تهران- ایرنا- نویسنده مجموعه ۱۲ جلدی قصه‌های جذاب گفت: در کاغذ تحریر، زیبایی تصویرها که در کیفیت حال حاضر کاغذ کتاب هست هرگز چنان که الان انعکاس یافته منعکس نمی‌شد. به زعم من هر کاری ظرفیت، سنخیت و بسترهای مناسب خود را طلب می‌کند و باید در بستر خاص خود جلوه‌گری کند.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، مجموعه ۳۶۵ قصه جذاب در ۱۲ جلد به شکلی تنظیم شده‌است که می‌توان یک داستان برای هر روز از سال اختصاص داد. معرفی این کتاب را می‌توانید اینجا بخوانید.

این مجموعه داستان برای گروه سنی ب و ج منتشر شده‌است. گروه سنی ب دومین رده سنی کتاب کودک است و سال‌های اول تا سوم دبستان را شامل می‌شود. در کتاب‌های این رده سنی، متن بیشتر می‌شود و حجم متن با تصویر تقریبا برابر می‌شود. گروه سنی ج سومین رده سنی کتاب کودک است و سه سال پایانی دبستان را در برمی‌گیرد. در کتاب‌های رده سنی ج حجم متن بر تصویر غالب می‌شود.

مجید شفیعی نویسنده این مجموعه عضو انجمن نویسندگان کودک ونوجوان است. از ۱۴ سالگی پای به عرصه‌های مختلف هنری اعم از فیلم‌سازی و تئاتر گذاشت. شعرها و داستان‌هایش از همان ابتدای جوانی در اغلب نشریات فرهنگی و هنری معتبر کشور به چاپ رسید. در ادامه قسمت دوم و پایانی گفت‌وگوی خبرنگار ایرنا با شفیعی را می‌خوانید.

چرا در این مجموعه با گروه تصویرگران همکاری کردید؟ آیا ممکن نبود این مجموعه با یک تصویرگر آماده شود؟

تصویرگران با توجه به سبک‌ها وشیوه‌های متنوع خلق تصویر انتخاب شدند و انتخاب تصویرگران را هم ناشر به دست من سپرده بود. در مجموع امر دست به انتخاب تصویرگرانی زدم که سبک و شیوه آن‌ها را هم‌سنخ با داستان‌هایم می‌دیدم. تفاوت و تنوع سبک‌ها و نگرش‌های تصویرگران می‌توانست با تنوع موضوعی و ژانری قصه‌ها هماهنگ باشد و به خلق تصویرهایی مرتبط با آنچه در دل داستان‌ها بود منجر شود.

پس لزوم توجه به اجرای سبک‌های گوناگون تصویری اجتناب‌ناپذیر بود. چیزی که مد نظرم بود؛ شیوه‌های اجرای جذاب تصویرها بود. در سبک‌ها و نگرش‌های نو با ایده‌های زیبای تصویری بدون در نظر گرفتن اینکه تصویرگر احیانا چه سوابق یا چه کتاب‌هایی دارد. ما نیاز به تصویرگرانی داشتیم که بتوانند ایده‌پردازی کنند و ایده‌ها و کاراکترهای جدیدی را که ساخته بودم به تصویر درآورند. مثلا کاراکترهایی چون شیمبل ریزه، کله کلاه خودی، دینگول، دیواک، هولی، غاری، قوری و بسیاری دیگر از ایده‌ها و کاراکترها.

ایده‌های داستانی نیاز به ما به ازای تصویری داشتند و این کار ساده‌ای نبود. مثلا کاراکتری داشتیم به اسم بازی! یعنی خود بازی شخصیت و قهرمان داستان بود. شخصیت داستانی دیگری داشتیم به نام مسافرت در قصه، مسافرت کچل گیس که باید مابه‌ازای تصویری پیدا می‌کرد. یا کاراکتر طوفان، یا پرنده‌ای به نام فلینکو یا کله کلاه خودی و موارد بی‌شمار دیگر که بسیار هستند.

به عنوان نویسنده از مقوله تصویر و تصویرگری دور نبودم

من با در نظر گرفتن خصوصیات داستان‌ها، دست به انتخاب تصویرگران زدم. همچنین با مطالعه و دقت نظر در سبک‌ها و شیوه‌های اجرایی آن‌ها و حتی متریالی که قبلا برای تصویرگری به کار برده بودند.

بحث خوب بودن یا بد بودن صرف نبود باید تصویرها با داستان‌ها سنخیت داشته باشند. به طور کلی به عنوان نویسنده از مقوله تصویر و تصویرگری دور نبودم. سال‌ها با تصویرگران زبده و ماهری همکاری کردم و کتاب‌هایم را تصویرگری کرده بودند. خودم هم بی‌اطلاع از سبک‌ها و شیوه‌های خلق اثر نبودم. ولی این پروژه شکل و رنگ دیگری داشت و چندین عامل در انتخاب تصویرگران دخیل بودند. در ابتدا کار و خصیصه‌های سبکی و دوم اخلاق درست حرفه‌ای و سوم تمایل آن‌ها به تعامل با نویسنده و مدیر هنری پروژه.

اغلب قصه‌ها دارای تخیلی فراخ و با درونمایه‌های طنز هستند. همراه با لحنی شاعرانه حال این شاعرانگی‌ها و طنزها و شکل‌های متنوع باید به تصویر در می‌آمد. نه سوابق تصویرگران برای ما مد نظر بود و نه نام و شهرت آن‌ها. باید بگویم در این پروژه بودند تصویرگرانی که تازه به مقوله تصویرگری می‌پرداختند و به این قلمرو به تازگی پای گذاشته بودند.

تصویرگرانی هم بودند که اصولا نقاش بودند، در خلال این پروژه بود که به تصویرگری هم علاقمند شدند، گذشته از تصویرگران با سابقه و صاحب سبک و دارای کتاب همچون: نگین احتسابیان، یاسمن جنیدی، فرشته فرمند، مهسا خلیل پناه، مولود اعتبارزاده، الهه ارکیا، مژده شکری، ملیحه کامیاب، عطیه مایلی و سعیده احمدی.

ناشر دست مرا در انتخاب تصویرگران باز گذاشته بود

برخی دیگر از تصویرگران به اندازه‌ای که الان شناخته شده هستند شناخته شده نبودند. ولیکن ملاک ما کار، تخیل و سبک پیشروی تصویرگران بود. ما به دنبال تصویرگرانی بودیم که دارای خلاقیت‌ها و استعدادهای خاصی باشند و همه تصویرگران این پروژه خوشبختانه این چنین بودند. به زعم من این پروژه به نوعی کشف استعدادهای نو در عرصه تصویرگری هم بود.

ناشر دست مرا در انتخاب تصویرگران باز گذاشته بود. اقتضای این حجم از ایده‌ها و شخصیت‌های تصویرگرانی با سبک‌های متنوع بود. لذا تصمیم بر این گرفتم که بنابر موضوع و شیوه‌ها و ژانر هر قصه دست به انتخاب تصویرگران هم سنخ بزنم. البته من از قبل در حافظه تصویری خود تصویری از هر کاراکتر و فضای داستانی داشتم.

به نظر من هر کاری سنخیت و ظرفیت و فرصت خاصی می‌طلبد این قصه‌ها در انواع ژانرها و ایده‌های جدید روایت شده بود و باید که با تصویرسازی‌هایی هم سنخ، مزین می‌شد و در این کار تعامل بسیاری با تصویرگران داشتم که ماحصل همین تعامل‌ها منجر به خلق تصاویری زیبا شد. زیرا من شخصیت‌ها، موقعیت‌ها و ایده‌هایی آفریده بودم که باید در حیطه تصویر هم به وضوح دیده می‌شدند. من با توجه به همه این شاخصه‌ها دست به انتخاب گروه تصویرگران زدم.

برای من مهم‌ترین معیار سبک و شیوه ارتباطی و نوع نگاه تصویرگران به جهان بود. به گفته اغلب تصویرگران در این کار تخیلشان حسابی به پرواز در آمده بود و جالب اینکه این تعامل‌ها بین من وتصویرگران گاهی خود منجر به خلق ایده جدیدی می‌شد که برای ما هم شگفت انگیز بود.

تنها و تنها یک تصویرگر از پس این مقدار ایده و تخیل و شخصیت‌های خلق شده بر نمی‌آمد چرا که هم زمان زیادی برای خلق تصویرها باید اختصاص داده می‌شد و هم اینکه هر قصه‌ای جهان اختصاصی خودش را داشت پس انتخاب یک گروه تصویرگران خلاق الزامی بود.

هر قصه آستانه‌ای دارد رو به معناهای رازآلود ونامکشوف چیزی که در نهایت مد نظر من بود. برانگیختن لذت و شوق در مخاطبان بود و وارد کردن آن‌ها به دنیایی از نور و عطر و رنگ و ایده‌ها و شخصیت‌های نو و تخیلی. باید قبول کرد که هر ساختاری و هر آفرینشی ظرف اجرا و نمایش خاص به خود را می‌طلبد به قول مولانا:

گر بریزی بحر را در کوزه‌ای/ چند گنجد قسمت یک روزه‌ای

هر کاری ظرفیت مناسب خود را طلب می‌کند

نظر شما درباره قیمت کتاب به خصوص کتاب کودک که رنگی است و با کاغذ روغنی تهیه می‌شود چیست؟ کودکان چگونه می‌توانند به کتاب دسترسی پیدا کنند؟ آیا ممکن است همین کتاب با کاغذ تحریر منتشر شود تا قیمت مناسب‌تری داشته باشد؟

زمانی که شروع به انجام امور این پروژه کردیم؛ قیمت انواع کاغذ و مقوا اینگونه به طور سرسام‌آور بالا نرفته بود و ما بر این گمان بودیم که قیمت کتاب‌ها هم بنابر قیمت تمام شده و مواد اولیه آنقدرها بالا نخواهد رفت. پس اساس کار را پیشترها چیده و سنجیده بودیم ولیکن ناگهان قیمت‌ها رشد سرسام‌آور و غیرمنتظره‌ای کرد؛ با توجه به این رشد سرسام‌آور قیمت تمام شده هم افزایش یافت.

به تبع در کاغذ تحریر آن جلوه روح‌بخش و زیبای تصویرها که در کیفیت حال حاضر کاغذ کتاب هست هرگز چنان که الان انعکاس یافته منعکس نمی‌شد. به زعم من هر کاری ظرفیت، سنخیت و بسترهای مناسب خود را طلب می‌کند و باید در بستر خاص خود جلوه‌گری کند.

ناشران باید به دنبال کشف ایده‌های جدید باشند

به نظر شما، در شرایط کنونی بازار نشر، این کتاب چقدر دیده خواهدشد؟

به زعم من این داستان و رمان با ایده وتفکر والاست که می‌تواند برای ناشر ارج، قرب، شهرت و جایگاه خوبی در بین دیگر ناشران دیگر فراهم کند، کتاب قبلی من با عنوان گذری بر خاک نمناک، در نشر تاریخ ایران به چاپ رسید. ناشری که در حوزه کتاب کودک و نوجوان فعال نبود ولی همین کتاب در همین نشر هم مورد توجه نهاد کتابخانه‌ها قرار گرفت، همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شمار زیادی از خوانندگان به این کتاب توجه کردند. این کتاب در حال حاضر به چاپ سوم رسیده است.

ناشران باید به دنبال کشف ایده‌های جدید، استعدادهای نو و شگفت در عرصه نشر کتاب‌های کودک ونوجوان باشند. به نوعی دارای بصیرتی سازنده بوده تا فرصت برای شکوفایی استعداهای نو وایده‌های شگرف فراهم شود. اما اگر در بر همان پاشنه‌ای که می چرخید بچرخد؛ اوضاع چندان دلپسند نخواهد بود.

*این مصاحبه از دو قسمت تشکیل شده‌است، قسمت نخست پیش از این منتشر شد.