وقتی نام نشریه طنز و فکاهی فرانسوی «شارلی ابدو» از ذهن میگذرد، بیدرنگ مفاهیمی همچون «تحقیر»، «توهین» و «افترا» به ذهن متبادر میشود که در لوای آزادی بیان علیه افراد و اعتقادات آنها مورد استفاده قرار میگیرد.
به تازگی شارلی ابدو مسابقهای با هدف نشر کاریکاتورهای موهن به رهبر معظم انقلاب برگزار کرده که انتقادات زیادی به این نشریه و همچنین سیاست یک بام و دو هوای غرب به ویژه فرانسه وارد شد، تا جایی که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به این اقدام موهن، «نیکلاس رش» سفیر فرانسه را احضار کرد.
سابقه سیاه شارلی ابدو با توهین به ساحت پیامبر اسلام (ص)
هنوز بیش از یک میلیارد مسلمان جهان ماجرای توهین شارلی ابدو به ساحت مقدس پیامبر اسلا (ص)، قرآن کریم و دین مبین اسلام را در سال ۲۰۱۵ از یاد نبردهاند.
هنگامی که شارلی ابدو دست به انتشار کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) و مقدسات مسلمانان زد، نه تنها دولتهای مدعی آزادی بیان این کار نشریه فرانسوی را محکوم نکردند بلکه از آن نیز حمایت کردند؛ اقدامی که نشان داد مفاهیم ارزشمندی مانند آزادی بیان و حقوق بشر تنها وسیلهای برای پیشبرد رویکردهای ناصواب دولتهای اروپایی و غربی است و در عمل مادام که به ارزشهای آنها تعرض نشده باشد، از این حربه علیه دیگر مذاهب، ملتها و کشورها استفاده میکنند.
برایند بازی غرب با آزادی بیان و این استاندارد دوگانه، ایجاد و افزایش تنفر و انزجار با مسلمانان و جهان اسلام بود. در نتیجه ۱۲ عضو این تحریریه توسط دو مرد مسلح کشته و ۱۰ نفر دیگر زخمی شدند.
البته از آن زمان شارلی ابدو شهرتی جهانی پیدا کرد و کاریکاتورهای آن مورد توجه رسانهها و افکار عمومی جهان قرار گرفت. البته کسب شهرت نیز میتواند یکی از دلایل ارتکاب آنها به افترا و اتهام زنی باشد.
در علم حقوق یک اصل طلایی وجود دارد که میگوید «یک فرد تا زمانی آزاد است که به آزادی دیگران ضربه نزند»؛ وقتی شارلی ابدو و نمایندگان آن در دولتها و سازمانها میگویند که آزادی آنها حد و مرزی ندارد، کاملا از دایره درستی خارج و وارد دایره جنایت شدهاند و آن زمانی است که به خود اجازه نقض حقوق و مقدسات دیگران را میدهند.
حال این پرسش به ذهن می رسد که چرا آزادی بیان شامل هولوکاست نمی شود و توهین و تحقیر صرفا به مسلمانان و دین اسلام ارتباط مییابد و یهودیت از این قاعده مستثنی است؟
یهودیت و هولوکاست؛ خط قرمز آزادی بیان غربی
در سال ۲۰۰۹ میلادی «موریس سینه» کاریکاتوریست مجله فرانسوی «شارلی ابدو» مجبور شد استعفای خود را تقدیم کند. دلیل استعفا آن بود که این کاریکاتوریست با رسم کاریکاتوری، از ازدواج «جان سارکوزی» فرزند «نیکولا سارکوزی» رئیسجمهور اسبق فرانسه با «جسیکا دارتی» دختر یهودی که از خانوادهای ثروتمند بود و با انگیزه پول به دین یهودیت گرویده بود، انتقاد کرد.
انتقاد موریس سینه علیه دین یهودیت نبود و به هیچ صورت اهانتی به این دین نکرده بود اما تنها اشاره به یهودیت کافی بود تا او مورد اتهام دشمنی با این دین قرار گیرد و به تحویل او به مراجع قضایی و اخراج شدن وی از کار بینجامد. در آن زمان مجله شارلی ابدو هیچ دفاعی از کارمند خود نکرد و با دروغ «آزادی بیان» درصدد توجیه کار او برنیامد.
پس از آن همان نشریه کاریکاتوری موهن نسبت به پیامبر اسلام (ص) منتشر کرد که خشم و غضب مسلمانان سراسر جهان را برانگیخت. این مجله انتشار کاریکاتورهای موهن را با بهانه «آزادی بیان» توجیه کرد.
آشکار ترین مثال نقض در این باره به ماجرای معروف «روژه گارودی» بازمیگردد. در سال ۱۹۹۸ یک دادگاه فرانسوی گارودی را به جرم انکار هولوکاست و افترای نژادی مجرم شناخت و به خاطر کتاب «اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل» (به فرانسوی Mythes fondateurs de la politique israélienne) که در سال ۱۹۹۵ نوشته بود، ۱۲۰ هزار فرانک فرانسه (۴۰ هزار دلار) جریمه کرد.
این کتاب با پذیرفتن دیدگاههای منکر هولوکاست، «رابرت فاریسون» مورخ منکر هولوکاست فاش میکند که در طی هولوکاست یهودیان در اتاقهای گاز کشته نشدند. فاریسون در سال ۲۰۰۶ به دلیل مصاحبهای که در سال ۲۰۰۵ با شبکه سحر ۱ انجام داد، به جرم انکار هولوکاست به سه ماه زندان و پرداخت ۷ هزار و ۵۰۰ یورو محکوم شد.
بنابراین غربیها در حالی توهین به رهبران کشورها همچون رهبر معظم انقلاب و پیامبر اسلام (ص) با بیش از یک میلیارد پیرو را مصداقی از آزادی بیان می نامند که خودشان در بسیاری از کشورها، انکار و حتی تردید هولوکاست را جرم انگاری کردهاند و با هر که در این باره جز قرائت رسمی چیزی بگوید یا بنویسد، شدیدترین برخوردها را میکنند.
بنابراین، آزادی بیان در غرب و شارلی ابدو به عنوان نماینده آن همانند بسیاری از نقاط دیگر دنیا درگیر پدیده قدیمی «یک بام و دو هوا» و تابعی از لابیهای سیاسی و اهداف ایدئولوژیک است وگرنه کدام منطق میتواند بپذیرد که تشکیک و تردید درباره یک موضوع تاریخی مثل هولوکاست جرم باشد و محققان این حوزه به زندان بروند ولی اهانت به رهبر ایران و پیامبر اسلام (ص)، مصداقی از آزادی بیان به شمار رود!