۱۹ اسفندماه، پس از انجام چند روز مذاکرات فشرده میان دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با همتای سعودی خود در پکن، بیانیه سهجانبهای با امضای «علی شمخانی» نماینده رهبر معظم انقلاب و دبیر شورای عالی امنیت ملی، «مساعد بنمحمد العیبان» وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و «وانگ ئی» عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین در مورد از سرگیری روابط تهران و ریاض منتشر شد و اینگونه مسیر برای آغاز دوباره مناسبات ایران و عربستان بعد از هفت سال هموار شد.
از سرگیری روابط میان ایران و عربستان موضوعی است که آثار آن محدود به روابط تهران و ریاض نبوده و نتایج تاثیرات گسترده منطقهای به همراه خواهد داشت. در این زمینه پژوهشگر ایرنا دربار نتایج این توافق با «محمد خواجویی» کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کرد.
اهمیت احیای مناسبات ایران و عربستان
خواجویی به اهمیت توافق میان ایران و عربستان اشاره کرد و گفت: روابط تهران و ریاض به عنوان ۲ کشور مهم و اثرگذار در روند معادلات منطقهای، هفت سال قطع بوده است؛ بنابراین احیای روابط میان ۲ کشور، اهمیت بسیار زیادی دارد؛ بهگونهای که فقط چند ساعت بعد از اعلام توافق، کشورهای مهم منطقه، فرامنطقهای و بسیاری از گروهها و احزاب در کشورهای منطقه موضعگیری کردند و این نشان میدهد که موضوع و توافق بسیار مهمی است.
وی افزود: مناسبات میان ایران و عربستان چه در دورهای که روابط آنها متشنج بوده و چه زمانی که روابط به سمت تنشزدایی رفته، همیشه روی روند معادلات منطقهای و وضعیت سیاسی - امنیتی کشورهای منطقه موثر بوده، از این نظر این موضوع مهم است.
توافق ایران و عربستان به این معناست که دو طرف به این نتیجه میرسند که با حفظ کانال ارتباطی، تنشها و اختلافها را بهگونهای مدیریت کنند
نباید درباره توافق اغراق شود
کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: موضوع اصلی این توافق بازگشایی سفارت و احیای مناسبات دیپلماتیک میان دو کشور است؛ بنابراین نباید تصور کرد این توافق به معنای رفع اختلافهای دو طرف در زمینه حل موضوعهای منطقهای از جمله یمن، لبنان و ... باشد؛ به عبارتی نباید در مورد این توافق هم اغراق شود.
خواجویی ادامه داد: احیای روابط دیپلماتیک فرصت و فضای مثبتی را ایجاد میکند که دو طرف به سمت حل اختلافها حرکت کنند. طبیعتاً در شرایطی که دو طرف حتی در پایینترین سطح دیپلماتیک هم روابط نداشتند امیدی نمیرفت اختلافهایشان را بتوانند حل و حتی گفتوگو کنند.
به گفته وی، در حاضر حداقل دستاورد این توافق این است که مقامهای دو کشور، رو در رو با هم درباره اختلافها گفتوگو کنند؛ اما نباید تصور کرد این روند در کوتاهمدت رخ دهد؛ به نظر میرسد این احتیاط و حرکت آرام آرام برای عبور از این شرایط در مناسبات ایران و عربستان ادامه پیدا خواهد کرد. در واقع، به نظر میرسد این توافق به معنای آن است که دو طرف به این نتیجه میرسند با حفظ کانال ارتباطی، تنشها و اختلافها را بهگونهای مدیریت کنند.
دلایل توافق
خواجویی با یادآوری سابقه ۲ ساله مذاکرات ایران و عربستان، افزود: مدیریت این پرونده در دست شورای عالی امنیت ملی بوده و پنج دور مذاکره انجام شد. در این مسیر، مقامهای دولت عراق نیز نقش مهمی ایفا کردند زیرا بغداد بهگونهای خود را آوردگاه رقابتهای ایران و عربستان میدانست؛ بنابراین منفعت این کشور در این بود که اختلافها را کاهش دهد؛ این عامل انگیزشی مهمی بود که عراقیها نقشآفرینی مهمی در این پرونده داشتند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه اضافه کرد: دلیل اینکه بعد از دور پنجم، گفت وگویی میان ایران و عربستان انجام نشد و بین آن وقفه ایجاد شد، این بود که طرف سعودی اصرار داشت موضوع های اختلافی دیگر مانند یمن، در مذاکرات با ایران مطرح و حل شود اما ایران با تاکید بر روند کمک به صلح در یمن معتقد بود در این زمینه باید با خود یمن مذاکره شود؛ بنابراین پافشاری سعودیها روی این موضوع راه به جایی نبرد.
از نگاه وی، توافق ایران و عربستان در پکن به این معناست که ریاض از آن رویکرد حداکثری خود فاصله گرفته و ترجیح داد در شرایط کنونی، به همین موضوع احیای روابط دیپلماتیک رضایت دهد و مسائل و اختلافهای دیگر به آینده موکول شود.
خواجویی، دلیل دیگر این توافق را، مسایل منطقه دانست و افزود: در یک سال اخیر شاهد برخی روندها در منطقه بودیم؛ برای نمونه بسیاری از کشورهای منطقه به سمت کاهش تنش رفتند؛ ما شاهد احیای روابط میان ترکیه با مصر، امارات و قطر و امارات با ایران و سوریه بودیم؛ بنابراین این اتفاقها، عربستان را بیش از پیش به سمت نوعی عملگرایی سوق داد.
عربستان به این نتیجه رسید که نباید ابتکارها و نقشآفرینی دیپلماتیک را به امارات و قطریها واگذار کرد و کاهش تنش در شرایط کنونی میتواند موثر باشد که ریاض نقش مهم منطقهای خود را حفظ کند به همین دلیل سعودیها از این منظر به این جمعبندی رسیدند که باید در فضای کنونی، رضایت دهند به همان حد روابط دیپلماتیک با ایران و موضوعهای اختلافاتی را به آینده بسپارند.
جایگاه چین در توافق ایران و عربستان
به گفته خواجویی، توافق ایران و عربستان از پکن و اعلام این خبر از پکن، نشانهای از ارتقای جایگاه سیاسی _ امنیتی این کشور در منطقه در کنار جایگاه اقتصادی آن است.عربستان به این نتیجه رسید که نباید ابتکارات و نقشآفرینی دیپلماتیک را به امارات و قطریها واگذار کرد و کاهش تنش در شرایط کنونی میتواند موثر باشد که ریاض نقش مهم منطقهای خود را حفظ کند
کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: چین در سالهای اخیر توسعه روابط اقتصادی را با کشورهای منطقهای در اولویت خود قرار داده؛ به همین دلیل همزمان روابط نزدیکی با ایران و عربستان و حتی با اسرائیل دارد و این با رویکرد آمریکاییها در منطقه متفاوت است؛ اما لازمه این پروژه اقتصادی که چین در منطقه دارد، صلح و ثبات منطقه است؛ زیرا سرمایه به ثبات و امنیت نیاز دارد؛ وقتی کشوری همچون چین، با ایران و عربستان کار میکند به این میاندیشد که لازمه امنیتِ سرمایهگذاری، کاهش تنش میان این دو کشور است؛ در واقع اختلافهای آنها به ضرر پروژه کلان چین است.
به این ترتیب پروژه توسعه اقتصادی چین با منطقه، این کشور را به سمت افزایش نقشآفرینیهای سیاسی _ امنیتی و دیپلماتیک برده و این شروع افزایش نقش پکن در منطقه خواهد بود؛ از این جهت ما شاهد یک بازیگر مهم در معادلات منطقهای هستیم.