پیش امر به معروف مسئولان را شروع و از آنان مطالبه گری می کرده است. با این حال وی می گوید گوش به فرمان رهبر هستیم نه یک پله بالا و نه یک پله پایین.
کرسی های آزاداندیشی و مناظره از دیگر فعالیت های این دختران است و بسته های فرهنگی مثل کتاب هم دارند. مسئول موکب می گفت پدرش چند سال است که به نیت پسرش نذر کتاب دارد و به دیگران کتاب خیرات می کند. مثل کتاب های وصیت نامه حاج قاسم، سه دقیقه در قیامت یا دُر و صدف نوشته محمد شجاعی یا کتاب هایی درباره شهدای دفاع مقدس و وصیت نامه شهدا.
در همان یک ساعتی که مصاحبه می کردم و اطراف موکب بودم، سه خانم به گونه ای وارد این موکب شدند اما به شکلی دیگر خارج شدند. یعنی دو نفر از آنها با چشمانی خیس بیرون رفتند. از یکی از این خانم ها پرسیدم از چه چیز این موکب خوشتان آمد و او در یک کلام گفت از برخوردشان. این خانم که در ابتدا با راهنمایی خادمان موکب دقایقی نشست و به نوحه و مصیبتی که نمی دانم چه بود، گوش کرد و آنگاه یکی از خادمان برایش روسری آورد و با عشق و علاقه آن را روی سر این خانم مرتب کرد. آن زن هم نمی دانم ذوق کرده بود یا شگفت زده که وقتی گوشی تلفن همراه را برایش آوردند تا خودش را در آن ببیند، حسی عجیب داشت، به طوری که یکی از خانم های خادم پرسید، چه احساسی داری و او گفت «الان احساس خفگی می کنم ولی باید عادت کنم» و از خوشحالی زد زیر خنده و باعث شد تا بقیه خانم ها هم در شادی او شریک شوند.
از همین خانم پرسیدم وقتی صحبت می کردید، شنیدم که به یکی از خانم های موکب گفتید که همسرتان هم دوست داشته که شما چادری شوید! و او گفت: «آره همیشه بهم می گه. چون همسرم توی نیروی انتظامیه و خیلی دوست داره که چادری باشم.» ظاهرا روضه حضرت زهرا(س) کار خودش را کرده بود و این خانم که برای اولین بار این روضه را شنیده بود، باعث شد تا یک روسری مرتب بر سرش داشته باشد اما مهمترین چیزی که این خانم را به داخل موکب کشانده بود تا روسری مرتب و حجابی زیبنده داشته باشد، نوع برخورد مشفقانه و دوستانه خانم های خادم بوده است. این خانم می گفت: خیلی از برخوردشان خوشم اومد. یه چیز زورکی نبود که مثلا تحمیل کنند. من وقتی بیرون میام بیشتر وقت ها شال از سرم می افته و همسرم اگه این وضعیت رو ببینه بدش میاد. خانم های اینجا احترام گذاشتند و فرقی بین من و خودشون ندیدم. محیط و جو اینجا رو دوست داشتم. من داشتم از اینجا رد می شدم تا برم مترو ولی دعوت کردند تا از موکب دیدن کنم.
آخرین جمله اش در پاسخ به این سوال که آیا همیشه این روسری سرتان خواهد بود و با همین شکل بیرون می آیید، گفت: شاید به این شکل نیام بیرون ولی سعی می کنم روسری همیشه روی سرم باشه.
خانمی دیگر که وقار و سنگینی اش هنگام ورود به موکب و خروج از آن بسیار متفاوت بود، درباره علت حضورش در موکب دختران انقلاب گفت: چون قبلا به هیات دختران انقلاب می رفتم دوست داشتم دوباره بیام؛ دلم هم گرفته بود. خیلی ممنوم از برگزارکنندگان این موکب. وقتی اومدم اینجا دلم آرامتر شد.
پرسیدم حجابتان همینجوری بود و او گفت «از این بیشتر بود و کلا چادر رو گذاشته بودم کنار» دلیلش را پرسیدم و او گفت: مشکل خانوادگی. او که دو فرزند هم دارد و در یک شرکت خصوصی کار می کند، می گفت به خاطر حضرت فاطمه به موکب آمده. در حالی که سرش پایین بود گفت «اسم خودم هم فاطمه است» گفتم ظاهرا اشک هم ریختید و او گفت: آره. مال روضه ای بود که گوش کردم. خیلی تاثیرگذار بود.
خانم هایی که روسری هدیه می گرفتند، راهنمایی می شدند به سمت خروجی موکب تا آنجا دلنوشته و جمله ای یادگاری بنویسند. پرسیدم چی نوشتید و او گفت: خدایا حفاظت کن و همه را زیر حفاظت خودت موفق کن.
ده ها دلنوشته ریز و درشت در این تابلو دیده می شد. برخی با خوشحالی یک جمله می نوشتند، برخی دیگر با چشم های اشک آلود یکی دو کلمه از خود به یادگار می گذاشتند. یکی نوشته بود یا فاطمه زهرا دختران ما را در پناه خودت نگه دار. دیگری یادداشت کرده بود خیلی خوشحالم که دعوت شدم و سومی هم اینگونه یادگار گذاشته بود که زهرا جان حال مرا خوب کن!
شاید بتوان گفت اگر یکی دو نفر از دختران خیابان ولی عصر(ع) یا میدان هفتم تیر با برپایی این موکب ها حجابش بهتر شده باشد، ارزش این همه کار و تلاش را داشت که دختران انقلاب چندین شب و روز برای آن سرمایه گذاری کردند. نمی گویم گزارش های حجاب فاطمی داریم تا حجاب فاطمی یا لبخند داریم تا لبخند را بخوانند ولی اگر هر فعال فرهنگی به همین اندازه که دختران این موکب ها تلاش کردند، بتواند در عفت و حجاب زنان و دختران کشور تاثیرگذار باشد، بسیاری از مشکلات فرهنگی حل خواهد شد.
از موکب خارج شدم و نگاهی به رهگذرانی انداختم که بدون این که متوجه موکب شوند، توجه شان به دستفروشان و اجناس رنگارنگ و بزرگ و کوچکی است که در پیاده روی خیابان ولی عصر(عج) خودنمایی می کند و نگاه هر رهگذری به ویژه خانم ها را به سوی خود جلب می کند ولی یکی از کسانی که نظاره گر موکب و خانم های خادم آن بود، می گفت: چه فایده ای دارد؟ مگر ممکن است یک خانم با چند دقیقه روضه متحول شود و روسری سرش کند؟
هنگامی که مسئول اصلی این برنامه، دختران را به آغوش می گرفت و برایشان دعا می کرد، آنان را به یک جشن عروسی هم دعوت کرد؛ عروسی خواهر شهید سلمان امیر احمدی که قرار است همزمان با سالروز ولادت ام ابیها(س) در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شود. این عروسی، هم سخنران دارد و هم مداح. حجت الاسلام علی سرلک به عنوان سخنران و امیر عباسی به عنوان ذاکر اهل بیت به این جشن دعوت شده اند.
به سراغ خانم بهاره جنگروی رفتم. یعنی باعث و بانی این موکب. مسئول مجموعه دختران انقلاب است که فعالیتش را از بسیج دانشجویی آغاز کرده و اگرچه فرزندانی دوقلو دارد ولی در عرصه های اجتماعی و فرهنگی، فعالیت های فراوانی دارد که یکی از آن ها مجموعه دختران انقلاب است.
جنگروی درباره سوال این رهگذر گفت: یکی از اسقف های مسیحی می گوید اگر ما هم مثل شیعیان، امام حسین(ع) را داشتیم، همه را به سمت دین مسیحیت می آوردیم. شهدای ما و اهل بیت (ع) یک جاذبه مغناطیسی دارند که هر کسی با هر گرایشی ارادت خاصی به آنها دارد. ما از این ارادت استفاده می کنیم و می گوییم حضرت زهرا (س) همان کسی است که در مقابل نابینا حجاب می گرفت. ما یک دقیقه برای این خانم ها روضه می گذاریم و می بینید که اشک بر گونه هایشان جاری می شود و از آنها می خواهیم چند دقیقه ای حجابی داشته باشند که مورد پسند حضرت فاطمه باشد و روسری های متبرک به حرم امام حسین (ع) را به آنان هدیه می دهیم.
وی افزود: برخی در دست نوشته ها نوشتند این موکب مبدا تحول ما خواهد شد و ان شاء الله در مسیر حضرت زهرا (س) برویم اما این که برخی می گویند چه تضمینی وجود دارد که پس از خروج از موکب، همچنان این حجاب را حفظ کنند، باید بگویم تلفن کسانی را که به این موکب مراجعه می کنند، ثبت کرده و دعوتگر آنان به هیات دختران انقلاب می شویم تا هم به شبهات آنان پاسخ دهیم و هم حال و هوای معنوی برایشان فراهم کنیم. برخی از همین بانوان بعد از چند ماه به مرحله بالاتر می رسند و می توانند حجاب برتر را انتخاب کنند و برای سر کردن چادر، مراسمی با حضور خانواده شهدا می گیریم. مانند مراسمی که مدتی پیش در ورزشگاه شهید شیرودی برگزار شد و این خانم ها به دست مادران شهدا چادر به سر کردند.
او گفت بسیاری از خادمان این موکب ها جزو همان کسانی هستند که در ابتدا جذب موکب شده و به مرور شبهاتشان رفع شده و رابطه عاطفی با مجموعه دختران انقلاب پیدا کردند و دیگر ارتباطشان با مجموعه قطع نشده است. به گفته خانم جنگروی بیش از چهار هزار نفر در تهران افتخار خادمی در این مجموعه را دارند و در اصفهان ۵۰۰ خانم و در رشت ۲۰۰ بانو فعالیت دارند و همین موکب ها را نیز در این دو شهر برپا کرده بودند.
از علت نامگذاری دختران انقلاب بر روی این مجموعه پرسیدم و خانم جنگروی اینگونه گفت: وقتی چند سال پیش جریان دختران خیابان انقلاب بوجود آمد، یعنی همان زمانی که برخی دختران برای جذب پناهندگی از کشورهای دیگر کشف حجاب می کردند، بنده به همراه برخی از پژوهشگران حوزه و دانشگاه یک کار مطالعاتی را آغاز کردیم تا فعالیتی جدید شکل دهیم به گونه ای که باعث پذیرش مردم باشد و به این نتیجه رسیدیم آن چیزی که مغفول است، امر به معروف و نهی از منکری است که باعث جذب و انگیزه شود. لذا منتظر یک بروز و ظهور رسانه ای بودیم و چون همزمان با جریان دختران خیابان انقلاب بود، اسم این مجموعه را دختران انقلاب گذاشتیم. چون اعتقاد داریم انقلاب برای بچه های انقلاب است.
چون این مجموعه یک نهاد مردمی است، بنابر این منابع مالی آن به گفته مسئول مجموعه دختران انقلاب از کمک های خیرین مردمی و خانواده های شهدا تامین می شود. با این حال جنگروی گفت: یکی از رویه های معمول این است که نهادها درصورتی از مجموعه ای حمایت می کنند که نام نهادشان ذکر شود ولی معتقدیم که مطالبه حجاب نباید مردمی جلوه داده شود ولی بسیاری از نهادها این را نمی پسندند.
وی به حمایت های وزارت کشور برای صدور مجوزها اشاره کرد و گفت در دولت فعلی تنها نهادی که واقعا به صورت تمام قد، حمایت از کار برای حجاب می کند، وزارت کشور است. البته این فعال حوزه زنان این پرانتز را هم باز کرد که حمایت ها کم و بیش هست ولی آنگونه که توقع داریم و حوزه حجاب فارغ از هر گرایش سیاسی به آن صورتی که باید در جامعه حمایت شود، نیست. او تاکید کرد: منکر حمایت ها نیستیم ولی آنگونه که باید در صحنه باشند، نیست.
تبلیغ فعالیت های مجموعه هایی همچون دختران انقلاب نیازمند بهره گیری از رسانه و تبلیغات است که جنگروی گفت: شبکه های مختلف مانند خبرگزاری ها و صدا و سیما فعالیت هایی داشته اند ولی پخش گزارش چند دقیقه ای از این موکب ها کافی نیست. فعالیت هایی که بعد از این آشوب ها در موکب ها صورت می گیرد، در واقع در مقابل تهاجم دشمن است که می خواهد بگوید زن ایرانی به دنبال بی حیایی و بی عفتی و بی حجابی است. عملکرد این موکب ها نشان می دهد کسانی که روسری از سرشان افتاده، تحت تاثیر فضای رسانه ای و احساسات قرار گرفته اند وگرنه همان دختر به قول شهید حاج قاسم سلیمانی اگر پناهش شویم او نیز به دنبال حجاب است. چنین چیز ارزشمندی خوراک رسانه ای در مقابل دشمن است و توقع داریم که صدا و سیما و رسانه ها بیش از این روی آن مانور دهند.
مسئول مجموعه دختران انقلاب با حسرت این را هم گفت که در شش روز دو موکب داشتیم که حدود ۳۰۰ نفر در روز جذب هر موکب شدند و تقریبا روزی ۵۰ نفر روسری بر سر کرده اند. یعنی حدود ۶۰۰ نفر در این دو موکب روسری را انتخاب کردند و نکته حسرت بارش این بود که اگر این موکب ها در نقاط مختلف شهر برگزار می شد، چه اثرگذاری های بیشتری داشتند!
با بلند شدن سایه های سرد روزهای اول زمستان، کم کم بساط موکب دختران انقلاب هم جمع شد تا با برنامه ای دیگر به استقبال دختران خیابان انقلاب بروند ولی صدای دستفروش های چهار راه ولی عصر (عج) و خیابان انقلاب همچون غروب های روزهای گذشته، بیشتر و بیشتر می شد و روزهای عادی زندگی مردم این شهر ادامه داشت. در این دوره و زمانه که برخی می ترسند امر به معروف کنند و تصور می کنیم حجاب در جامعه کمرنگ شده، این شیرزنان پا در میدان گذاشته، آن هم در نقطه مرکزی شهر تا بگویند اگر مردان نمی خواهند یا نمی توانند پا در این عرصه جهاد بگذارند، هستند زنانی که از زندگی و کار خود می گذرند تا حتی اگر شده، چند چادر به سر دخترانمان کنند و پرچم حجاب فاطمی را برافرازند.
تیزبینی و نکته سنجی دختران انقلاب را زمانی بیشتر متوجه می شویم که می بینیم، رهبر معظم انقلاب هفته گذشته فرمود کسانی را که حجاب کامل ندارند، به بی دینی و ضدانقلابی متهم نکنیم که دختران انقلاب قبل از این سخنان به فکر دختران معصوم و پاک این مرز و بوم بوده و هستند.