به گزارش ایرنا، هرچند قیام خونین مردم تبریز در یک سال مانده به پیروزی نهایی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست، اما این حرکت تاریخی نه در آن روز خاص و توسط جوانان مبارز تبریزی که شاید سال ها قبل توسط مبارزانی جان بر کف و انقلابی که راه نجات میهن را در هیات ها و دسته جات حسینی جستجو می کردند، بسترسازی شد؛ یکی از این افراد "تائب تبریزی" شاعر مدیحه سرایی بود که در اوج خفقان رژیم ستمشاهی در دهه ۱۳۴۰ شمسی اشعار انقلابی برگرفته از نهضت امام خمینی (ره) سرود و با سرایش آنها روحیه انقلابی مردم تبریز را بارورتر ساخت.
شاعری که در همان سال ۱۳۴۲ و با علنی شدن مبارزات امام راحل پای در رکاب مبارزات انقلابی نهاد و برای رهایی کشور از دست استبداد و سلطنت ضد دین پهلوی، ترس را کنار زد و به تاسی از مولایش امام حسین( ع) و ائمه اطهار (ع)، با شجاعت و جسارت مثال زدنی در قالب نوحه و شاخصه آزادی خواهی و ضد ظلم بودن نهضت عاشورا، مراثی بسیار زیبا، پرمفهوم و پرنغزی سرود که تا سال ها کسی اگر جسارت خواندن آنها در هیات های حسینی تبریز را داشت، بی درنگ ساواک سراغش را می گرفت.
حاج صادق تائب به سال ۱۳۰۲ در محله «امیره قیز» تبریز و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و از همان دوران کودکی با ورود به هیات های مذهبی، شروع به مداحی و سپس سرودن مرثیه کرد تا اینکه رفته رفته و در همان عنفوان جوانی خود را به عنوان یکی از شعرا و مادحین بنام تبریز جای انداخت.
دوستی نزدیک او با "سیدرضا حسینی سعدی زمان" شاعر طراز اول و نوحه سرای مشهور آذربایجان و تبریز، موجب شد وی با الهام از استادش پای در همان مسیر گذارده و به گواه تاریخ چنان در این راه ثبات قدم و تبحر داشت که نام و یاد خود را در تراز مدیحه سرایان نامی آذربایجان جای داد تا پس از گذشت سال ها هنوز هم اشعارش زینت بخش مجالس مذهبی و دینی شود.
استاد تائب آثار متعددی در انواع و اقسام قالبهای ادبی در مرثیه سالار شهیدان سروده است که از جمله آنها میتوان به "جوهر المصائب" در سه جلد که در دهه ۱۳۴۰ چاپ شد، "حماسه کربلا" در ۲ جلد، "هدیه تائب" و " سیمای عاشورا" اشاره کرد که شامل اشعار ترکی و فارسی هستند.
او علاوه بر آثار تالیفی خود، تعدادی از آثار مرثیه پیشینیان همچون حاج محمد فرقانی متخلص به محبی تحت عنوان "ایدهآل فرقانی"، دیوان میرزا عبدالوهاب خویی متخلص به حقیر را با نام "دُرّ بینظیر" در سال های بین ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۸ در تبریز چاپ و منتشر کرد.
مرحوم تائب در سال های پس از انقلاب نیز "دیوان ابر بهار»" اثر طبع مرحوم حاج محمود متخلص به بهار را تصحیح و در سال ۱۳۶۳ ، "دیوان حسینیه ذهنی" اثر مشهدی اصغرآقا ذهنی را که سالها قبل انتشار یافته و نایاب بود در سال ۱۳۶۴ تجدید چاپ کرد.
تائب در جریان محرم سال ۱۳۴۲ با اشعار انقلابی خود نقش مهمی در همه گیر سازی مبارزه با حکومت پهلوی در آذربایجان داشت که هنوز هم ابیات زیبا و دلنشین نوحههای انقلابی وی در خاطرهها باقی مانده است؛ بیتی با مضمون «مزدوره مزدور اولمیون» و... ( برای مزدور مزدوری نکنید) که در آن سال های پر از خفقان و اوج گیری فعالیت های ساواک، کمتر کسی جرات و جسارت سرودن و در عین حال خواندن آن نوع اشعار در دسته حسینی محله «امیره قیز» در بازار مسقف تبریز را داشت.
همچنان که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با مردم تبریز، مردم آذربایجان را پرچمدار اتحاد و آزادی ایران خواندند، نگاهی به تاریخ این خطه نشان می دهد که افراد بسیار زیادی نقش مهم و اصلی را در این پرچمداری داشته اند که کنکاش در گذشته پرافتخار آذربایجان، احیا و بازشناسایی این چهره های انقلابی را میسر می کند.
با توجه به اینکه رهبر انقلاب روایت درست تاریخ آذربایجان را جزو وظایف اهل فن و روایت بخش مهمی از تاریخ ایران خواندند، خبرگزاری ایرنا بر خود وظیفه می داند در این مسیر مهم و اصالت بخش حرکت کرده و هرچند گام های ناقص، اما امیدوارانه بر اساس همین رهنمود بردارد.
رهبر فرزانه چه زیبا فرمودند: آذربایجان از لحاظ فرهنگی، مرکز تمدن و فرهنگ غرب کشور است و خدمات بزرگ این نام آوران به ادبیات و فرهنگ کشور قابل شمارش نیست.
بی شک شناسایی افرادی چون " حاج صادق تائب " که سال هاست رخ در نقاب خاک کشیده اند، می تواند جایگاه و منزلت تبریز و آذربایجان در مبارزت سیاسی و مذهبی ضد استبداد و ظلم به ویژه قیام تاریخی ۲۹ بهمن را برای اذهان عمومی تفسیر و تشریح کند.
خاطراتی از ۲ دوست، همراه، هم هیاتی و آشنای سال های قبل از انقلاب تائب، همزمان با سالروز قیام خونین ۲۹ بهمن تبریز می تواند خاطره انگیز بوده و خالی از لطف نباشد.
"حاج میرزاعلی جناب زاده" مفسر، مبلغ و از واعظان شهیر تبریز آشنایی خود با تائب را مربوط به سال های ۱۳۳۵ می داند و می گوید: در همین سال ها بود که مرحوم پدرم که از هیات ها و حسینچی های بنام محله سرخاب بود، در خیابان ششگلان مغازه ساعت فروشی داشت که تائب به طور مرتب نزد پدر می آمد و درباره موضوعات مختلف دینی و شرعی بحث می کردند.
وی ادامه می دهد: من آن موقع ۱۷ ساله بوده و در مدرسه طالبیه دروس دینی می خواندم و مرحوم تائب نیز در همان مدرسه در محل جعفریه دروس دینی را طی می کرد و در بازار تبریز به شغل بزازی مشغول بود که به تدریج رفاقت و همراهی بنده با او صمیمی تر و نزدیک تر شد، طوری که شاید همه روزه کنار هم بودیم و در هیات های مختلف مذهبی به خصوص هیات های محلات سرخاب و دوه چی رفت و آمد می کردیم.
جناب زاده شروع مبارزات انقلابی مرحوم تائب را در همان سال ۱۳۴۲ شمسی و پس از تصویب قانون انجمن های ایالتی و ولایتی شاه بیان و اضافه می کند: درست در همان زمان که از قم و توسط مراجع دستوراتی مبنی بر مخالفت با این قانون به سراسر کشور ارسال شد، وی نیز به صف مخالفان پیوست و شروع به سرودن اشعار مذهبی در مضامین آزادگی، آزادمردی و بیزاری از استبداد و ظلم و جور کرد.
وی ادامه می دهد: چند روز پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و همزمان با محرم سال ۱۳۸۳ قمری، تائب شعر معروف و ضد شاه و سلطنت خود را در حمایت از مراجع قم در دسته حسینی محله امیره قیز سرود، آن روز غوغایی در تبریز برپا شد که در بخشی از آن خطاب به مردم آمده بود:
ای جماعت بیر بصیرتله باخون کور اولمیون ( ای مردم با چشم بصیرت نگاه کنید ، کور نباشید)
سیز مسلمانسوز اماندور تابع زور اولمیون( شماها مسلمان هستید مبادا از زور تبعیت کنید)
حاکموز مزدور دور مزدوره مزدور اولمیون ( حاکم شما مزدور است ، شما نباید مزدور مزدور باشید)
سیزلری یولدان چیخاردان خارجی اغواسیدور( توطئه بیگانگان شماها را از راه بیراه می کند)
جناب زاده این اشعار را در حقیقت دعوت مردم به قیام علیه رژیم ستمشاهی ضددین دانسته و می افزاید: پس از این رویداد بزرگ و مهم که آن دوران خبری از انقلاب و خیزش مردم علیه رژیم نبود، هر مداحی که این اشعار را تکرار می کرد بلافاصله توسط ساواک دستگیر می شد.
وی با بیان اینکه از همان دوران تا سال های پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم تائب هیچگاه از مواضع ضداستبدادی خود کنار نرفت، اظهار کرد: او جزو مشتریان ثابت ساواک بود و هر هفته و شاید در مواقعی هر روز برای پرسش و پاسخ باید به ساواک می رفت.
جناب زاده از تائب به عنوان شخصیت متدین و پای در رکاب مراجع نام برد و ادامه داد: شاید در تاریخ ایران تائب نخستین فردی باشد که روز تولد حضرت زهرا (س) را به عنوان روز مادر حقیقی برای شیعیان گرامی می داشت که در همین رابطه شعری با مطلع "روز بیستم ماه رجب در حقیقت روز مادر است" ، دارد؛ آن هم در روزگاری که با تبلیغات وسیع روز تولد فرح پهلوی به عنوان روز مادر در ایران جشن گرفته می شد.شاید در تاریخ ایران تائب نخستین فردی باشد که روز تولد حضرت زهرا (س) را به عنوان روز مادر حقیقی برای شیعیان گرامی می داشت که در همین رابطه شعری با مطلع "روز بیستم ماه رجب در حقیقت روز مادر است" ، دارد؛ آن هم در روزگاری که با تبلیغات وسیع روز تولد فرح پهلوی به عنوان روز مادر در ایران جشن گرفته می شد.
وی به بدرفتاری ها با تائب در سال های پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: به همین دلیل او که تا پیش از آن بین تبریز و تهران در رفت و آمد بود و بیشتر به هیات عزاداران ۱۴ معصوم صافی مرحوم و موسی بن جعفر می آمد، ناگزیر به اقامت در پایتخت می شود و در نهایت به دلیل ابتلا به سرطان در سن ۸۴ سالگی چشم از جهان فرو بست.
جناب زاده با اشاره به طبع بالای شعری مرحوم تائب، خاطره ای از او مربوط به سال های اول انقلاب را چنین نقل می کند: روزی هنگام خروج از هیات به ایشان پیشنهاد به نظم کشیدن دعای ندبه را دادم که تنها پس از چند روز تائب با دستخط خودش اشعارش را به بنده داد که این دستخط هنوز هم نزد من است.
مداح اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و رفیق و هم هیتی دیگر مرحوم تائب زمان آشنایی خود با این شاعر و مرثیه سرای تبریزی را به سال ۱۳۴۲ و همزمان با آغاز مبارزات ضد ستمشاهی مراجع قم و دستگیری امام خمینی (ره) می داند و ادامه می دهد: در آن سال ها که ساواک بسیار فعال شده و تمام تحرکات سیاسی و به خصوص هیات ها و مراکز دینی و مذهبی را زیر کنترل داشت، تائب در هیاتی به نام "شباب" فعالیت می کرد که همه اعضای آن انقلابی به تمام معنی بودند.
حاج یعقوب حقیقت پور با اشاره به اینکه در آن دوران همه انقلابی ها در یک خط و مرام و به تقلید از علمای قم حرکت می کردند، اظهار کرد: در آن سال ها چند تیرگی و چند دسته گی به هیچ عنوان وجود نداشت و چون همه در راستای سرنگونی رژیم ستمشاهی تلاش می کردند ، وحدت و انسجام بسیار زیادی بین انقلابیون وجود داشت.
وی با بیان اینکه تائب شعر معروف خود در ضدیت با رژیم شاه را تنها پس از چند روز از واقعه ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ قم سرود و در بازار تبریز آنها را با حرارت و روحیه مثال زدنی خواند، افزود: هنگامی که این اشعار با اشاره به اعلامیه آیتالله خمینی با مطلع " شاهبازم من فضای عشقده پر آچماقا( من عقابی هستم که می خواهم در آسمان عشق بال بگشایم) / خرمن کفره شرار تیغیله اود سالماقا ( با شعله های تیغ سان آتش بیافشان به خرمن کفر) / اولموشام مأمور، سیزدن بو فراتی آلماقا( از طرف شما مامور شده ام تا فرات را بگیرم) / آمرم امر ایلیوب فکریم اونون اجراسیدور ( من آمر کسی هستم که امر کرده و فکرم اجرای آن است) در بازار خوانده شد، تمام اهل بازار به دسته امیره قیز پیوسته و موج عظیمی را به راه انداختند.
حقیقت پور افزود: پی از این واقعه مهم تاریخی که در تبریز غوغایی به پا کرد و به نظرم زمینه های لازم را برای قیام ۲۹ بهمن در ۱۴ سال بعد را فراهم ساخت، دیگر نام تائب در فهرست ساواک قرار گرفته و همواره او از مشتریان پر و پاقرص این مجموعه بود.
وی فعالیت های سیاسی و ضد رژیم مرحوم تائب بین سال های ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۰ را بسیار مهم و تاثیرگذار در آگاه سازی هیات های آن دوران دانست و با ابراز تاسف از اینکه تاکنون نام و یاد او به عنوان اولین کسانی که جرقه های مبارزه با رژیم را در تبریز ایجاد کرد، در خفا مانده است، از تائب به عنوان یک فرد دینی، مقید به احکام اسلامی و تابع محض علمای اعلام و بی پروا و شجاع نام برد.
حقیقت پور، مجموعه سه جلدی جوهر المصائب تائب را از جمله ماندگارترین و جزو بهترین مدایح به زبان ترکی دانست که هنوز هم پس از گذشت دهه ها از انتشار آن، در هیات ها و در مناسبت های مختلف مداحان اهل بیت همچنان به آن رجوع می کنند.
وی با اشاره به اینکه به دلیل آزار و اذیت ساواک، مرحوم تائب در سال ۱۳۴۵ قصد عزیمت به تهران را داشت، اظهار کرد: درست به یاد دارم که در همان زمان به سراغ بنده آمد و گفت که برایش بلت هواپیما بگیرم که مبلغ ۶۳ تومان آن زمان دادم و بلیت را تهیه کردم ، اما او بلافاصله از تهران به قم سفر کرد و مدت ها در همان شهر زندگی کرد تا اینکه به تهران آمد و دایم در حال رفت و آمد بین تبریز و تهران بود.
حقیقت پور با بیان اینکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی دوباره به تبریز برگشت و پس از انقلاب بار دیگر و برای همیشه رهسپار تهران شد، گفت: تا آخر عمر در هیات موسی بن جعفر آذربایجانی های مقیم تهران فعالیت کرد ،اما آثار و تالیفات و نقش مهم و بارز او در انقلاب مردم آذربایجان هرگز فراموش نخواهد شد.
وی تائب را عاشق و دلداده شاعر برجسته و مدیحه سرای نامی آذربایجان مرحوم حسینی سعدی زمان دانست و با بیان اینکه تمامی اشعار تائب مورد تایید وی بود، یادآور شد: مرحوم سعدی زمان در تایید اشعار تائب می گفت: مزد این همه تلاش او را باید مولایش امام حسین (ع) بدهد.
به گزارش ایرنا، حاج صادق تائب پس از عمری تلاش و مجاهدت در مسیر احیای ارزش های دینی و مبارزه با استبداد و خودکامگی زمان، در ۲۲ شهریور ماه سال ۱۳۸۶ در تهران چشم از جهان فروبست، اما متاسفانه در شهر و زادگاهش کسی از این واقعه خبر نداشت و مدیران و مسولان فرهنگی وقت نیز در سکوت ماندند.
در پایان شعر معروف مرحوم تائب در مخالفت با رژیم طاغوت در سال ۱۳۴۲ را می خوانیم:
* اطاعت از اعلامیه امام خمینی*
شاهبازم من فضای عشقده پر آچماقا( من عقابی هستم که می خواهم در آسمان عشق بال بگشایم)
خرمن کفره شرار تیغیله اود سالماقا ( با شعله های تیغ سان آتش بیافشان به خرمن کفر)
اولموشام مأمور، سیزدن بو فراتی آلماقا( از طرف شما مامور شده ام تا فرات را بگیرم)
آمرم امر ایلیوب فکریم اونون اجراسیدور ( من آمر کسی هستم که امر کرده و فکرم اجرای آن است)
*هشدار به ملت برای آگاهی از نقشههای استعمارگران*
سیز مسلمانسوز گرک که دینه اولسون خدمتوز( شما مسلمان هستید باید به دین خود خدمت کنید)
دینی حفظ ایتماقه لازمدور اولا جدیّتوز( برای حفظ دین جدیت لازم است)
غفلتوز باعث اولار آخر گیده حیثیّتوز( غفلت شما باعث از دست رفتن حیثیت می شود)
ارض و ناموسیز گورورسوز خارجی یغماسیدور( مال و ناموس شما در غارت بیگانگان است)
*آگاهی دادن در اقدامات شوم دولت در خیانت به اسلام*
ای جماعت اولمیون تابع یزید جانیه( ای مردم تابع یزیر زمان نباشید)
ایستوری آباد دینی دوندره ویرانیه( دشمن می خواهد دین شما را به ویرانه تبدیل کند)
سرنوشت مسلمین دوشسون ید بیگانیه( تا سرنوشت مسلمانان به دست بیگانگان رقم بخورد)
بولموسوز بو نکتهنی سیز، بو حسین احساسیدور( شما این مسایل را نمی دانید چون این نکته ها ناشی از حس حسین دوست بودن است)
*دعوت از عموم طبقات مردم برای قیام بر علیه رژیم *
ای جماعت بیر بصیرتله باخون کور اولمیون ( ای مردم با چشم بصیرت نگاه کنید)
سیز مسلمانسوز اماندور تابع زور اولمیون( شما مسلمان هستید تابع زور نباشید)
حاکموز مزدور دور مزدوره مزدور اولمیون( حاکم شما مزدور است برای مزدور مزدوری نکنید)
سیزلری یولدان چیخاردان خارجی اغواسیدور( توطئه بیگانگان شما را از راه بیراه کرده است)
نقل است که مرحوم تائب هنگام خواندن ابیات زیر در دسته امیره قیز ، دست خود را به سمت نیروهای شهربانی حاضر در بازار گرفته بود و به آنها اشاره میکرد.
عصر حاضرده حسیندور پیشوای مسلمین( در زمان حاضر امام حسین پیشوای مسلمانان است)
آیتاللهدور اوزی استاد دانشگاه دین( او خودش آیت الله است و استاد دین دانشگاه ها)
احترامین ساخلاسون لازمدی هر اهل یقین ( لازم است احترام او را اهل دین و ایمان نگه دارد)
اولسا هر کس اهل قرآن بو اونون مولاسیدور( هر کس اهل قران باشد، او مولای او است)
*خطاب به ارتش*
لشکر اسلامسوز گر یاتمیون بیدار اولون( ای لشکر اسلام نخوابید ، بیدار شوید)
پیشوای ملت اسلامه بو گون یار اولون( برای پیشوای اسلام امروز کمک باشید)
چوخ خموش اگلشمیون عالمده مرد کار اولون( زیاد اهل سکوت نباشید، مرد عمل باشید)
ایتمیون غفلت ایشوزده، آخرت سوداسیدور( در کارهای خود غفلت نکنید، این سودای آخرت است)
*صدور قطعنامه دسته امیرخیز در بازار*
بو هامی اتمام حجّتدور هامی نطق و خطاب( این خطابه اتمام حجت برای همگان است)
واردی هر مطلب یتوردوم شرحه شرحه باب باب( هر مطلبی که به شما رساندم نقطه به نقطه تشریح شد)
ایسترم سیزدن بوگون بو سوزلره قطعی جواب( از شما برای این سخنان جواب قاطع می خواهم)
روشن اولسون هانسی بیر حکمین بوگون اجراسیدور( تا مشخص شود که کدام یک از احکام امروز باید اجرا شود)
مرحوم تائب در قطعه دیگر از اشعار انقلابی خود به معاهده دولت وقت با بیگانگان بر علیه اسلام اشاره و می گوید:
اولدولار مزدور بیگانه بو صوری مسلمین( این مسلمانان ظاهری مزدور بیگانگان شدند)
اهل دینه تاپدی جرأت بی مهابا مشرکین( مشرکین جرات حمله به اهل دین را پیدا کردند)
پایمال اولدی ایاقلار آتدا قرآن مبین( قرآن در زیر پای این عده پایمال شد)
بولمورم بو بیحیالاردا نه جرئتدور حسین( یا امام حسین نمی دانم این بی حیاها چطئور چنین جراتی یافتند)
*اشاره به ائتلاف جاهطلبان مسلمان نما با صهیونیسم و کشتار طلّاب در ۱۵ خرداد قم *
کفره مزدور اولماسیدی بو مسلمانلار اگر( اگر مسلمانان برای کفار مزدور نمی شدند)
دین ایوی اولمازدی عالمده بوجور زیر و زبر( خانه دین چنین زیر و زبر نمی شد)
قانیله دولمازدی باشلاردان دوشه عمامهلر( سرها به خون آغشته نمی شد و عمامه ها از سر نمی افتاد)
یاد و نام تمام مبارزان راه آزادی و بصیرت بخشی به مردم گرامی و راهشان پررهرو باد.